قصه و ائمه

قصه های چهار ده معصوم باز خوانی و بازنویسی داستان های برجا مانده از ائمه معصوم (ع) یکی از سنت های کهن بر جای مانده در ادبیات فارسی است. در طول قرن های گذشته بر این ادبیات، داستان ها، احادیث، روایات و حکایت های نقل شده از ائمه (ع) به صورت های گوناگون منظوم و منثور توسط ادیبان ایرانی بازگویی شده است و این سنت ها تا سال های معاصر در ایران نیز ادامه پیدا کرده است.

والدین گرامی شبی دلنشین را با سایت رادیو قصه کودکانه برای شنیدن قصه شب و قصه کودکانه صوتی برای فرزندان عزیزتان به وجود آورید.

داستان صحبت پرنده با امام رضا (ع) به نقل از سلیمان:

امام رضا (ع) باغی داشتند که بعضی اوقات برای استراحت به آن جا می رفتند روزی من هم با ایشان به باغ رفتم. نشسته بودم و به هنگام ظهر بود. گنجشکی آمد و در کنار امام (ع) نشست و گویا دارد چیزی به امام می گید. نوک خودش را تکان می دهد و جیک جیک می کرد. ناگهان امام فرمودند سلیمان، زیر سقف ایوان، لانه ی این گنجشک است، ماری سمی به جوجه هایش حمله کرده است. سریع برو و به آن ها کمک کن . با تعجب چوب بلندی برداشتم و به طرف ایوان دویدم. از ایشان پرسیدم شما چگونه حرف آن گنجشک را می فهمید؟ ایشان فرمودند من حجت خدا هستم  آیا این کافی نیست.

قصه ائمه + قصه شب

داستان مورچه حضرت سلیمان(ع):

روزی حضرت سلیمان (ع) در کنار دریا نشسته بودند مورچه ای را دیدند که دانه گندمی در دهان خودگذاشته و به سمت آب می رود. به آب که رسید، غورباقه ای از درون آب بیرون آمد و مورچه به دهان غورباقه وارد شد و سپس به درون آب رفت. حضرت سلیمان که شگفت زده بودند، به فکر فرو رفتند، که ناگهان غورباقه از آب بیرون آمد، دهانش را گشود و مورچه بیرون آمد. حضرت سلیمان آن مورچه را خواست و از این جریان از او پرسید. مورچه گفت، ای فرستاده خدا در اعماق این دریا سنگی تو خالی وجود دارد  کرمی درون آن زندگی میکند. خداوند این غورباقه را مامور کرده که بیاید و مرا به سمت کرم ببرد تا روزی اش را به او برسانم. وقتی دانه گندم را به او میدهم می گوید:

ای خدایی که رزق و روزی مرا در اعماق دریا درون تکه سنگی می رسانی رحمت خودت را به بندگان با ایمانت عطا فرما.

شما می توانید ما را از طریق سایت رادیو قصه کودکانه برای شنیدن قصه شب و قصه کودکاته صوتی با صدای خاله قصه گو سمینا دنبال کنید.

قصه و شعرهای نوروز کودکانه + بخش دوم

با رسیدن بهار، طبیعت ردای سبز بر تن می کند. چکاوک ها، هزار دستان و قمریان، نغمه ها و سرودهای فرح بخش و تازه سرمی دهند و انسان ها را به مهرورزی، گره گشایی و هم گرایی فرا می خوانند. بهار، پیام آور عشق و رویش است و موسم سرور و آشتی و به همین خاطر است که خواستنی است و با آمدنش دل ها سرشار از سرور و جان ها معرفت می یابد.

قصه و شعر های نوروز کودکانه + بخش اول

قصه کودکانه حسنی و فصل بهار:

یکی بود، یکی نبود. تازه بهار شده بود و تپّه ی بلند دهکده پر از علف های سبز و گل های رنگارنگ بود. پروانه ها از پیله هاشون در اومده بودن و روی گل ها بازی می کردن و خبر اومدن بهار رو به همه می دادن.

بالای تپه، خونه حسن بود. حسن خیلی از اومدن بهار خوشحال بود و دلش می خواست بره بیرون و روی سبزه ها بازی کند، ولی نمی تونست. چون مریض بود. چند روز گذشت و حسن هنوز بیرون نیومده بود. گل ها و پرنده ها و ماهی های روی خونه دلشون براش تنگ شده بود. آخه حسن خیلی اون ها رو دوست داشت و قبل از زمستون سال قبل همیشه باهاشون حرف می زد، مراقبوشون بود. به گل ها آب می داد به ماهی ها نون می داد، براشون آواز می خوند، خلاصه تمام بهار و تابستون سال قبل حسن و گل ها و ماهی ها با هم بازی کرده بودن و حسابی بهشون خوش گذشته بود.

بعد از چند روز گل ها گفتن: آخه پس چرا حسن نمی یاد تا برامون آواز بخونه. ماهی ها گفتن: چرا نمی یاد بهمون غذا بده و بازی کنه. ماهی ها یه فکر خوب کردن. به پروانه گفتن پرواز کن و از پنجره اتاق برو تو و از حسن خبر بیار، پروانه هم سریع بال زد و رفت. هنوز چیزی نگذشته بود که برگشت و گفت: حسن مریضه، سرما خورده، ولی مامانش براش یه سوپ خوشمزه درست کرده بود و داشت بهش می داد که بخوره.

بهشم گفت که می تونه تا دو روز دیگه بره بیرون. دو روز گذشت و حسن که حسابی استراحت کرده بود، حالا قوی و سالم دویید بیرون و به همه گفت سلام. بعد حسن و ماهی ها و گل ها با هم شعر بهار رو خوندن و دوباره بازی و خوشحالی کردن.

