عادت های با ارزش تو

سلام
ممنون از اینکه به صدای سمینا در رادیو قصه کودک گوش می کنید
🦋عادت های با ارزش تو
شبا وقتی که تصمیم میگیری بخوابی ،🛏 چطور برای خواب آماده میشی؟
اول لباس خوابتو میپوشی ، 👚
مسواک میزنی 🪥
قبل از خواب ، قصه گوش میکنی 🧸
یا بلافاصله چراغارو خاموش میکنی
خب به احتمال زیاد به این کارا زیاد توجه نمی کنی و فقط اونا رو انجام میدی ، این یعنی ، این یعنی اینا عادتهای تو هستن
ممکنه بعضی بچه ها ناخن بجون یا بند انگشتاشونو بشکنن
شاید تا حالا سعی کرده باشی اینا رو ترک کنی شاید با خودت فکر کردی عادت ها چیزای بدی هستن البته ، البته که ناخن جویدن و شکستن بند انگشتها ، خودت رو آزار میده
اما ، اما عادت ها هنیشه بد نیستن ، اونا مثل یک میانبر برای مغز میمونن
خب اگه عادتها نبودن باید به کوچکترین کارا فکر کنی ، فکر کنی و فکر کنی اونوقت مغزت اونقدر هر روز به خوردن صبحانه فکر می کرد که از کار کاملآ میفتاد …
مغز خوشحاله ، اون مطمئنه که عادتها از صبح تا شب تو رو راهنمایی می کنن و عادت ها می تونن روی همه کارات روی همه کارات مثل خوردن ، حرف زدن تآثیر داشته باشن ، عادت ها به اون چیزی که تو ، آره تو فکر می کنی و عکس العملی که نسبت به اتفاقای محیط اطرافت نشون میدی، تآثیر میذارن
بنابراین خیلی فکرتو مشغول نمی کنن ، این خیلی مهمه ، اونا نقش مهمی توی احساسات دارن و به اندازه ی آسمون ، بله به اندازه آسمون خیلی مهمه که تو ، خود تو عادتهایی رو بگیری که احساسات خوب رو در تو به وحود بیارن
دوست داری بدونی چطوری؟
پس لطفا پادکست بعدی رو گوش کن
اما قبلش ….
🎉لطفا شاد بودن رو انتخاب کنید
شاد بودن
کودک شاد
شادی
خاله سمینا
پادکست صوتی

شاد بودن حق شماست

پادکست شماره ۲: شاد بودن حق شماست🍎
گروه سنی: ۹ تا ۱۲سال😊
گوینده: سمینا❤️
تنظیم کار: رویا جان مومنی🍀
@childrenradio

🌹شاد بودن حق شماست
🦋بچه ها ، هر روز ، هر روز که خورشید از پشت کوه ها طلوع میکنه و پرنده ها آواز میخونن ، اون روز هدیه ای از طرف خداست…
🌹اگه اون روز غمگین باشیم، خب اون روز رو هدر دادیم
خیلی از بچه ها ممکنه با ناراحت بودنشون باعث بشن خیلی از روز های عمرشون تلف بشه ، اونم بخاطر چی؟
مثلا نتونستن دفتر مورد علاقه شون رو بخرن
یا
یا به هر دلیلی نتونستن ادامس با طعم نعنا بخرن
یا اون روز بخاطر کار ناگهانی که برای مامان پیش اومده نتونستن طبق برنامه ای که با دوستشون داشتن به شنا برن
🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋
خب ، خب نباید اجازه بدیم که اتفاقات همه چیز رو به هم بریزه
ذهنتون رو ببرید طرف شاد بودن
باید این رو قشنگ حس کنیم
درک کنیم که هر روز هر روز یه هدیه ای خیلی خوشمزه از طرف خداست برای ما🎂🎂🎂
میدونید من هر روز رو به عنوان هدیه ای از طرف خداوند جشن میگیرم، چطوری؟
🌀 با قصه گفتن برای شما
چون ،چون شاد بودن حق شماست ،پس لطفا
✔️شاد بودن رو انتخاب کنید
رادیو قصه کودک
جنگجوی کوچک
خاله سمینا
شاد بودن

