وبلاگ

شعر كودكانه (معرفي كتاب كودك)

شعر كودكانه + معرفي كتاب كودك

شعر کودکانه ماه رجب

از آسمون ستاره باز می باره

دلامون از یاد خدا بهاره

ماه رجب ماه رجب ماه رجب

باز خبرایی داره

رجب که ماه خداست

نام یه رود زیباست

جاری میون بهشت

مثل عسل مصفاست

آسمون عبادت

توی رجب چه صافه

باز خدا مهمون داره

موسم اعتکافه

نسیم بندگی باز

می پیچه توی دنیا

تو لیله الرغائب

تو شب آرزو ها

از آسمون ستاره باز میباره

دلامون از یاد خدا بهاره

از آسمون ستاره باز می باره

دلامون از یاد خدا بهاره

ماه رجب ماه رجب ماه رجب

باز خبرایی داره

از روز اول ماه

شروع می شه جشن ما

مژده امام باقر

پا میزاره به دنیا

پا میزاره به دنیا

مثل امام رضا باز

دلهای ما چه شاده

تولد امام محمد جواده

محمد جواده

زمین پر از بوی خوش

فضا پر از ستاره

از آسمون دباره

بارون گل میباره

از آسمون ستاره باز میباره

دلامون از یاد خدا بهاره

از آسمون ستاره باز می باره

دلامون از یاد خدا بهاره

ماه رجب ماه رجب ماه رجب

باز خبرایی داره

فرشته ها تو مکه

حلقه زدن دوباره

کعبه شکافته شد تا

علی قدم بزاره

علی قدم بذاره

پیش خدا عزیزه

هرکی علی رو داره

نام علی میمونه

تا دنیا بر قراره

تا دنیا برقراره

مژده که ماه بعثت

عید پیمبر ماست

عیدی ما ظهور مهدی آل طاهاست

از آسمون ستاره باز میباره

دلامون از یاد خدا بهاره

از آسمون ستاره باز می باره

دلامون از یاد خدا بهاره

ماه رجب ماه رجب ماه رجب

باز خبرایی داره

شعر روز پدر + معرفي كتاب كودك

شعر كودكانه روز پدر

جشن گل و ستاره
میاد دوباره روز
جشن گل و ستاره
چه روز خوب و شادی
وای چه صفایی داره
روز پدر می رسه
شاد می شه بابای من
برای او می خرم
یه شاخه گل، یه پیرهن!
می گم مبارک باشه
روز پدر بابا جون
الهی زنده باشی
ای پدر مهربون

پدر خوب من

ای فدای روی همچون ماه تو
گشته ام من واله و شیدای تو
تکیه گاه من تویی هان ای پدر
ای پدر کی میشوم همتای تو؟
گر تو می بینی که شعری گفته ام
دوست دارم پا گذارم جای تو
گرچه می نتوان که جا پایت گذاشت
لیک رسوا می شود بدخواه تو
آب دریا را اگر نتوان کشید
می توان نوشید از دریای تو
ای پدر با من بگو درد دلت
تا که من مرهم نهم غمهای تو
ای پدر پشت و پناه من تویی
پشت من گرم است از گرمای تو
ای پدر خونی که در پود من است
قطره قطره می کنم اهدای تو
روشنی بخش چراغ خانه ای
می ستایم روح استغنای تو
کودکانت چون نهالی رسته اند
هست مادر مامن و ماوای تو
ای پدر روزت مبارک ای پدر
من چه دارم تا بریزم پای تو؟

شما می توانید ما را از طریق رادیو قصه کودک برای مطالعه شعر كودك و معرفي كتاب كودك دنبال کنید.

فرفره ی فری + قصه شب کودک

گوش کنید:

قصه شب (رادیو قصه)
اسم قصه: فرفره ی فری
نویسنده: فریبا کلهر و سرور کتبی?
قصه گو: سمینا ❤️
گروه سنی: ب،ج

آدرس تلگرامی ما:

? @childrenradio..

رادیو قصه برای کودکان شما انواع داستان ها را به صورت قصه های کودکانه صوتی با صدای خاله سمینا آماده کرده است.

فرفره ی آبی دور خودش چرخید و چرخید و چرخید  تا این که تلو تلو خورد و سرش بامبی به دیوار خورد، دردش گرفت، داشت می افتاد تا این که خودشو به پسری رسوند، به اون گفت: یک فرم بده. پسر فرفره رو فر داد. فرفره که سرش درد می کرد، دور خودش چرخید و چرخید و از خونه بیرون رفت. همین طور چرخید و چرخید دوباره تلو تلو خورد به چپ و به راست رفت، یهو بامب به سنگ بزرگی خورد. بدنش درد گرفت داشت می افتاد که …

خوابیدن کودک با والدین کار صحیحی است یا خیر

یکی از مسائل بسیارمهم و ضروری  که ذهن بیشتر پدر و مادر های جوان را به خود مشغول می کند، این است که باید کودکشان رادر اتاق خواب خودشان بخوابانند یا این که او را از همان ابتدای کودکی  به خوابیدن دراتاقش عادت دهند. اضطراب و نگرانی از این که مبادا برای کودک اتفاقی پیش آید و مادر متوجه آن نشود، باعث می شود بسیاری از مادران کودکشان را در تخت خواب خودشان بخوابانند.

خوابیدن در کنار کودک یا با کودک خوابیدن یا خواب خانوادگی، اسمش را هر چه می خواهید بگذارید، این نحوه خوابیدن بدان معناست که کودک به جای تنها خوابیدن در اتاق یا تخت مختص به خود، در کنار والدینش می خوابد.

مطالعاتی که در سراسر جهان صورت گرفته حکایت از آن دارد که بسیاری از خانواده ها و به خصوص خانواده هایی که دارای یک یا چند کودک هستند با هم و در کنار یکدیگر به خواب شبانه می روند و نکته جالب توجه این است که در بسیاری از کشورها این روند در حال افزایش است.

تصمیم به خواباندن کودک کنار خودتان، بیشتر یک تصمیم شخصی است و درست یا غلط بودن این کار زیاد تحت تأثیر یک روش کارشناسی در تربیت کودک نیست، بنابراین تصمیمی که برای خانواده‌های دیگر مفید است، شاید مناسب و قابل اجرا برای شما نباشد.