قصه و شعرهای نوروز کودکانه + قصه شب

شعر نوروز برای کودکان:

دایه ی زمین

بر شاخه شکوفه
خوش چشم باز کرده،
گنجشک در کنارش
آواز ساز کرده:
فصل بهار این است
او دایه‌ی زمین است
خورشید رنگ و بویی
دیگر به باغ داده،‌
از گل به دست شاخه
صد چلچراغ داده:
فصل بهار این است،
او دایه‌ی زمین است.
تا آن هوای وحشی
آرام و نرم گشته،
قلب زمین دوباره
پر شور و گرم گشته:
فصل بهار این است،
او دایه‌ی زمین است.
آورده از سر کوه
باد ابر و ابر باران،
داده عجب صفایی
باران به کشتزاران
فصل بهار این است،
او دایه‌ی زمین است.
خاموشی و سیاهی
از خاک و آب رفته؛

آواز و روشنایی
تا آفتاب رفته
فصل بهار این است،
او دایه‌ی زمین است.

بهار میاد، با گلهای رنگارنگ

بازم بهار می خواد بیاد

مهمون خونه ها بشه

می خواد یه کاری بکنه

لبها به خنده وا بشه

پروانه ها رو میاره

پر بزنن تو باغچه ها

صورت گل را ببوسن

حرف بزنن با باغچه ها

آدمها رو وا می داره

خونه تکونی بکنن

بلبلا رو وا می داره

تا نغمه خونی بکنن

به ابر می گه بازم ببار

به روی هر شهر و دیار

بازم شکوفا می کنه

گلها رو توی سبزه زار

بهار میاد با یک سبد

پر از گلای رنگارنگ

روی لبات جا می ذاره

یه خنده ناز و قشنگ

بهاره آی بهاره

“به به “به عید نوروز
بهاریه شب و روز

رسیده فصل  پیک نیک
برید یه پارک نزدیک

سرسره ها و تابا
منتظرن بچه ها

فصل بهار که می شه
دیگه سرما نمیشه

نه کاپشن نه کلاه
نه دستکشای راه راه

با یک لباس راحت
تو چمن و طبیعت

توپ بازی و تاب بازی
کنار جوی، آب بازی

بهاره آی بهاره
به به چه کیفی داره

نوروز

سبزه رو بیار
آچین و واچین
نوروز آمده
سفره رو بچین

دستاتو وا کن
بالا بیار
شکر خدا رو
به جا بیار

نوروز آمده
فصل بهاره
نم نم بارون
داره می باره

ماهی کوچیک
تو سفرمون
داره میگه که
فصل بهاره

دستاتو وا کن
بالا بیار
شکر خدا رو
به جا بیار

والدین عزیز برای آگاهی از روش های تربیتی درست به سایت رادیو قصه به قسمت تعلیم و تربیت کودک و برای کودکان خود به قسمت قصه کودکانه صوتی مراجعه کنید.

قصه و شعر های نوروز کودکانه + بخش اول

قصه و شعر های نوروز کودکانه + بخش اول

شعر و قصه در مورد عید نوروز از جشنی که ریشه در ایران باستان دارد سخن می‌گوید. شعر با موضوع نوروز و آمدن بهار از فردوسی و دیگر شاعران نامی، شعر معاصر درباره نوروز، شعر نو و شعر کودکانه نوروز را در رادیو قصه کودکانه  بخوانید.

داستان جالب و جذاب برای کودکان:

یکی بود یکی نبود غیر از خدای مهربان هیچ کس نبود. دیگر زمستان سرد داشت تمام می شد. شاخه های درختان سر از برفها بیرون آورده و منتظر شکوفه های رنگارنگشان بودند. اهل شهر چشم به راه عمو نوروز بودند تا با کوله بار سبزه و گل خود بهار را به خانه ها بیاورد. در این شهر پیرزنی زندگی می کرد که از سال ها پیش یک آرزو داشت: او میخواست عمو نوروز را ببیند. او با خودش قرار گذاشته بود امسال هر طور شده عمو نوروز را ملاقات کند. پیرزن خانه تکانی را شروع کرد، گرد و غبار دیوارها را گرفت، فرش ها را تکاند، حیاط را آب و جارو کرد، روی تخت چوبی قالیچه ای پهن کرد، با چند تا متکا پشتی درست کرد، سفره هفت سین را با سلیقه چید، قرآن، آیینه، شمعدان، یک ظرف میوه و یک ظرف شیرینی سر سفره گذاشت، سماور را آتش و چای خوشبویی دم کرد. سپس قشنگ ترین لباسش را پوشید، روسری نویی به سر کرد، آمد کنار حوض حیاط دست و رویش را شست و یک ماهی قرمز خوشگل انداخت در تنگ، سنبل زیبایی که برای عمو نوروز در گلدان کاشته بود را آب داد. سپس تنگ ماهی و گلدان سنبل را سر سفره برد، کنار سفره هفت سین نشست و به خانه تمیز، مرتب و حیاط با طراوت نگاهی انداخت. دیگر همه چیز برای استقبال از عمو نوروز حاضر بود.

پیرزن بعد از این همه انتظار برای دیدن عمو نوروز ، دیگر طاقت این چند ساعت باقی مانده را نداشت، آخر از صبح حسابی کار کرده و خسته شده بود. با خودش گفت : «نه. نباید بخوابم. باید بیدار بمانم تا وقتی عمو نوروز آمد به او خوشامد بگویم، با او حرف بزنم و بگویم یک سال منتظرش بودم … ». در همین فکرها بود که پلک هایش سنگین شدند… پیرزن قصه ما به خواب عمیقی فرو رفت. عمو نوروز بعد از گذشتن از ۶ کوه و ۵ جنگل وارد اولین خانه شهر شد و دید پیرزن تنها پای سفره هفت سین خوابش برده، دلش نیامد او را بیدار کند. برای خودش یک استکان چای ریخت و کمی آجیل و شیرینی خورد، از کوله بار خود شاخه گلی زیبا درآورد و کنار سبزه هفت سین گذاشت سپس پاورچین پاورچین از خانه پیرزن بیرون آمد. آفتاب بهاری آرام آرام بالا آمد و رفت روی صورت پیرزن تابید. ناگهان پیرزن از خواب پرید و چشمش به گل خوشبوی کنار سبزه افتاد. آهی کشید و با خود گفت: «افسوس که امسال هم عمو نوروز را ندیدم، باید دوباره یک سال دیگر صبر کنم».

