وبلاگ

پادشاه و لباس جادویی (قصه کودکانه جهان)

دوستان عزیز، قصه کودک امروز از بخش داستانی انتخاب و ترجمه شده است. پدران و مادران می‌توانند از این قصه‌های کودک شبانه برای هنگام خوابیدن کودک استفاد کنند. اگر مایل به شنیدن قصه‌های صوتی هستید یا می‌خواهید هر شب یکی از آن را برای کودکتان پخش کنید، لطفا از این لینک وارد شوید. امیدوارم از داستان امروز لذت ببرید.

لباس جادویی

پادشاه بزرگی به پسرش گفت: پسرم! من حال خوبی ندارم. سریعا یک دکتر خوب خبر کن.

پادشاه حال خیلی خوبی نداشت. اما مدام تکرار می‌کرد: من مریضم. من مریضم.

او بسیار تنبل بود، به این خاطر بیمار شد.

دکتر حاذقی آمد و پادشاه را معاینه کرد و به او گفت: شما بیمار نیستید، بلکه بسیار سرحال و قوی هستید.

پادشاه عصبانی شد و گفت: حرفت را باور ندارم. تو یک احمق هستی. سپس دستور داد سر دکتر را قطع کنند.

دکتر دیگری آمد و گفت: اوه پادشاه! یک شب در لباس مردی که خوشحال است بخوابید، مطمئن باشید بعد از آن شاد و سرحال خواهید بود.

شاه خدمتکارانش را صدا زد و به آن‌ها گفت: بروید و لباس یک مرد خوشحال را برایم بیاورید. خدمتکاران به جستجوی مرد خوشحالی رفتند. مردم ثروتمندی را دیدند. اما آن‌ها گفتند: ما خوشحال نیستیم. ما فقیر هستیم.

مرد فقیری گفت: ما مردان فقیر همیشه ناراحت هستیم. لباس ما برای پادشاه شما فایده‌ای ندارد.

خدمتکاران به طرف شخص فقیری(گدا) رفتند که در حال قهقهه زدن و آواز خواندن بود و روی چمن‌ها غلت می‌زد. خدمتکاران به او گفتند: تو مرد شادی هستی، لباست را به ما بده تا آن را برای شاه ببریم. من هیچ وقت لباسی نداشتم.

خدمتکاران داستان را برای پادشان تعریف کردند. شاه از قصرش خارج شد و سخت کار کرد. او شاد بود و مردم نیز شاد بودند. این درسی بود که پاداش گرفت.

The Magic Shirt

A great king said to his son. “Son! I am not well. Go and bring a good doctor.”

The king was not really well. But he said, “I am sick. I am sick.”

He was lazy. So he fell sick.

A great doctor came. He examined the king.

He said, “You are not sick. You are well and strong.”

The king was angry. “I do not believe you. You are a fool.” The king cut off the doctor’s head.

Another doctor came. He said, “Oh King! Sleep one night in the shirt of a man who is happy. You will be happy and well.”

The king called his servants. He said to them, “Go and get me a shirt of a happy man.”

The servants went in search of a happy man. They saw some rich people. The rich people said, “We are NOT happy. We are poor.”

The poor people said, “We poor men are always unhappy. So our shirts will not be useful to your king.”

The servants went to a beggar. He was laughing and singing. He was rolling on the grass. The servants said to him. “You are a happy man. Give us your shirt. We will take it to the king.”

The beggar said, “I have no shirt at all.”

The servants told this story to the king. He learnt a lesson. He went out of his palace. He worked hard. He was happy. The people were also happy.

نحوه پاسخ دادن به سوال کودک در مورد خدا

بعضی مواقع کودکان عجیب ترین سوال ها را از ما می پرسند. یکی از این سوالات، پرسش درباره خداست که معمولا از سن ۴-۵ سالگی شروع می شود.

اکثر کودکان سوالات خود را با پرسش های خدا کجاست و کیست، خانه او کجاست، خدا از کجا آمده، چه می خورد، آیا خدا پیر شده و….آغاز می کنند. شما باید تصویر درستی از خدا در ذهن کودک خود ایجاد کنید، زیرا آن ها امانتی از سوی پروردگار هستند و ما وظیفه تربیت درست آن ها را داریم.

چگونه ذهنیتی درست بسازیم:

یکی از روش هایی که می توانیم از خدا تصویری خوب در ذهن کودک درست کنیم، داستان گویی است. کودکان در سن های پایین، دنیای داستان و حقیقت را از هم تفکیک نمی کنند و هر داستانی را باور دارند، بهتر است داستان هایی درباره پیامبران و… برای آن ها بخوانید.

