دکتر که ترس نداره

اسم قصه : دکتر ترس نداره
قصه گو : سمینا❤️
نویسنده: فاطمه علیباز🍀
تنظیم: رویا مومنی🌱
گروه سنی : ۳ تا ۷ سال
موضوع: آموزشی
آدرس کانال تلگرام👇
🆔 @childrenradio

متن داستان:
در یک دریای بزرگ و پر از آب دلفین کوچولویی بنام برفی همراه پدر و مادرش زندگی می کرد.
توی این دریا ماهی های بزرگ و کوچک زیاد و خرچنگ و ستاره های دریایی هم زندگی می‌کردند.برفی خیلی باهوش بود و خیلی چیزها را می فهمید در آب شنا می کرد با دلفین های بزرگ و کوچک دیگه بازی می‌کرد.
بیشتر اوقاتش با دوستش که اونم یک دلفین به اسم نیلی بود، بازی می‌کرد. اونا ماهی ها رو شکار می کردند و غذا می‌خوردند و از آب می پریدند تو آسمون و خلاصه بازی میکردند وخوشحال بودند.
یک روز وقتی برفی ونیلی مشغول شنا کردن وپریدن و بازی کنار ساحل بودند، برفی از آب پرید بالا و وقتی خواست بیاد پایین، دقت نکرد و دمش خورد به یک سنگ تیز و زخمی شد و درد گرفت.
برفی شروع کرد به گریه کردن. آخه دمش زخمی شده و درد گرفته بود. نیلی که دورتر از او مشغول شنا بود، نزدیکتر اومد و گفت :
((برفی جونم چی شده؟ چرا گریه می کنی؟))
برفی گفت:((دم من خورد به این سنگ و زخمی شد و داره درد می کنه.))
نیلی گفت:(( بریم به مادرت بگیم .. شاید لازم باشه بری پیش دکتر.))
برفی گفت :(( نه. من نمیام .من از دکتر میترسم.))
نیلی گفت:(( خوب حالا چه کار کنیم؟))
برفی گفت:(( من خودم با باله ام نگهش میدارم تا خوبِ خوب بشه.))
بعد هم دوتایی رفتند یه گوشه ته دریا ، روی یک تخته سنگ نشستند. اما هر چه می گذشت درد و ناراحتی برفی بیشتر می شد و حالش بدتر می شد..
نیلی گفت:(( من الان میرم به خاله دلفین میگم..))
و بدون اینکه منتظر جواب دادن برفی بشه رفت سراغ خانم دلفین.
خاله دلفین خیلی ناراحت شد. زود دکتر دلفین رو خبر کرد و دوتایی رفتن پیش برفی.
آقای دکتر زخم دلفین رو پانسمان کرد و گفت :(( پسرم، دکتر که ترس نداره. هر کسی موقعی که مریض میشه یا زخمی میشه و آسیب ببینه حتمأ باید بره دکتر))
بعد یه مقدار دارو هم به دلفین داد تا بخوره ودردش کمتر بشه.
برفی که حالا بهتر شده بود، فهمید کارش اشتباه بوده و نباید از دکتر بترسه .
اون قول داد تا همیشه وقتی مریض میشه بره پیش آقای دکتر مهربون تا زودِ زود خوب بشه.

رادیو قصه کودک
خاله سمینا
قصه صوتی کودکانه

مهارت ایجاد تفکر خلاق در کودکان

والدین گرامی رادیو قصه کودک برای کودکان شما انواع داستان ها را به صورت قصه های کودکانه صوتیو قصه صوتی کودکانه و داستان کودکانه با صدای خاله قصه گو سمینا آماده کرده است.

کودکان سرشار از خلاقیت هستند، زیرا هنوز در قید‌و‌بند قواعد و چارچوب‌های بزرگ‌ترها و والدین خود قرار نگرفته‌اند. اما مانند هرچیز دیگر، بزرگ‌ترها باید تفکر خلاق کودکان را هدایت کنند. این کار هم وظیفه‌ی والدین و هم وظیفه‌ی معلمان و مربیان کودک است.

بیش تر وقت ها، خلاقیت شگفت انگیزی در نقاشی های کودکان، بازی های نمایشی و زبان اختراعی آن ها می بینیم. کودکان، تخلیلشان را در سخن گفتن خود به نمایش می گذارند. ما به عنوان آموزشگران کودکان نقش بسیار مهمی در تقویت توانایی شان در هنر، ارائه ی نمایش و پاسخ های خلاق آن ها به مشکلات داریم.

بیش تر اوقات، اولویت های ما سالم و ایمن نگه داشتن کودکان، آموزش مهارت های علمی همچون شناخت رنگ و فرم، آموزش رفتارهای اجتماعی، مهارت های ریاضی و خواندن و نوشتن، هستند. ما با اختصاص همه ی وقت خود به این حوزه ها، فرصت کم تری برای تفکر درباره ی اهمیت پرداختن به توانایی های خلاقانه کودکان خود داریم، در حالی که نیروی خلاقیت، علاقه ی کودکان را به آموختن افزایش می دهد و پیشرفت ذهنی آن ها را تقویت می کند.

چرا تفکر خلاق مهم است؟

تفکر خلاق باعث بیدار شدن انگیزه ها و توانایی های درونی کودکان شما شده و به او یاد می دهد که همیشه به دنبال یادگیری مطالب تازه و جدید باشد. اندیشه یادگیری مداوم، همیشه کودک را نسبت به محیط اطراف خود حساس نگه می دارد.

بچه های نازنین برای شنیدن قصه های صوتی کودکانه و قصه شب با صدای خاله قصه گو سمینا برای گروه های سنی (الف، ب، ج) به سایت رادیو قصه مراجعه کنید.

البته این موضوع مستلزم آن است که به کودک یاد دهیم از سوال کردن هیچ گونه ابایی نداشته باشد و اگر خودمان قادر به پاسخ گویی سوال او نیستیم، منابع و افراد آگاه را به کودک خود معرفی کنیم.

 مهارت ایجاد تفکر خلاق در کودکان + قصه شب

راه های پرورش ویژگی های تفکر خلاق در کودکان:

۱-کودکان خود را تشویق کنید تا گاهی تنها باشد. اگر او مدام در احاطه دوستان و آشنایان خود باشد، نمی تواند لذت یادگیری را بیاموزد و فرصتی نخواهد داشت که علایق خلاقانه خود را رشد و پرورش دهد.

۲- شاید کودکتان با افرادی دوست شود که از او بزرگتر یا کوچکترند و علاقمندی های متفاوتی دارند؛ این دوستی ها را هرچند غیر معمول، قبول کنید.

