بزهای نادان (قصه کودکانه)

بچه‌های عزیز سلام

امروز قصه کودکانه کوتاه دیگری را برای شما عزیزان ترجمه کردیم. امیدواریم از خواندن آن لذت ببرید.

بزهای نادان

بزی مجبور بود از رودخانه کوچکی عبور کند. تخته باریکی برای عبور از رودخانه قرار داشت. بز با شادمانی روی آن راه می‌رفت. در این حال بز دیگری از رو به رو به سمت او می‌آمد.

بزی اولی فریاد زد: برو عقب! صبر کن.. اول من از رودخانه رد می‌شوم سپس تو بیا و رد شو.

بز دومی در حالی که گریه می‌کرد گفت: چرا باید این کار را بکنم؟ من اول آمدم اینجا پس من باید اول رد شوم.

بز اولی فریاد زد: نه… من اول آمدم. و با عصبانیت اضافه کرد: برو عقب یا پرتت می‌کنم کنار. وایسا و ببین.

بز دوم با عصبانیت گفت: من اول پرتت می‌کنم.

دو بز شروع به مشاجره و جدل کردند. هر دوی آن‌ها عصبانی شدند و به یکدیگر حمله‌کردند. در نهایت هر دو بز نادان توی رودخانه پر آب افتادند.

در ادامه متن اصلی داستان را با هم می‌خوانیم.

 

The Foolish Goats 

A goat had to cross a small river. A narrow plank was across the river. The goat was walking on it happily.

On the opposite side it saw another goat coming towards it.

“Go back” shouted the first goat. “Wait…I will cross the river first. Then you can come.”

“Why should I?” cried the second goat. “I came first here so I should cross first,” the second one said.

“No…I came first,” shouted the first goat. It further added, “Go away or I will kick you,” and added “Wait and see.” The first goat said angrily.

“I will kick you first.” The second goat also said angrily.

The two goats started the arguing. Both the goats got very angry. They attacked each other. At last both the foolish goats fell into the water running in the river.

معرفي كتاب + داستان هاي فكري (مجموعه ده داستان تصويري)

 داستان هاي فكري(مجموعه ده داستان تصويري)+ معرفي كتاب

كتاب داستان هاي فكري یک مجموعه اي است با ده داستان بلند تصويري جهت تقويت تفكر كودك با توجه به تقويت ذهن او مانند برگشت پذيري، طبقه بندي، مقايسه كردن، نسبي بودن، درك مفاهيم ذهني و …

تفكر با انديشه خلاق، منطقي و انتقادي رابطه مستقيم دارد و اين داستان ها به پرورش دادن تفكر و انديشه كودك كمك زيادي مي كند. همچنين به كودك كمك مي شود تا هر جور كه دوست دارد فكر كند و درك كند كه نگاه هر شخص ممكن است به يك قضيه با نگاه او تفاوت داشته باشد.

اين مجموعه يك كتاب راهنما هم دارد كه پرسش هايي در مورد هر داستان در آن وجود دارد، كودك مي تواند پس از مطالعه هر داستان به سوالات ذكر شده پاسخ بدهد؛ يا با دوستان و اطرافيانش تبادل نظر و بحث كند.

كتاب داستان هاي فكري از جمله كتاب هاي آموزنده اي است كه مرتضي خسرونژاد در ۲۳۰ صفحه رنگي براي كودكان ۳ تا ۹ سال نوشته است، و در سال ۱۳۹۰ توسط انتشارات به نشر منتشر كرد.

 داستان هاي فكري(مجموعه ده داستان تصويري)+ معرفي كتاب

مرتضي خسرونژاد در سال ۱۳۳۳ در شهرستان كاشمر متولد شد و در مقطع كارشناسي رشته روانشناسي خواند، روانشناسي تربيتي را در مقطع كارشناسي ارشد در سال ۱۳۷۱ در دانشگاه شيراز به پايان رساند، و در نهايت در سال ۱۳۸۱ مقطع دكتري تاريخ و فلسفه تعليم و تربيت را در دانشگاه شيراز خوتد. او در حال حاضر استادديار و عضو هيئت علمي دانشگاه شيراز است.

خسرونژاد به حوزه هاي فلسفه ي تعليم و تربيت، كتاب هاي داستاني تصويري، فلسفه براي كودكان، افسانه هاي عاميانه، فلسفه (نظريه)ي ادبيات كودك علاقه زيادي دارد.

وي دروس آموزش تفكر به كودكان در مقطع كارشناسي، روش تحقيق در ادبيات كودك و فلسفه ي كودك مقطع كارشناسي ارشد، روش تحقيق در فلسفه تعليم و تربيت و مكاتب فلسفي تعليم و تربيت در مقطع دكتري تدريس كرده است.

