بازی والدین با کودکان+بخش اول

بازی کردن، یکی از نیازهای اصلی کودکان است و مهم ترین فعالیت کودک به شمار می رود. میل به بازی فقط مختص به کودکان است و با افزایش سن، میل به بازی کمتر می شود و جای آن را کارهای مهم تری می گیرد و برخی از روانشناسان معتقدند که انسان در بزرگسالی هم تمایلی برای بازی دارد. فقط ظاهر و هدف بازی عوض شده است.

بازی بازتاب فعالیت های درونی کودک است، که آرامش و شادی را به ارمغان می آورد. روانشناسان معتقدند که در فعالیت های خودجوش، کودکان باید آزاد گذاشته شوند. و دخالت بی موقع در فعالیت ها باعث سلب استقلال از کودک می شود.

والدین نباید انتخاب کننده نوع و شیوه ی بازی باشند، بلکه بهتراست کودک بازی را انتخاب کرده و آنان شرایط بازی سالم را فراهم و خود نیز به عنوان هم یار در بازی شرکت کنند. و این اجازه را به کودک بدهند که با قدرت خلاقیت خودش، بازی را اداره کند.

بازی والدین با کودکان+بخش دوم

تاثیر بازی در کودکان:

بازی ها در زندگی کودک نقش بسیار مهمی در تمام سنین رشد کودک دارد و در میزان یادگیری و هوش کودک تاثیرگذار است. کودکان با بازی کردن، با اطرافیان خود ارتباط برقرار می کنند. بسیاری از بازی های که کودکان در این دوران انجام می دهند، می تواند تاثیر زیادی در به دست آوردن تجارب در بزرگسالی آنان بشود.

همچنین بازی و اسباب بازی می تواند رابطه رابطه ای بین کودک و فرهنگ جامعه ای که در آن زندگی می کند، برقرار کند. بازی کردن موجب آمادگی جسمانی، فکری و… کودک برای ورود به بزرگسالی می شود.

کودک از طریق بازی کردن است که دنیای اطراف خود را می شناسد و زندگی در آن را تجربه می کند. بسیاری از کودکان در هنگام بازی احساسات خود را بیان می کنند. آرزوهایشان را به واقعیت نزدیک و بر نگرانی ها، استرس و اضطراب غلبه می کنند. بازی می تواند از مهم ترین و موثرترین عوامل در رشد شناختی کودک باشد. بازی های تخیلی حافظه کودک را توانمندتر می سازد. تازه ترین تحقیقات نشان می دهد که خلق و خوی و عادات انسان ها از دوران جنینی و ۲ سال اول زندگی ناشی می شود و این نکته اهمیت آموزشی و روش صحیح تربیت در سنین ابتدائی متولد شدن کودک را نشان می دهد. پس والدین باید هدفشان از بازی با کودک فقط جهت سرگرمی نباشد بلکه زمانی برای آموزش درس های زندگی به کودک نیز باشد .

بازی والدین با کودک+قصه شب

والدین عزیز باری فراهم ساختن شبی آرام برای کودک خود به سایت رادیو قصه برای شنیدن قصه شب و قصه صوتی کودکانه مراجعه کنید.

انواع بازی ها:

به طور کلی سه نوع بازی داریم :

بازی فرد: کودک تا قبل از دو سالگی به تنهایی به بازی می پردازد، یعنی نیازی به اطرافیان ندارد و ساعت ها با اعضای بدن و یک اسباب بازی مشغول می شود بازی های کودکان در این سن به صورت اکتشافی است که نسبت به همه جای خانه و گوشه و کنار کنجکاو است و سرگرم شدن با وسایل مختلف برای او بازی محسوب می شود و نباید او را سرزنش کنیم چون باعث می شود حس کنجکاوی او سرکوب شود.

بازی موازی: از سن دو تا سه سال کودک به بازی موازی میپردازد . بازی موازی یعنی دو کودک در فاصله تقریبا ۵۰ سانتی متر هر دو به یک بازی مشغول هستند ممکن است گاهی در این میان اسباب بازی های خود را عوض کنند ولی هیچ تعاملی بین آنان به وجود نمی آید.

بازی اجتماعی: کودک بعد از سه سالگی است که با دیگر کودکان هم بازی می شود و با آنان دائم در حال تعامل است. و در این سن است که به انجام بازی های دسته جمعی و گروهی می پردازد و در هنگام بازی با مفاهیمی مثل رعایت نوبت، برد و باخت و …. آشنا می شود . کودک در این سن نیازمند به یک هم بازی و برقراری ارتباط با ان است.

شما می توانید ما را از طریق رادیو قصه کودک برای شنیدن قصه شب و قصه صوتی کودکانه با صدای خاله سمینا دنبال کنید.

کلاغ و قالب پنیر-قصه های کودکانه صوتی

گوش کنید:

قصه شب (رادیو قصه)

اسم قصه:کلاغ وقالب پنیر

قصه گو :سمینا⁦♥️⁩

متن داستان

کلاغ و قالب پنیر

روزی روزگاری روی یه درخت کاج کلاغی لونه داشت .

درخت کاج وسط یه خیابون بزرگ بود.

کلاغ هر روز صبح قارقار کنان از لونه اش بیرون می اومد و پای درخت می نشست و خرده نون هایی که مردم پای درخت برای گنجشکها و کلاغ ها و کبوتر ها می گذاشتند ،می خورد اما راضی نبود.

با خودش می گفت “ای بابا!هرروز صبح همش خرده نون باید بخورم.

دیگه خسته ” شدم. باید برم توی یه فروشگاه. اونجا پر از غذاهای خوشمزه ست یه روز صبح کلاغ تصمیم خودشو عملی کرد.

جلوی در فروشگاه ایستاد تا در ورودی باز بشه.

به محض اینکه در باز شد،سریع داخل فروشگاه شد.

مردم با دیدن کلاغ جیغ زدند و به کناری رفتن. کلاغ با شنیدن جیغ مردم،ناراحت و غمگین از فروشگاه بیرون رفت و به سمت لونه اش پرواز کرد.

ساعتی بعد کلاغ توی لونه اش بود که ناگهان کیسه ای پلاستیکی که اون طرف خیابون افتاده بود،توجه اش رو جلب کرد.

به اطراف نگاه کرد اما هیچ کس نبود.

از لونه بیرون اومد و به سمت کیسه ی پلاستیکی پرواز کرد.

در کیسه گره سفتی خورده بود و اصلا باز نمی شد.

کلاغ هر کاری کرد در کیسه باز نشد.

در همین لحظه پسر بچه ای دوان دوان به سمت کلاغ اومد.

کلاغ با دیدن پسر بچه ،کیسه پلاستیکی رو رها کرد و توی جدول خیابون نشست.

پسر فریاد زد “آخ جون قالب پنیرمون پیدا شد.

خوب شد پیدا شد وگرنه صبحونه نداشتیم. “بعد به جدول خیابون نگاه کرد و گفت “آهای کلاغه!مرسی که پنیرمونو پیدا کردی.

ببین یه کوچولو پنیر برات می زارم همین جا. هروقت دوست داشتی برش ” دار و بخور.

خداحافظ  .

پسر بچه رفت.

کلاغ دوباره رفت اون طرف خیابون و با اشتها پنیر رو خورد.

 

گروه سنی:الف.ب.ج

نویسنده: نوشین فرزین فرد

تنظیم: زینب افسری

ادرس تلگرامی ما:
@childrenradio