۳- علاقه خلاقانه خود را دنبال کنید و کودک خود را در آن ها شرکت دهید، شما به الگوی خلاقیت کودکتان تبدیل خواهید شد.

۴- برای افکار و ابداعات خلاقانه کودک خود ارزش قائل شوید و نگاه خلاقانه اش را تشویق کنید.

ذهن کودک را با خلاقیت کوک کنید:

کودکان به عنوان الگوگیرنده های اصلی زندگی به تمام آنچه در طول روز از سوی والدین و اطرافیانشان انجام می‌شود، نگاه می‌کنند و در نتیجه خلاقیت آن ها نیز میان همهمه روزگار از بین می‌رود یا در خوش بینانه ترین حالت کمرنگ می‌شود. مطمئناً هیچ والدینی دوست ندارد استعداد و دانش فرزندش را نادیده گرفته و به راحتی از کنار آن بگذرد.

رادیو قصه کودک از طریق قصه های صوتی و داستان های کودکانه سعی دارد که شبی آرام برای فرزندان شما به وجود آورد.

بنابراین آگاهی داشتن از مهارت‌هایی که می‌تواند در پرورش خلاقیت کودکان مؤثر باشد، ضروری به نظر می‌رسد. کودکان در کنار تجربه‌های بزرگ و مهم والدین می‌توانند رشد کرده و همه آنچه به عنوان ایده و فکر مثبت است، عملی کنند. همراهی با آن ها و گرفتن دست کودکان می‌تواند به هموار کردن مسیر خودشکوفایی و افزایش مهارت‌های ذهنی آنان کمک کند.

 مهارت ایجاد تفکر خلاق در کودکان + قصه شب

خلاقیت کودکتان را با تعداد زیادی عروسک های کارخانه ای سرکوب نکنید. در مقابل خریدن همه ی لوازمی که از آخرین فیلم ها و کارتون های کودکان به بازار می آید، مقاومت کنید تا خلاقیت کودک امکان رشد و پرورش داشته باشد. عروسک ها خیلی خوبند، اما کودکان وقتی همه ی انواع لباس ها و لوازم بازی برایشان فراهم باشد از قوه ی تخیل و خلاقیتشان استفاده نمی کنند. ابزار های از پیش ساخته شده یا وسایل بازی از قبل سر هم شده فرصت فکر کردن را از کودک می گیرند.

 از کودکان سؤال‌های باز بپرسید:

یکی از بهترین روش‌ها برای ایجاد تفکر خلاق در کودکان، مطرح کردن «سؤالات باز» یا سؤالاتی است که به سبک سقراط مطرح می‌شوند. چنین سؤالاتی به کودک کمک می‌کنند تا از زمان و مکان فاصله بگیرد.

انتخاب‌ها، مقایسه‌ها، ایده‌های جدید و سرگرم‌کننده و نحوه‌ی پاسخ به این سؤالات، در تقویت تفکر خلاق در کودکان بسیار مهم هستند. مزیت این سؤالات این است پاسخ اشتباه ندارند. برای نمونه به چند سؤالِ باز اشاره شده است که می‌توانید آن ها را از کودک خود بپرسید و خلاقیتش را تا حدودی تحریک کنید:

  • اگر همیشه جمعه‌ها هوا بارانی باشد چه اتفاقی می‌افتد؟
  • چرا هیچ‌وقت با موهای مرتب از خواب بیدار نمی‌شویم؟
  • اگر تمام کفش‌های دنیا فقط در یک سایز تولید می‌شدند چه اتفاقی می‌افتاد؟

       

آموزش چگونگی افزایش امنیت در کودکان

والدین گرامی رادیو قصه کودکانه برای کودکان شما انواع داستان ها را به صورت قصه های کودکانه و قصه صوتیو داستان کودکانه با صدای خاله سمینا آماده کرده است.

نخستین اصل مهم در ایجاد امنیت کودکان این است که اعضای خانواده اوقاتی را در کنار هم بگذرانند. به‌عبارت‌دیگر امنیت ما در مرحله اول از هم‌نشینی با افرادی حاصل می‌شود که بتوانیم در ارتباطی صمیمانه به آن‌ها اعتماد کنیم، از زندگی با آن‌ها احساس کنیم که در دنیایی ایمن و قابل‌اعتماد و موردحمایتشان هستیم و تنها روابط گرم و حمایت گرایانه است که چنین احساسی را در کودک ایجاد می‌کند.
گیرودارهای روزمره زندگی در مقایسه با روابط ایمنی‌بخش و تسکین‌دهنده خانوادگی باید در درجۀ دوم قرار گیرد. روابط خانوادگی برای اطفال، کودکان پیش‌دبستانی و دبستانی اهمیتی ویژه دارد.

هرچند جوانان و نوجوانان نیز از آن بی‌نیاز نیستند. ناگفته نماند که چنین روابطی برای والدین هم به همین اندازه مهم و ضروری است، چون آن‌ها نیز از باهم بودن احساس امنیت بیشتری می‌کنند.

ایجاد امنیت در کودکان پیش دبستانی :

این کودکان  ساختار زبانی در آن ها شکل گرفته، ولی هنوز کامل نشده. همچنین تفکر منطقی نیز در آنها شکل نگرفته است در این مرحله سنی کودکان با بازی کردن می توانند خواسته ها ، احساسات و نگرانی های خود را بروز دهند . معلم بازی ، خاله بازی و… می تواند به کودک در ایجاد حس امنیت کمک کند .

آموزش چگونگی افزایش امنیت در کودکان + قصه کودکانه

در این سنین می توان بر روی رفتار و حرکات آن ها تاثیر کلامی گذاشت. مثلا کودکی که وسیله ای را به زمین می اندازد مادرش می تواند به او بگوید ” وای چه کار بدی انجام دادی ” بعد به او کمک کند چطور می توان به کمک یکدیگر کارها را بهترو سریع تر انجام داد.

بچه های عزیز برای شنیدن قصه های صوتی کودکانه و قصه شب با صدای خاله سمینا برای گروه های سنی (الف، ب، ج) به سایت رادیو قصه کودک مراجعه کنید.

به خاطر بسپارید کودکان در این ایام قدرت درکشان بیشتر از قدرت کلامشان است . کودک زیر سه سال  با لگو های خود قطعاتی را که ساخته تخریب می کند و والدین با همدلی و گفتن این که ”  خراب کردن این برج کار خوبی نبود ” و آن ها را در ساختن دوباره آن کمک کنند .

در بازی های خشنی که کودکان انجام می دهند، مثل زد و خورد ماشین ها ، به آن ها کمک کنید که پلیس یا آمبولانسی را در بازی خود وارد کرده ، پلیس به این ماشین ها نظم دهد و آمبولانس به زخمی ها کمک نماید . این نوع بازی ها باعث می شود کودک امنیت بیشتری را در هنگام بازی احساس کند .