مرتضي خسرونژاد كتاب هاي زيادي در زمينه كودك، ادبيات كودكان و فلسفه براي كودكان تاليف كرده است. كتاب هاي وي در زمينه كودك در دو بخش قصه و داستان به شرح زير است:

الف: قصه، بازي، شادي، مجموعه ده كتاب داستاني تصويري شامل:

مياي با من دوست بشي، سوار اتوبوس بشي؟

آي بدو كه دوغ آوردم، قصه ي دروغ آوردم

مي خوام برم ماست بخرم، قصه راست بخرم

منو بخوري چاق ميشي، شغال توي باغ مي شي

پسرا شيرن مثل شمشيرن

با اين صداي زنگوله، گربه پيشي چه شنگوله

اون شب كه بارون اومد، موشه لب بوم اومد

من كه ماه بلند آسمونم، چرا بايد همه ش تنها بمونم؟

آواز تو از من، عروس من از تو

منم موش گرسنه، مي خورمت درسته

ب: مجموعه داستان ها

مجموعه داستان هاي فكري (ده كتاب داستاني تصويري براي پرورش توانايي تفكر فلسفي كودكان)

اولين بچه اي كه از تركيدن بادكنك خوشحال شد

دنيا را دارد آب مي برد

كفش هاي هيپا و شيپا

روزي كه زرافه من گلو درد شد

هم اين هم آن

ازهمه من غول ترم

خورشيد توي آسمان و خورشيد توي دل من

يك عكس خيلي خيلي عجيب

درست مثل هم

ماه با من است

مرتضي خسرو نژاد ويراستار مجموعه ي آثار كلاسيك ادبيات كودك به انتخاب پيتر هانت با ترجمه ي طاهره آدينه پور هم بوده است كه شامل:

مي خوايم به خرس شكار كنيم، اثر مايكل روزن

خانم حنا به گردش مي رود، اثر پت هچينز

به آب نزديك نشو دخترم، اثر جان برنينگهام

آبي كوچولو و زرد كوچولو، اثر اثر لئو ليوني

سفر به سرزمين وحشي ها، اثر موريس سنداك

گوريل، اثر آنتوني براون

اما فرديناند اين كار را نكرد، اثر مونروليف

داستان خرگوش كوچولو، اثر بيتريكس پاتر

پسرك و ناخداي شجاع، اثر ادوارد ارديزون

بهترين دوستان، اثر راسل هوبان

كلمات كليدي: داستان هاي فكري, داستان هاي تصويري, مرتضي خسرونژاد

فوق توصيف: كتاب داستان هاي فكري بك مجموعه اي است با ده داستان بلند تصويري جهت تقويت تفكر كودك.

شما می توانید ما را از طرق رادیو قصه کودکانه برای شنیدن قصه صوتی کودکانه و قصه شب با صدای خاله قصه گو سمینا دنبال کنید.

شنل‌قرمزی + قصه‌های کودکانه

 

شنل قرمزي داستان فولكوريك اروپايي است در باره گرگي كه مي خواهد دختركي را گول بزند و او و مادربزرگش را بخورد.

اولين بار اين قصه در قرن هفدهم توسط شارل پرو كه فرانسوي بود نوشته شد. در پايان قصه گرگ شنل قرمزي و مادربزرگش را مي خورد و اين موضوع درس عبرتي براي افراد ساده لوح مي شود كه حرف گرگ ها ر ا باور نكنند. برادران گريم در قرن نوزدهم داستان را بازنويسي مي كنند و روايت چنين است: هيزم شكن به صحنه وارد مي شود و شنل قرمزي و مادربزرگش را نجات مي دهد.

خلاصه داستان شنل قرمزی:

شنل قرمزي دختركي كوچك است، او با عبور از جنگل مي خواهد براي مادربزرگش كه مريض است غذا ببرد. مادرش تاكيد كرده بود كه سريع به خانه مادربزرگ برود و با غريبه ها حرف نزند. ولي گرگ بدجنس مي خواهد دخترك را به همراه  غذاي مادربزرگش كه در سبد است، بخورد.او با قايم شدن در پشت درختان و تپه ها شنل قرمزي را تعقيب مي كند و به اونزديك مي شود و از او مي پرسد كجا مي رود، دخترك  هم از روي سادگيش به گرگ مي گويد كه خانه مادربزرگش مي خواهد برود.

گرگ مي گويد چند شاخه گل هم براي مادربزرگت ببر، دخترك با گوش دادن به حرف گرگ از مسير خود دور مي شود.گرگ هم به خانه مادر بزرگ مي رود و مي گويد شنل قرمزي است، مادر بزرگ هم باور مي كند و در را براي گرگ باز مي كند. گرگ مادربزرگ را مي خورد و لباس او را مي پوشد، بر روي تخت مادربزرگ دراز مي كشد و منتظر دخترك مي ماند.

