قصه و شعرهای نوروز کودکانه + بخش دوم

با رسیدن بهار، طبیعت ردای سبز بر تن می کند. چکاوک ها، هزار دستان و قمریان، نغمه ها و سرودهای فرح بخش و تازه سرمی دهند و انسان ها را به مهرورزی، گره گشایی و هم گرایی فرا می خوانند. بهار، پیام آور عشق و رویش است و موسم سرور و آشتی و به همین خاطر است که خواستنی است و با آمدنش دل ها سرشار از سرور و جان ها معرفت می یابد.

قصه و شعر های نوروز کودکانه + بخش اول

قصه کودکانه حسنی و فصل بهار:

یکی بود، یکی نبود. تازه بهار شده بود و تپّه ی بلند دهکده پر از علف های سبز و گل های رنگارنگ بود. پروانه ها از پیله هاشون در اومده بودن و روی گل ها بازی می کردن و خبر اومدن بهار رو به همه می دادن.

بالای تپه، خونه حسن بود. حسن خیلی از اومدن بهار خوشحال بود و دلش می خواست بره بیرون و روی سبزه ها بازی کند، ولی نمی تونست. چون مریض بود. چند روز گذشت و حسن هنوز بیرون نیومده بود. گل ها و پرنده ها و ماهی های روی خونه دلشون براش تنگ شده بود. آخه حسن خیلی اون ها رو دوست داشت و قبل از زمستون سال قبل همیشه باهاشون حرف می زد، مراقبوشون بود. به گل ها آب می داد به ماهی ها نون می داد، براشون آواز می خوند، خلاصه تمام بهار و تابستون سال قبل حسن و گل ها و ماهی ها با هم بازی کرده بودن و حسابی بهشون خوش گذشته بود.

بعد از چند روز گل ها گفتن: آخه پس چرا حسن نمی یاد تا برامون آواز بخونه. ماهی ها گفتن: چرا نمی یاد بهمون غذا بده و بازی کنه. ماهی ها یه فکر خوب کردن. به پروانه گفتن پرواز کن و از پنجره اتاق برو تو و از حسن خبر بیار، پروانه هم سریع بال زد و رفت. هنوز چیزی نگذشته بود که برگشت و گفت: حسن مریضه، سرما خورده، ولی مامانش براش یه سوپ خوشمزه درست کرده بود و داشت بهش می داد که بخوره.

بهشم گفت که می تونه تا دو روز دیگه بره بیرون. دو روز گذشت و حسن که حسابی استراحت کرده بود، حالا قوی و سالم دویید بیرون و به همه گفت سلام. بعد حسن و ماهی ها و گل ها با هم شعر بهار رو خوندن و دوباره بازی و خوشحالی کردن.

قصه و شعرهای نوروز کودکانه + قصه شب

شعر نوروز برای کودکان:

دایه ی زمین

بر شاخه شکوفه
خوش چشم باز کرده،
گنجشک در کنارش
آواز ساز کرده:
فصل بهار این است
او دایه‌ی زمین است
خورشید رنگ و بویی
دیگر به باغ داده،‌
از گل به دست شاخه
صد چلچراغ داده:
فصل بهار این است،
او دایه‌ی زمین است.
تا آن هوای وحشی
آرام و نرم گشته،
قلب زمین دوباره
پر شور و گرم گشته:
فصل بهار این است،
او دایه‌ی زمین است.
آورده از سر کوه
باد ابر و ابر باران،
داده عجب صفایی
باران به کشتزاران
فصل بهار این است،
او دایه‌ی زمین است.
خاموشی و سیاهی
از خاک و آب رفته؛

آواز و روشنایی
تا آفتاب رفته
فصل بهار این است،
او دایه‌ی زمین است.

بهار میاد، با گلهای رنگارنگ

بازم بهار می خواد بیاد

مهمون خونه ها بشه

می خواد یه کاری بکنه

لبها به خنده وا بشه

پروانه ها رو میاره

پر بزنن تو باغچه ها

صورت گل را ببوسن

حرف بزنن با باغچه ها

آدمها رو وا می داره

خونه تکونی بکنن

بلبلا رو وا می داره

تا نغمه خونی بکنن

به ابر می گه بازم ببار

به روی هر شهر و دیار

بازم شکوفا می کنه

گلها رو توی سبزه زار

بهار میاد با یک سبد

پر از گلای رنگارنگ

روی لبات جا می ذاره

یه خنده ناز و قشنگ

بهاره آی بهاره

“به به “به عید نوروز
بهاریه شب و روز

رسیده فصل  پیک نیک
برید یه پارک نزدیک

سرسره ها و تابا
منتظرن بچه ها

فصل بهار که می شه
دیگه سرما نمیشه

نه کاپشن نه کلاه
نه دستکشای راه راه

با یک لباس راحت
تو چمن و طبیعت

توپ بازی و تاب بازی
کنار جوی، آب بازی

بهاره آی بهاره
به به چه کیفی داره

نوروز

سبزه رو بیار
آچین و واچین
نوروز آمده
سفره رو بچین

دستاتو وا کن
بالا بیار
شکر خدا رو
به جا بیار

نوروز آمده
فصل بهاره
نم نم بارون
داره می باره

ماهی کوچیک
تو سفرمون
داره میگه که
فصل بهاره

دستاتو وا کن
بالا بیار
شکر خدا رو
به جا بیار

والدین عزیز برای آگاهی از روش های تربیتی درست به سایت رادیو قصه به قسمت تعلیم و تربیت کودک و برای کودکان خود به قسمت قصه کودکانه صوتی مراجعه کنید.