رادیو قصه برای کودکان شما انواع داستان ها را به صورت قصه های کودکانه صوتی با صدای خاله سمینا آماده کرده است.

اگر در حین داستان خواندن برای او سوال پیش آمد، با صبر برای او پاسخ آن را توضیح دهید. دیگر کارهایی که می توانید انجام دهید، در حضور کودک جملات منفی درباره خدا استفاده نکنید مثل: خدا لعنتت کنه، خدا مارو دوست نداره یا خدا فلان شخص را مریض کرده و…

 نحوه پاسخ دادن به سوال کودک در مورد خدا + قصه صوتی

نحوه پاسخ گویی صحیح ب فرزندمان:

مهم ترین نکته در این امر توجه به آن است که، شما می توانید در پاسخ گویی به سوالات آن ها از مثال ها و کلمات معمولی در حد فهم فکری آن ها بهره ببرید.

برای مثال: به کودکی که می پرسد خدا چگونه است، می توانید بگویید: او مانند مادر مهربان و از خانه بزرگ تر و قدرتمند تر از پدر است.

او با بزرگ شدن مفهوم خدا را بهتر درک می کند. نگذارید سوال هایش را از شخصی بپرسد که رفتار ناشایستی از خود بروز می دهد، ممکن است کودک شما را به راهی نادرست هدایت کند. سوالات کودک خود را با  صبر و آرامش مطلق پاسخگو باشید.

اگر جواب سوالی را نمی دانستید پاسخ اشتباهی ندهید و از شخصی آگاه بپرسید و به کودک خود بگویید در جست و جوی پاسخی برای سوالت هستم، هم چنین سطح مطالعه خود را درباره خدا بالا ببرید.

یکی دیگر از کارهایی که می توانید انجام دهید، بردن فرزند خود نزد دبیران بسیج و افراد با تجربه مناسب ببرید. همیشه حقیقت را در پاسخگویی مد نظر داشته باشید. اگر کودک سوالی پرسید نظر او را هم درباره آن سوال بپرسید.

کودکان بی ادب و نحوه برخورد با آن ها

در صورت مشاهده رفتار بی ادبانه در کودک خود دنبال منشا آن بگردید، سپس بکوشید بهترین راه حل را برای رفع آن رفتار ها انجام دهید. پدر و مادری که کم ترین آزادی را به کودک خود نمی دهند و نمی گذارند که او کودکی کند، منتظر رفتار غیر معقولانه ای از فرزند خود باشند.

او سعی درشکستن محدودیت های خانواده اش در جمع مهمانی ها دارد. این کودکان سعی می کنند خود را مرکز توجه دیگران کنند، تفاوتی ندارد این توجه خشونت آمیز باشد یا توام با مهربانی و عطوفت.

پیشگیری بهتر از درمان است:

نشانه های اولیه در بی ادبی کودکان مانند: دعوا در محیط های اجتماعی، صدا زدن خانواده به نام کوچک بدون پسوند و پیشوند، به کار بردن دوم شخص مفرد در صحبت با بزرگ تر ها، جار زدن راز های خانوادگی شما، تقلید رفتار شما یا دیگران از روی حرص و عصبانیت، فحاشی یا دست درازی به دیگران، هجوم بردن به طرف دیگران در هنگام عصبانیت و…هستند. اگر این رفتار ها یک الا دو بار صورت گرفت، نشان از بی ادبی قطعی او نیست، به او فرصت دهید و کمی با او صحبت کنید، احتمال دهید با محیط هایی که تعامل دارد، دچار مشکلاتی شده است.

راه حل های طلایی:

اولین گام را در اصلاح رفتار خود بردارید، اولین الگوی کودکان در زندگی پدر و مادر آن ها می باشند، این موضوع را از تقلید های کوچکی که از شما می کنند، می توان فهمید.

کودکان بی ادب و نحوه برخورد با آن ها + قصه شب

شما بهتر از همه کودک خود را می شناسید، اگر رفتار ناشایستی از فرزند خود مشاهده کردید و می دانستید چگونه آن را برطرف کنید، اول با یک فرد آگاه مانند مربی مهد کودک یا افراد با تجربه مشورت کنید. به کودکان خود در هنگام انجام کار های درست توجه کنید، این کار رفتار خوب آن ها را تقویت می کند.

در هنگام انجام کار هایی که باعث جلب نارضایتی شما می شوند با دریغ کردن او از توجه خود و اخمی ملایم، نارضایتی خو را اعلام کنید. با کودکان خود همانند دوستی کوچک برخورد کنید، اما نگذارید احترام بین شما از بین برود تا راحت تر مشکلاتش را با شما در میان بگذارد.