وقتي كه شنل قرمزي به خانه مادربزرگ مي رسد متوجه مي شود كه او مادربزرگش نيست و قيافه او عوض و صداي او كلفت شده است. دخترك از مادربزرگش مي پرسد «چرا چشمهايت بزرگ شده است»«چرا دست‌هایت بزرگ شده است؟» گرگ گفت: تا تو را زيباتر ببينم و بهتر آغوشت بگيرم. و همان موقع گرگ از تخت پايين مي آيد و شنل قرمزي را هم مي خورد، مجددا مي خوابد. در نسخه اول داستان در همين جا به پايان مي رسد ولي در نسخه هاي بعدي همچنان ادامه دارد:

هيزم شكن و شكارچي كه از آنجا عبور مي كردند، صداي فرياد و گريه هاي شنل قرمزي را مي شنوند و به كمكش مي آيند. هيزم شكن با تبرش شكم گرگ را پاره مي كند و شنل قرمزي و مادربزرگش را سالم از شكم گرگ بيرون مي آورد.بعد همگي شكم گرگ را با سنگ پر مي كنند. گرگ بيدار مي شود و مي خواهد فرار كند ولي بدليل سنگيني نمي تواند راه برود و مي افتد و مي ميرد.

اين قصه نشان مي دهد كه محيط خانه  امن است ولي در دهكده و جنگل خطرات زيادي وجود دارد؛ مهمتر از همه كودكان بايد به حرف بزرگترهايشان گوش دهند و به افراد دورو و خطرناك نبايد اعتماد كنند.

كلمات كليدي: داستان, فولكوريك, بازنويسي, قصه كودك

فوق توصيف: شنل قرمزي داستان فولكوريك اروپايي است در باره گرگي كه مي خواهد دختركي را گول بزند و او ومادربزرگش را بخورد.

شما می تونید ما را از طریق رادیو قصه برای شنیدن قصه شب و قصه صوتی کودکانه با صدای خالهسمینا دنبال کنید.

برنامه غذايي كودكان در سال دوم زندگي

يك برنامه غذايي كامل بايد كليه مواد مغذي (مواد پروتئيني، نشاسته اي،  ويتامين ها، چربي و املاح) را در اندازه  متعادل در اختيار كودك قرار دهد تا انرژي لازم كه معمولا يكصد كيلوكالري به ازاء هر كيلو گرم وزن بدن است تامين شود.

۵۰ درصد انرژي مورد نياز  بدن از مواد قندي، ۳۰ درصد از مواد چربي و حدود ۲۰ درصد از مواد پروتئيني به دست مي آيد. پس برحسب عادات مختلف غذايي و افزايش وزن كودك، نسبت هاي فوق بين ۵ تا ۱۰ درصد قابل تغيير هستند. غذاي كودكان يك تا ۲ ساله بايد كم حجم ولي مقوي و مناسب و شامل همه گروه هاي غذايي باشد، با توجه به اشتهاي كودك مقدار غذايش مي تواند افزايش يابد. ظرفيت معده كودكان كوچك است پس نبايد انتظار داشته باشيم مانند بزرگترها غذا بخورند.

حس كنجكاوي كودك براي آشنا شدن با دنياي خارج تاثير زيادي بر اشتهاي او مي گذارد اين امر ايجاب مي كند كه وعده هاي غذايش ۵ تا ۶ بار در شبانه روز باشد كه سه وعده آن وعده هاي اصلي است كه بايد مقوي و پر انرژي باشد و دو وعده آن نيز ميان وعده هايي بايد باشد كه مناسب و مكمل وعده هاي اصلي باشند.گرچه در اين سن كودك همچنان از شير مادر تغذيه مي شود.

يك نمونه برنامه غذاي كودك يك ساله

كودكان تا يك سالگي حدود ۳۰ % انرژي، ۵۰% پروتئين، ۲% آهن، و ۷۵% ويتامين Aمورد نياز خود را از شير مادر به دست مي آورد. مابقي ويتامين ها و املاح نيز درصدي از طريق شير مادر و بقيه بايد از طريق غذايي كه به كودك داده مي شود تامين شود تا رشد و تكامل مطلوب او فراهم شود. البته چون تامين مقدار مورد نياز پاره اي از ويتامين ها و آهن از طريق تغذيه با شير مادر و غذا امكان پذير نيست لذا استفاده از قطره آهن و مولتي ويتامين تا پايان ۲ سالگي توصيه مي شود.