مهماندار قناری

اسم قصه: مهماندار قناری
قصه گو: سمینا❤️
نویسنده: نوشین فرزین فرد🍀
تنظیم: رویا مومنی 🌱
گروه سنی: ۱ تا ۷ سال
موضوع: آشنایی با مشاغل
آدرس کانال تلگرام👇
🆔 @childrenradio
☆☆☆☆☆☆☆
متن قصه:
روزی روزگاری توی یه جنگل سرسبز و زیبا، قناری مهماندار هواپیمای خلبان کرکس بود.
هروقت هواپیمای خلبان کرکس پرواز داشت، مهماندار قناری از مسافران پذیرایی می کرد .
مسافران از مهماندار قناری راضی بودند و دوستش داشتند.
یه روز که مثل هر روز هواپیمای خلبان کرکس پرواز کرد و مهماندار قناری مشغول پذیرایی از مسافران بود ناگهان صدای گریه ی گنجشک کوچولو رو شنید.
مهماندار قناری فوری نزدیک صندلی گنجشک کوچولو شد و علت گریه ی گنجشک کوچولو رو از بابا گنجشک پرسید.
بابا گنجشک گفت (( پسرم بار اوله سوار هواپیما شده و یه خورده ترسیده )
مهماندار قناری لبخندی زد و به کابین مهماندار رفت و بعد از چند دقیقه با کتابی در دست پیش گنجشک کوچولو برگشت .
مهماندار قناری کتاب رو به دست گنجشک کوچولو داد . گریه ی گنجشک کوچولو با دیدن کتاب قطع شد و شروع کرد به ورق زدن صفحات کتاب .
مهماندار قناری با مهربونی گفت (( باز هم ازاین کتابها دارم . دوست داری بازم بیارم؟))
گنجشک کوچولو که از دیدن نقاشی های داخل کتاب به هیجان اومده بود ، سری تکون داد و گفت (( بله لطفا))
مهماندار قناری دوباره به کابین مهماندار رفت و با چند کتاب کودک برگشت .
وقتی گنجشک کوچولو سرگرم دیدن نقاشی های داخل کتاب شده بود، خلبان کرکس اعلام کرد
(( مسافرین محترم ! لطفا کمربندها تونو ببندید. هواپیما به سمت مقصد در حال فرود است ))
بابا گنجشک کمربند گنجشک کوچولو رو بست و وقتی هواپیمای خلبان کرکس فرود اومد ، گنجشک کوچولو، کتابها رو به دست مهماندار قناری داد و گفت (( ممنونم . ))
مهماندار قناری لبخند زد و با گنجشک کوچولو خداحافظی کرد.
رادیو قصه کودک
خاله سمینا
قصه صوتی کودکانه

موحود عجیب و غریبی به نام میراثک

رادیو قصه‌ای‌ها امشب قصه قشنگ میراثک منتظر شماست
اسم قصه: موجود عجیب و غریبی به نام میراثک
منتشر شده در: روزنامه اطلاعات _ شماره ۲۷۶۸۵
پنج‌شنبه یکم آبان ۱۳۹۹. سال نود و پنجم
قصه‌گو: سمینا ❤️
نویسنده: سمانه آقائی🍀
تنظیم: رویا مومنی 🌱
گروه سنی: ۷ تا ۱۰ سال
موضوع: آشنایی با میراث فرهنگی و طبیعی ایران

امید دیگه نمیترسه

اسم قصه : امید دیگه نمیترسه
قصه گو : سمینا❤️
نویسنده: فاطمه علیباز🍀
تنظیم: رویا مومنی🌱
گروه سنی : ۳ تا ۷ سال
موضوع: آموزشی_تربیتی
آدرس کانال تلگرام👇
🆔 @childrenradio