برخی از کارشناسان به دلیل سلامت روحی و ایمنی کودک، مخالف خوابیدن کودک در تخت خواب والدین هستند، اما برخی نیز با این نظر موافق نیستند.

 تقویت حس اعتماد به نفس در کودک:
بسیاری از روانشناسان کودک بر این عقیده اند که خوابیدن پدر و مادر در کنار فرزندانشان حداقل یک نتیجه مثبت به همراه خواهد داشت، که آن چیزی نیست جز تقویت حس اعتماد به نفس در کودک.

خوابیدن کودک با والدین + قصه شب

 شاید در ظاهر این گونه به نظر برسد که این دسته از کودکان به دلیل وابستگی های عاطفی که با والدین خود پیدا می‌کنند به تدریج حس اعتماد به نفس خود را از دست داده و تبدیل به کودکانی وابسته می‌شوند.

رادیو قصه برای کودکان شما انواع داستان ها را به صورت قصه های کودکانه صوتی با صدای خاله سمینا آماده کرده است.

 اما متخصصان اطفال نگاه تیزبینانه‌ای به این مقوله دارند. آنان می‌گویند: کودکانی که خوابیدن در کنار پدر و مادر را تجربه می‌کنند همواره از نوعی حس دلگرمی و اطمینان خاطر برخوردارهستند. آن ها افرادی با اعتماد به نفس بالا خواهند بود که می‌توانند قرار گرفتن در محیط‌های جدید و کسب استقلال فکری و رفتاری را بهتر از سایر کودکان پذیرا باشند.

چند راه کار برای  جدا خوابی فرزند:

راه کار ما برای این که فرزند در طول شب، عادت به شیر خوردن نداشته باشد این است که:

۱-کودک غذای سفره را کامل بخورد؛ خصوصاً شام.

۲- بچّه را در شب خسته بخوابانیم؛ یعنی بچّه را به زور نخوابانیم. بعضی از مادر ها بچّه را درشب به زور می خوابانند؛ در صورتی که اگر والدین زمان خواب کودک را تنظیم کنند و بچّه خسته شده باشد،خودش آمادگی خواب را در شب دارد.

۳- نکته ی سوّمی که باید والدین رعایت کنند، این است که فضای خانه رابرای خواباندن بچّه آماده کنیم.اگرپدر در پای تلویزیون و مادر در حال ظرف شستن به بچّه بگویند: برو بخواب! معلوم است که بچّه نمی رود و مقاومت می کند؛ لذا فضای خانه باید آمادگی برای خواب داشته باشد تا وابستگی فرزند نسبت به شیر مادر کم تر شود.

خوابیدن کودک با والدین + قصه شب

۴- ابتدا سعی کنید به اتاق کودک برسید و وسایل و اسباب‌بازی‌هایی را که او دوست دارد در آن قرار دهید. ساعاتی در روز به همراه کودک در اتاق او بنشینید و سعی کنید تمام قسمت‌های اتاق را به او نشان دهید و با او در اتاق بازی کنید. اگر اتاق کودک کمد دیواری یا قسمت‌های ناشناخته‌ای دارد، آن‌ها را به کودک نشان داده و سعی کنید علاقه‌ای بین کودک و اتاق شخصی‌اش برقرار کنید.

خطرات احتمالی خوابیدن کودک در کنار والدین:

نهادهایی نظیر کمیسیون ایمنی محصولات مصرفی در آمریکا و آکادمی طب اطفال این کشور همپای بسیاری از سازمان های مشابه در گوشه و کنار جهان نظر مخالفی نسبت به خوابیدن کودک در کنار پدر و مادرش دارند. متخصصان این سازمان ها هشدار می دهند که خوابیدن والدین در کنار کودکان زیر دو سال خطر بروز مرگ ناشی از خفگی و سندروم مرگ ناگهانی نوزاد در خواب (SIDS) را افزایش می دهد.

با این حال انبوهی از کارشناسان در نقطه مقابل قرار داشته که می گویند اگر نکات ایمنی به خوبی رعایت شود، خوابیدن کودک در کنار والدینش هیچ خطری برای سلامت او به همراه نخواهد داشت.
نکته مهمی که باید به آن توجه کرد این است که اگر قصد دارید خوابیدن در کنار نوزاد را در یک تخت تجربه کنید هیچگاه نباید او را به تنهایی بر روی تخت رها کنید، زیرا تختخواب های مخصوص افراد بزرگسال دارای حفاظ نبوده و هر لحظه امکان غلط خوردن نوزاد و سقوط او بر روی زمین وجود دارد.

چتر سفید خال دار + قصه کودکانه صوتی

گوش کنید:

قصه شب (رادیو قصه)
اسم قصه: چتر سفید خال دار
نویسنده: فریبا کلهر و سرور کتبی?
قصه گو: سمینا ❤️
گروه سنی: ب،ج

آدرس تلگرامی ما:

? @childrenradio..

رادیو قصه برای کودکان شما انواع داستان ها را به صورت قصه های کودکانه صوتی با صدای خاله سمینا آماده کرده است.

چتر سفید خال دار تمام تابستون توی انباری بود. چتر سفید کنار کارتون های خالی و صندلی پایه شکسته بود، پهلوی ظرف های کهنه و لباس های پشمی زمستونی حوصله اش سر رفته بود، و منتظر بارون های پاییزی بود. یک روز چتر سفید خال دار صدایی از توی حیاط شنید گوشای خال دارشو باز کرد تا بهتر بشنوه بعد ذوق زده گفت: دسته آخر بارون بارید هه حالا من از این جا میرم بیرون هه. گلدان چینی لب پریده گفت: دلتو به این صدا خوش نکن صدای شلنگ آبه. چتر بازم گوش کرد …