دلگرمی و اطمینان دادن به کودک:
یکی از موارد در ایجاد امنیت عاطفی در کودک دلگرم کردن او است. اما به خاطر داشته باشید که نوع بیان شما واقع‌بینانه باشد. کودکان می‌خواهند بدانند که شما در مقام مادر، پدر یا معلم برای محافظت از آن‌ها چه می‌کنید. یعنی لازم است تا اقداماتی را که در منزل برای حفاظت و امنیت آن‌ها انجام می‌دهید، توضیح دهید.
نکتۀ مهم این است که در انجام راهکارها و اصول کاملاً دقت کنید و مطمئن شوید که فرزندتان در خانه و نیز در جامعه احساس امنیت می‌کند. بیان مطالب باید متناسب با درک عقلی و فکری کودک باشد. مسلم است توضیحی که درخور درک کودک چهارده‌ساله است، مناسب برای کودک چهارساله نیست.
برای چنین کودکی فقط کافی است بگوییم: مامان و بابا و دیگران مراقب‌اند تا آسیبی به او نرسد و آدم‌های بد به او نزدیک نشوند. ناگفته نماند که هر گروه سنی نگرانی‌های خاص خودش را دارد.

آموزش چگونگی افزایش امنیت در کودکان + قصه کودکانه

وظیفۀ ما به عنوان والدین این است که در دراز مدت شرایط آرامش بخشی برای این کودکان خود فراهم کنیم تا بهتر بتوان به وضعیت تربیتی و رشد آن ها رسیدگی کرد.

کودکان هفت تا ده ساله هرچند که بعضی از جنبه های وقایع جاری را درک می کنند، اما نمی توانند مسائل را از بالا نگاه کنند و تمام زوایای آن را در نظر بگیرند.
آن ها واژه ها را می شناسند، اما توان سازگاری ندارند. معمولاً کودکان در این سن کم کم به نسبی بودن و مراتب امور و نیز علل چندگانۀ وقایع پی می برند.
اگر موضوعی حیرت آور باشد، تشخیص این که آیا این موضوع خیلی وحشتناک است، تا حدی وحشتناک است یا کمی وحشتناک، مشکل است. در نتیجه هر ترسی برای آن ها چون کوه جلوه می کند.

بنابراین باید به کودکان کمک کنیم تا نسبی بودن امور و احتمالات آن را درک کنند.  پس باید حوصله به خرج دهیم و به آن ها کمک کنیم تا کم کم دلایل موجه را درک کنند و بدانند که برای اتفاق افتادن یک واقعه، معمولاً علل زیادی باید وجود داشته باشد. به این ترتیب آن ها یکی از مهارت های مهم رشد را فرا می گیرند، مهارتی که در رویارویی با هر مسئله ای به آن نیاز خواهند داشت.

رادیو قصه از طریق قصه های صوتی و داستان های کودکانه سعی دارد که شبی آرام برای فرزندان شما به وجود آورد.

آموزش مهارت تصمیم گیری به کودکان

بچه های عزیز برای شنیدن قصه های صوتی کودکانه و قصه شب با صدای خاله سمینا برای گروه های سنی (الف، ب، ج) به سایت رادیو قصه کودکانه مراجعه کنید.

تصمیم گیری یکی از مهم‌ترین و اصلی ترین مهارت‌های انسانی است و کودک شما برای تبدیل شدن به فردی سالم و بالغ، نیازمند رشد و توسعه‌ی این مهارت ویژه است. تصمیم‌ گیری از آن رو اهمیت زیادی دارد که مسیر درست و صحیح زندگی را به فرزند شما نشان می‌دهد.

اما دلیلی برای نگرانی وجود ندارد، درصورت آموزش مهارت تصمیم‌ گیری صحیح به فرزندان‌تان، می‌توانید آسوده باشید که آن ها در زندگی‌شان از مزایای با ارزشِ این مهارت بهره‌ خواهند برد. تصمیم‌ گیری درست و به‌موقع حس رضایت و خشنودی را در زندگی فرد به ارمغان می‌آورد و این رضایت جز با انتخابی صحیح به‌ وجود نخواهد آمد. هرچند هنگامی که فرزند شما تصمیمات خوبی اتخاذ نکند دچار ناراحتی و مشکل خواهد شد، اما همین تجربیات و آموختن از آن ها، مسیر درستی را برای تصمیم‌گیری‌های درست آینده، برای او فراهم می‌کند.

به بچه ها بیاموزید چگونه مسائل و مشکلات را ارزیابی کنند: 

با کودکان در مورد نحوه تشخیص و شناسایی مشکل صحبت کنید. گاهی اوقات فقط بیان و ابراز یک مشکل خودش می تواند تفاوت شگرفی را ایجاد کند. برای مثال، بچه ای که می تواند به مادرش بگوید، «بچه ها هنگام زنگ تفریح مرا اذیت می کنند»، ممکن است تا حدودی احساس راحتی و سبکی کند.

زمانی که بچه ها مشکل و مسئله را تشخیص می دهند، به آن ها بیاموزید تا فکر کنند و چندین راه حل ممکن را برای مشکل قبل از اینک ه وارد عمل شوند مدنظر بگیرند. سعی کنند دست کم چهار راه ممکن برای حل مشکل پیدا کنند. سپس درخصوص دلایل موافق و مخالف هر شیوه بحث کنید. خیلی مهم است که بچه ها بیاموزند تا پیامدها و عواقب مثبت و منفی احتمالی رفتارشان را تشخیص دهند.

تصمیم گیری کودکان+ قصه صوتی

زمانی که کودکی انتخاب های مختلف و پیامدهای احتمالی هریک را شناخت، در آن زمان است که می تواند بهترین راه حل را انتخاب کند. به بچه ها بیاموزید که اگر روشی را انتخاب کردند که مشکل را حل نکرد، همیشه می توانند راه دیگری را هم امتحان کنند. فرزندتان را تشویق کنید تا مشکل را حل نکرده است دست از تلاش و کوشش برندارد. 

با راهنمایی‌های آموزنده، حق انتخاب‌های سازنده و شرایط منطقی، می‌توانید قدرت تصمیم‌گیری را در فرزندانتان افزایش دهید. ابتدا با انتخاب‌هایی ساده نظیر غذای مورد علاقه، لباس مورد نظر، رنگ توپ و… کودک شما کم کم با مقوله‌ی تصمیم‌گیری آشنا می‌شود.