اگر رفتار های آرام شما افاقه نکرد می توانید او را از بعضی چیز ها محروم کنید. مثل حضور در جمع به مدتی کوتاه و.. در صورت تکرار کار زمان را افزایش دهید.

هیچ وقت دست به گفتن  کلماتی که مصادق کودک آزاری هست نزنید.(مانند: من دیگر دوستت ندارم یا من دیگر مادرت نیستم) در زمانی کوتاه ناراحتی خود را در مورد رفتار ناشایست کودک با او در میان بگذارید. کودکتان را همیشه مشغول انجام کاری کنید یا به او مسئولیت های واقعی دهید تا احساس بهتری را لمس کند. خود را به جای کودکتان بگذارید و بهترین رفتاری که می توانید را در آن لحظه نشان دهید.

والدین عزیز برای آگاهی از روش های تربیتی درست به سایت رادیو قصه به قسمت تعلیم و تربیت کودک و برای کودکان خود به قسمت قصه کودکانه صوتی مراجعه کنید.

مری مرتب + قصه های قسقلی ها

گوش کنید:

قصه شب (رادیو قصه)

نویسنده: تونی گراس ?
قصه گو: سمینا ❤️
گروه سنی: الف، ب

آدرس تلگرامی ما:

@childrenradio.

رادیو قصه برای کودکان شما انواع داستان ها را به صورت قصه های کودکانه صوتی با صدای خاله سمینا آماده کرده است.

مری دختر خیلی مرتبی بود. اون هر کاریو با نظم و دقت انجام می داد. مری به سر و وضعش هم خیلی اهمیت می داد. لباسای هم رنگ می پوشید، کفشایی به پا می کرد که با لباساش جور باشن، موهاشو با دقت شونه می زد. خلاصه از فرق سر تا نوک پاش مرتب و منظم بود. غذا خوردن مری هم تماشایی بود، دهانش را می بست و غذا را آرام آرام می جوید. آب یا نوشیدنی رو هورت نمی کشید، و همیشه یک دستمال روی پاش می انداخت تا لباسش …

قصه صوتی کودکانه و تاثیر آن بر کودکان

برخی اوقات می شنویم که بعضی والدین از رفتار های نادرست کودک خود رنج می برند از راه های مختلفی بهره برده و حتی گاهی اوقات دست به تنبیه او زده اند، اما این روش اشتباه ترین کاریست که شما می توانید انتخاب کنید.

گاهی قصه ها می توانند تاثیر شگرفی بر اخلاق، رفتار و آینده کودک شما بگذارند، علاوه بر این در ادبیات و فرهنگ نیز تاثیر بسزایی به جا میگذارند. قصه های خوب همواره قهرمانانی در خود با ویژگی های مثبت دارند که می توانند الگوی خوبی برای کودک شما باشند. بعضی کودکان در دنیای خیال خود را جای شخصیت قهرمان خود می گذارند و حتی ممکن است، تمایلات و آرزو های خود را با آن فرافکنی کنند، از این فرصت طلایی بهره بگیرید و پند های خود را در قالب شخصیت مورد علاقه او در قاب قصه های صوتی بازگو کنید.

رادیو قصه برای کودکان شما انواع داستان ها را به صورت قصه های کودکانه صوتی با صدای خاله سمینا آماده کرده است.

بهترین راه حل:

شاید شغلی پر مشغله دارید یا دوست ندارید کودک شما همواره وقت خود را وقف تلویزیون و تبلت کند و یا در جاده هستید و کودک بی تابی می کند و شاید می بایست ساعت ها در مکانی مانند مطب منتظر بنشینید یا نیاز به کمی آرامش دارید.

قصه صوتی کودکانه و تاثیراتش+قصه شب

در این شرایط چه چیزی بهتر قصه صوتی برای کودک شما که موسیقی متن، افکت های صوتی و راوی مجرب آن، دنیای کودکانه اش را رنگین تر میکند، وجود دارد؟ اگر شما یکی از هواداران طبیعت و قطع نکردن درختان باشید، علاقه مند به قصه های صوتی نیز می شوید. داستان صوتی می تواند از هزینه های گزاف خریدن کتاب داستان نیز جلوگیری کند.

تاثیرات قصه های صوتی:

از جمله مزیت های کتاب های گویا برای کودکان یادگیری تلفظ صحیح و  معنی احتمالی کلماتی که معنی آن ها را نمی دانند هست.