✅متن داستان
امید کوچولو اتاقش رو خیلی دوست داشت. آخه توی اتاقش خیلی چیزا داشت؛ خرسی مهربون، خرگوشی گوش دراز، الاغ خابالو ،پیشی کوچولو که مامانش براش درست کرده بود و ماشینهای کوکی و تختخواب قشنگ و نرم و خلاصه همه چی..
تازه کتاب های قصه هم داشت که مامانش هر روز میومد و براش میخوند.
امید دوست داشت همیشه روز باشه واون بتونه با اسباب بازیهاش بازی کنه و کارتون ببینه. آخه..آخه.. امید یکم از شب که هوا تاریک می شد ، می ترسید..
حالا دوباره شب شده بود و موقع خوابیدن امید و مامانش همراه امید اومده بود تو اتاقش.
مامان می خواست مثل هر شب گوشی تلفن همراهش رو روشن کنه و امید دوباره یکی دیگه از قصه های خاله سمینا رو گوش کنه و با شنیدن لالایی های قشنگ رادیو قصه ،راحت بخوابه.
اما، امید روی صندلی اتاقش نشست و گفت:(( مامان جون من دلم میخواد همیشه روز باشه. من ازشب بدم میاد!))
مامانش گفت:(( عزیزم خوب، اگر شب نباشه که ما راحت نمیتونیم بخوابیم و همیشه خسته میمونیم.))
امید گفت:(( آخه چرا خورشید خانم میره میخوابه؟ اونوقت همه جا تاریک میشه!))
مامان امید فهمید که امید از تاریکی میترسه.
گفت:((پسرم تو دیگه بزرگ شدی و نباید بترسی. ))
وهمانطور که کنار امید نشسته بود و امید را نوازش می کرد، گفت:(( پسرم، خورشید خانوم وقتی میخوابه، یکم از نورش رو میده به ماه. تا با نورکم ماه، ما و همه موجودات زمین، راحت بتونیم بخوابیم.))
امید گفت:(( اما.. من دلم میخواد پیش شما بخوابم..اینجا تاریکه.))
مامان امید بلند شد، پرده اتاق امید رو کنار زد وگفت:(( ببین چه رختخواب نرم و خوشگلی داری. اگر بیایی پیش مامان نمیتونی راحت بخوابی.
حالا بیا اینجا پسرم..ببین ماه چقدر قشنگه ..تازه ستاره ها هم خیلی خوشگلن.))
امید کنار مادرش ایستاد و از شیشه پنجره، ماه و ستاره ها رو دید و گفت: ((وااای چقدر قشنگه..!!))
مامانش گفت:(( پسرم امید جان.. حالا بیا همه جای اتاقت را با هم ببینیم))..
بعد در کمد لباس و کشوهای تختش رو یکی باز کرد و گفت:(( ببین پسرم.. اینجا هیچی نیست که تو بترسی.. هیچ جای اتاقت هیچ چیز ترسناکی نیست..))
بعد چراغ خواب رو روشن کرد و گفت:(( عزیزم.برو روی تخت خوشگلت بخواب تا من هم گوشی تلفن همراهم رو بیارم و دوتایی قصه امشب خاله سمینا را گوش کنیم.))
امید روی تختش خوابید. حالا دیگه از هیچی نمی ترسید.
صدای خاله سمینا را شنید:(( اینجا رادیو قصه.. شبتون بخیر. آسمون تو پر ستاره و ستاره هاتون، تو این شب زیبا، پر نور. از این که امشب دوباره صدای خاله سمینا را می شنوید ازصمیم قلب خوشحالم..))
امید خیلی خوشحال شد ..صدای خاله سمینای مهربون رو خیلی دوست داشت..دست مادرش رو که کنار تختش نشسته بود، گرفت.
چشمانش را بست و قصه اونشب که چهار زرافه بود رو گوش کرد و بعد هم با لالایی های قشنگ رادیو قصه آروم خوابید.

رادیو قصه کودک
خاله سمینا
قصه صوتی کودکانه

ترس و قصه صوتی کودکانه

مقدمه
وقتی کودکی به دنیا می آید ترسو نیست اما عواملی باعث می شوند تا ترسو بار بیاید . ژنتیک، نگرانی از وقوع یک حادثه ی بد، تهدید از طرف دوستان و والدین به خاطر بازیگوشی که انجام داده است از اصلی ترین عوامل هستند که باعث بروز ترس در کودک می شوند . ترس آنقدر در درون کودک رخنه می کند که موجب دیدن خوابهای پریشان می شود و کودک ازنگرانی و ترس از اجرایی شدن تهدید از طرف دوستان و والدین نمی تواند بخوابد و خوابی راحت داشته باشد . ترس کودک آنقدر مشهود است که والدین را نگران می کند و آنها را در پی حل این رفتار وادار می کند . در این مقاله به چگونگی برخورد با کودک ترسو و کاهش ترس در کودک می پردازیم.

پارمیدا کوچولو

پارمیدا کوچولو چهار ساله ست و همراه مامان و بابا زندگی می کند . پارمیدا کوچولو مدتی بود که رفتارعجیبی از خود بروز می داد. رفتار پارمیدا کوچولو، ترسیدن بود .هر صدایی که می شنید نگران می شد، می ترسید،داد می زد و گریه می کرد. مامان و بابای پارمیدا کوچولو ازرفتار پارمیدا کوچولو نگران شده بودند و دنبال راه حلی بودند تا مشکل پارمیدا کوچولو را حل کنند.‌یک روز مامان یک دکتر روانشناس کودک را با پرس و جو پیدا کرد و وقت گرفت تا پارمیدا کوچولو را پیش او ببرد. روزی که پارمیدا کوچولو همراه مامان و بابا به مطب خانم دکتر رفت ، خانم دکتر با مهربانی و لبخند علت ترس پارمیدا کوچولو را پرسید . پارمیدا کوچولو جواب داد ((توی مهدکودک از دوستم اجازه گرفتم و مداد رنگی بنفششو برداشتم تا نقاشی بکشم. وقتی نقاشی می کشیدم یهو مدادرنگی شکست و دوستم دعوام کرد که باید مدادرنگی برام بخری وگرنه میرم به خاله نهال میگم که پشت سرش گفتی خر. هرروز بهم این حرفو میزنه ))
خانم دکتربا همان لحن مهربان پرسید (( خاله نهال کیه ؟ برای چی به خاله نهال گفتی خر؟))
در همین موقع اشکهای پارمیدا کوچولوروی گونه هاش غلطید و جواب داد (( خاله نهال ، مربی مونه . یه روز با صدای بلند توی کلاس حرف زدم و خاله نهال بهم گفت بلند حرف نزن .منم بهش گفتم خر))