اختیارات تصمیم گیری:

 اجازه دهید که کودکان خود تصمیم گیری کنند. برای همه ما آسان تر است که خود به جای فرزاندانمان تصمیم بگیریم. اما تجربه از طریق تصمیم گیری های خوب و بد بدست می آید و این فرآیند کودکان خام و بی تجربه را به بزرگسالانی مسؤول و مستقل تبدیل می نماید. « تصمیم گیری» موجب احساس تملک بر عمل و مسؤولیت نتایج آن در کودکان می شود. موقعیت هایی برای انجام  تصمیم گیری توسط کودکان فراهم کنید و به آن ها فرصتی بدهید تا خود تصمیم گیری کنند و تصمیمات خوب آنان را تقویت و پاداش دهید.

از نتایج تصمیمات و انتخابهای گذشته استفاده کنید:

وقتی کودک شما دست به انتخاب نامناسبی می زند، مثلاً جازدن ، گفتن حرفی نامناسب یا بازی کردن به جای اتمام تکالیف مدرسه، از فرصت استفاده کنید و در مورد علل این که چرا این تصمیم گیری غلط است بحث و گفتگو کنید و از نتایج بحث برای انجام انتخاب های بهتر و مؤثرتر در آینده بهره گیری کنید.

از کودک بخواهید که انتخاب های دیگر را به طور فرضی تصور و نتایج آن را مورد نقد و بررسی قرار دهد. به عنوان مثال اگر کودک بخاطر دارد که به جای آن که اتاقش را دیروز مرتب کند، به بازی پرداخته و نتیجه این عمل محرومیت او از تماشای کارتون مورد علاقه اش بوده با او بحث کنید که در تصمیم گیری فعلی چه نکات مشابه و چه نتایج احتمالی نصیب او خواهد شد.

رادیو قصه برای کودکان شما انواع داستان ها را به صورت قصه های کودکانه صوتی با صدای خاله سمینا آماده کرده است.

تصمیم گیری کودکان+ قصه صوتی

داستان در رابطه با تصمیم گیری:

گروهی از بچه ها در نزدیکی دو ریل راه آهن، مشغول به بازی کردن بودند. یکی از این دو ریل قابل استفاده بود ولی آن دیگری غیرقابل استفاده. تنها یکی از بچه ها روی ریل خراب شروع به بازی کرد و پس از مدتی روی همان ریل غیرقابل استفاده خوابش برد. سه بچه دیگر هم پس از کمی بازی روی ریل سالم، همان جا خوابيدند.
قطار در حال آمدن بود و سوزنبان تنها می بایست تصمیم صحیحی بگیرد …
سوزنبان می تواند مسیر قطار را تغییر داده و آن را به سمت ریل غیرقابل استفاده هدایت کند و از این طریق جان سه فرزند را نجات دهد و نتها يك کودک قربانی این تصمیم گردد و یا می تواند مسیر قطار را تغییر نداده و اجازه دهد که قطار به راه خود ادامه دهد.
سوال: اگر شما به جای سوزنبان بودید در این زمان کوتاه و حساس چه نوع تصمیمی می گرفتید؟
بیشتر مردم ممکن است منحرف کردن مسیر قطار را برای نجات سه کودک انتخاب کنند و يك کودک را قربانی ماجرا بدانند که البته از نظر اخلاقی و عاطفی شاید تصمیم صحیح به نظر برسد اما از دیدگاه مدیریتی چطور …؟
در این تصمیم، آن کودک عاقل به خاطر دوستان نادان خود (سه کودک دیگر) که تصمیم گرفته بودند در آن مسیر اشتباه و خطرناک (ریل سالم) بازی کنند، قربانی می شود.
این نوع تصمیم‌گیری معضلی است كه هر روز در اطراف ما، در اداره، در جامعه و در… اتفاق می افتد، دانایان قربانی نادانان قدرتمند و احمقان زورمند و تصمیم گیرنده می‌شوند.
اگرچه هر چهارکودک مکان نامناسبی را برای بازی انتخاب کرده بودند ولی آن کودک تنها قربانی تصمیم اشتباه آن سه کودک دیگر که آگاهانه تصمیم به آن کار اشتباه گرفته بودند شد. اما با این تصمیم عجولانه نه تنها آن کودک بی گناه و عاقل جانش را از دست داد بلکه زندگی همه مسافران را نیز به خطر انداخت زیرا ریل از کار افتاده منجر به واژگون شدن قطار گردید و همه مسافران نیز قربانی این تصمیم شدند و نتیجه این تصمیم چیزی جز زنده ماندن سه کودک احمق نبود.
زندگی کاری همه مدیران پر است از تصمیم گیری های دشوار که با عدم اتخاذ تصمیمات صحیح به سبک مدیریتی، به پایان زندگی مدیریتی خود خواهید رسید.
به یاد داشته باشید آنچه که درست است همیشه محبوب نیست… و آنچه که محبوب است همیشه حق نیست!

داستان نوروز برای کودکان + بخش دوم

بهار، پیام آور تعادل است و اینکه در سایه تعادل، زندگی زیبا می شود. با دیدن بهار، رحمت و محبت خداوند را به یاد می آوریم. در اینکه چشمه مهر ایزد همواره به سوی آدمیان و همه موجودات، سرازیر است و ما اگر او و نشانه هایش را فراموش کنیم، او هرگز ما را فراموش نمی کند و با دگرگونی فصل ها نیز به جلوه گری قدرت بی پایانش می پردازد تا شاید دلی به یاد او افتد و به شوق او بتپد و بر اثر تماشای جلوه هایش، اشک شوق از چشمی جاری شود.

داستان نوروز برای کودکان + بخش اول

قصه کوتاه کرمولک و بهارک:

دیگر روزهای آخر زمستان بود و همه آماده می‌شدند تا به استقبال عید نوروز بروند، مادر کرمولک و بهارک هم مثل بقیه مامان‌ها مشغول خانه تکانی بود. بهارک کوچولو که در بهار گذشته به دنیا آمده بود تا به حال خانه تکانی ندیده بود و از نوروز هیچی نمی‌دانست. در همین فکر‌ها بود که کرمولک قصه ما در زد و آمد به خانه. بهارک خیلی خوشحال شد و به دنبال او رفت داخل اتاق‌شان.

نزدیک ظهر بود و مامان کمی از کار‌هایش دست کشید و رفت سراغ آماده کردن ناهار. آن‌ها در کنار پنجره نشستند و مشغول خوردن سوپ خوشمزه و دیدن دانه‌های ریز برف شدند. کرمولک از مادرش خواست که بعد از ناهار مثل هر سال که در این روز‌ها قصه ننه سرما، عمو نوروز و هفت سین را می‌گفت، باز هم برایشان تعریف کند تا بهارک هم بشنود، مادر هم قبول کرد.