برنامه غذاي كودك دوساله كه شامل ۳ غذاي اصلي و ۲ ميان وعده مي باشد به شرح زير است:

سه وعده غذاي اصلي شامل صبحانه، ناهار و شام

دو ميان وعده حدود ۱۰ صبح و ۴ بعد از ظهر

بطور مثال يك وعده اصلي غذاي كودك نوپا

صبحانه:

نان، كره، مربا (يا عسل) پنير كم نمك و چاي كم رنگ

 ناهار:

۳ قاشق غذاخوري پر برنج پخته شده(پلو)+ يك قاشق غذاخوري پر از حبوبات (لوبيا، عدس و…)+ يك قاشق مرباخوري كره يا روغن + نصف يك پرتقال متوسط

شام:

۳قاشق غذاخوري پر از برنج پخته شده ( پلو)+ يك قاشق غذاخوري پر گوشت ماهي( بدون تيغ)+ يك قاشق غذاخوري پر از يك نوع سبزي با برگ سبز تيره مثل اسفناج يا گشنيز يا جعفري پخته شده.

مواد مغذي كه در اين نمونه ناهار و شام بدن كودك را تامين مي كند:

در غذاي ظهر برنج انرژي و پروتئين مورد نياز كودك را براي وعده ظهر تامين مي كند در صورت نبود برنج، سيب زميني، نان يا ماكاروني را مي توان جايگزين كرد.

برنج فاقد ويتامين A است و مقدار آهن آن هم بسيار كم است. پروتئين سيب زميني هم از پروتئين برنج كمتر است پس هر زمان كه برنج يا سيب زميني در وعده غذايي كودك قرار گيرد حتماً بايد موادي كه سرشار از پروتئين باشد مانند حبوبات به آن اضافه كنيم كه پروتئين برنج يا سيب زميني را كامل مي كند مثلا “خوراك سيب زميني و لوبيا” يا “عدس پلو” از نظر پروتئين كامل هستند.

براي جذب بهتر آهن مي توانيم از تركيب برنج و حبوبات يا سيب زميني و حبوبات، نصف يك پرتقال در برنامه ناهار كودك استفاده كنيم،كه هم جذب آهن موجود درغذا را بيشتر مي كند و هم كمبود ويتامينC مورد نياز را جبران مي نمايد.

در وعده شام به جاي حبوبات (پروتئين گياهي) از يك ماده پروتئيني حيواني استفاده شده است. گوشت ماهي علاوه بر تامين پروتئين مورد نياز كودك جذب آهن غذاهاي گياهي را نيز بالا مي برد. بنابراين يك قاشق غذاخوري پر از جعفري يا اسفناج يا گشنيز، هم ويتامينA مورد نياز كودك را تامين مي كند و هم به دليل وجود گوشت ماهي، جذب آهن موجود در مواد غذايي بيشتر مي شود. مرغ يا جگر پخته را هم مي توان جايگزين گوشت ماهي كرد. گرچه انرژي كمتري توليد مي كند ولي مابقي پروتئين و بخشي از آهن و كل ويتامين Aمورد نياز را فراهم مي كند؛ حتي جذب ويتامين A را  حدود ۲۰ برابر بيشتر مي شود.

با اين نمونه از صبحانه، ناهار و شام، بخش زيادي از انرژي مورد نياز كودك تامين مي شود و مابقي كمبود انرژي با ۲ ميان وعده مثلا يك تكه نان همراه با نصف يك موز در ساعت ۱۰ صبح و ۲ عدد بيسكويت همراه با ۲ عدد خرما در ۴ بعد از ظهر جبران مي شود. ساير ويتامين ها و ريز مغذي ها نيز طي وعده هاي غذاي اصلي و ميان وعده به كودك مي رسد. آهن تنها عنصري است كه بصورت مكمل مورد نياز بدن كودك است و در بسياري ازكشور ها مواد غذايي مثل آرد گندم، برنج، آرد برنج، سس سويا، پودر شير، سس ماهي، پودر كاري، شكر يا نمك را با آهن غني مي كنند. در صورت عدم دسترسي به اين مواد غني شده با آهن بهتر است براي كودك در سن ۱ تا ۲ سالگي قطره يا شربت آهن تجويز شود.

والدین گرامی شبی آرام را با سایت رادیو قصه کودکانه با شنیدن قصه شب و قصه کودکانه صوتی برای فرزندان دلبندتان به وجود آورید.

پيشنهاداتي براي وعده هاي اصلي

با توجه به مطالب فوق مي توان برنامه غذايي متنوع تري را براي كودك فراهم كرد تا كليه نيازهاي غذايي او تامين شود. مثلا:

صبحانه
نان و كره و عسل و چاي

نان و كره و مربا و چاي

نان و تخم مرغ و پنير
نان و پنير و گردو
ناهار

سبزي پلو با ماهي سبزي پلو با ماهيچه
عدس پلو با ۲ قاشق غذاخوري ماست لوبيا چيتي با سيب زميني و هويج
كوفته قلقلي با سيب زميني و هويج پلو با نصف سيخ كباب
خوراك گوشت و سيب زميني و هويج
خورش سبزي با پلو (سبزي خورش خيلي سرخ نشود)
بهتر است هر وعده همراه با يك نوع ميوه با اندازه متوسط باشد.