خانم دکتر دوباره پرسید (( خاله نهال شنید که تو گفتی خر ؟))
پارمیدا کوچولو اشکهایش را با دستمال کاغذی پاک کرد و جواب داد (( نه ..یواش گفتم .فقط ستایش شنید ))
خانم دکتر پرسید (( ستایش همون دوستته که مداد رنگی شو شکستی ؟))
پارمیدا کوچولوسرش را به علامت تایید تکان داد و جواب داد (( بله))
خانم دکتر ، پارمیدا کوچولو را بیرون فرستاد و با مامان و بابا صحبت کرد و دلیل ترس پارمیدا کوچولو رابه آنها توضیح داد.سپس پیشنهاد کرد (( قصه های صوتی کودکانه سمینا رو از رادیو قصه کودک برای پارمیدا جون دانلود کنید و هرشب برای پارمیدا بگذارید تا گوش بدهد .کم کم ترس و دیدن خوابهای پریشانش از بین میره . ضمنا با خاله نهال صحبت کنید و از او عذرخواهی کنید واز ستایش بخواهید از این به بعد پارمیدا جون و دوستاشو تهدید نکنه))
همان شب پارمیدا کوچولو قصه شب صوتی کودکانه سمینا را از رادیو قصه کودک گوش داد و به خواب راحتی رفت . فردای آن روزپارمیدا کوچولو همراه مامان و بابا به مهدکودک رفت و از خاله نهال عذرخواهی کرد و از ستایش دیگر نترسید .

قصه شب صوتی کودکانه ، ترس را کاهش می‌دهد .

والدین عزیز با ترس کودک خود به درستی رفتار کنید و به محض دیدن کوچکترین ترس از او به فکر راه حل باشید . هیچ وقت کودک ترسوی خود را سرزنش نکنید حتی اگرتنها راه حل فرستادن کودک دلبندتان به مطب دکتر روانشناس کودک است ، دریغ نکنید وبه پیشنهاد دکتر روانشناس کودک گوش دهید. سپس قصه های صوتی کودکانه سمینا رااز رادیو قصه کودک به کودک دلبندتان پیشنهاد دهید.

حرف آخر

برای کاهش ترس کودک ،هیچ نگران نباشید و قصه های آموزنده و شاد صوتی کودکانه سمینا را از رادیو قصه کودک دانلود کنیدو هرشب برای کودک دلبندتان بگذارید تا گوش دهد . مسلما کودک ترسوی شما با شنیدن قصه های شب کودکانه سمینا شاد و سرحال شده و به خواب راحتی رفته و دیگر از چیزی یا کسی نمی ترسد .

کم رویی و قصه صوتی کودکانه

مقدمه

کودکی که به دنیا می آید هیچ چیز از دنیا نمی داند و طبیعتا تا وقتی آموزش نبیند و یا رفتارمثبت دیگران به خصوص والدین خود را نبیند و از آنها تقلید و الگو برداری نکند ، نمی تواند رفتار معقول و قابل پسندی را از خود بروز دهد. یکی از رفتارهایی که در کودکان بار منفی از نظر دیگران ندارد ، کمرویی است .وقتی کودکی کمرو در دور همی های فامیلی حضور داشته باشد ، از نظر آنها جالب و شاید جذاب از این نظر که مودبانه نشسته ، جواب بزرگترها را نمی دهد و بازیگوشی نمی کند ، باشداما از نظر کودک و و والدینش و همسن و سالانش با وجود سعی و تلاشی که برای کاهش کمرویی انجام داده اند اما به نتیجه ای نرسیده اند ، کمرویی عذاب آور است . در این مقاله به چگونگی برخورد با کودک کمرو و ریشه کن کردن کمرویی در کودک می پردازیم .