یکی دیگر از این ویژگی های خاص برای کودکان بی حوصله، کم رو و خجالتی هست که سوالات خود را مطرح نمی کنند. این روش کودک را فردی کتاب خوان، خلاق و هوشمند می سازد، همان مزیت های کتاب خواندن اما با هزاران مزیت بهتر که در حال و آینده کودک شما تاثیر می گذارد.

هم چنین بهترین راه برای سرگرم کردن، آموزش و استفاده بهینه از وسایل ارتباطی است. کودکان قصه های صوتی را، راحت تر درک می کنند. اگر از دست کودک پرخاشگر یا خجالتی خود عصبی هستید، این راه می تواند بهترین انتخاب باشد.

ممکن است فکر کنید که چگونه یک داستان می تواند باعث رفع پرخاشگری یا خجالتی بودن کودک شما شود، اشتباه نکنید حس پس از گوش کردن به یک داستان خوب برای کودکان مانند حس تاثیر گذاریست که ما پس از یک فیلم خوب در خود لمس می کنیم و از آن ها پند می گیریم.

تولد گرفتن برای کودکان

روز تولد همیشه یادآور شروع زندگی یک فرد است. از هر پدر یا مادری که در مورد لحظه تولد فرزندشان بپرسید، آن ها داستانی برای گفتن یا حتی نوشتن خواهند داشت. چرا که آن ها به خوبی آن روز خاص را در یاد خود دارند، روز تولد دختر یا پسرشان. اما مهمانی یا جشن تولد هم همینطور است و یک قسمت مهم از زندگی افراد است که هر سال تکرار می‌شود. پیر یا جوان فرقی نمی‌کند، معمولا همه از یادآوری خاطرات جشن تولد کودکی‌شان لذت می‌برند.

در مورد تولد گرفتن برای کودک تحقیقات نشان می دهد که کودکان به عجیب ترین چیز ها  فکر می کنند. آن ها می پندارند که اگر جشن تولدی برای آن ها برگزار نشود در همان سن باقی می مانند.

دانشمندان در نتیجه تعریف سه داستان و پرسش از۹۹ کودک به این مسئله پی برده اند. داستان ها عبارت اند از: ۱-کودکی که هرگز برایش تولد گرفته نمی شد. ۲-بچه ای که هر بار برایش دو تولد گرفته می شد. ۳- بچه ای که سه ساله می شد.

از هر کدام از کودکان سن تقریبی شخصیت هر کدام از داستان ها را پرسیدند همه کودکان در مورد سن کودکی که برای او دو بار جشن می گرفتند دچار سردرگمی شدند.

تولد گرفتن برای کودک+قصه صوتی

پژوهشگران ذهن کودکان را درباره علت بالاتر رفتن سن بزرگتر ها نیز به چالش کشیدند، با نشان دادن عکسی از آن ها این گونه پرسیدند : این یک خانم است، او یک دبیر است، نظر شما او چند سال دارد؟ فردا تولد اوست، اما او نمی خواهد پیر شود. او می خواهد تا آخر عمر در همان سن باقی بماند. این خانم می تواند در همان سن باقی بماند و پیر نشود؟ حتی اگر این خانم نخواهد باز هم پیر می شود؟ ٪۷۱ از کودکان پایین سه سال پاسخ دادند که این خانم می تواند جوان بماند اما کودکان بزرگ تر( حدود۵ سال) عملکرد بهتری داشتند. ما باید وارد دنیای کودکانه آن ها شویم.

زمان درست برای تولد:

کودکان زیر ۴ سال توانایی ضبط خاطرات ارزشمند خود را ندارند، بنابراین بهتر است جشن های آن ها را در جشن های کوچک خانوادگی بدون هزینه های گزاف بگیرید و با گرفتن عکس هایی آن روز را برای کودکتان به یادگار بگذارید. در تولد سال های بعدی می توانید با یک برنامه دقیق آن روز را به یکی از شیرین ترین روز ها تبدیل کنید.

تاثیرات تولد بر روی کودکان :

مهم ترین جشن کودکان که در همان روز تولد برگزار می شود، سبب افزایش اعتماد به نفس و بهبود در روابط اجتماعی می شود. برگزار کردن جشن تولد در روز مورد بحث در روحیه خود باوری فرزند شما تاثیر دارد، زیرا متوجه حضور ارزشمند خود برای خانواده می شود. برخی والدین نیز به جای ایجاد محیط دوستانه با هم سن و سالان کودک خود، تولد او را با هدایای گران قیمت و مختلف پر می کنند که کاملا اشتباه است. کودکان در این فرصت اجتماعی سعی در اثبات خود دارند و در کار های گروهی مشارکت دارند. این جشن باعث تقویت روابط بین اعضای خانواده نیز می شود.