اشعار زيباي حاجي فيروز + معرفي كتاب كودك

اشعار حاجي فيروز + معرفي كتاب كودك

حاجي فيروزه سالي يه روزه مرنضي احمدي

ارباب خودم سلام و عليكم

عليكم السلام پيرشي ايشالا

ارباب خودم سرتو بالا كم

توي هر دو چشام نميري ايشالا

ارباب خودم به من نيگا كن

ارباب خودم بزبز قندي

ارباب خودم چرا نمي خندي؟

ارباب خودم گلي به جمالت

از كجا بگم وصف كمالت

حاجي فيروزم

بله 

سالي يه روزم

بله

حاجي فيروزم

بله مثه نيم سوزم

بله
بشكن بشكنه

بشكن

من نمي شكنم

بشكن

من نمي تونم

بشكن

مي توني

جچوري بشكنم؟

تق تق

چطوري بشكنم؟

تق تق
اينجا بشكنم يار گله داره

اينجا بشكنم يار گله داره

اونجا بشكنم يار گله داره

اين عاشق بيچاره چقدر حوصله داره
حاجي فيروزم

بله 

سالي يه روزم

بله

سالي كه گذشت سال بد بود
سالي كه گذشت سال بد بود

اي سال برنگردي

بري ديگه بر نگردي

مردا رو اخته كردي

مردا رو اخته كردي

زنا رو شلخته كردي

دكونا رو خسته كردي

همرو خسته كردي 
اي سال برنگردي بري ديگه بر نگردي

در سايه ايزد تبارك عيد همگي بود مبارك

يا حقيا هو

هركي به كاري مشغول
پولي بريز تو كشكول

يا حق يا هو

همه ي روزتان پيروز
بشكن يشكنه بشكن

من نمي شكنم بشكن

اينجا بشكنم يار گله داره

اونجا بشكنم يار گله داره

اين سياه بيچاره چقدر حوصله داره

حاجي فيروزه

سالي يه روزه

منم مي دونم

عيد نوروزه

ارباب خودم سلام عليكم

ارباب خودم سرتو بالا كن

ارباب خودم يك  لطف بما كن

ارباب خودم بز بز قندي

ارباب خودم چرا نمي خندي؟

اشعار حاجي فيروز + معرفي كتاب كودك

حاجي فيروز اومده عيد دوباره

باز دوباره اومد عید نوروز     
باید بخونه این حاجی فیروز
بر تن بکنم پیرهن رنگی
در دست بگیرم دایره زنگی
فریاد بزنم مژده که عید شد 
زمستون باز نصیب جن و غیب شد
مژده بدم ای مردم بازار
بیدار بشین از خواب دلازار
 بر پا بکنین هل هله و شور
با شمام بهار داره میاد زود
این مشکله این حقیر هر سال
 خیلی سخته تا بیدار بشن مردم بازار
چاره ندارم تا روز نوروز
باید بخونه این حاجی فیروز
ابراب خودم سامبولی بلیکم
ابراب خودم سرتو بالا کن
 ابراب خودم از خواب بیدار شو
ارباب خودم همراه ما شو
 با بنده که چند صد ساله هستم
دستتو بیار بزار تو دستم
با همدیگه یک صدا بخونیم
بعد از این دیگه با هم بمونیم

ابراب خودم سامبولي بليكم

عید نوروزه و حاجی فیروزه
حاجی فیروزه سالی یه روزه
ابراب خودم، سامبولی غلیکم
ابراب خودم، سرتو بالا کن
ابراب خودم، بزبز قندی
ابراب خودم، چرا نمی خندی
ابراب خودم، فصل بهاره
ابراب خودم، موقع کاره
ابراب خودم، بلند شو خوش باش
ابراب خودم، دیگه نمی آد جاش
ابراب خودم عمری که هی شد
بگو کی اومد و گذشت و طی شد
حاجی فیروز اومده سرتو بالا کن
عید نوروز اومده سرتو بالا کن
پر شده باغ و گلستان ز شکوفه
بلبل از راه اومده لونه شو نیگا کن
کوچه باغای قشنگ ده شمرون
یاکه آبادی های آباد ایروون
همه از شور و امید پر می شه وقتی
میخونه حاجی فیروز با لب خندون
ابراب خودم، سامبولی علیکم
ابراب خودم، سرتو بالا کن
ابراب خودم، بزبز قندی
ابراب خودم، چرا نمی خندی 
ابراب خودم، فصل بهاره
ابراب خودم، موقع کاره
ابراب خودم، تو کنج هشتی
ابراب خودم، پس چرا نشستی
رنگ صورتت سیاه اما
قلب پاک تو، یه رنگ با ما
وقتی میخونی، با رنگ شادت
همه جمع میشن از اینجا و آنجا
حاجی فیروز بخون صدات قشنگه
رختای تنت، رنگ و وارنگ
صدای دایره ات، نوای شادیست
می خونه باهات هرکی زرنگه
حاجی فیروز اومده سرتو بالا کن
عید نوروز اومده سرتو بالا کن
پر شده باغ و گلستان ز شکوفه
بلبل از راه اومده لونه شو نیگا کن

شعر حاجي فيروز

ارباب خودم سلامو علیکم
ارباب خودم سرتو بالا کن
ارباب خودم مردم ایران
بچه ها و پیرها و جوانان
ارباب خودم چشما رو بازکن
نوروز اومده اخما رو بازکن
ارباب خودم پسته و بادوم
مژده ای دارم برای مردوم
ارباب خودم کشک و بادمجون
همه چیزها میشه ارزون ارزون
تخم‌مرغ و گوشت فط و فراوون
روغن و برنج و نفت و صابون
ارباب خودم فلفل ریزه
لباس بچه‌ها چه قدر تمیزه
بازی در میارن توی کوچه
جیباشون پر از نقل و کلوچه
ارباب خودم خسته نباشی
سالی را تو پشت سر گذاشتی
یادمون نره آنچه گذشته

ارباب خودم فندق و پسته
مثل گلی بر سبزه نشسته
قربونش برم کارش درسته
دست از خوبی‌ها هنوز نشسته
ارباب خودم عیدت مبارک
زیر سایه ایزد تبارک

شما مي توانيد ما را از طريق راديو قصه كودك براي معرفي كتاب كودك و مطالعه شعر كودك دنبال كنيد.

دارا(قصه کودکانه)

امروز برای شما کودکان عزیز سمینا قصه‌ای از ادبیات جهان آماده کردیم. مجموعه قصه‌های کودک سمینا، قصه‌های آموزنده‌ای را برای مادران گرامی فراهم آورده تا برای کودکان دلبند خود بخوانند. مجموعه کامل قصه‌های کودکانه سمینا را می‌توانید در قسمت دسته بندی‌های سایت مشاهده کنید.