شام

ماكاروني با پنير رنده شده

لوبيا چيتي همراه با سيب زميني و كمي روغن زيتون

كوكوي سبزي با نان

ماكاروني با گوشت چرخ كرده و كمي سبزي

نصف سيخ كباب با نان

بهتر است هر وعده همراه با ۲ قاشق غذاخوري ماست باشد.

وعده هاي صبح و بعد از ظهر

يك تكه نان و يك موز

۲عدد بيسكويت با يك سيب

يك تكه نان با يك عدد سيب زميني متوسط يا ۲ عدد هويج پخته شده

يك تكه نان با ۲عدد خرما

نان و پنير و خيار

نان و نصف تخم مرغ پخته شده

يك نعلبكي حلوا

يك پياله شله زرد

عدد بادام ريز و نرم شده با يك فنجان آب ميوه

عدد پسته ريز و نرم شده همراه با يك فنجان آب ميوه

يك تكه نان با كمي كره و پنير و…

نصف ليوان ماست با يك عدد خرما و يك تكه نان

كودكان در اين سن علاقه زيادي دارند كه مواد غذايي را با دست خودشان بردارند. لذا بهتر است كه غذاي آنان شامل يك تكه گوشت يا حبوبات پخته شده همراه با يك نوع سبزي با برگ سبز (اسفناج، كرفس و …) يا زرد (كدو حلوايي، هويج و…) به اضافه پلو يا نان يا سيب زميني و هر روز همراه با يك ميوه باشد.

كلمات كليدي:غذاي سالم, كودك, يكسالگي, دو سالگي, تغذيه,مكمل هاي غذايي

فوق توصيف: يك برنامه غذايي كامل بايد كليه مواد مغذي (مواد پروتئيني، نشاسته اي، ويتامين ها، چربي و املاح) را در اندازه  متعادل در اختيار كودك قرار دهد.

شما می توانید از طریق رادیو قصه کودکان برای شنیدن قصه صوتی کودکانه و قصه شب با صدای خاله قصه گو سمینا ما را دنبال کنید

ماجراي هيول آباد

هيول آباد+قصه كودك

مجموعه داستان هاي در مکانی به نام رورز ویله اتفاق می‌افتد. قهرمان اصلی داستان هیولای کوچک زرد رنگی به نام هنری هاگل مانستر (در دوبله فارسی دانا هیول‌آبادی ترجمه شده است) اين هيولا  پنج ساله و فرزند وسطی خانواده بود و با ‌ مشکلاتی روبه‌رو می‌شد که بيشتر کودکان در سن پیش‌دبستانی در برخورد با مسائل زندگی آنها را حس می‌کنند.

این مجموعه کار مشترک ایرلندی ـ بریتا نیایی ـ آمریکایی براساس سری کتاب‌های کودکانه «من یک هاگل واگ خوشحال هستم» نوشته نیام شارکی، نویسنده کتاب کودک ایرلندی ساخته شده است..

این مجموعه داراي دو فصل كه ۵۲ قسمت ۱۱ دقیقه‌ای مي باشد تولید شده است. این کار که به شیوه CGI تولید شده، ساخت کمپانی براون بگ فیلم در ایرلند و کارگردان آن نورتون ویرجین است كه از شاهكارهايش داک مک استافین است.

تهیه‌کننده ارشد این مجموعه نیام شارکی است. سری اول مجموعه هیول‌آباد در سال ۲۰۱۳ و سری دوم آن در سال ۲۰۱۵ از کانال‌های تلویزیونی دیزنی جونیور انگلستان و آمریکا پخش شد. این سریال در بیش از ۱۵۰ کشور جهان پخش شده، كه در دوبله فارسی نام همه شخصیت‌ها عوض شده است.

داستان‌هاي اين مجموعه در مکانی به اسم رورز ویله (هیول‌آباد) اتفاق می‌افتد و قهرمان اصلی داستان هیولای کوچک زرد رنگی به نام هنری هاگل مانستر است(هیول‌آبادی) که حدودا پنج ساله و فرزند وسطی خانواده است، با مشکلاتی روبه‌رو می‌شود که بسیاری از کودکان سن پیش‌دبستانی در برخورد با مسائل زندگی آنها را تجربه می‌کنند؛ مثل کمک به دیگران، کار‌کردن با یک گروه و فهمیدن مفهوم عضوی از یک خانواده بودن. اين مجموعه داستاني براي گروه سنی دو تا هفت سال است كه نکات مثبت روابط اجتماعی بین اعضای خانواده و دوستان را آموزش می‌دهد.