شما می توانید ما را از طریق رادیو قصه برای شنیدن قصه کودکانه صوتی و قصه شب با صدای خاله سمینا دنبال کنید.

بزهای نادان (قصه کودکانه)

بچه‌های عزیز سلام

امروز قصه کودکانه کوتاه دیگری را برای شما عزیزان ترجمه کردیم. امیدواریم از خواندن آن لذت ببرید.

بزهای نادان

بزی مجبور بود از رودخانه کوچکی عبور کند. تخته باریکی برای عبور از رودخانه قرار داشت. بز با شادمانی روی آن راه می‌رفت. در این حال بز دیگری از رو به رو به سمت او می‌آمد.

بزی اولی فریاد زد: برو عقب! صبر کن.. اول من از رودخانه رد می‌شوم سپس تو بیا و رد شو.

بز دومی در حالی که گریه می‌کرد گفت: چرا باید این کار را بکنم؟ من اول آمدم اینجا پس من باید اول رد شوم.

بز اولی فریاد زد: نه… من اول آمدم. و با عصبانیت اضافه کرد: برو عقب یا پرتت می‌کنم کنار. وایسا و ببین.

بز دوم با عصبانیت گفت: من اول پرتت می‌کنم.

دو بز شروع به مشاجره و جدل کردند. هر دوی آن‌ها عصبانی شدند و به یکدیگر حمله‌کردند. در نهایت هر دو بز نادان توی رودخانه پر آب افتادند.

در ادامه متن اصلی داستان را با هم می‌خوانیم.

 

The Foolish Goats 

A goat had to cross a small river. A narrow plank was across the river. The goat was walking on it happily.

On the opposite side it saw another goat coming towards it.

“Go back” shouted the first goat. “Wait…I will cross the river first. Then you can come.”

“Why should I?” cried the second goat. “I came first here so I should cross first,” the second one said.

“No…I came first,” shouted the first goat. It further added, “Go away or I will kick you,” and added “Wait and see.” The first goat said angrily.

“I will kick you first.” The second goat also said angrily.

The two goats started the arguing. Both the goats got very angry. They attacked each other. At last both the foolish goats fell into the water running in the river.

روباه و خرگوش (قصه کودکانه)

دوستان عزیز قصه کودک امروز از مجموعه حیوانات انتخاب و ترجمه شده که در قسمت زیر با هم می‌خوانیم. برای شنیدن قصه‌های صوتی کودک می توانید به بخش قصه صوتی کودک مراجعه کنید.

روباه و خرگوش

یک روز خرگوشی هنگام غروب در حال قدم زدن بود و از دیدن نور و زیبایی طبیعت لذت می‌برد. ناگهان، روباهی به او نزدیک شد، خرگوش ترسید و فکر کرد که فرار کند. اما روباه نزدیک آمد و به او گفت: آرام باش دوست من، نباید از من بترسی. من می‌خواهم دوست تو باشم و آسیبی به تو نخواهم زد.

روباه با کلام شیرین با خرگوش صحبت کرد و خیلی زود خرگوش به دام روباه افتاد. خرگوش روز به روز به روباه نزدیک‌تر می‌شد.

یک روز روباه، او را برای ناهار دعوت کرد. خرگوش که بهترین لباسش را پوشیده بود به خانه روباه رسید. روباه خوشامدگویی گرمی با او کرد. سپس آب هویج مورد علاقه خرگوش را به او تعارف کرد. اما خرگوش بعد از نوشیدن آب هویج، همچنان گرسنه بود.

خرگوش از روباه پرسید: دوست من، هنوز هیچ غذایی نپختی؟

روباه خندید و گفت: برای من آماده است چون من می‌توانم یک ناهار خام داشته باشم.

در نهایت، روباه با چنگالش او را گرفت و خورد.

در ادامه متن اصلی قصه را به زبان اصلی آن می‌خوانیم:

Friend of The Rabbit

One day, a rabbit was taking a stroll in the evening. He was busy enjoying the light breeze and the bounty of nature. Suddenly he spotted a fox approaching him. The rabbit got scared and thought of running away. But the fox came up to him and said, “Relax friend, don’t be afraid of me. I want to be your friend. I will not harm you.”

The fox poured out such sweet talk that soon the rabbit fell right into his trap. Day by day the rabbit became a close friend of the fox.

One day, the fox invited the rabbit for lunch. The rabbit, dressed in his finest suit, reached the fox’s house. The fox gave the rabbit a warm welcome. Then he offered him the rabbit’s favourite dish carrot juice. But even after drinking the carrot juice, the rabbit was still hungry.

He asked the fox, “Friend, has the lunch not been cooked yet?”