ناهار خوشمزه‌شان که تمام شد به مادر کمک کردند تا سفره را جمع کند و دوتایی کنار بخاری دراز کشیدند و رفتند زیر پتو و منتظر شدند تا مادر قصه را شروع کند. مادر شروع کرد به تعریف از ننه سرما کرمولکه و دامن پر از برفش. گفت که مشغول رفتن است و دامنش را تکان می‌دهد تا آخرین دانه‌های برف هم بریزد و گل‌ها با آمدن بهار آب بیشتری داشته باشند و بعد از آمدن عمو نوروز کرمولکه با کیسه عیدی و فلوت خوش آهنگش گفت که روی زمین دانه‌های سبزه و گل می‌کارد و با هر قدمش آن‌ها سبز می‌شوند.

مادر در داستانش از سفره هفت سین گفت و تمام کارهایی که در عید انجام می‌دادند، این‌که به خانه مادربزرگ و پدربزرگ کرمولکشان می‌روند و عیدی می‌گیرند و برای شیرینی این روز‌ها شیرینی می‌خورند.
وقتی داستان مادر تمام شد، بهارک چرخید به سمت کرمولک و گفت: «داداشی من یه فکری دارم، بیا باهم ننه سرما و عمو نوروز رو برای مامان بزرگ و بابا بزرگ درست کنیم تا وقتی بهمون عیدی دادن ما هم به اون‌ها هدیه بدیم و برای خونه خودمون هم یه هفت سین بسازیم».

کرمولک خیلی خوشش آمد و چشم‌هایش برقی زد و گفت: «بهارک خیلی فکر جالبی بود. باشه خواهر کوچولو بیا بریم مشغول بشیم».
مادر که مشغول کار‌هایش شده بود متوجه تصمیم آن‌ها نشد و آن‌ها سریع رفتند به اتاق‌شان تا مشغول شوند، اول وسایل‌شان را آماده کردند، با ننه سرما و عمو نوروز شروع کردند، کرمولک کارهای سخت‌تر و بهارک کارهای کوچکتر و آسانتری را انجام می‌داد، آن‌ها آنقدرذوق داشتند که دوست داشتند زود‌تر هدایای زیبای‌شان آماده شود، مدتی گذشت و یک دفعه صدای هورا و خنده آن‌ها از اتاق‌شان به گوش رسید. مادر تعجب کرد و رفت به آن‌ها سری بزند اما وقتی در را باز کرد آن‌ها آرام ایستادند و با تعجب به مادر نگاه کردند و چون ننه سرما و عمو نوروز را قایم کردند پشت‌شان مادر ندید و با تعجب رفت.
حالا نوبت هفت سین زیبا بود. بهارک پنبه‌های کوچولوی سفید را برداشت و به هم چسباند و شبیه سیر کرد. کرمولک با خمیر کوچکی که داشت یک سیب قرمز و براق ساخت. بهارک هم با کاموای سبزی که مادر به او داده بود تا بازی کند، سبزه درست کرد و ظرف کوچک اسباب‌بازی‌هایش را برداشت و آرام و بی‌سرو صدا رفت از یخچال کمی سرکه ریخت داخلش و برگشت داخل اتاق، کرمولک از عروسی سنجاقک خانوم ۲ سکه مبارک باد یادگاری داشت آن‌ها را هم آورد و گذاشت در هفت سین. گل‌سر سنبلی بهارک که کمی گیره‌اش شل شده بود هم می‌توانست جای سنبل سفره را بگیرد، پس بهارک آن را هم آورد و تزئین کرد و گذاشت در هفت سین.
پدر کرمولک قبلا ساعتی داشت که دیگر استفاده نمی‌کرد و داده بود به کرمولک، او هم بند‌هایش را در آورده بود و از آن در بازی‌ها استفاده می‌کرد. این ساعت آخرین سین سفره را هم تکمیل کرد. آن‌ها خیلی خوشحال شدند اما هنوز یک چیزی کم بود. کرمولک کمی فکرکرد و گفت: «آهان فهمیدم ماهی قرمز و تخم مرغ رنگی کمه.»
بهارک سریع آبرنگش را برداشت و یک تنگ زیبا با یک ماهی قرمز کوچک کشید و دورش را برید و چسباند به هفت‌سین. کرمولک هم که هنوز تخم مرغ رنگی مصنوعی پارسال را نگه داشته بود پیدا کرد و آورد. به به چه هفت سینی شده بود.
خلاصه آن روز آن‌ها خیلی زحمت کشیدند و هفت سین و هدایا را در زیر تخت‌شان قایم کردند.
امروز روز سال تحویل و شروع عید نوروز بود. بهارک و کرمولک یواشکی هفت‌سین زیبا را گذاشتند روی میز پذیرایی و مادر را صدا کردند. مادر با دیدن هفت سین خیلی خوشحال شد و گفت: «وای بچه‌ها عالیه، من امسال وقت نکردم هفت سین درست کنم و از این بابت ناراحت بودم اما شما خیلی کار خوبی کردین، دیگه نگران تحویل سال نیستم».

پدر هم با دیدن هفت سین کلی خوشحال شد و با تحویل شدن سال و آغاز سال نو و عید نوروز خوشحالی آن‌ها بیشتر شد. حالا باید به دیدن پدربزرگ و مادر بزرگ می‌رفتند. آن‌ها مثل همیشه با مهربانی منتظر دیدن کرمولک و بهارک بودند و به آن‌ها عیدی دادند. در همین موقع هم کرمولک و بهارک با خوشحالی ننه سرما و عمو نوروزی را که خودشان درست کرده بودند، به پدربزرگ و مادربزرگ‌شان دادند. آن‌ها خیلی خوشحال شدند و گفتند این بهترین هدیه نوروزی بوده که تا به حال گرفته‌اند.
 کرمولک و بهارک هم از خوشحالی هورا کشیدند و خندیدند.

معرفی چند کتاب جذاب و خواندنی برای عیدی دادن به کودکان:

۱-کتاب جشن های ایرانی 

گردآوری و بازنویسی: روزبه تذهیبی و نسترن ربانی

گروه سنی ج

نشر خروس/ کتاب نظر

داستان نوروز برای کودکان + قصه شب

این کتاب مرجعی ارزشمند برای آشنایی با جشن‌های ایرانی همچون نوروز، تیرگان، مهرگان، یلدا، چهارشنبه سوری، میرنوروزی.

کتابی همراه با تصاویر بسیار دیدنی و ماندگار از بهترین تصویرگران ایرانی و نثر زیبا برای روایت فرهنگ کشورمان.

کتابی که بارها آن را ورق می‌زنید و برای نوه‌هایتان هم خواهید خواند. کتابی نفیس اما جذاب، خواندنی و صمیمی.