شخصیت‌های دمدمی مزاج

شخصیت‌های این سریال همگی هیولا و حیوانات خانگی آنها هستند.گاهي با بقيه مخالفت مي كنند و بعضی مواقع دمدمی مزاج هستند و گاهی هم در موقعیت‌های واقعی احساسات‌شان جریحه‌دار می‌شود، اما با همکاری يكديگر بر مشکلات غلبه می‌کنند.

بهترين دوستان هنري خواهر و برادرش هستند، علاوه بر اين در بخش هايي از اين مجموعه به آموزش مهارتهايي براي كودكان پيش دبستاني مي پردازد مثل ساختار خانوادگي، نتيجه گيري و شمارش. هنري با وجود اينكه كودكي پيش دبستاني است ولي قهرمان جالبي است كه مدام در حال ماجراجويي مي باشد و هميشه در حال يادگيري تجربه هاي جديد است، او هميشه احساسات خود را با دوستانش، پدر و مادر و بيننده ها در ميان مي گذارد. اين رفتار تعامل اجتماعي را به كودكان آموزش مي دهد. از ديگر نكات مثبت اين مجموعه جذاب و ديدني، شخصيت پردازي جذاب و انيميشن خلاق است كه به دنياي پر از هيولاي هنري جان بخشيده است و سريالي پر انرژي براي كودكان پيش دبستاني است.

كلمات كليدي: تعامل, ماجراجويي, انيميشن, دمدمي مزاج, هيول آباد

فوق توصيف: هيولاي كوچك زرد رنگي كه اسمش هنري هاگل ماستر است، و در مكاني به نام رورز ويله زندگي مي كند.

شما می توانید ما را از طرق رادیو قصه کودکانه برای شنیدن قصه صوتی کودکانه و قصه شب با صدای خاله قصه گو سمینا دنبال کنید.

ماشا و خرس

ماشا و خرس يك كارتن روسي است كه از سال ۲۰۰۹ تا كنون، در حال پخش است. اين انيميشن برگرفته از يك افسانه فولكلوريك روسي درباره دختركي به نام ماشا و ماجراهايي كه با خرسي تنومند دارد. فيلمي كمدي است به كارگرداني اُلِگ اوژینف در ۶۸ قسمت ۷ دقيقه اي.

ماشا دختركي شاد، پرانرژي و شيطاني است كه در جنگل به همراه بز، خوك و سگش زندگي مي‌كند. همه حيوانات جنگل از او فرار مي كنند، چون ماشا دوست دارد آن‌ها با او بازي كنند. يك روز ماشا پروانه‌اي را تعقيب مي كند و به خانه خرسي مي‌رسد كه براي ماهيگيري به دريا رفته بود و در خانه نبود، ماشا كلبه خرس را حسابي بهم مي ريزد و هنگامي كه خرس بر مي گردد با فاجعه اي كه ماشا ايجاد كرده بود مواجه مي شود و خرس تدبيري مي انديشد كه از دست ماشا خلاص شود ولي موفق نمي شود ولي در نهايت ماشا و خرس با هم دوست مي شوند

و اما قصه اصلي:

ماشا دخترکی است که در جنگل گم می‌شود و اتفاقي به کلبهٔ خرس می‌رسد. وقتی خرس به کلبه می‌آید، دخترک را به عنوان خدمتکارِ خود مي كند. رماشا به فرار كردن فكر مي كند و از خرس خواهش مي كند تعدادي شيريني و كلوچه براي پدربزرگ و مادربزرگ پیرش ببرد.

ولي خرس قبول نمي كند چون نگران است ماشا در راه، گم شود ولي پيشنهاد مي كند كه خودش سبد بزرگ کلوچه و شیرینی را برای آنان ببرد، ماشا هم قبول می‌کند، ولي به شرط آنکه خرس قول بدهد، درب سبد را باز نكند و به شیرینی‌ها دست نزند و ماشا خرس را از بالاي درخت زير نظر مي گرفت و وقتي خرس حواسش نبود ماشا داخل سبد مي رود و در آن پنهان  مي شود. خرس هم كه بي خبر از نقشه دخترك بود، سبد و ماشا را با خود مي برد، خرس در راه خسته مي شود و مي خواهد استراحت كند ولي وسوسه مي شود كه در سبد را باز كند و كمي كلوچه بخورد. در همين موقع ماشا از داخل سبد مي گويد: « من تو را مي بينم ها! از روي درخت بلند شو و به كلوچه هاي من دست نزن و اين سبد را براي پدربزرگ و مادربزرگم ببر.» خرس متعجب مي شود و بدون اينكه در سبد را باز كند به راهش ادامه مي دهد. وقتي که خرس به دهکدهٔ پدربزرگ و مادربزرگ می‌رسد، سگ‌های گله، خرس را فراری می‌دهند و پدربزرگ و مادربزرگ ماشا او را که در سبد نشسته‌است، مي بينند و خوشحال مي شوند.