 

The fox smiled and said, “Mine is ready because I can have raw lunch.”

 

With these words, the fox pounced on the rabbit and ate him up.

روش صحیح غذا دادن به کودکان + بخش دوم

تغذیه کودکان در سال های ابتدایی زندگی زمینه ساز رشد و سلامتی آن ها در زندگی آینده است. بنابراین تغذیه در این دوران اهمیت ویژه ای پیدا می کند.

روش صحیح غذا دادن به کودکان + بخش اول

بچه‌ها در یک سال اول عمرشان رشد نسبتا سریعی دارند، به‌طوری که اگر موقع تولد وزن‌شان سه کیلو باشد تا پایان سال اول به ۹ تا ۱۰ کیلو می‌رسند. طبیعی است که برای داشتن چنین رشد سریعی به انرژی بسیاری هم نیاز دارند و بیش‌تر غذا می‌خورند، اما با ورود به سال دوم سرعت رشد بچه‌ها کاهش پیدا می‌کند و این روند کند تا نزدیکی‌های سن بلوغ هم ادامه می یابد. پس اگر فکر می‌کنید کاهش میل و اشتهای بچه‌های دو ساله و بزرگ‌تر نسبت به غذا خوردن به‌خاطر بدغذایی است دچار سوءتفاهم شده‌اید.

چند نکته رفتاری مهم در تغذیه کودک:

والدین باید در هنگام غذا دادن به کودک خود مواردی را رعایت کنند که باعث افزایش اشتها و ترغیب کودک به خوردن غذا شود. چند نکته شامل:

۱-دادن وقت كافی در زمان صرف غذا بسیار مهم و ضروری است و باید از شتاب و عجله درهنگام غذاخوردن پرهیز كرد.

۲- دادن غذای یكنواخت و تكراری به کودک سبب بیزاری می شود. حتی اگر غذایی كه مورد علاقه ی كودك است، پشت سرهم و تكراری به كودك داده شود، از خوردن آن خودداری خواهد كرد.

روش صحیح غذا دادن به کودکان + قصه شب

۳- نخوردن برخی از غذاها ممكن است به علت تقلید كودك از اطرافیانش باشد.

۴- خستگی كودك جزمهم ترین عامل از بین بردن اشتهای اوست. بهتر است بعد از استراحت به كودك غذا داده شود.

۵- آب میوه ی طبیعی بهتر از نوع آب میوه های صنعتی آن است چرا كه به نوع صنعتی آن ماده ی قندی، رنگ و ماده ی معطر اضافه شده است.

رفتار پدر و مادرها:

اولین معلم تغذیه هر کودکی مادر اوست. بچه‌ها تا قبل از شروع غذای کمکی تصوری درباره طعم‌های غذاهای مختلف ندارند و در درجه اول مادرها هستند که باعث شکل‌گیری ذائقه کودکان می‌شوند. اگر شما از همان اول طعم خوراکی‌های چرب، شور یا خیلی شیرین را به فرزندتان چشانده باشید، چه‌طور انتظار دارید که او در سه یا چهار سالگی سبزیجات آب‌پز را بدون نق‌نق و بهانه‌گیری بخورد؟

اصولا کودکان موجودات مقلدی هستند و از کوچک‌ترین رفتارهای پدر، مادر و اطرافیان‌شان تقلید می‌کنند. بنابراین عادت‌های غذایی خانواده بر بچه‌ها هم اثر می‌گذارد و بدغذایی بچه‌های کوچک معمولا انعکاسی از روش‌های نادرست تغذیه‌ای خانواده است که با روش‌های مقابله‌ای غلط والدین بدتر هم می‌شود.

خودمختاری در کشیدن غذا: 

محققان براساس تحقیقات خود می‌گویند: این که به کودکان اجازه بدهیم برای خودشان غذا بکشند، آن‌ها را ترغیب و تشویق می‌کند تا انواع تازه ای از غذاها را امتحان کنند. وقتی غذای اعضای خانواده کشیده شده روی میز قرار می‌گیرد، بچه‌ها هرگز توانایی درک علایم گرسنگی را پیدا نمی کنند. توصیه محققان این است که اگر تحمل کمی ریخت و پاش را دارید، به بچه‌ها اجازه بدهید خودشان غذایشان را بکشند. 

روش صحیح غذا دادن به کودکان + قصه شب

والدین عزیز برای آگاهی از روش های تربیتی درست به سایت رادیو قصه به قسمت تعلیم و تربیت کودک و برای کودکان خود به قسمت قصه کودکانه صوتی مراجعه کنید.