دارا

دارا یک چوپان بود. او مرد خوب وانسان عاقلی بود. او فرماندار استان شد. عده‌ای از مردم او را دوست نداشتند. آن‌ها نزد پادشاه رفتند و گفتند: دارا یک دزد است. او پول مردم را می‌گیرد و در جعبه‌ای نگهداری می‌کند. همیشه پول‌ها را با خودش همه جا می‌برد حتی هنگامی که سوار شتر می‌شود.

پادشاه به مرکز فرمانداری دارا رفت. دارا سوار شترش می‌شد با جعبه‌ای که جلوی خود گذاشته بود. پادشاه عصبانی شد و به دارا گفت: همین حالا در جعبه را باز کن. می‌خواهم داخل آن را ببینم.

دارا جعبه را باز کرد. فقط وسایلی مخصوص چوپانی درون آن بود. دارا با صدایی فروتن به پادشاه گفت: این کت درسی به من می‌دهد؛ وقتی به آن نگاه می‌کنم به یاد گذشته‌ام می‌افتم و احساس فروتنی می‌کنم.

پادشاه خوشحال شد و دارا را به عنوان فرماندار استان دیگری هم انتخاب کرد. پس از آن همه مردم کشور او را دوست داشتند.

در ادامه متن اصلی قصه را به زبان انگلیسی با هم می‌خوانیم.

Dara 

Dara was a shepherd. He was a good man. He was also a wise man. He became the governor of a province.

Some people do not like Dara. They went to the king and said, “Dara is a thief. He takes money from the people. He keeps the money in a box. He takes the money always with him on his camel.”

The king went to Dara’s province. Dara was then riding on his camel with a box in front of him. The king was angry. He said to Dara, “Open your box now. I want to look into it.”

Dara opened the box. There were only items meant for the shepherd in the box.

Dara said to the king in humble voice, “Thios coat teaches me a lesson. I look at it often. I think of my past. I feel humble.”

The king was glad. He made Dara Governor of one more provinces.

Thereafter the people of the whole country liked Dara.

شعر دزده و مرغ فلفلي (معرفي كتاب كودك)

شعر دزد و مرغ فلفلي+معرفي كتاب كودك

شعر دزده و مرغ فلفلي يكي از طولاني ترين سروده هاي منوچهر احترامي براي كودكان است.

دزده و مرغ فلفلي

توي ده شلمرود

فلفلي مرغش تك بود

يه ده بود و يه فلفلي

يه مرغ زرد كاكلي

يه روز كه خيلي خسته بود

كنج اتاق نشسته بود

يه دزد رند ناقلا

شيطون و بدجنس و بلا

اومد و يه كيسه آورد

كاكلي رو دزديد و برد

شعر دزد و مرغ فلفلي +معرفي كتاب كودك

تنگ غروب كه فلفلي

رفت به سراغ كاكلي

نه آب بود و نه دونه بود

نه كاكلي تو لونه بود

داد زد و گفت

توپول مومپولي

دست و پا گلي
نوك حنايي كجايي؟

فلفلي هي صدا زد

اما جواب نيومد

تنها يه رد پا جا مونده بود
اون دور و برا

آقا فلفلي

قبا به تن

شال به كمر

گيوه به پا

كلاه به سر

يه كوزه آب

يه سفره نون

از توي ده اومد بيرون

كدخدا گفت:

اوقور بخير

مگه باما قهري فلفلي؟

عازم شهري فلفلي؟
فلفلي گفت:

اون مرغ زرد پا كوتاه

كاكل حناي نوك طلا

كه صد تومن مي خريدنش نمي دادمش

دزده گرفت و بردش

مي رم كه پيداش بكنم

دزده رو رسوا بكنم

يكسره رفت اروميه

تا ببينه كي به كيه

اينورو ديد اونورو ديد

اينجا و اونجا سركشيد

نه مرغو ديد، نه دزد و ديد

از اونجا رفت به تبريز

منظره هاش دل انگيز

اينجا و اونجا سركشيد

نه مرغو ديد، نه دزدو ديد

شعر دزد و مرغ فلفلي + معرفي كتاب كودك

ازونجا شد سوار فيل

يكسره رفت به اردبيل

كوه سهند و سبلان

سركشيده به آسمان
از پشت كوه سرك كشيد

نه مرغو ديد، نه دزدو ديد

شعر دزد و مرغ فلفلي + معرفي كتاب كودك

ازونجا رفت به آستارا

شهر قشنگ و با صفا

گوشه كنارا سرك كشيد

نه مرغو ديد، نه دزدو ديد

از آنجا بي معطلي

يكسره رفت به انزلي

ميان دريا كشتي بود

ماهي به اين درشتي بود

تو كشتي ها سرك كشيد

نه مرغو ديد، نه دزدو ديد

از اونجا رفت به شهر رشت

اينورو گشت، اونورو گشت

تو شاليزارها سرك كشيد

نه مرغو ديد، نه دزدو ديد

ازونجا رفت به لاهيجان

مردم خوب و مهربان

شهر به اين مصفايي

سرتاسرش باغ چايي

يه گشتي توي كوچه خورد

يه عالمه كلوچه خورد

اينجارو گشت، آنجا رو گشت

از تنكابن هم گذشت

عروس شهرهاي شمال

مركز باغ پرتغال

از آنجا با ميني بوس

يسكره رفت به چالوس

اينجا و آنجا سرك كشيد

نه مرغو ديد، نه دزدو ديد

از بس كه هي بارون آمد

از آنجا هم بيرون آمد

نشست توي سواري

رفت توي شهر ساري

دو مترو نيم پارچه خريد

نه مرغو ديد، نه دزدو ديد

ازونجا شادو خندون

رفت توي شهر گرگان

تركمن هاي اسب سوار

دنبال هم قطار قطار

توي دشت و تو صحرا

نه مرغو ديد، نه دزدو ديد

از اونجا بيرون آمد

رفت توي شهر گنبد

گنبند قابوس اينجاست

ببين، ببين چه زيباست

اينجا و اونجا سرك كشيد

نه مرغو ديد، نه دزدو ديد

از توي شهر گنبد

يكسره رفت به مشهد

وقتي به صحن نو رسيد

يكدفعه كدخدا رو ديد

كدخدا گفت: سفر بخير

همه جارو گشتي فلفلي

چه طوري مشتي فلفلي؟

تنها مياي تنها ميري؟

بگو ببينم كجا ميري؟

فلفلي گفت: دارم يه جاي دور مي رم

به شهر نيشابور مي رم

هندونه هاش چه عاليه

حقا كه جاتون خاليه

تو جاليزها سرك كشيد

اينجا و اونجا سر كشيد

سوار سوار، پياده سوار

خودشو رسوند به سبزوار

سرتاسرش باغ هلو

يا هلو هلو برو تو گلو

از آنجا رفت به شاهرود

آب و هواش چه خوب بود

وقتي رسيد به دامغان

پسته خريد فراوان

ازونجا رفت به گرمسار

خربزه هاي آبدار

از اونجا رفت به تهران

شهر بزرگ ايران

شهر نگو، شهر فرنگ

هرچي بخواي، از همه رنگ
توي شلوغي سرك كشيد

نه مرغو ديد، نه دزدو ديد

از شلوغي كلافه شد

عازم شهر ساوه شد

هوا پر از بوي بهار

زمين پر از باغ انار

اينجارو ديد، آنجا رو ديد
رفت و به شهر قم رسيد

سوهان فرد اعلا

شيرين مثل حلوا

حلواي تن تناني

تا نخوري نداني
به شهر كاشان رسيد

اينجا دويد، اونجا دويد

عقرب و قالي يك طرف

تو گلزارها سرك كشيد
نه مرغو ديد، نه دزدو ديد

ازونجا رو به پايين

رفت به نطنز و نايين

از اونجا رفت به اصفهان

اينجا كجاست نصف جهان

ساختموناش قشنگ قشنگ

با كاشي هاي رنگارنگ

تو ساختمون ها سرك كشيد

نه مرغو ديد، نه دزدو ديد
اسباباشو چيد توي ساك

از اصفهان رفت به اراك

اينجا و آنجا سركشيد

انگور بي دانه خريد

چه انگوري چه انگوري

مثل چراغ زنبوري

همراه يك مسافر

شد راهي ملاير

توي كوچه و تو بازار

كشمش و شيره بسيار
اينجا و آنجا سركشيد

نه مرغو ديد، نه دزدو ديد

از ملاير دوان دوان

دويد به سوي همدان

بدون هيچ معطلي

رفت و رسيد به بوعلي

پاي پياده شد روان

از همدان به باختران

اينجا و اونجا سركشيد

چيزي به جز گيوه نديد

از باختران راه افتاد

بسوي خرم آباد

به خرم آباد كه رسيد

نه مرغو ديد، نه دزدو ديد

ازونجا رفت به دزفول

هركي به كاري مشغول

ازونجا به يه پرواز

پريد تو شهر اهواز

وقتي رسيد غروب بود

صحبت تانك و توپ بود

تو اهواز هم نايستاد

تنگ غروب راه افتاد

از توي شهر اهواز

يكسره رفت به شيراز

حافظ و سعدي را ببين

چه دل فزا چه دل نشين

اينجا دويد، اونجا دويد

گوشه كنار و سر كشيد

نه مرغو ديد، نه دزدو ديد

رفت و به شهر يزد رسيد

قطاب و باقلوا خريد

پشمك و زولبيا خريد

ازونجا رفت به كرمان

شهري كه قالي داره

زيره عالي داره

اينجا و اونجا سرك كشيد

نه مرغو ديد، نه دزدو ديد

شعر دزد و مرغ فلفلي + معرفي كتاب كودك

از پشت كوه تفتان

شد عازم زاهدان

اينجا و اونجا سرك كشيد

يك رد پاي تازه ديد

روي شتر سوار شد

عازم چابهار شد

دورو برو نگا كرد

رد پاشو پيدا كرد

اين همه آزارم دادي

بالاخره گير افتادي

حالا مي خواي چي كار كني؟

كدوم طرف فرار كني؟

نه اينوري نه اونوري

يه راست برو كلانتري

اي مرغ زرد پا كوتاه

كاكل حناي نوك طلا

هي دنبالت دويدم

رنج سفر كشيدم

خوب شد كه پيدات كردم

الانه بر مي گردم

مي برمت به خونه

مي دمت آب و دونه

دونه بخور كه چاق شي

سالم و سر دماغ شي

شما می توانید ما را از طریق رادیو قصه کودک برای مطالعه شعر كودك و معرفي كتاب كودك دنبال کنید.

 

 

دروغگویی کودکان و روش های کنترل آن

پدرها و مادرها باید این نکته را در نظر داشته باشند که برخی از کودکان به خاطر مجازاتی که ممکن است بر اثر راستگویی و صداقت بر آن‌ها اعمال شود و ترس از این چنین مجازاتی، وادار به دروغگویی شوند. در چنین شرایطی والدین باید روی رفتار خود توجه بیشتری داشته باشند و برای چند لحظه خودشان را جای فرزندشان قرار دهند که اگر موضوعی را راست بگویند به ضررشان تمام می‌شود و یا خیر.

پدر و مادر باید الگوی مناسبی برای فرزندان خود باشند:
هنگامی که پدر و مادر به یک دیگر دروغ می گویند، در واقع به کودک می آموزند که تو نیز می توانی این کار را انجام دهی. شنیدن دروغ های افراد بزرگسال به هنگام صحبت با تلفن نیز همین اثر را روی کودک دارد. به یاد داشته باشید که کودکان در چند سال نخست پس از تولد، تمایل شدیدی به الگوبرداری از پدر و مادر و سایر اعضای خانواده خود دارند.

ممکن است علت دروغگویی فرزندتان، رفتار خشن و عصبی شما به هنگام بروز اتفاقاتی مانند شکستن شییشه مربا و نظیر آن باشد. در چنین مواقعی به جای تنبیه و دعوا کردن او، می توانید بگویید: «خیلی حیف شد که مثلاً آن شیشه مربا شکست.