شخصيت هاي كارتون:

ماشا

دختركي شيطان كه ۳ ساله است. در راه آهن و ايستگاه قطار زندگي مي كند و فاصله خانه او تا خانه خرس راه باريكي است. او علاقه زيادي به خرس دارد.

خرس

بهترين دوست ماشا كه در يك خانه چوبي زندگي مي كند و يك خانم خرس قهوه اي هم هست كه آقا خرس داستان عاشق او مي شود.

حیوانات اهلی 

سگ، بز، خوک و تعدادی مرغ، حیوانات اهلی و دست‌آموز ماشا هستند که در حیاط منزل او زندگی می‌کنند.

حیوانات وحشی

خرگوش ،دو سنجاب، و تعدادی گرگ هستند. خرگوش همیشه مشغول برداشتن هویج از مزرعه خرس است. گرگ‌ها در یک آمبولانس اسقاطی زندگی کرده و در بعضی از قسمت ها طبابت نیز می‌کنند.

ببر

از دوستِان  صمیمیِ خرس است. او  با خرس هر دو در سیرک كار مي كردند.

پاندا

خواهرزاده خرس كه در كشور چين ساکنِ  بود. او از نژادِ پاندای غول‌پیکر است.

داشا

داشا دخترعموی ماشا و در مسکو ساکنِ  است. نام اصلي او، «پائولا داشا بل» و فرانسوی‌ است. شباهت زیادی با ماشا دارد، و تمايز آنها در  عینکی بودن داشا و لباس نارنجي او است. داشا از خرس خيلي  می‌ترسد و او را «هیولا» صدا می‌زند. در این مجموعه، دو بار او را در قسمت‌های «دورِ خودم چرخیدم» و «کمدی اشتباهات» می‌بینیم.

بابا یخی

شخصیتی مثل بابا نوئل و اهل روسیه است و بیشتر او را قسمت‌هایی که مربوط به شب سال نو یا سایر تعطیلات است، می‌بینیم.

خرس سیاه

رقیب اصلی خرس در موردِ عشقِ «خانم خرسه» است. این خرس سیاه، بسیار متکبر و زيرك است و در یک مسابقه تنیس در مقابل ماشا، دست به تقلب و نامردی می‌زند.

پنگوئن

در یکی از قسمت‌های مجموعه  می‌بینیم که ماشا یک تخمِ پنگوئن پیدا می‌کند و خرس را مجبور می‌کند تا آن را بشکند.

شما می توانید از طریق رادیو قصه کودکان برای شنیدن قصه صوتی کودکانه و قصه شب با صدای خاله قصه گو سمینا ما را دنبال کنید.

كلمات كليدي: ماشا, خرس, افسانه فولكلوريك, قصه كودكانه, انيميشن

كارتون كايو

كايو يك مجموعه آموزشي كانادايي است از ۱۵ سپتامبر ۱۹۹۷ تا ۳ اکتبر ۲۰۱۰ میلادی از شبکه هاي «تله‌تون» و  »تری‌هاوس» پخش مي شد. اين كارتون ساخته شده از كتابي مصور به همين نام ، يكي از آثار «کریستین لورو» مي باشد. داستان درباره پسربچه اي ۴ ساله است كه دنياي اطراف خود را خيلي دوست دارد و در هر قسمت پيگير ماجراهايي است.

کایو با پدر، مادر، و خواهر کوچکش «سوزی» در خانه اي آبی‌رنگ به آدرسِ «خیابان پاین، پلاک ۱۷» زندگی می‌کند.او ماجراهاي زيادي را با خانواده و دوستانش پشت سر مي گذارد و در هر قسمت در انجام كارها از قوه تخيل خود را بكار مي برد. در فصل هاي ۱تا۳ در هر قسمت، علاوه بر كارتون دو بخش ديگر نيز وجود دارد بخش عروسكي و بخش زندگي واقعي كه چند كودك نيز در آن حضور دارند. و در فصل چهارم قسمت هاي عروسكي و واقعي حذف  مي شود و فقط بخش كارتوني ادامه دارد. در فصل اول اين كارتون، بيشتر قصه ها را مادربزرگ كايو شروع مي كرد (راوي داستان ها مادربزرگ كايو مي باشد) او كتابي براي نوه هايش (كايو و سوزي) مي خواند. از سال ۱۹۹۷، تنها صداي مادربزرگ بر روي هر قسمت شنيده مي شد كه قصه را تعريف مي كرد و او حضوري در كارتون نداشت. در مجموع اين كارتون داراي ۸۹ شخصيت است كه ۲۳ شخصيت آن اصلي و  ۶۶ شخصيت فرعي مي باشد.