زنگ تفریح قبل از غذا خوردن کودک:

برنامه ریزی برای بازی قبل از وعده‌های غذایی، می‌تواند به بیشتر غذاخوردن بچه‌ها کمک بسیاری کند. محققان دریافتند، وجود یک زنگ تفریح پیش از ناهار، مصرف سبزی و میوه‌ها را در کودکان تا ۵۴ درصد افزایش می‌دهد. 

ظاهر غذا را باب میل کودکان درست کنید: 

اصولا بچه ها سبزیجات نمی خورند، چون سبزیجات نه مزه خاصی دارد نه ته دلشان را می گیرد. اگر می خواهید برای مثال فرزندتان سبزی بخورد، آن را در کنار مواد غذایی سیر کننده سرو کنید.
سعی کنید بشقاب غذا را آن گونه که دوست دارد، تزیین کنید. مثلا اگر فرزندتان گوجه فرنگی را در سالاد کنار می گذارد، آن را رنده یا پوره کنید و به سس سالاد بیفزایید.

به زمان گرسنگی او توجه کنید: 

فرزندتان بهتر از شما می داند گرسنه است یا نه. اگر او را مجبور به خوردن کنید، تنظیم اشتهای درونی او به هم می ریزد. اگر فقط چند قاشق غذا می خورد و بعد دلش دسر می خواهد، به او سخت نگیرید. اجازه بدهید لذت خوردن در او شکل بگیرد.

روش صحیح غذا دادن به کودکان + بخش اول

الک و دولک یه آدمک (معرفي كتاب کودک)

الك و دولك يه آدمك+ شعر كودك

زیر آفتاب

رو برگ شاخه ی گل
شاپرکی نشسته

نشسته زیر آفتاب
دو تا بال هاشو بسته

بال های رنگارنگش
رو برگ گل، قشنگه

انگار که روی بال هاش
هزار هزار تا رنگه

سفید و سبز و آبی
بنفش و قرمز و زرذ

تا دست زدم به بالش
شاپرکه فرار کرد

صداش زدم نیومد
پر زد و زود هوا رفت

تو آسمون ها پر زد
نفهیمدم کجا رفت

رنگ سبز 

من رنگ سبزم
برگ درختم
گاهی لباسم
بر بند رختم

من سبز هستم
رنگ بهارم
هم پیش گل‌ها
هم پیش خارم

من رنگ گوجه
رنگ خیارم
من رنگ برگم
رنگ بهارم

الك و دولك يه آدمك+ شعر كودك

الك و دولك يه آدمك كتاب شعري کودکانه از مجموعه ورچينك شعر خردسالان و شعر کودک است كه توسط جعفر ابراهيمي سروده شده است. در اين كتاب کودک با كمك اشعاری موزون و آهنگین و تصاويري ساده و كودكانه، فضايي دوست داشتني  براي كودك خلق شده؛ انتشارات اميركبير كتاب الك و دولك يه آدمك را در سال ۱۳۹۲ در ۶۸ صفحه منتشر كرده است.

جعفر ابراهيمي در سال ۱۳۳۰ در روستای حور (ویلکیج جنوبی)، توابع   شهرستان نمین اردبیل، زاده شد. زماني كه يازده ساله بود به همراه خانواده اش، به تهران آمد و در همانجا ساكن شد. او تا مقطع ديپلم در تهران بود و در رشته رياضي فارغ التحصيل شد. اما در سال ۱۳۵۸ در حوزه ادبيات كودك فعاليت خود را آغاز كرد. ابتدا او كارمند وزارت دارايي بود ولي در دو سال بعد يعني در سال ۱۳۶۰ به دعوت و درخواست کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به آنجا منتقل شد و مسوول شوراي شعر كانون شد، با تخلص«شاهد» شعر مي گفت. دوازده سال در برنامه هاي راديويي به كار نويسندگي مشغول بود همچنين مسووليت هاي مختلفي نيز بر عهده داشت. در سال ۱۳۸۰ هم بنا به درخواست خود، از کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، بازنشسته شد.

جعفر ابراهيمي+ معرفي كتاب

مسووليت هاي جعفر ابراهيمي به شرح زير است:

مسئول شورای شعر کانون پرورش فکری (از سال ۱۳۶۰ تا هنگام بازنشستگی در سال ۱۳۸۰)

سردبیر جُنگِ ادبیِ «آیش»

دبیر سه دوره جشنواره کتاب کانون پرورش فکری و هفت دوره دبیر جشنواره مطبوعات کودک، چند دوره داوری کتاب سال؛ و دراواخر دهه پنجاه تا اوایل دهه هفتاد با مجله کیهان بچه‌ها همکاری زيادي داشت و به مدت دوازده سال همکاری باصدا و سیما. همچنين با انتشارات اميركبير در حوزه ادبی شعر و داستان همکاری‌هایی داشته‌است. جعفر ابراهیمی «شاهد» در سال ۱۳۸۶ موفّق به دریافت نشان درجه یک، در ادبیات (معادل دکتریٰ) شد.