۲- کتاب عمو نوروز و چهل دزد

نوشته: سروش چیت ساز، محمود برآبادی

گروه سنی ج

انتشارات سوره مهر

داستان نوروز برای کودکان + قصه شب

خیلی از ما انیمیشن‌های شکرستان را دنبال کرده‌ایم و با ماجراهای آن خندیده‌ایم. این‌بار ماجرای بامزهای از شکرستان را به صورت خلاصه می‌خوانیم و احتمالا صدای مرتضی احمدی عزیز در گوشمان خواهد بود.

خب همه افسانه‌ها که نباید ریتم تکراری داشته باشد. این شکرستانی‌ها هم از آن‌جا که همیشه کارهایشان خلاف عادت است، قصه‌ای برای عمو نوروز و ننه سرما ساز کرده‌اند که هم بامزه است و هم درگیر کننده. روایتی است برای خودش!

نوجوان‌ها از این داستان خوششان خواهد آمد.

۳- کتاب عمو نوروز

 قصه پرداز: حمید عاملی

گروه سنی الف و ب

انتشارات دادجو

داستان نوروز برای کودکان + قصه شب

این داستان‌های عروسکی الهام بخش چند نسل از ما بوده؟ با این‌حال هنوز می‌تواند برای کودکان امروز جذاب و خواندنی باشد.

قصه‌های حمید عاملی را یادمان هست و حالا کتاب عمو نوروز او را می‌توانیم برای کودکانمان بخوانیم.

تکنیک عکاسی از عروسک به کار رفته در این کتاب یکی از جذاب‌ترین تکنیک‌های تصویرگری کتاب کودک است.

والدین عزیز شبی آرام را با سایت رادیو قصه کودکانه برای شنیدن قصه شب و قصه کودکانه صوتی برای فرزندان دلبندتان به وجود آورید.

داستان نوروز برای کودکان + بخش اول

انتخاب لباس مناسب برای کودک

خرید لباس برای کودک یکی از لذت بخش‌ترین کار‌ها است. دنیای لباس کودکان انقدر متنوع و رنگارنگ است که انتخاب را سخت می‌کند. خرید لباس کودک برای بزرگتر‌ها سرگرم کننده و جالب است. دوستان و اقوام نیز برای تولد و مناسبت‌های مختلف لباس زیبایی را برای کودک هدیه می‌آورند. بحث رنگ در انتخاب لباس به نکته مهمی اشاره می‌کند. در اوایل تولد بهتر است از رنگ‌های ملایم مثل سبز و آبی استفاده کرد. به مرور که بینایی کودک در تشخیص رنگ و چهره واضح می‌شود، از رنگ‌هایی مثل قرمز و زرد نیز می‌توان استفاده کرد.

لباس کودک چون به طور مستقیم با بدن او در ارتباط است، باید از جنس راحت و سلامت برخوردار باشد. برای کودکان سنین پایین معمولا از لباس‌های نخی استفاده می‌کنند تا بدن کودک دچار حساسیت نشود. اما برای انتخاب لباس‌های رویه هر جنس محکمی قابل انتخاب است.

فراموش نکنید راحتی کودک در پوشیدن لباس از هر چیزی مهم‌تر است. سعی نکنید برای حفظ پرستیژ خودتان کودک را مجبور به پوشیدن لباس‌های تنگ یا ضخیم کنید.

مواردی که در انتخاب و خرید لباس کودک باید بدانیم

  • کودکان در سال‌های اولیه خیلی سریع رشد می‌کنند. و سایز لباس‌های‌شان کوچک می‌شود. نیاز نیست که هزینه زیادی را برای خرید در این سنین در نظر بگیرید. راحتی و سلامت کودک مهم‌تر از هرچیز است. لباس‌هایی را انتخاب کنید که برای کودک احساس راحتی ایجاد کند. تنگ نباشد. تا حدی گشاد باشد که هنگام تعویض منجر به فشار در گردن نشود. به مچ دست و پا و یقه توجه کنید که تنگ نباشد. در نظر بگیرید که کودک از آستانه تحملی کمی برخوردار است. پس شرایط او را در نظر بگیرید. برای نمونه انتخاب سارافون‌های پیشبندی به خاطر قابل تنظیم بودن، انتخاب خوبی محسوب می‌شود.

انتخاب لباس مناسب برای کودک + قصه شب

  • با توجه به اینکه کودکان لباس‌های‌شان را زود کثیف می‌کنند باید حتما لباس منزل و مهمانی جدا باشد. به دلیل اینکه بسیاری از لباس‌های کودک در اثر شستشو کیفیت اولیه را ندارند، بهتر است به جای آن‌ها لباس‌هایی خریداری شود که شستشوی آن‌ها راحت باشد.
  • جنس پارچه لباس در هنگام خرید نکته قابل توجهی است. والدین باید حتما برچسب و جنس لباس را کنترل کنند. پارچه‌های مواد مصنوعی و پلاستیک مناسب کودکان نیستند. حتما از پارچه‌های الیاف طبیعی یا کتان با درصد بالا انتخاب کنید. لباس زیر کودک حتما باید نخی باشد. رعایت این موارد با توجه به ظرافت و حساس بودن پوست کودک از اهمیت قابل توجهی برخوردار است.
  • برای تعویض پوشک کودک، لباس‌هایی استفاده کنید که دسترسی راحتی داشته باشد. مثلا لباس‌هایی هستند که به صورت یک سره هستند و در وسط پاها دکمه دارند. این گونه لباس‌های راحت برای تعویض پوشک و راحتی کودک انتخاب درست و مناسبی هستند.
  • زمانی که کودک چهار دست و پا راه می‌رود، لباس گشاد و راحتی را انتخاب کنید که باعث ناراحتی کودک نشود. و چون زانوی کودک بیشتر درگیر است لباسش حتما بسته باشد تا زانوی او را محافظت کند.