 من آن را خیلی دوست داشتم. اما به هر حال تو که تقصیر نداشتی، اتفاقی افتاد و شکست.» به این ترتیب کودک دیگر دلیلی برای ترس و در پی آن، دروغ گفتن نمی بیند و اگر بار دیگر اتفاق مشابه آن رخ دهد به راحتی حقیقت را خواهد گفت.

مقابله با دروغگویی کودکان، باید منجر به معذرت خواهی او شود:

این نکته که مقابله با دروغگویی کودکان باید منجر به معذرت خواهی شود، شاید در نگاه اول خیلی سخت گیرانه باشد، اما شما باید نوع برخورد خود را به گونه‌ای تنظیم کنید که مجازات شما منجر به اصلاح رفتار فرزندتان شود. اگر فرزندتان پس از دروغ گفتن معذرت خواهی کرد  و از کار خود پشیمان شد، این امر نشانه آن است که فرزندتان در مسیر درستی قرار گرفته است، فقط زمان نیاز دارد تا کاملا اصلاح شود.

به هیچ عنوان انتظار نداشته باشید که فرزندتان در یک زمان کوتاه کاملا با شما صادق باشد، معمولا این امر به زمان زیادی نیاز دارد. از یاد نبرید که نباید با رفتار‌های پرخاشگرانه شرایط را برای دروغ گفتن کودک‌تان فراهم کنید. معمولا برخی از کودکان با دروغ گفتن سعی می‌کنند از خودشان در برابر رفتار والدینشان دفاع کنند.

دروغگویی کودکان  ورش های کنترل آن + قصه صوتی

تشویق کردن روشی موثر برای ترک عادت‌های بد کودکان:

از یاد نبرید که کودکان شاید با معنای واقعی دروغ آشنایی نداشته باشند و این کار به نوعی برایشان به عادت تبدیل شده باشد. همان طور که می‌دانید ترک عادت برای همه به ویژه کودکان کاری سخت و دشوار خواهد بود. از این رو با دادن هدیه به کودکان آن‌ها را تشویق کنید تا از این عادت زشت فاصله بگیرند.

پیدا کردن علت یا علل:

 دروغگویی مانند هر رفتار دیگری علل و انگیزه هایی دارد. برای مثال، دروغ های متعدد و پی در پی نشان دهنده اضطراب در کودک است.

بنابراین، ابتدا باید علل اضطراب در کودک را شناخت و با بر طرف کردن آن ها، دروغگویی را در کودک از بین ببرد. توجه به علت مهم ترین کاری است که والدین باید انجام دهند.

علل پیدایش دروغگویی در کودکان: 
١ . دروغ یک نوع انحراف از سلامت روحی و روانی است. بدین‌ترتیب وقتی والدین به صورت منطقی به نیازهای کودک خود پاسخ ندهند، کودک دروغگو می‌شود. 

٢.  ضعف شخصیت و مورد تحقیر واقع شدن کودک به وسیله والدین خود و اطرافیانش منجر به دروغگو شدن او می‌شود. 

٣.  وقتی از سوی والدین و اطرافیان به کودک توجه جدی نشود برای جلب توجه دیگران و والدین دروغ می‌گوید. 

٤.  داشتن والدین یا اطرافیان دروغگو، بدین‌ترتیب کودک از بزرگترها تقلید می‌کند. 

٥.  والدین و اطرافیان‌شان از آن ها انتظارات بیش از حد دارند، لذا کودک به خاطر ترس از انتقاد دروغ می‌گوید. 

شما می توانید ما را از طریق سایت رادیو قصه کودکانه، برای شنیدن قصه کودکانه صوتی و قصه شب با صدای خاله قصه گو سمینا و برای گروه های سنی (الف، ب، ج) دنبال کنید.

عوامل بروز مشکلات بینایی در کودک

 چشم یکی از اعضای بدن انسان است که مهم‌ترین کارکرد را در شناسایی و کشف دنیای اطراف انسان‌ها دارد. رشد بینایی در لحظه تولد کودکان کامل نیست و این روند تا حدود ۲سالگی ادامه پیدا می کند. هم چنین مشکلات بینایی در میان کودکان بسیار شایع و رایج است اما با وجود این شاید کمتر مورد توجه قرار گیرند.

 با این که برخی مشکلات چشمی را می‌توان با تجویز عینک حل کرد، برخی دیگر به توجه و مراقبت‌های پزشکی بیشتری نیاز دارند و هر چه زودتر متوجه علائم آن در کودک شوید بهتر و مفید تر است.

اختلالات بینایی، نابینایی و کم بینایی، مشکلات در بینایی می باشند. این سه بیماری ها دلایل مختلفی دارند ولی اصلی ترین دلیل برای بروز آن ها ژنتیک می باشد.

تنبلی چشم در کودکان:

شیوع بیماری «آمبلیوپی» یا «تنبلی چشم»، ۴-۳ درصد است. علت تنبلی چشم کودکان، اختلال در سیر تکاملی مغز آنان است. در این اختلال ساختمان چشم کودک سالم است، ولی دید او بسیارکم است.

سیر تکاملی چشم در کودکان تا ۹ سالگی است. اگر تا قبل از ۹ سالگی کودکان، به هر دلیلی تصویر شفافی از محیط اطراف خود نداشته باشد، سیر تکاملی چشم کودک دچار مشکل شده و اصلاح آن به طوری غیرممکن می شود. هرچه کودک سن کمتری داشته باشد، احتمال تنبلی چشم بیشتر و درمان آن نیز آسان تر و سریع تر است.

تنبلی چشم در کودکان ممکن است ارثی نیز باشد. کودکانی که والدین آن ها دچار تنبلی چشم اند، ۶-۴ برابر بیشتر دچار تنبلی چشم می شوند.

والدین عزیز برای آگاهی از روش های تربیتی درست به سایت رادیو قصه به قسمت تعلیم و تربیت کودک و برای کودکان خود به قسمت قصه کودکانه صوتی مراجعه کنید.

کودکانی که زیاد سردرد می‌گیرند:
سردرد و خستگی چشم تنها جز علائمی نیستند که بیانگر خطاهای انکسار نور باشند. اگر اغلب اوقات این مشکل بعد از مطالعه یا دیدن تلویزیون رخ می‌دهد، می‌تواند نشانه چپ‌چشمی یا نامتقارن بودن عضلات چشم باشد.