عرشیا و سهیل

عرشیا و سهیل دو دوست صمیمی و شش ساله هستند و هرروز عصر در پارک محله شان به همراه مادرشان همدیگر را می بینند و باهم بازی می کنند. بعضی اوقات عرشیا و سهیل با گروه بچه های پارک ، فوتبال بازی می کنند. سهیل بیشتر از عرشیا فوتبال دوست دارد و ارتباط خوبی با بچه های پارک برقرار می کند اما عرشیا ، کمرو است و در برقراری ارتباط با بچه های پارک مشکل دارد تا آنجایی که اگر بچه های پارک با او بخواهند صحبت کنند ، عرشیا از صحبت کردن با آنها دوری می کند و در بازی کردن ، اگر یکی از بچه های پارک بدون دلیل و قلدری نوبت عرشیا را بگیرد ، عرشیا بدون مقاومت، نوبتش را واگذار می کند .عرشیا همیشه مضطرب است و بیشتر اوقات سکوت می کند و از بچه های پارک کناره گیری می کند . یک روز سهیل از رفتار عرشیا ناراحت می شود و می گوید (( عرشیا ! چرا توی بازی کردن نوبت تو میدی به یکی دیگه ! مگه زبون نداری ! ))
عرشیا جواب می دهد (( نمی دونم))
سهیل فکری می کند و می گوید
(( فهمیدم . تو باید قصه های صوتی کودکانه سمینا رو گوش بدی ))
عرشیا با تعجب به سهیل نگاه می کند و می گوید
(( چی ! چیو گوش بدم ؟))
سهیل جواب می دهد
(( قصه های صوتی کودکانه سمینا رو از رادیو قصه کودک دانلود کن و هرشب قصه شب صوتی کودکانه سمینا رو گوش بده . من هر شب گوش میدم. قصه های صوتی کودکانه سمینا قصه های خوب و آموزنده ای داره هم شاد میشی هم کمرویی ات از بین میره ))
عرشیا آدرس کانال تلگرام رادیو قصه کودک و سایت رادیو قصه کودک را از سهیل می گیرد و همان شب و در شبهای دیگر با گوش سپردن به قصه های صوتی کودکانه سمینا ، به تدریج کمرویی اش کاهش پیدا می کند و توانست ارتباط خوبی با بچه های پارک پیدا کند.

کمرویی را با قصه شب صوتی کودکانه کاهش دهید

کودکان کم روعلاقه ای به فعالیتهای گروهی ندارند واگر با آنها صحبت کنید ، با تُنِ صدای پایین صحبت می کنند و دائما مضطرب و نگران هستند و در دوست یابی مشکل دارند.تپش قلب دارند و عرق زیاد می کنند. شما والدین عزیز برای کاهش کمرویی در کودک دلبندتان در ابتدا ، کمرویی را در خود از بین ببرید واز سرزنش کردن کودک دلبندتان با جمله (( ما کمرو هستیم تو کمرو نباش…یا برو حق تو بگیربی عرضه…خدایا این چه بچه ای بود که به ما دادی …از خودمون کم روتره ….)) و جملات مشابه پرهیز کنید . کمرویی کودک دلبندتان با شنیدن جملات سرزنش آمیز برطرف نمی شود چه بسا افسردگی و بیماری های دیگر را در درون کودک دلبندتان بوجود می آورد. سپس قصه های صوتی کودکانه سمینا را به کودک دلبندتان پیشنهاد کنید.

حرف آخر

به عنوان والدین کودک کمرو و برای کاهش کمرویی در کودک دلبندتان، قصه های شب صوتی کودکانه سمینا را از رادیو قصه کودک دانلود کنید و هر شب برای کودک دلبندتان بگذارید تا گوش دهد. با گوش سپردن به قصه های صوتی کودکانه سمینا که قصه هایی آموزنده هستند علاوه بر کاهش کمرویی ، اعتماد به نفس و رو در رویی و ارتباط خوب با همسن و سالان در کودک دلبندتان تقویت می شود.

کودکان دنباله رو

مقدمه:
در این متن می خواهیم درباره ی کودکانی صحبت کنیم که در جمع تابع نظر دیگران هستند. این بچه ها معمولا وقتی ازشان نظری پرسیده و یا سوالی می شود به بقسه نگاه می کنند و منتظرند ببینند بقیه چه می گویند که همان جواب را بگویند. در فعالیت های گروهی هم معمولا تابع بچه های سرگروهشان هستند، بچه هایی که حالت رهبری گروه را دارند.
رادیو قصه کودک سعی دارد با قصه های صوتی و داستان های کودکانه با صدای خاله سمینا، عزت نفس را در کودکان شما افزایش دهد.