انتخاب لباس مناسب برای کودک + قصه شب

  • هنگامی که کودک به سنی رسیده که خودش می‌تواند لباس بپوشد، لباس‌هایی را که پوشیدن و درآوردن آن برایش راحت‌تر است انتخاب کنید. لباس‌ و شلوار دکمه دار و زیپ دار برای سن او مناسب نیست. تلاشی که کودک برای بستن و بازکردن انجام می‌دهد اگر به نتیجه نرسد باعث کاهش اعتماد به نفس کودک می‌شود. بهتر است لباس‌های چسبی یا زیپ دار که دارای حلقه برای باز و بسته کردن دارند، استفاده شود. استفاده از شلوار کمر‌کش در این مورد باعث راحتی کودک می‌شود.
  • تا حد امکان لباس‌های ساده برای کودک بخرید. لباس‌هایی که دارای مروارید، مهره، ربان و تور هستند ممکن است به دست یا گردنبند کودک گیر کنند و جدا شوند یا منجر به بلعیدن توسط کودک شود. برای اینکه خیال‌تان راحت باشد، از لباس ساده استفاده کنید تا کودک نیز احساس راحتی و سبکی داشته باشد.
  • در هنگام خرید به دکمه‌های لباس دقت کنید که بست محکم داشته باشد. این دکمه‌ها اصطلاحا به دکمه قابلمه‌ای معروف هستند. در طول روز ممکن است چند بار بخواهید لباس کودک را عوض کنید. پس به دکمه دقت کنید. دکمه‌هایی که بزرگ هستند یا امکان شل شدنشان وجود دارد تهیه نکنید، در مواردی ممکن است کودک آن را بکند و ببلعد.
  • لباس‌های سرهمی از کاربرد بسیار زیادی برخوردار هستند. کودک به راحتی می‌تواند حرکت کند. و احساس خوبی داشته باشد. معمولا برای کودکان کوچک‌تر این لباس‌ها انتخاب مناسبی است. لبا‌س‌های زیر دکمه دار نیز که قسمت پا پوشیده نیست باعث احساس خنکی و تحرک بیشتر کودک می‌شود.
  • باتوجه به رشد جسمی کودک، معمولا سر آن‌ها نسبت به بدن‌شان بزرگتر است. لباس‌های جلو دکمه دار یا زیپ دار و یا لباس‌هایی که در قسمت سرشانه دکمه دارند برای این سن مناسب هستند و بسیار راحت پوشیده می‌شوند. البته این مسئله در تولید لباس کودک نیز در نظر گرفته شده و براساس سنی که دارند سایز بندی دقیق برای لباس‌ها تعریف شده است.
  • گاهی به خاطر نوع تغذیه رشد کودکان متفاوت است. در هنگام خرید لباس مناسب حتما سایز او را متناسب با بدنش انتخاب کنید. گاهی این احتمال وجود دارد که در صورت نبود کودک یا هدیه دادن لباس براساس سن تولد او انتخاب شود.
  • انتخاب لباس مناسب برای کودک + قصه شب
  • از رنگ‌های شاد استفاده کنید.علاوه بر اینکه برای کودک لباس‌های شاد بخرید، خودتان هم لباس‌های رنگی و شاد بپوشید. دیدن رنگ‌ها شور و اشتیاق عجیبی را در کودکان ایجاد می‌کند. البته در اوایل تولد بهتر است رنگ‌های شاد ملایم انتخاب شود و به تدریج از رنگ‌های اصلی تند استفاده کنید.
  • انتخاب کلاه مناسب برای کودک اهمیت زیادی دارد. با توجه به سن کودک خیلی از آن‌ها شرایط استفاده از ضد‌آفتاب را ندارند. بهتر است کلاه لبه‌دار برایش بخرید تا از پوستش در مقابل آفتاب محافظت کند و آفتاب چشمانش را اذیت نکند. حتی در کودکان با پوست روشن ممکن است باعث بروز کک و مک شود.
  • وقتی کودک تمایل به انتخاب لباس دارد به او توجه کنید. نظرش را نادیده نگیرید. بسیاری از کودکان در سنین پایین خواهان لباس‌هایی با عکس شخصیت‌های کارتونی محبوب‌شان هستند. لطفا به سلیقه او توجه کنید. بی توجهی به کودک او را سرخورده و غمگین می‌کند. به خاطر داشته باشید که کودکان بسیار باهوش هستند و فراموش نمی‌کنند.
  • مسئله بسیار مهمی که باید والدین رعایت کنند این است که زمانی که لباسی را می‌خرند، قبل از پوشیدن خوب بشورند و زیر نور خورشید یا جایی که هوا جریان دارد قرار دهند تا به مرور زمان خشک شود. انجام این کار از بسیاری مشکلات و حساسیت‌های پوستی کودک جلوگیری می‌کند.

شما می توانید ما را از طریق رادیو قصه برای شنیدن قصه کودکانه صوتی و قصه شب با صدای خاله سمینا دنبال کنید.

مسواک زدن کودکان

دندانپزشکان می گویند که دندان اطفال به محض رویش باید مثل دندان برگسالان تمیز شود. شروع مسواک زدن از ابتدایی ترین سال های تولد باعث ایجاد عادت مسواک زدن در کودک می شود.

از چه زمانی مسواک زدن را به کودک یاد دهیم:

یکی از سوالات رایجی که برای والدین پیش می آید این است که مسواک زدن دندان های کودکشان از چه سنی شروع می شود. به عنوان یک پدرو مادر شما باید مراقب سلامت دهان ودندان های کودکتان باشید جالب است بدانید که حتی پیش از درآوردن دندان هم باید لثه های نوزاد خود را تمیز کنید. پس از همین ابتدا متوجه می شوید که روش های متفاوتی برای بهداشت دهان و دندان کودکتان وجود دارد. در طی چند ماه اول پس از تولد تمیز کردن لثه های نوزاد خیلی مهم است،دندان درآوردن نوزاد در حدود شش ماهگی اتفاق می افتد، بعضی اوقات امکان دارد تا نه ماهگی کودک دندان درنیاورد. اما جای نگرانی نیست. سرعت رشد کودکان باهم متفاوت است داشتن دندان های سالم برای کودک شما بسیار مهم است چون بدون داشتن دندان های سالم نمی تواند غذا بخورد و به درستی صحبت کند.

هنگامی که کودک به سن دو یا سه سالگی برسد زمان آن فرا رسیده که به او نحوه صحیح مسواک زدن و مراقبت از دندان ها را بیاموزیم. و عادت های خوب بهداشت دهان و دندان را با او در خانه تمرین کنید این آموزش ها تاثیر خوبی در دوران نوجوانی و جوانی بر روی او میگذارد. آموزش مسواک زدن به کودک نوپا ممکن است چند سالی را به خود اختصاص دهد. این کار را تا زمانی که او ۶ یا ۷ ساله می شود با جدیت انجام دهید. و بعد از ۶ سالگی عادت مسواک زدن او را زیر نظر قرار دهید.

مسواک زدن کودکان+قصه شب

والدین گرامی شبی زیبا را با رادیو قصه کودکانه برای شنیدن قصه شب و قصه صوتی کودکانه برای کودکان عزیزتان به وجودآورید.

انتخاب خمیر دندان مناسب:

از آن جایی که خمیر دندان نوزادان با بزرگسالان متفاوت است پس باید در انتخاب آن به نکاتی از قبیل میزان فلوراید درآن توجه کنید فلوراید ماده ای است که مانع از پوسیدگی دندان می شود اما مقادیر زیاد آن برای کودک مضر است، به همین دلیل باید از خمیر دندان هایی که حاوی فلورابد کمتری است برای نوزادان استفاده کرد.