عوامل بروز مشکلات بینایی در کودکان + قصه شب

آزمایش دقیق چشم با تجویز متخصص به‌راحتی می‌تواند به شناسایی این مشکل در کودک کمک کند. استفاده درست از عینک، تمرینات ویژه برای رفع ضعف عضلات و در پاره‌ای موارد جراحی می‌تواند به کاهش مشکل چپ‌چشمی کمک کند.

 مالش چشم‌ها، قرمزی، آبریزش و ترشحات نشانه آلرژی چشم است. این مشکل هم می‌تواند فصلی باشد و هم در تمام طول سال کودکان را آزار دهد. اما اگر کودک سابقه مالش چشم همراه با قرمزی و آبریزش داشته باشد به‌راحتی می‌توان آن را تشخیص داد. در اغلب موارد این مشکل با تورم مختصر مژه‌ها، قرمزی چشم‌ها و ترشح مختصر چرک همراه خواهد بود.

اختلال گلوکوم:

دو نوع اختلال گلوکوم در کودکان وجود دارد که می تواند بر بینایی آن ها تاثیر بگذارد. گلوکومی که در نوزادان دیده می شود و گلوکومی که می تواند در دوران نوجوانی بروز کند.

گلوکوم نوزادان که در اولین ماه های تولد قابل تشخیص می باشد دارای علائمی است، که والدین ممکن است موفق به تشخیص آن گردند. نوزادانی که دارای اختلال گلوکوم هستند ممکن است تمایلی به باز کردن چشم های خود در نورخورشید و روشنایی نداشته و سطح چشمان آنان نیز اشک آلود به نظر رسد. برخی از نوزادانی که دارای اختلال گلوکوم هستند دارای قرینه ای بزرگ بوده و دارای چشمانی هستند که در حد غیر معمولی درشت می باشد.

گلوکوم نوجوانان که در دوران بلوغ پدیدار می شود اغلب دارای علائم مشخصی نمی باشد. بنابراین این اختلال در نوجوانان ممکن است تنها زمانی تشخیص داده شود که تست بینایی انجام گرفته باشد. این اختلال در نوجوانان به صورت ضعف بینایی پدیدار می گردد.

عوامل بروز مشکلات بینایی در کودکان + قصه شب

اگر نوجوانان از مشکلاتی نظیر اختلال در دید جانبی و یا دید تونلی رنج برند والدین باید سریعا آنان را نزد یک متخصص ببرند. چراکه این اختلالات در زمان پیشرفت گلوکوم پدیدار می شود.

انسداد مجرای اشکی:

بعد از تولید اشک، مایع اشکی از دو منفذ نزدیک بینی در پلک بالا و پایین وارد کیسه اشکی و از آن جا وارد بینی شده و سپس حلق می شود و از حلق هم بلعیده خواهدشد. تولید اشک دائمی است و تخلیه آن هم در نهایت به صورت بلع است. اگر مجرای اشک بسته شود، اشک وارد حلق نمی شود و از کنار چشم سرازیر خواهدشد.

انسداد باعث می شود اشک تجمع یافته در کیسه عفونت کند و آبریزش چشم با ترشح توأم شود. چشم چنین کودکانی نیمه بسته و دارای ترشح است و اغلب مادران هم سعی می کنند ترشحات را تمیز کنند.

بیش از ۹۰ درصد انسدادها تا ۱ سالگی بهبود می یابند. به دلیل اینکه درمان قطعی به روش جراحی و مستلزم بیهوشیعمومی است و بیهوشی در کودکان کمتر از ۱ سال عوارض بیشتری دارد، پزشکان در این مواقع تا ۱ سالگی صبر می کنند و در صورتی که بهبود حاصل نشد با جراحی انسداد را از بین می برند.

 در این بیماری غشای نازکی مسیر را مسدود کرده است. جراح غشا را با میل های ظریفی از بین می برد و مسیر باز می شود. البته گاهی نمی توان مجرا را باز کرد و باید لوله ای در مجرای اشک کودک تعبیه شود. این لوله ها را بعد از چند ماه در می آورند.

  

شعر دويدم و دويدم (معرفي كتاب كودك)

شعر دويدم و دويدم+ معرفي كتاب كودك

دویدم و دویدم

دویدم و دویدم
به نهر آب رسیدم 
گیوه مو ور کشیدم
از روی آب پریدم
دویدم و دویدم
پرنده ها رو دیدم 
صداشونو شنیدم
به جنگلا رسیدم
دویدم و دویدم
سر کویی رسیدم 
دو تا خاتونی دیدم 
یکیش به من نگاه کرد 
یکیش منو صدا کرد 
یکیش به من گفت حسنی 
تو مثل بچه ی منی
آمدی این بالا چرا؟
گرمه هوا، حالا چرا؟
یکیش به من گفت حسنی 
آبت نبود، نونت نبود
یکیش به من آب داد
یکیش به من نون داد 
آب مال من، نون مال من 
سنگک و تافتون مال من 
پخته و تُرد و خشخاشی 
بَه بَه از این شاطر باشی 
رشته به رشته پخته 
نون برشته پخته 
چه نونی و چه نونی
تا نخوری ندونی
نونو خودم خوردم
آبو دادم به زمین
زمین به من علف داد 
روی زمین تَرَک تَرَک …