برخورد صحیح با این گونه کودکان:
وقتی ما با هم چین بچه هایی روبه رو هستیم اغلب می بینیم که در خانواده هایی رشد پیدا کردند که خیلی فرصت ابرازنظر و تصمیم گیری را نداشتند. یکی از مهم ترین چیزهایی که این گونه کودکان باید یاد بگیرند، این است که ارزشمند هستند و نظراتشان برای دیگران بسیار مهم و محترم است.
وقتی که شما به عنوان یک مربی با هم چنین کودکانی در ارتباط هستید، پیشنهاد ما این است که وقتی به صورت گروهی با بچه ها گفت و گو می کنید قبل از همه، این گونه کودکان را مخاطب قرار دهید و از آن ها بخواهید که نظرشان را بدهند.
وقتی که در حال انجام فعالیت های فردی هستید سعی کنید در فضایی متفاوت از گروهی که بخصوص پیرو آن هستند قرار بگیرند. تشویق به اندازه ی کافی حتما داشته باشید. کارهای حتی کوچک شان دیده شود و مورد تایید و تشویق قرار گیرد.
از همه مهم تر این که در فعالیت های گروهی حتما از این بچه ها نظرسنجی شود حتی گاهی اوقات نظر آن ها را به عنوان نظر قالب در کلاس اجرا کنید و از بچه ها دیگر هم بخواهید آن فعالیت را بنابر نظر آن ها انجام دهند.

چگونه عزت نفس در این کودکان را بالا ببریم:
در خانه هم شما اگر پدر و مادر هم چین بچه ای هستید حتما در موقعیت های مختلف از آن ها نظر سنجی کنید. مثلا به نظرت این هفته بریم پارک یا سینما، صبحانه کره مربا دوست داری یا پنیر. در موقعیت های مختلف در مورد مهمونی رفتن، لباس پوشیدن و تفریحات خانوادگی حتما نظرش را بپرسید و تا آن جایی که برایتان مقدور است سعی کنید نظراتش را با نظر قالب و مناسب در نظر بگیرید تا این کودکان تشویق شوند بیشتر نظر بدهند.
در واقع موضع اصلی که ما باید در مورد این بچه ها فعالیت کنیم این است که عزت نفسشان را بالا ببریم و آن ها را به این باور برسانیم که شما فکر، نظر و پیشنهاداتتان برای ما ارزشمند و خوب است. حتی اگر نظر اشتباه بدهد می تواند در موردش با کودک صحبت کنید.
هیچ وقت نباید در مورد این بچه ها مسخره کردنی رخ دهد. نباید نسبت به نظراتشان مخالفت خیلی جدی و زننده ای صورت گیرد یا بخواهید خیلی جدی با سرکوبی نظر کودک را رد کنید. مثل، این چه فکری است چرا این حرف را زدی، این درست نیست و تو متوجه نیستی، چون باعث می شود کودک سرکوب شود و دفعه های بعدی بیشتر نظراتشان را مخفی کنند و دیگر اظهار نظر نکنند.

سخن آخر:
یکی از کتاب های خوبی هم که در این زمینه می تواند به شما کمک کند به خصوص در کلاس درس کتاب ۱۰۱ بازی برای افزایش اعتماد به نفس است. این کتاب شامل بازی های گروهی متنوعی است که شما می توانید در کلاس و خانه با بچه ها انجام دهید و به طور عمومی عزت نفس را در بچه ها افزایش دهید.
شما می توانید با خیال آسوده با قصه های صوتی کودکانه در رادیو قصه کودک، اعتماد به نفس کودک تان را با بهترین روش ها افزایش دهید.

لکنت زبان و قصه صوتی کودکانه

مقدمه

هرنوزادی که به دنیا می آید از نظر والدین و از نظر پزشکان سالم و صحیح است و هیچ کدام از والدین دوست ندارند نوزادی ناقص داشته باشند و هیچ کدام از پزشکان دوست ندارند نوزاد ناقص به دنیا بیاورند اما وقتی که نوزاد بزرگ می شود ممکن است دچار بیماری و یا اختلالاتی شود که مسلما با درمان و پیگیری والدین بهبود پیدا کند. یکی از اختلالات شایع در کودکان به خصوص کودکان پسر، لکنت زبان است .دختران کمتر به اختلال لکنت زبان دچار می شوند. لکنت زبان در پسران در ۵ سالگی شیوع پیدا می کند. لکنت زبان می تواند مادر زادی باشد و یا بر اساس اتفاق ترسناکی که برای کودک بوجود آمده باشد، می تواند باشد .‌ لکنت زبان در مشاهده ی رفتار خشن و کتک کاری والدین جلوی کودک و یا تنبیه بدنی شدید و یا مرگ یکی از والدین و یا دیدن فیلم و سریال ترسناک بوجود می آید . دراین مقاله به چگونگی برخورد با کودک لکنت زبان و ریشه کن کردن لکنت زبان می پردازیم .