قصه و شعرهای نوروز کودکانه + قصه صوتی

شعر نوروز برای کودکان:

هوای بهاری

بازار گل وسبزه

ببین چقدر شلوغه

وقتی میگن عید اومده

یک حرف بی دروغه

رفتن به دشت وصحرا

چه کیفی داره هر سال

پرواز پروانه ها

قشنگ با دو تا بال

با صحت و سلامت

خدا را شکر گذاریم

با هوای بهاری

چیزی ما کم نداریم

**************************************
روز
نو

چو خورشید تابان میان هوا
نشسته بر او شاه فرمانروا

جهان انجمن شد بر تخت او
شگفتی فرو مانده از بخت او

به جمشید بر گوهر افشاندند
مران روز را «روز نو» خواندند

سر سال نو هرمز فرودین
برآسوده از رنج روی زمین

بزرگان به شادی بیاراستند
می ‌و جام و رامشگران خواستند

چنین جشن فرخ از آن روزگار
به ما ماند از آن خسروان یادگار

**************************************

باز می رسد بهار

نارون به باد گفت
ای دم تو گرم
آمدی که بر تنم کنی
آن حریر نرم
با تو هر نفس بهار
می‌دمد به پیکرم
آمدی خوش آمدی بیا
با تو می‌شود بهار باورم
باد رقص کرد گرد نارون
سربسر پر از جوانه شد
باغ خنده کرد و گل دمید
نارون بهار را نشانه شد

**************************************

بهار

دوباره آمد از راه
بهار سبز و زیبا

جوانه زد درختان
در ده کوچک ما

پروانه ‏های رنگی
می‏رقصند روی گل ها

در دشت و در بیابان
در باغ های زیبا

مادربزرگ خوبم
دوباره سفره چیده

هفت سین سفره گوید
که سال نو رسیده

**************************************

هفت سین

سنجد و سیب و سرکه

چند تخمِ مرغ رنگی

با سمنو و سرکه

چه سفره ی قشنگی

با یک قرآنِ زیبا

کنارِ تنگِ ماهی

همراهش سیر و سبزه

چیده شده چه عالی

منتظرِ ِ مهمونیم

به فکرِ هم می مونیم

با خوشحالی ، همیشه

شعر هایِ شاد می خونیم

با صحت و سلامت

هفت سین ما کامله

اگر که خوش نباشیبم

تعطیلاتِ ما مشکله

والدین عزیز شبی آرام را با سایت رادیو قصه کودکانه برای شنیدن قصه شب و قصه کودکانه صوتی برای فرزندان دلبندتان به وجود آورید.

کودکان از چه سنی شروع به حرف زدن می‌کنند

کودکان به طور طبیعی از بدو تولد با صداهای مختلفی که در اطرافشان شنیده می‌شود آشنا می‌شوند. معمولا تا قبل از ۲۴ ماهگی به طور کامل نمی‌توانند حرف بزنند. والدین با شنیدن هر صدایی از دهان کودک ابراز خوشحالی می‌کنند. لبخند و بوسه به کودک، انگیزه او را برای تکرار آن صداها بیشتر می‌کند.

اکثر والدین با عبور کودک از یک سالگی انتظار شنیدن کلمات بسیاری را از او دارند اما بسیاری از کودکان کلمات زیادی را به زبان نمی‌آورند. جای نگرانی نیست. این یک روند کاملا طبیعی است که برای همه کودکان اتفاق می‌افتد.

شما به عنوان مادر کودک باید به کلماتی که بیان می‌کند توجه کنید. در سال‌های اولیه که کودک شروع به حرف زدن می‌کند باید به مفهوم و منظور او از بیان آن حرف توجه کنیم. کودک ممکن است واژه معنی داری از نظر مادر بگوید اما منظورش چیز دیگری باشد. معمولا کودکان در دنیای خودشان سیر می‌کنند و متوجه چیزی که تکرار می‌کنند نیستند.

باید به او فرصت بدهید تا فرآیند رشد مغزی را پشت سر بگذارد و کم‌کم اولین کلمات را تکرار کند. ادای کلمات برای کودک موجب اشتیاق مادر می‌شود. مادر باید به کودک در یادگیری اولین کلمات و واژه‌ها کمک کند. باید صبور باشد و انتظاری منطقی از کودک داشته باشد. زمانی که حس کرد کودک به طور منطقی توانایی تکلم ندارد باید به متخصص مراجعه کند.

کودکان از چه سنی شروع به حرف زدن می‌کنند + قصه شب

از قدیم می‌گفتن فرزند پسر دیرتر و فرزند دختر زودتر به حرف می‌آید. این مسئله شاید برای مادرانی که فرزند پسر دارند توجیه پذیر نباشد، اما از نظر علمی توجیه پذیر و قابل قبول است. روانپزشک‌ها معتقدند که دختران زودتر حرف زدن را شروع می‌کنند چون برخی از قسمت‌های مغز پسرها که مربوط به رشد چنین مهارت‌هایی است، دیرتر رشد می‌کند.

نشریه تایم اظهار دارد که مادران چون بیشتر با دختران خود صحبت می‌کنند در نتیجه سریع‌ تر حرف می‌زنند در حالی که پسران دیرتر به حرف می‌آیند. هر چه والدین در سال‌های اولیه بیشتر با کودک صحبت کنند، او نیز زودتر به مهارت‌های گفتاری دست پیدا می‌کند. کودک به خاطر این که ۹ ماه در شکم مادر بوده است؛ بنابراین به حرف زدن با مادر تمایل بیشتری دارد و به ارتباط با او واکنش بیشتری نشان می‌دهد. پس به هر میزان که با کودک حرف بزنید او نیز زودتر به حرف می‌آید.