تألیف بیش از ۱۵۰ کتاب، برای گروه‌های سنی مختلف

آثار جعفر ابراهيمي براي كودو و نوجوانان:

يك سنگ و يك دوست: كتاب سال ۶۷

آواز پوپک: کتاب سال ۷۲

آسمان ابری نیست: برندهٔ جایزهٔ بزرگ کانون در سال ۷۴

آب مثل سلام: برنده جایزه بزرگ کانون

خورشیدی اینجا خورشیدی آنجا: کتاب برگزیده شورای کودک

بوی گنجشک: کتاب برگزیده سروش نوجوان

در کوچه‌های خیس: برندهٔ ديپلم افتخار به جشنواره کانون

پلی به‌سوی شعر، برنده دیپلم افتخار جشنواره کانون

آواز پوپک، برنده جایزه بزرگ (مداد پرنده) از جشنواره کانون، و کتاب برگزیده سروش نوجوان

فصل خون مهتاب، برنده لوح زرین جشنواره کانون

تا کجای آسمان- برنده لوح زرین جشنواره کانون

آسمان دوم- رتبه اول کتاب سال ولایت

تندیس جایزه شعر عباس یمینی شریف- شورای کتاب کودک

مجموعه شعر كودكان:

آمده‌ام دوست بدارم

شعری از گربه و موش

خورشیدی اینجا خورشیدی آنجا

آب مثل سلام

میوه‌ها

مثل یاس

تولد قارقارک

الک دولک، یه آدمک

آسمان را بنویس

کیستم من؟ چیستم من؟

خدا چه مهربان است

مادر درباران آمد

کلاغ تشنه (قصه منظوم)

دوستی کلاغ و کبوتر (قصه منظوم)

خوشا به حالت ای روستایی

مارمولک دروغگو

عروسک جان، لالا کن!

رمان كودكان:

ماجراهای جوری جورتان

گلدره و گلتاج

آثار جعفر ابراهيمي براي نوجوانان:

مجموعه شعر:

آواز پوپک

آسمان ابری نیست

بوی گنجشک

بوی کال یاس

سیب و پرنده

پروانه درباران

سبزپوش مهربان

تا کجای آسمان

صلح مثل چای تازه دم

می‌نویسم ابر، باران می‌شوم

غصه‌ها را ساده کن

به خاطر پرنده‌ها

باغ سیب

بوی نان تازه

یاس و پرنده

لبخند شبنم‌ها

فصل خونِ مهتاب

تو بوی سیب می‌دهی!

قالی رنگین کمان

باغ سبز شعرها

شعرهای بارانی

ماری که شاعرم کرد

تکرار نام تو

رازهایی درباد

خانه ام ابری نیست

پرنده، خواهر من است (مجموعه شعرهای عاشقانه برای نوجوانان)

رمان نوجوانان:

یک سنگ و یک دوست

در سوگ سهراب

در کوچه‌های خیس

شبهای بی‌فانوس

پایان شب سیه

جمعه درمحاصره کاراگاهان

جادوگران سرزمین بی سایه

ماه خورشید کلاه

حکایت اردیبهشت

پروین (زندگی‌نامه داستانی پروین اعتصامی)

دوست می‌دارمت به بانگ بلند (زندگی‌نامه داستانی پیامبر اسلام)

قصه نوجوانان:

همزاد

قلعهٔ سنگباران

پیرزن و دزدها

من و اسب آغامحمدخان قاجار (مجموعه قصه طنز)

بیژی

داستان رستم و سهراب

بازار عطاران

قصه‌های شیرین مثنوی (در چهار مجلد)

که مپرس…

قصه‌های هفت اورنگ جامی

قصه‌های گلستان سعدی

قصه‌های بوستان سعدی

بیست و هشت قصه از مصیبت نامه عطار

قصّه‌های پیامبران(۲۶ قصه)

كلمات كليدي: كتاب الک و دولک یه آدمک, مجموعه ورچينك, جعفر ابراهيمي, شعر خردسال, انتشارات اميركبير, معرفي كتاب, ادبيات كودك

شما  می توانید ما را از طریق رادیو قصه کودک برای شنیدن قصه شب و قصه صوتی کودکانه با صدای خاله سمینا دنبال کنید.

تحريريه: نوشين صحبتي