كلمات كليدي: كايو, راوي, ماجراجويي, تخيل كودكانه

شما می توانید از طریق رادیو قصه کودکان برای شنیدن قصه صوتی کودکانه وقصه شب با صدای خاله قصه گو سمینا ما را دنبال کنید.

اولین بچه ای که از ترکیدن بادکنک هایش خوشحال شد قسمت دوم+قصه صوتی

اولین بچه ای که از ترکیدن بادکنک هایش خوشحال شد+قصه صوتی

گوش کنید:

قصه شب (رادیو قصه)
اسم قصه: اولین بچه ای که از ترکیدن بادکنک هایش خوشحال شد قسمت دوم

نویسنده: مرتضی خسرو نژاد 
قصه گو: سمینا ❤️
گروه سنی: الف، ب

آدرس تلگرامی ما:
@childrenradio

شما می توانید ما را از طریق رادیو قصه برای شنیدن قصه شب و قصه صوتی کودکانه با صدای خاله سمینا دنبال کنید.

قصه به اونجا رسید که وقتی بچه گربه ی قصه ما اون بالا توی آسمون گیر کرد بود، سرش گیج شد و خیلی ترسید، چشاش رو بست و دیگه پایین رو نگاه نکرد. نخ ها رو محکم چسبید و از ترس شروع کرد به لرزیدن. میو خدایا میو کمکم کن قول میدم دیگه پرنده ها رو نترسونم میو قول میدم میو و بعد نالید میو مامان…

این داستان به تقویت توانایی های ذهنی و تمرکز زدایی، برگشت پذیری، آموزش مفاهیم بالا، پایین، سبک، سنگین، سرعت، عدد، رنگ کمک می کند.

كارتن مولانگ

مولانگ شخصيت كارني است كه خالق آن «های-جی یون» در سال ۲۰۱۰ است.

مولانگ یک خرگوش کوچولوی گرد و کنجکاو است که بسيار شاد است، كه در آغاز به صورت استیکر و ایموتیکان اینترنتی پا به حیات گذاشت، اما چون موفق و محبوب شد، يك شركت فرانسوي بنام «میلیماژ» آن را خريداري كرد و۵ سال بعد آن رابصورت يك مجموعه انيمه دنباله دار توليد كرد و به بازار عرضه كرد. موضوع اصلي اين داستان درباره خوش بيني و خوشبختي است.

«پیو پیو» هم شخصيت اصلي ديگري در اين مجموعه مي باشد كه يك جوجه زرد خجالتي و كوچكي است، و بسيار حساس و محافظه كار و با سياست كه هميشه نهايت سعي و تلاش خود را مي كند تا هركاري را به نحو احسن انجام دهد و خرابكاري هاي مولانگ را جمع و جور كند. مولانگ و پيوپيو با وجود اختلافات زياد رابطه محبت آميزي و پر انرژي دارند و دوستيشان بسيار پايدار است.

شرايط هاي سخت و نا اميد كننده اي كه اين دو دوست تجربه مي كنند، باعث بوجود آمدن فرصت هايي براي لحظات شاد آنها    مي شود. شاد بودن و لذت بردن از زمان از نيازهاي اصلي و ضروري براي جامعه است. مثلا وقتي مولانگ و پیوپیو تصميم گرفتند كه به گردش بروند ولي با ترافيك شديدي مواجه شدند آنها انتظار كشيدند كه ترافيك برطرف شود ولي برطرف شدني نبود اين دو دوست با پهن كردن بساط پيك نيك در همان اطراف از زمانشان لذت بردند. شادي را مي توانيم به ديگران نيز هديه دهيم.

نكته ديگر كه خيلي اهميت دارد و در اين مجموعه كارتني به نمايش گذاشته شده است رعايت نكات ايمني و آداب معاشرت براي كودكان مي باشد. مهمترين برداشت از اين كارتن مي تواند اشاره به حل مشكلات و تربيت عقلاني باشد، كه هيچ در بسته و بن بستي براي مولانگ و پيوپيو وجود ندارد براي هر مشكلي راه حلي شاد پيدا مي كنند و اين قضيه مي تواند قدرت حل مسئله و تفكر كودك او را تقويت مي كند.

كلمات كليدي: مولانگ, پيوپيو, لذت از زمان, آداب معاشرت, نكات ايمني،سبك زندگي, تربيت عقلاني

فوق توصيف: مولانگ یک خرگوش کوچولوی گِرد و کنجکاو است که بسيار شاد است.