مغز کودک را نرمش دهید

برای کودک خود کتاب بخوانید. مهم نیست که او منظور و معنای کتاب را درک کند. همین که با او حرف بزنید توانایی‌های مغزی او بالا می‌رود. بهتر است از زمان تولد کودک، برایش کتاب بخوانید و با او صحبت کنید این تلاش‌ها قدرت درک مغز او را بالا می‌برد و حتی بر توانایی‌های تحصیلی و آینده او نیز اثر می‌گذارد.

کودکانی که والدین‌شان زیاد با آن‌ها صحبت نمی‌کنند از نظر زبانی عملکرد خوبی ندارند و نسبت به همسالان خود نیز عقب‌تر به نظر می‌رسند. این مسئله به قدری عمیق است که در سال‌های بعد، در مدرسه بروز می‌کند و باعث می‌شود کودک مهارت و توانایی‌های کمتری را به نمایش بگذارد.

مامان، بابا گفتن

از نظر محققان بچه‌ها تا قبل از ۲۴ ماهگی حتی اگر به طور کامل صحبت نمی‌کنند باید تعدادی لغت را بلد باشند و در طول روز از همه یا تعدادی از آن‌ها استفاده کنند. طبق گزارش دیلی میل حدود ۲۵ لغتی که بایدکودکان در طول روز تکرار کنند به ترتیب زیر است: «مامان، بابا، نی‌نی، شیر، سلام، توپ، آره، نه، سگ، چشم، موز، بیسکوییت، گرم، مرسی، حمام، کفش، کتاب،‌ تمام شد، بیشتر، بینی/‌دماغ، آبمیوه، گربه، ماشین، کلاه، بای بای.» چنانچه کودکی تا دوسالگی این کلمات را یاد نگرفت یا نتوانست آن‌ها را بیان کند، باید بگوییم سرعت یادگیری در او پایین است.

کودکان از چه سنی شروع به حرف زدن می‌کنند + قصه شب

ممکن است تعدادی از کودکان بدون داشتن هیچ نقص مغزی، باز هم دیرتر از کودکان دیگر به حرف بیایند.این مسئله باز هم طبیعی است چون میزان رشد در هر کودک با دیگری متفاوت است. بسیاری از کودکانی که تا ۲/۵ سالگی لغات بالا را یاد نگرفته‌اند در امکان دارد در ماه‌های آینده این عقب ماندگی را جبران کنند. اما اگر این مسئله تا ۳ سالگی نیز ادامه پیدا کرد حتما به گفتار درمان، روانپزشک و شنوایی سنج مراجعه کنید تا علت مسئله بررسی شود.

بچگانه حرف نزنید

اگر کودک بر اساس فهم خودش کلمه‌ای را ادا می‌کند سعی نکنید مانند او کلمه را بیان کنید. واژه‌ای که شما تلفظ می‌کنید، توسط کودک به گونه دیگری بیان می‌شود. دقت کنید که با بیان یک کلمه دو تلفظ مختلف به کودک یاد ندهید. این کار او را گیج می‌کند. و یادگیری‌های زبانی او را مختل کرده و به تعویق می‌اندازد. به جای ادای کلمات بچگانه، لحن‌تان را آرام و کودکانه و آهنگین کنید. بچه‌ها از این که به این شکل با آن‌ها صحبت کنید بسیار خوشحال خواهند شد.

خوشحال نشوید، شما را صدا نمی‌کند

زمانی که کودک کلماتی مثل ماما، بابا و دادا را به زبان می‌آورد، خوشحال نشوید. کودک بر اساس آواهایی که در ذهنش وجود دارد آن‌ها را به زبان می‌آورد که هیچ معنای خاصی ندارند. اما از نظر والدین چون شبیه واژه‌های معنی دار بیان شده‌اند پس حتما منظور کودک به آن‌ها بوده است. بچه‌ها در دنیای خودشان هستند و صداهایی که ادا کردن آن برای حنجره‌شان آسان است را بیان می‌کنند.

حرف «د» و «م» یکی از آسان‌ترین حروف برای کودکان است که معمولا زودتر از بقیه حروف تلفظ می‌شوند و والدین تصور می‌کنند کودک حرف زدن را یاد گرفته است. به عقیده زبان شناسان وقتی کلمه‌ای که توسط کودک بیان شده را تکرار می‌کنند باعث آشنایی بیشتر کودک با آن صوت و تکرار آن می‌شوند. به بیان دیگر هر صوت و آوایی اگر برای بزرگسالان معنایی نداشته باشد جدی گرفته نمی‌شود و از چرخه تولید صدای کودک نیز خارج می‌شود.

تلویزیون جای شما را نمی‌گیرد

تلویزیون به رشد ذهنی و زبانی کودک کمک نمی‌کند. بچه‌ها بیشتر از شما و حرف‌هایتان الگوبرداری می‌کنند. آن‌ها در سال‌های اول زندگی از شخصیت‌های کارتونی کمتر یاد می‌گیرند و بیشتر به ارتباط با والدین به خصوص مادرشان تمایل نشان می‌دهند. طبق پژوهش‌های انجام شده سی دی‌های آموزشی و برنامه‌های تلویزیونی تا قبل از دو سالگی هیچ فایده‌ای برای کودکان ندارند، و فقط قدرت خلاقیت و مهارت‌های حرکتی و آموزشی آن‌ها را کاهش می‌دهند.

برای آگاهی از مواردی که مربوط به سلامتی روحی و جسمی کودکان می‌شود به بخش سلامت کودک سایت مراجعه نمایید.

داستان نوروز برای کودکان + بخش اول

زندگی را ورق بزن، هر فصلش را بخوان، با بهار برقص، با تابستان بچرخ، در پاییزش عاشقانه قدم بزن، با زمستانش بنشین و چایت را به سلامتی نفس کشیدنت بنوش، زندگی را باید زندگی کرد، آن طور که دلت می گوید، مبادا زندگی را دست نخورده برای مرگ بگذاری.