آرین وپاشا

آرین و پاشا دو دوست همسن و سال و پنج ساله هستند . آرین لکنت زبان دارد و هر وقت می خواهد با پاشا صحبت کند ، زبانش گیر می کند و کلمات را نصفه نیمه بیان می کند . آرین از لکنت زبانش ناراحتی و عصبی است وموقع صحبت کردن اشک در چشمانش حلقه می زند. پاشا که بهترین دوست آرین است ، پاشا را با وجود لکنت زبان دوست دارد و او رابه خاطر لکنت داشتن مسخره نمی کند. یک روز که مثل همیشه آرین و پاشا مشغول بازی بودند ، پاشا گفت (( راستی آرین ! من هر شب قصه های سمینا رو از رادیو قصه کودک گوش میدم)) آرین با تعجب می پرسد (( قققق…ص..ه…اا.ی ..سممم…ینا !؟))پاشا لبخندی می زند و می گوید (( آره . قصه های صوتی کودکانه رواز رادیو قصه کودک هرشب گوش میدم .تو هم گوش بده . آدرسشو الان به مامانت میگم تا برات دانلود کنه ))همان شب مادر آرین قصه صوتی شب دانلود شده از رادیو قصه کودک را برای آرین می گذارد تا گوش میدهد .آرین آنقدر از شنیدن قصه های سمینا هیجان زده می شود که از مادرش می خواهد هرشب قصه صوتی شب برایش گذاشته و گوش دهد. آرین هرروز با دیدن پاشا قصه های سمینا را برای پاشا تعریف می کند. یک روز پاشا ذوق زده می گوید (( آرین ! دیگه لکنت نداری . ))آرین که متوجه شده بود لکنتش خوب شده می گوید (( آره میدونم . از تو تشکر می کنم که گفتی قصه های سمینا رو از رادیو قصه کودک گوش بدم . شنیدن قصه ها و تعریف کردن برای تو باعث شد لکنتم خوب بشه )) و بعد هردو می خندند.

شنیدن قصه شب صوتی کودکانه و تعریف کردن آن برای همسن و سالان، لکنت زبان را از بین می برد .

لکنت زبان اختلالی ست که والدین را نگران می کند مخصوصا زمانی که دریک جمع دوستانه و یا فامیلی هستند ، والدین مضطرب هستند که کودکشان لب باز کند و با لکنت صحبت کند و دیگران ، اورا مسخره کنند . شما والدین عزیز در ابتدا رفتار خشونت آمیز و کتک کاری و تنبیه بدنی را در خانه به حداقل برسانید و آرامش و اطمینان را به کودک دلبندتان نزدیک کنید . وقتی کودک آرامش را در خانه ببیند و اطمینان پیدا کند که خانه و اعضایش در امن و امان از نظر روحی و فیزیکی هستند ، لب به سخن تا حدودی بدون لکنت را آغاز می کند . بعد گوش سپردن به قصه های سمینا را از رادیو قصه کودک به کودک دلبندتان و تعریف کردن برای همسن و سالان خود پیشنهاد کنید .

حرف آخر

قصه های شب صوتی سمینا از رادیو قصه کودک که فوق العاده آموزنده و براساس رفتارهای کودکان و شاد هستند ، کودک دلبندتان را غرق در شادی و هیجان می کند. با دانلود قصه صوتی کودکانه به خصوص قصه های سمینا از رادیو قصه کودک و گوش سپردن کودک دلبندتان به قصه های آموزنده و تعریف کردن آن برای دوستان و خواهر و برادرش می توانید لکنت زبان کودک دلبندتان را به حداقل رسانده و ریشه کن کنید .

بازی و قصه صوتی کودکانه

مقدمه

کودک از بدو تولد ، بازی را دوست دارد و مهمترین خواسته او بازی است .والدین در همان اوایل زندگی کودک به نیاز کودک
و خواسته ی او که بازی است باید احترام بگذارند و هر ساعتی از شبانه روز که او درخواست بازی دارد همراهی کنند . کودک
با بازی می تواند هیجانات درونی خودرا بروز دهد و به نشاط برسد.
کودک در اوایل زندگی خود بازی با پدر و مادر را دوست دارد اما از سن دوسالگی به بعد به همبازی که همسن و سال خودش
. باشد نیاز پیدا میکند. او دوست دارد با همسن و سال خودش بازی کند تا بهتر از قبل به هیجان و نشاط برسد
اگر بازی دسته جمعی باشد و کودک با چند همبازی مواجه باشد هیجانات درونی و نشاط اجتماعی و آرامش بیشتری
کسب می کند.
در این مقاله به بررسی بازی دسته جمعی کودک با همسالان می پردازیم