قصه و شعر های نوروز کودکانه + بخش اول

عید نوروز + بخش اول

نوروز از قدیمی ترین جشن های باقی مانده از دوران ایران باستان می باشد و مصادف با اول فروردین ماه است. این جشن در ایران و افغانستان به عنوان آغاز سال نو محصوب می شود . اما در سایر کشورها تنها تعطیلی رسمی است. با آمدن بهار همه جا حال و هوای خوب و تازه ای می گیرد این را می شود از شیشه های تمیز شده و قالی های تازه شسته شده و پهن شده به روی پشت بام فهمید. با آمدن بهار همه جا پر می شود از عطر شکوفه های درختان شما نیز خود را برایش آماده کنید سفره ای پهن کنید ودورش بنشینید و منتظر آمدن بهار شوید تا زنگ خانه شما را به صدا در آورد.

عید نوروز + بخش دوم

نوروز در سلسله و زمان های مختلف:

۱-  در زمان سلسله هخامنشیان: در سنگ نوشته های به جا مانده از دوران هخامنشیان، به طور مستقیم اشاره ای به برگزاری نوروز نشده است. بررسی این سنگ نوشته ها مشخص می شود که هخامنشیان با جشن های نوروزی آشنا بوده اند.

در دوره همخامنش،جشن نوروز در بازه زمانی میان۲۱تا ۱۹ اردیبهشت برگزار می شده.

برخی فکر می کنند که کوروش بزرگ در سال ۵۳۸(قبل از میلاد)نوروز را جشن ملی اعلام کرده است و در این روز برنامه هایی برای ترفیع بعضی از سربازان، پاکسازی مکان های همگانی و خانه های شخصی وعفو محکومان اجرا می نمود. در زمان داریوش مراسم نوروز در تخت جمشید برگزار میشد  و همچنان گفته شده که داریوش سکه ای ضرب کرده که در قسمتی از آن عده ای از سربازان در حال تیر اندازی بوده اند، پژوهشگران براین باورند که این تیر اندازی به خاطر جشن نوروز بوده است.

۲- درزمان اشکانیان و ساسانیان: در زمان اشکانیان نوروز به خاطر اینکه حداقل ۶ روز طول می کشید به دو نوروز بزرگ و کوچک تقسیم میشود. نوروز بزرگ یا نوروز عامه به مدت ۵ روز، از یکم تا پنجم فروردین گرامی داشته می شد و روز ششم فروردین(خرداد روز) جشن نوروز بزرگ بود.

عید نوروز+قصه صوتی

مردم در این پنج روز به نزد شاه می آمدند و درخواست های خودشان را از ایشان می کردند  و شخص شاه نیز برای حل مشکلات آن ها دستور صادر می کرد. اما در روز ششم تنها نزدیکان شاه به حضور وی می آمدند.

۳-پس از اسلام: از بین تمام جنبش هایی که پس از اسلام به دلیل مخالفت اسلام گرایان  بی توجهی فرمانروایان به فراموشی سپرده شده بود. نوروز توانست جایگاه خود را به عنوان جشن ملی در ایران حفظ کند. چون با حافظه ی فرهنگی ایرانیان پیوند عمیقی داشت.

۴- نوروز در دوران معاصر: پس از انقلاب۱۳۵۷ایران، گروهی ازروحانیان شیعه به بدگویی از نوروز و مخالفت با آیین آن پرداختند. اما زمانی که مخالفت شدید مردم را نسبت به این رسم و آیین دیدند سکوت پیشه کردند.

والدین گرامی شبی به یاد ماندنی را با سایت رادیو قصه کودکانه برای شنیدن قصه شب و قصه کودکانه صوتی برای فرزندان عزیزتان به وجودآورید.

آداب و رسوم نوروز:

انگلبرت کمیفر که در دوره شاه سلیمان صفوی به ایران سفر کرده، در بخشی از سفرنامه خود درباره نوروز می نویسد: نوروز از آداب و رسوم ایرانیان قدیم به جا مانده است و هنوز هم بزرگترین جشن ایرانیان به شمار می رود. همه در این روز لباس های زیبا و نو می پوشند و به دید و بازدید می روند. مراسم چهارشنبه سوری قبل از عید نوروز یکی از آیین های نوروزی امروز می باشد. مراسم چهارشنبه سوری که در برخی از شهر ها آن را چهارشنبه آخر سال می نامند. این مراسم به این صورت است که همه اهل خانه از روی آتش می پرند و با گفتن زردی من از تو سرخی تو از من بیماری و ناراحتی های سال کهنه را به آتش می دهند و در عوض سرخی و نشاط آتش را برای خود می خواهند. تا سال نو خود را با آسودگی و شادی آغاز کنند.

شما می توانید ما را از طریق رادیو قصه کودکانه برای شنیدن قصه صوتی کودکانه و قصه شب با صدای خاله قصه گو سمینا دنبال کنید