روش درست مسواک زد دندان های کودک:

ساده ترین روش برای مسواک زدن دندان های کودک این است که او را در بغل خود نشانده و سر کودک را روی آرنج دست به شکل خم شده نگه دارید. یک مسواک سر کوچک  نرم مو نایلونی که با توجه به سن کودک برای او مناسب است انتخاب کنید سپس به آرامی مسواک را در داخل دهان او کرده و دندان هایش را بشوئید.

در طول روز دو مرتبه دندان های کودک را به این روش مسواک بزنید. یک بار بعد از خوردن صبحانه و بار دیگر هنگام شب بعد از خوردن آخرین نوشیدنی. بهتر است در زمان مسواک زدن مثل وقتی که می خواهید به او غذا بدهید با او بازی کنید. به اندازه سه چهارم از مسواک خمیر دندان بریزید.

تا سن هفت سالگی به همین روش ادامه دهید بعد از آن از او بخواهید خودش مسئولیت مسواک زدن دندان هایش را به عهده بگیرد.

شما میتوانید ما را از طریق سایت رادیو قصه کودکانه برای شنیدن قصه شب و قصه کودکانه صوتی با صدای خاله قصه گو سمینا دنبال کنید

اولین بچه ای که از ترکیدن بادکنک هایش خوشحال شد قسمت دوم+قصه صوتی

اولین بچه ای که از ترکیدن بادکنک هایش خوشحال شد+قصه صوتی

گوش کنید:

قصه شب (رادیو قصه)
اسم قصه: اولین بچه ای که از ترکیدن بادکنک هایش خوشحال شد قسمت دوم

نویسنده: مرتضی خسرو نژاد 
قصه گو: سمینا ❤️
گروه سنی: الف، ب

آدرس تلگرامی ما:
@childrenradio

شما می توانید ما را از طریق رادیو قصه برای شنیدن قصه شب و قصه صوتی کودکانه با صدای خاله سمینا دنبال کنید.

قصه به اونجا رسید که وقتی بچه گربه ی قصه ما اون بالا توی آسمون گیر کرد بود، سرش گیج شد و خیلی ترسید، چشاش رو بست و دیگه پایین رو نگاه نکرد. نخ ها رو محکم چسبید و از ترس شروع کرد به لرزیدن. میو خدایا میو کمکم کن قول میدم دیگه پرنده ها رو نترسونم میو قول میدم میو و بعد نالید میو مامان…

این داستان به تقویت توانایی های ذهنی و تمرکز زدایی، برگشت پذیری، آموزش مفاهیم بالا، پایین، سبک، سنگین، سرعت، عدد، رنگ کمک می کند.

کودکان از چه سنی باید به مهد کودک بروند

برخی از والدین به دلیل شرایط خاصی که دارند، مثل مشغله های کاری و … مجبور به فرستادن کودک خود به مهد کودک هستند. ولی باید توجه داشته باشید که سن کودک شما برای قرارگرفتن در آن محیط مناسب است یا خیر.

بعضی از کودکان به دلایل وایستگی به مادر خود نمی تواند به دور از او باشد، پس لازم است که در کنار مادر خود بماند.  مهد کودک اولین گام کودک برای وارد شدن در جامعه است، ولی تا قبل از ۳ سالگی خیلی برای کودک مناسب نیست و توصیه می شود که کودک را قبل از ۳ سالگی به کودکستان نفرستید.

چون کودک در این سن نیاز دارد که مرکز توجه خانواده باشد، اما اگر به مهد کودک برود، مربی مجبور است که توجه خود را بین بچه ها تقسیم کند. پس مناسب ترین کار تا پیش از ۳ سالگی این است که توسط مادر یا مادر بزرگ ها پرستاری شود.

مادرها نباید نگران این موضوع باشند، که اگر به دلیل مشغله کاری در ساعاتی از روز از فرزندشان دور هستند باعث دوری آن ها از هم شده و بین آنان فاصله می افتد. این موضوع هیچ ربطی به مهد کودک یا نگهداری کودک نزد اقوام ندارد. بلکه موضوع مربوط به آرامشی است که کودکان از بودن در کنار مادر خود می گیرند.

چند ساعت در روز کودک باید به مهد کودک برود؟

کودکانی که بین سن ۳ سالگی قرار دارند باید ۳ تا ۴ ساعت در روز را در مهد کودک سپری کنند، که با بالا رفتن سن کودک این ساعات نیز افزایش می یابد. حتی توصیه می شود والدینی که با بد غذایی کودکان خود مواجه هستند، طوری برنامه ریزی کنند که کودک زمان صرف ناهار را در مهدکودک باشد، زیرا تجربه های فراوان نشان داده که بچه ها با بودن در جمع همسالان خود بهتر غذا می خورند.

والدین گرامی کودکان خود را برای داشتن شبی آرام با شنیدن قصه شب و قصه صوتی کودکانه به سایت رادیو قصه کودک بسپارید.

سن مناسب برای رفتن به مهد کودک + قصه شب

ترس از رفتن به مهد کودک:

اگر کودک شما به ظاهر از رفتن به مهد می ترسد، بهتر است والدین به مرور زمان آن را با محیط جدید آشنا کنند. در اولین قدم بهتر است که پدر و مادر به همراه کودک خود به مهدکودک بروند و نزدیک کودک بماند تا زمانی که کودک مشغول بازی کردن است. آن ها می توانند این کار را تا چند روز ادامه بدهند تا زمانی که کودک بخواهد جزئی از بقیه گروه کودکان باشد.

والدین باید به کودک خود کمک کنند که مهد کودک برای فرزند دلبندشان تجربه ای مثبت و با استرس کمتر باشد.

مربی کودک خود را بشناسید:

اگر مجبور شدید که کودک خود را در سن کمتر از ۳ سال به مهد بفرستید، باید توجه داشته باشید که مهد کودک این ویژگی ها را داشته باشد:

۱- تعداد مربیان کودکان کمتر از ۳ سال بیشتر از تعداد مربیان کودکان بالای ۳ سال باشد.

۲- به کودکان زیر ۳ سال باید بیشتر توجه شود.

۳- باید مربی کودک خونگرم و احساس مسئولیت لازم و توجه مناسب را به کودک داشته باشد.

۴- مربی باید رفتار مثبت کودک را تشویق کند و مشوق آن باشد.

شما می توانید ما را از طریق رادیو قصه کودک برای شنیدن قصه شب و قصه کودکانه صوتی با صدای خاله سمینا دنبال کنید.