بازی دسته جمعی همسالان
قدیم ها وقتی به محلات و کوچه ها سر می زدیم ، انبوهی از کودکان از هر دوجنس را می دیدی که با همدیگر بازی می کردند
. پسرها وسط کوچه فوتبال و هفت سنگ بازی می کردند و دخترها گوشه ای از کوچه زیر انداز پهن می کردند و روی آن می
نشستند و خاله بازی می کردند وکل کوچه را به تصرف خود در می آوردند و حتی ماشین ها به خصوص ماشین های پیکان به
سختی از داخل کوچه می توانستند عبور کنند و در آن موقع صدای بوق های ممتد و صدای راننده و همسایه های سالمند از
وجود سروصدا بلند می شد اما بچه های قدیم با بازی های دسته جمعی که در کوچه انجام می دادند از نشاط اجتماعی و
روابط عمومی خوب حتی در بزرگسالی برخوردار شده اند

هدی و بازی
هدی تک فرزند و چهار ساله است . پدر و مادر هدی هرروز صبح زود قبل از اینکه به سر کار بروند ، هدی را خواب آلود به در خانه ی مادر بزرگ هدی می برند تا مادربزرگ در نبود آنها ، از هدی نگهداری کند. وقتی هدی از خواب بیدار می شود و صبحانه مفصلی که مادربزرگ برای او آماده کرده را نوش جان می کند، به سراغ بازی می رود. هدی دلش می خواهد یه همبازی داشته باشد. یک روز خانم همسایه به همراه دختر کوچولوی پنج ساله اش به خانه ی مادربزرگ یک کاسه آش رشته نذری می آورد.

هدی با دیدن دختر کوچولوی همسایه خوشحال شده و به او پیشنهاد می دهد که با او بازی کند. دختر کوچولو اجازه از
مادرش می گیرد و برای مدتی در خانه ی مادربزرگ هدی می ماند و با هدی بازی می کند. دختر کوچولو به هدی می گوید 《
من شبها قبل از خواب قصه های سمینا رو از رادیو قصه کودک گوش میدم . تو هم گوش میدی ؟》هدی با تعجب جواب می
دهد 《 نه . قصه های سمینا چی هستند ؟》دختر کوچولو برای هدی توضیح می دهد که خاله سمینا ، قصه های خوب و
آموزنده تعریف می کند و هدی می تواند از پدریا مادر یا مادربزرگش بخواهد که قصه های سمینا را از رادیو قصه کودک دانلود کنند و گوش بدهد . در همین موقع مادربزرگ هدی به هدی و دختر کوچولو نزدیک شده و از دختر کوچولو آدرس تلگرام و
سایت رادیو قصه کودک را درخواست می کند تا قصه های سمینا را دانلود کند. هدی که خوشحال از پیشنهاد دختر کوچولوی
همسایه شده می گوید 《 من قصه های سمینا رو از امشب گوش میدم و تو هم قول بده هرروز اینجا بیایی و با همدیگه بازی کنیم و قصه های سمینا رو برای همدیگه تعریف کنیم 》 دختر کوچولوی همسایه از پیشنهاد هدی خوشحال می شود و از آن
. روز به بعد هرروز به خانه ی مادربزرگ هدی می رود

~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
بازی و قصه صوتی کودکانه
کودک ، قصه را دوست دارد حتی اگر قصه تکراری باشد ، علاقمند است که دوباره آن قصه را از زبان پدر و مادر یا مادر بزرگ  و پدر بزرگ بشنود . حال اگر قصه با بازی همراه باشد ، بیشتر در ذهن کودک می ماند
این روزها که پدرومادرها هر دو شاغل هستند و وقت کافی برای قصه گویی به فرزند دلبند شان ندارند ، قصه های صوتی کودکانه بهترین گزینه هستند

قصه های صوتی کودکانه طوری بازگو می شوند که کودک می تواند خود را در نقش قهرمان قصه صوتی بگذارد و بازی کند
کودکان امروزی بازی با همسالان را به شدت دوست دارند حتی دوست دارند برای همسن و سالان خود قصه تعریف کنند . پس شما به عنوان والدین کودک ، شرایط را برای کودک دلبندتان مهیا کنید

حرف آخر
عضو کانال رادیو قصه کودک شوید و هر شب قصه های سمینا را از این کانال دانلود کنید و از کودک دلبندتان بخواهید تا به
قصه های صوتی کودکانه گوش کند و در تعطیلات آخر هفته دوستان و همسن و سالان خود را به چالش قصه گویی دعوت
.کند
قصه گویی برای همسالان تاثیر شگرف در ذهن کودک گذاشته و اعتماد به نفس اورا در برابر مشکلات بیشتر
.می کند و نشاط اجتماعی را در او تقویت کرده و روابط عمومی خوبی از خود بروز می دهد
. امیدواریم با شنیدن قصه های سمینا از رادیو قصه کودک خاطرات خوبی را برای خود و کودک دلبندتان رقم بزنید