چوپون کجاست؟ زیز بَرَک 
هی بزی میکشه سَرَک: 
علف داری؟ بالا تَرَک 
علف داری؟ بالا تَرَکبزیه کجاست؟ تو صحرا 
حالش خوبه؟ نه والا! 
گشنه و تشنه مونده 
رمق بهش نمونده
آقا بزیه 
بع، بع! 
علف داری؟ نع، نع!
علف می خوای؟
چرا نمی خوام؟ 
بدو و بیا؟ 
الان میام 
علفو دادم به بزی 
بزی به من هیزم داد 
شاطر باشی به تنهایی
نشسته بود تو نونوایی 
دو تا تقار پر از خمیر 
تنور خاموش، نونا فطیر 
– شاطر باشی نونت کو؟ 
سنگک و تافتونت کو؟ 
دو روزه هیزم ندارم 
نون واسه مردم ندارم
این از آتیش، اون از خمیر 
هیزم خشک بیار و بگیر
هیزمو دادم به نونوا
نونوا به من آتیش داد
زرگره توی پنج دری
مشغول کار زرگری
هی به کوره دم می دَمید
آتیش نداشت، کم می دمید
– تنها چرا نشستی؟
منتظر چی هستی؟
آتیشو بگیر قاطیش کن
کوره رو پُر آتیش کن
آتیشو دادم به زرگر
زرگر به من قیچی داد
خیاطه خیلی خسته بود 
کنج دکان نشسته بود
پارچه ها رو روفو می کرد 
نَم می زد و اُتو می کرد
متر دراز به گردنش
دست چپش به سوزنش
مشتریه قَباش تَنِش
مشغول قیچی کردنش
-سوزن چی شد؟ نوکش شکست
-قیچی چی شد؟ خراب شد 
قیچی رو دادم به خیاط
خیاط به من قَبا داد
بچه ها توی مکتب
منظم و مرتب
فسقلی هی سوال می کرد
قلقلی قال ممقال می کرد
فلفلی فریاد زد؟ آهای!
حسنی به مکتب نمی آی؟
السون و ولسون؟ خودتو به ما برسون
دویدم و دویدم 
به بچه ها رسیدم
قبا رو دادم به ملّا
ملا به من کتاب داد 
– بابام کجاست؟ همین جاهاست
صبح سحر پشت الاغ
سوار شده رفته به باغ
غروب یه بار هندونه 
بار زده برگشته خونه
– حسنی کجاست؟
تو مکتبه
– بیا بابا جون نصفِ شبه
ترگلکم، ور گلکم
نازنینم، بگو ببینم
آبت چی شد؟ 
نونت چی شد؟ 
نه آب دارم، نه نون دارم
اما به جاش کتاب دارم
کتابو دادم به بابام
بابام دو تا خرما داد
یکیشو خودم خوردم 
یکیشو دادم به فلفلی
فلفلی گفت: بازم می خوام
رفتم به بابام گفتم
یه خرما دیگه خواستم 
بابام به خنده افتاد
من پریدم تو طاقچه
فلفلی رفت تو باغچه 
آتیش به پنبه افتاد 
گربه به دنبه افتاد
سگ به شکمبه افتاد
مادر بزرگ خوبم 
کِرّی به خنده افتاد

شعر دويدم و دويدم+ معرفي كتاب كودك

شعر دويدم و دويدم را منوچهر احترامي براي كودكان سروده و توسط نشر گزارش (لاک پشت) منتشر شده است.

منوچهر احترامي از قديمي ترين نويسندگان حوزه ادبيات كودك و نوجوان در ايران كه در شانزدهم تیرماه سال ۱۳۲۰ در شرق تهران زاده شد. معروفترين اثرش كتاب شعر حسني نگو بلا بگو بود كه در سال هاي دهه ۶۰ طرفداران زيادي داشت.

احترامي تحصيلات ابتداييش را در دبستان محمديه و سلمان به پايان رساند و دوره متوسطه را  مدرسه دارالفنون و مروي طي كرد؛ تحصيلات تكميليش را در دانشكده حقوق دانشگاه تهران به پايان رساند.

وي زماني كه فقط ۸ سالش بود يكي آشنايانش غزليات سعدي را به او هديه مي دهد و همان موقع او سرودن را شروع مي كند. «اول دفتر به نام ایزد پاک، صانع پروردگار حی تواناک» اولين شعرش بود كه به تقليد از اين بيت سعدي «اول دفتر به نام ایزد دانا، صانع پروردگار حی توانا» سروده بود. از آن پس علاقه او در نوشتن و سرودن قطعات ادبي و قصه بيشتر شد. كارهاي كودكانه اش هرچند خالي از اشكال نبود اما روز به روز بهتر مي شد.

او سال هايي كه طنز نويس بود با نشريات گوناگوني همكاري مي كرد. و آثارش در مجله گل آقا به مدیریت كيومرث صابري فومني چاپ مي شد.

منوچهر احترامي در سال ۱۳۳۷ طنز نويسي را كاملا جدي آغاز و براي مجله توقيق ارسال كرد. آن زمان كه ۱۷ ساله بود عضو تحريريه مجله توفيق شد. علاوه بر مطبوعات با راديو و تلويزيون هم همكاري مي كرد. او با القابي چون «الف ـ اینکاره» و«م. پسرخاله» هم شناخته شده است.

مجموعه ي «بچه ها، من همبازي» بخشي از داستان ها طنز احترامي است و باقي آثارش را در كتاب جامع الحكايات منتشر كرده است. كتاب هايي كه نوشته و منتشر كرده بيش از ۵۰ عنوان است. ازين كتاب ها مي توان به «خروس نگو یه ساعت»،«حسنی نگو یه دسته گل»، «خرس وکوزه عسل» و «دزده و مرغ فلفلی» اشاره كرد.

احترامي كارمند مركز آمار ايران بود.

وی در شامگاه چهارشنبه، ۲۳ بهمن ۱۳۸۷ بر اثربيماري قلبی، در یکی از بیمارستان‌های تهران درگذشت و در قطعه  هنرمندان بهشت زهرا آرميد.

آثاري كه از  منوچهر احترامي بجا مانده است :

مثل کنه چسبیدن

کی بود رفت زیر میز؟ 

گربه من نازنازیه همه ش به فکر بازیه

فیل اومد آب بخوره،  

حسنی ما یه بره داشت

موش دم بریده

طنزآوران امروز ایران  

حسنی ما یه بره داشت

حسني نگو بلا بگو

حسنی نگو یه دسته گل

دزده و مرغ فلفلی، شعر کودکانه

حسنی باباش یه باغ داره

مهمانهای ناخوانده

حسن کچل و سه بزغاله 

حسنی و گرگ ناقلا

حسن کچل و سه بزغاله   

سلیمان بابا سلیمان

و…

شما می توانید ما را از طریق رادیو قصه کودک برای مطالعه شعر كودك و معرفي كتاب كودك دنبال کنید.