داستان نوروز برای کودکان + بخش دوم

داستان کودکانه عیدی بهار خانوم:

بهار خانم که از راه رسید، همه‌ جا گل بود و سبزه. گنجشکه روی درخت جیک‌ جیکی کرد و گفت: «بهار خانم خوش‌ آمدی. عیدی من را می‌ دهی؟ بهار خانم تقی زد به تخم‌ های گنجشک، جوجه‌ ها بیرون آمدند. بهار خانم گفت: «این هم عیدی تو».

درخت گفت: «بهار خانم خوش‌ آمدی به من هم عیدی می‌ دهی؟» بهار خانم یک مشت شکوفه ریخت روی شاخه‌ های درخت. درخت خوشگل شد. بهار خانم گفت: «این هم عیدی تو».

کرمه سرش را از خاک بیرون آورد گفت: «بهار خانم خوش آمدی به من هم عیدی می‌ دهی؟» بهار خانم به ابرها نگاهی کرد و خندید. باران شرشر بارید. کرمه خوش‌ حال شد و دمش را تکان داد. بهار خانم گفت: «این هم عیدی تو.» بعد هم رفت خانه خاله‌ پیرزن. خاله پیرزن کنار سفره هفت‌ سین نشسته بود و داشت سین‌ های سفره هفت‌ سین را می‌ شمرد. یک سین کم داشت. به بهار خانم گفت: « یک سین کم دارم. حالا چه کار کنم؟ غصه‌ دار شد».

بهار خانم گفت: «ناراحت نباش.» بعد دست کرد توی جیبش و یک شاخه سنبل گذاشت توی سفره هفت‌ سین و گفت: «بفرما این هم عیدی تو خاله پیرزن.» و این جوری شد که اون سال همه از بهار خانم عیدی گرفتند. بوی سنبل توی خانه خاله ‌پیرزن پیچیده بود.

معرفی چند کتاب جذاب و خواندنی برای عیدی دادن به کودکان:

۱-کتاب قصه عمو نوروز و خاله نوبهار

نوشته: شکوه قاسم نیا

گروه سنی الف و ب

کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان

داستان نوروز برای کودکان + قصه شب

قصه عمو نوروز و خاله نوبهار به شکل‌های مختلف سینه به سینه و نسل به نسل روایت شده و همین خاصیت ماندگاری آن است.

اما حلاوت و شیرینی برخی روایت‌ها مثل قند است! آب می‌شود در دهان! مخصوصا اگر قصه با شعر همراه شده باشد.

شکوه قاسم‌نیا یکی از شیرین‌ترین قصه گویان کودکی ما و کودکان ماست. او در این داستان شعر و نثر را به‌هم آمیخته و داستانی ساخته که در ذهن کودک شما خواهد ماند.

۲- کتاب نخستین روز جهان، داستان های شاهنامه

بازآفرینی: محمد رضا یوسفی

گروه سنی ج ود

نشر خانه  ادبیات

داستان نوروز برای کودکان + قصه شب

شاهنامه پر است از داستان‌های حماسی، فردوسی که بازنوشته‌های آن برای کودکان بسیار مورد استقبال آن‌ها قرار می‌گیرد. نخستین روز جهان روایت نوروز است که تصویرگری‌های خاص دارد و برای نوجوان و کودکان پرخوان بسیار جذاب است.

این داستان‌ها به دو زبان فارسی و انگلیسی نوشته شده که برای کودکان انگلیسی زبان هم خواندنی خواهد بود.

۳- کتاب بنفشه های عمو نوروز

نوشته: محمد هادی محمدی

گروه سنی ب و ج

موسسه پژوهشی تاریخ ادبیات

داستان نوروز برای کودکان + قصه شب

محمدهادی محمدی از آن نویسندگان نیکوی روزگار است که قلمش چه در تحقیق ادبیات کودکان و چه در نگارش داستان کودک بی اندازه موثر و خلاقانه است.

همه در آمد این کتاب با شعار «همه کودکان حق دارند کتاب با کیفیت بخوانند» متعلق است به فرهنگ و مطالعات کودکی فرزندان سرزمینمان.

۴- کتاب ننه سرما و عمو نوروز، بخون و بچین

نوشته: مهدی مردانی

گروه سنی الف و ب

نشر آریا نوین

داستان نوروز برای کودکان + قصه شب

این کتاب شعرهای شادی دارد در کنار یک امتیاز دیگر که برای هر کودک پیش از دبستانی جالب است، هر صفحه همراه یک پازل نه تکه است و در مجموع پنج پازل در کتاب کار شده است.

کودک شما می‌تواند وقتی شما شعرهای کتاب را برایش می‌خوانید با درست کردن پازل شما را همراهی کند.

والدین عزیز برای آگاهی از روش های تربیتی درست به سایت رادیو قصه به قسمت تعلیم و تربیت کودک و برای کودکان خود به قسمت قصه کودکانه صوتی مراجعه کنید.

داستان نوروز برای کودکان + بخش دوم

بروز خشم در کودکان و چگونگی کنترل آن + قسمت اول

بروز خشم چگونه در کودکان اتفاق می‌افتد؟ کودکان نسبت به رفتار بزرگسالان واکنش سریعی نشان می‌دهند. گاهی اوقات کودک برای جلب نظر والدین رفتار‌های متفاوتی از خود بروز می‌دهد تا نظر آن‌ها را به سوی خودش جلب کند. چنانچه کودک نتواند نظر والدین را جلب کند، به خاطر بی‌توجهی از سمت آن‌ها دچار عصبانیت می‌شود.

چرا کودکان عصبانی می‌شوند؟

زمانی که یک کودک نتواند احساسات عاطفی‌اش را مدیریت کند، منجر به از دست دادن کنترل نفس و بی‌توجهی به هنجار‌های رفتاری پذیرفته شده در گذشته می‌شود. باید توجه داشت که کودک بر اساس اتفاقاتی که رخ می‌دهد واکنش متفاوتی را از خودش بروز می‌دهد.

کودک معمولا در مواجهه با موقیت‌های پیش‌ رو، دچار عصبانیت و کج خلقی می‌شود. کج خلقی معمولا در سنین ۱۸ ماهگی شروع و تا ۴ سالگی خاتمه پیدا می‌کند. در مواردی ممکن است بعد از این سن نیز ادامه یابد.

به دلایل مختلفی ممکن است کودک دچار کج خلقی یا عصبانیت شود و آن را بروز دهد. سمینا در ادامه علل بروز کج خلقی را بیان می‌کند.

کودک معمولا به دنبال سازگاری و تسلط بر محیط اطرافش است. زمانی که این فرآیند شکل نگیرد، رفتار کج خلقی از کودک سر می‌زند. در ادامه به شرایطی که باعث بروز کج خلقی در کودک می‌شود می‌پردازیم.

کنترل خشم در کودکان + قصه شب

قشر پیشانی نارس یا PFC

قشر پیشانی بخشی از مغز است که از چهار سالگی شروع به رشد می‌کند. در زمینه رفتار اجتماعی، رفتار اخلاقی و ارتباطی تاثیر گذار است. این قسمت در کودکان به طور کامل رشد نمی‌کند به این خاطر باعث بروز عصبانیت می‌شود.

سیستم لیمبیک

سیستم لیمبیک به قشر پیشانی مغز ارتباط دارد که مسئولیت کنترل احساسات را به عهده دارد. احساسات غم، ترس، شادی، ناامیدی و خشم از جمله احساساتی هستند که گاهی کودک برای بیان آن‌ها دچار ناتوانی و کج خلقی می‌شود. تا قبل از چهارسالگی کودک در حد سطحی می‌تواند نیاز‌هایش را برآورده کند و ارتباطات خود را گسترش دهد. او تمام تلاش خود را می‌کند که منظور و نیازش را متوجه والدین کند. ممکن است این دوره که به بلوغ کاملی نرسیده تا بعد از چهار سالگی نیز طول بکشد.

مسائل خلقی

کودکانی که احساسات خود را بد بیان می‌کنند و نسبت به تغییرات سفت و خشک هستند در مقابل تغییرات تحمل لازم را ندارند، در نتیجه کج خلقی و عصبانیت‌شان از بچه‌های دیگر بیشتر است.

کنترل خشم در کودکان + قصه شب

روش ارتباط

یکی از روش‌های ارتباطی کودک با والدین از طریق کج خلقی است. کودک به دلیل این که مهارت‌های لازم کلامی را برای رسیدن به هدف و نیازش بلد نیست دچار عصبانیت می‌شود. او تمام تلاشش را می‌کند تا از طریق کج خلقی به شما بگوید گرسنه، خسته و مایوس است.

توجه به نیازها

کودک از هر نشانه‌ای استفاده می‌کند تا منظورش را به والدین برساند. اما وقتی به او توجه نکنید و نظرش جلب نشود، او متوسل به کج خلقی می‌شود تا بلاخره توجه شما را به خود جلب کند.پس سعی کنید بهتر او را درک کنید.

والدین خیلی سخت‌گیر

به میزانی که در مورد کودک خود سخت‌گیری کنید، به همان میزان شاهد کج خلقی او خواهید بود. کودک در مسیر رشد با خطاهای بسیاری مواجه می‌شود، بهتر است جو منزل را برایشان نا‌آرام نسازید.

سرخوردگی

توانایی یادگیری مهارت‌های جدید مثل گره زدن کفش یا مرتب کردن وسایل، میتواند منجر به ناراحتی و درمانگی و در نهایت عصبانیت کودک شود.

عوامل خارجی

کودکان زمانی که در موقعیت‌های خارجی مثل مهمانی و… شرکت می‌کنند. از او انتظار دارند تا در میان بزرگتر‌ها رفتار مناسب و خوبی داشته باشد اما بلافاصله بعد از مدتی که به خانه باز می‌گردند رفتار قبلی را دوباره تکرار می‌کنند.

خانه و خانواده

دلایل مهمی برای ایجاد عصبانیت کودک وجود دارند اما مشاجره و بحث والدین، طلاق و ناسازگاری آن‌ها به شدت روی کودک تاثیر می‌گذارد. اضطرابی که از این طریق به کودک منتقل می‌شود، زمینه بروز عصبانیت او را فراهم می‌کند.

عوامل مؤثر در کج خلقی و پرخاشگری کودکان

 ناراحتی

کودکان زمان ناراحتی و عصبانی اگر در محیط شلوغ با چهره‌های ناشناخته قرار بگیرند، عصبانیت و کج خلقی را فراموش می‌کنند.

گیجی ناشی از پاسخ مراقب

اگر کودک مراقبان بیشتری داشته باشد، گیج شده و از طرف آن‌ها پاسخ‌های متفاوتی را دریافت می‌کند. به این خاطر با والدینش مبارزه می‌کند چون نسبت به رفتار آن‌ها آگاهی دارد اما مراقب‌های دیگر واکنش یکسانی به واکنش و طغیان او ندارند.

عدم توانایی توضیح موردشان

هنگامی که کودک قادر به گفتن چیز‌هایی که می‌خواهد نیست و نمی‌تواند بیان کند، احساس درماندگی می‌کند و برای رهایی از این احساس کج خلقی و اوقات تلخی می‌کند.

برخورد والدین با کودک عصبانی چطور باید باشد؟

در هنگام شروع یک بحران، حتما آرامش خود را حفظ کنید تا بتوانید تدبیر و راه حل موثری پیدا کنید. با گذشت زمان و کسب تجربه به خوبی می‌توانید این مسئله را پست سر بگذارید. به نکاتی که در ادامه گفته می‌شود دقت کنید.

کنترل خشم در کودکان + قصه شب

توجه نکنید

با بی‌توجهی و نگاه نکردن به او نشان دهید که باید بی ادبی را کنار بگذارد تا شما عکس‌العمل نشان دهید. البته اگر کودک شما به قدری حساس است که امکان دارد به خودش آسیب برساند، این مورد کارساز نخواهد بود. باید چاره دیگری اندیشید.

خونسردی خود را حفظ کنید

زمانی که کودک اوقات تلخی می‌کند بهتر است مواردی را به او پیشنهاد دهید تا انتخاب کند. در این شرایط دادن حق انتخاب به کودک او را وادار به فکر و آرام می‌کند و شدت اوقات تلخی او را کاهش می‌دهد. دور کردن او از مکان مورد نظر ذهن او را به محیط دیگری معطوف می‌کند.

به خشونت اجازه ندهید

زمانی که فرزند شما شروع به فریاد زدن می‌کند، لگد می‌زند یا چیزی را پرتاب می‌کند فورا او را متوقف کنید و بگویید خشونت قابل قبول نیست و باید بدون خشونت حرف خود را بیان کند. در مقابل خودتان نیز با خشونت جواب ندهید. بگذارید کودک احساس کند که رفتارش فقط اشتباه است اما خودش دوست داشتنی است.

سعی کنید واکنش‌ها را درک کنید

زمانی که کودک از شما خواسته‌ای دارد، خوب به حرف‌هایش گوش دهید تا متوجه منظور او شوید. اگر مطلبی گنگ بود از او سوال بپرسید و کمکش کنید تا حرفش را بیان کند. این فرآیند کودک را آرام می‌کند.

سمینا در پست بعدی ادامه مطلب بالا را قرار می‌دهد. امیدوارم استقبال کنید و نظرات خود را برای ما ارسال کنید.

والدین عزیز برای آگاهی از روش های تربیتی درست به سایت رادیو قصه به قسمت تعلیم و تربیت کودک و برای کودکان خود به قسمت قصه کودکانه صوتی مراجعه کنید.

داستان عمو نوروز و حاجی فیروز

همه ما میدونیم که اسطوره های نوروز باستانی ما عمو نوروز و حاجی فیروز و اسطوره کریسمس بابانوئل است.

دوسال قبل یک عده از بچه ها با لباس حاجی فیروز و عمو نوروز رفته بودن تو شهر تا واکنش مردم رو ببینن نتیجه فوق العاده بود.

همه بچه ها به مامان و باباشون میگفتن مامان بابا ببین بابانوئل اومده؟؟

میخوام بدونم چرا اینقدر این افسانه های قشنگ و پرمعنی کشورمون به فراموشی سپرده شده اند که فرزندانمان با دیدن اون شخصیت ها یاد بابانوئل بیفتند؟ در این جا ما می خواهیم به این افسانه های قشنگ و باستانی بپردازیم تا بتوانید اندکی کودکان را با این نمادها آشنا سازید.

افسانه بابانوروز و ننه سرما:

داستان بابا نوروز و ننه سرما، از افسانه های قدیمی سال کهنه به سال نو است.

پیر مردی که بابا نوروز یا عمو نوروز خوانده می شود، به دیدار پیرزنی می رود به نام ننه سرما، که به گونه ای بانوی بابا نوروز شمرده می شود. بر پایه افسانه هایی که سینه به سینه نقل شده اند، ننه سرما در درازی سال، تنها در این شب است که می تواند بابا نوروز را ببیند . پس در این شب ننه سرما، عمو نوروز را وا می نهد  و به راه خود می رود تا در سال آینده این دو باز هم در همین شهر یک دیگر را ببینند.

عمو نوروز و حاجی فیروز+قصه شب

شما می توانید ما را از طریق رادیو قصه برای شنیدن قصه کودکانه صوتی و قصه شب با صدای خاله سمینا دنبال کنید.

اما دیدار زن و عمو نوروز اتفاق نمی افتد زن هیچوقت در زمان عمو نوروز بیدار نیست، آن قدر خانه را روفته و روبیه کارکرده که خوابش برده زن صاحب خانه است و مرد مسافر، و این سفر همیشه ادامه دارد، داستان عمو نوروز داستانی عاشقانه است عمو نوروز منتظر زنی است. آن ها میخواهند با هم ازدواج کنند. براساس یک باور قدیمی نامزد عمو نوروز یک ماه مانده به نوروز به دارکوب ها و چرخ ریست ها می گوید که از برگ نورس درختان و گل های نوشکفته، قبای زیبایی برای عمو نوروز که در سفر دوازده ماه است ببافد.

داستان حاجی فیروز:

داستان حاجی فیروز بسیار جدی تر و مهم تر است. مرحوم مهرداد بهار حدس زده که سیاهی صورت حاجی فیروز باید مربوط به بازگشت او از دنیای مردگان باشد. ظاهرا داستان از این قرار است که اله تموزبه نام ایشتر دو موزی را برمی گزیند. یک روز اله به زیر زمین می رود و بر روی زمین باروری متوقف می شود. نه دیگر درختی سبز می شود و نه دیگر گیاهی است. خدایان که از ایستایی جهان ناراحت بودند، برای پیدا کردن راه حل جلسه ای می گیرند و قرار می شود که نیمی از سال را دو موزی به زیر زمین برود نیمی دیگر از سال را خواهرش به جای او برود. به همین دلیل است که با آمدن دو موزی بهار می شود و تمام مراسم نوروز هم ظاهرا به سبب آمدن اوست.

والدین عزیز برای آگاهی از روش های تربیتی درست به سایت رادیو قصه به قسمت تعلیم و تربیت کودک و برای کودکان خود به قسمت قصه کودکانه صوتی مراجعه کنید.

پیرمرد و گردنبند قسمت دوم + قصه شب

گوش کنید:

قصه شب (رادیو قصه)
اسم قصه: پیرمرد و گردنبند (۲){ع}
نویسنده روایت: حسین فتحی
به مناسبت شهادت بانو فاطمه {ع}
قصه گو: سمینا ❤️

آدرس تلگرامی ما:

? @childrenradio

شما می توانید ما را از طریق رادیو قصه برای شنیدن قصه شب و قصه صوتی کودکانه با صدای خاله سمینا دنبال کنید.

عمار از گیرمرد پرسید: این گردنبند را به چند سکه می فرشی. پیرمرد گفت: مقداری نان و گوشت به من بده که خیلی گرسنه ام ، لباسی  من بده که لباس هایم کهنه و پاره و مقداری هم پول بده که به شهرم برگردم. عمار گفت من این گردنبند را از تو میخرم ، هم غذا می دهدم تا سیر شوی، هم لباسی می دهم تا بپوشی و هم اسبی می دهم تا سوار شوی و به شهرت برگردی، مقداری هم سکه می دهم که خرج راهت باشد. پیر مرد گفت: خدا به تو خیر بدهد من هم چیزی جز این ها نمی خواهم تو مرد خوب و مهربانی هستی کمک کردی و این …

پیر مرد و گردنبند قسمت اول + قصه صوتی

گوش کنید:

قصه شب (رادیو قصه)
اسم قصه: پیرمرد و گردنبند (۱){ع}
نویسنده روایت: حسین فتحی
به مناسبت شهادت بانو فاطمه {ع}
قصه گو: سمینا ❤️

آدرس تلگرامی ما:

? @childrenradio

شما می توانید ما را از طریق رادیو قصه برای شنیدن قصه شب و قصه صوتی کودکانه با صدای خاله سمینا دنبال کنید.

بعد از ظهر بود، پیامبر و چند نفر از مسلمانان در مسجد نشسته بودند و حرف می زدند ناگهان پیرمردی، وارد مسجد شد و سلام کرد. پیامبر و مسلمانان به پیرمرد نگاه کزدند، پیرمرد لباس های کهنه و پاره ای به تن داشت. موهایش سفید و نا مرتب بود. معاوم بود که از راه دوری آمده، خسته و گرسنه اس. پیامبر به پیرمرد اشاره کرد که بنشینید، اما پیرمرد گفت: ای پیامبر خدا مردی غریبم، از راه دوری آمده ام، خسته و گرسنه ام، وسیله ای ندارم که به شهر خود برگردم، کمکم کن که غدایی بخورم، لباسی بده که بپوشم، وسیله ای بده تا به خانه ام برگردم…

کودکان دو زبانه + بخش دوم

اغلب جوامع در جهان چند زبانه بوده و تسلط به چندین زبان، برای هر شخصی و جامعه ای که در آن زندگی می کند بسیار ارزشمند است. زبان پیوند نزدیکی با هویت، روند اجتماعی  شدن و نیز بیان فرهنگی داشته و در نتیجه نقش مهمی در زندگی کودک و بزرگ سالان است.

دو زبانه بودن آن قدر مزایای زیادی دارد که بسیاری از خانواده های دو یا چند زبانه هرگز نمی توانند تصور کنند که می توانند این زبان هارا از دست بدهند. اگر مهد کودک، مدرسه و جامعه دید مثبتی به چند زبانه بودن داشته باشند نقش ویژه ای در دوره رشد چند زبانه کودکان دارد.

مزایای دو زبانه بودن کودک:

  1. کودکان دو زبانه بهتر میتوانند توجه خود را به اطلاعات مربوطه معطوف کنند کمترحواسشان پرت می شود.
  2. کودکان دو زبانه خلاقیت بیشتری دارند و در حل مسائل پیچیده بهتر از یک فرد یک زبانه عمل میکنند.
  3. اثرات پیری بر مغز در میان بزرگ سالان دوزبانه کمتر است.
  4. در یک تحقیق ثابت شده است که شروع جنون در افراد دو زبانه ۴ سال دیر تر از افراد تک زبانه است.
  5. افراد دو زبانه دسترسی بیشتری به افراد و منابع دارند.

صبر و بردباری:

پرورش و رشد کودک دو زبانه نیاز به صبر زیادی دارد. زمان های زیاد ی پیش می آید که والدین دچار تردید می شوند. همانند دیگر جنبه های پدر  و مادر شدن، آموزش زبان مادری   و یا زبان دوم نیز تعهدی بلد مدت است. فراز و فرود های زیادی دارد اما این را فرا موش نکنید که بسیاری از مواردی که برای شما پیش می آید برای والدین کودکان تک زبانه هم رخ می دهد.

کودکان دو زبانه + قصه شب

شما می توانید ما را از طریق رادیو قصه برای شنیدن قصه کودکانه صوتی و قصه شب با صدای خاله سمینا دنبال کنید.

بنابراین اگر کودک شما همانند دوستانش به سرعت به دو زبان مسلط نشد یا حرف نزد، نا امید نشوید. برعکس بر موقعیت او اصرار کنید و به رشد مغز او کمک کنید. او را دائما تشویق کنید و هر روز بر مقدار تشویق خود بیافزایید.

اگر پدر و مادر دارای دو زبان متفاوت باشند باید به کودک خود با چه زبانی صحبت کنند:

وقتی پدر و مادر دارای دو زبان متفاوت هستند توصیه می شود که هریک با زبان های خود صحبت کنند. زمانی که همه افراد خانواده در کنار هم جمع شده اند بهتر است به زبانی که همه تسلط دارند صحبت شود. این زبان می تواند یکی از زبان های مادری و یا پدری باشد و یا حتی یک زبان مشترک دیگر باشد. نکته مهم درباره این مورد این است که والدین به زبانی با کودک خود صحبت کنند که تسلط کامل به آن زبان دارند. در چنین خانواده ایی که معمولا رشد چند زبانه کودک برای والدین از اهمیت خاصی برخوردار است بهتر است که به کودک خود حمایت های لازم در جهت رشد هردو زبان داده شود.  

والدین عزیز برای آگاهی از روش های تربیتی درست به سایت رادیو قصه به قسمت تعلیم و تربیت کودک و برای کودکان خود به قسمت قصه کودکانه صوتی مراجعه کنید.