بروز خشم در کودکان و چگونگی کنترل آن + قسمت اول

بروز خشم چگونه در کودکان اتفاق می‌افتد؟ کودکان نسبت به رفتار بزرگسالان واکنش سریعی نشان می‌دهند. گاهی اوقات کودک برای جلب نظر والدین رفتار‌های متفاوتی از خود بروز می‌دهد تا نظر آن‌ها را به سوی خودش جلب کند. چنانچه کودک نتواند نظر والدین را جلب کند، به خاطر بی‌توجهی از سمت آن‌ها دچار عصبانیت می‌شود.

چرا کودکان عصبانی می‌شوند؟

زمانی که یک کودک نتواند احساسات عاطفی‌اش را مدیریت کند، منجر به از دست دادن کنترل نفس و بی‌توجهی به هنجار‌های رفتاری پذیرفته شده در گذشته می‌شود. باید توجه داشت که کودک بر اساس اتفاقاتی که رخ می‌دهد واکنش متفاوتی را از خودش بروز می‌دهد.

کودک معمولا در مواجهه با موقیت‌های پیش‌ رو، دچار عصبانیت و کج خلقی می‌شود. کج خلقی معمولا در سنین ۱۸ ماهگی شروع و تا ۴ سالگی خاتمه پیدا می‌کند. در مواردی ممکن است بعد از این سن نیز ادامه یابد.

به دلایل مختلفی ممکن است کودک دچار کج خلقی یا عصبانیت شود و آن را بروز دهد. سمینا در ادامه علل بروز کج خلقی را بیان می‌کند.

کودک معمولا به دنبال سازگاری و تسلط بر محیط اطرافش است. زمانی که این فرآیند شکل نگیرد، رفتار کج خلقی از کودک سر می‌زند. در ادامه به شرایطی که باعث بروز کج خلقی در کودک می‌شود می‌پردازیم.

کنترل خشم در کودکان + قصه شب

قشر پیشانی نارس یا PFC

قشر پیشانی بخشی از مغز است که از چهار سالگی شروع به رشد می‌کند. در زمینه رفتار اجتماعی، رفتار اخلاقی و ارتباطی تاثیر گذار است. این قسمت در کودکان به طور کامل رشد نمی‌کند به این خاطر باعث بروز عصبانیت می‌شود.

سیستم لیمبیک

سیستم لیمبیک به قشر پیشانی مغز ارتباط دارد که مسئولیت کنترل احساسات را به عهده دارد. احساسات غم، ترس، شادی، ناامیدی و خشم از جمله احساساتی هستند که گاهی کودک برای بیان آن‌ها دچار ناتوانی و کج خلقی می‌شود. تا قبل از چهارسالگی کودک در حد سطحی می‌تواند نیاز‌هایش را برآورده کند و ارتباطات خود را گسترش دهد. او تمام تلاش خود را می‌کند که منظور و نیازش را متوجه والدین کند. ممکن است این دوره که به بلوغ کاملی نرسیده تا بعد از چهار سالگی نیز طول بکشد.

مسائل خلقی

کودکانی که احساسات خود را بد بیان می‌کنند و نسبت به تغییرات سفت و خشک هستند در مقابل تغییرات تحمل لازم را ندارند، در نتیجه کج خلقی و عصبانیت‌شان از بچه‌های دیگر بیشتر است.

کنترل خشم در کودکان + قصه شب

روش ارتباط

یکی از روش‌های ارتباطی کودک با والدین از طریق کج خلقی است. کودک به دلیل این که مهارت‌های لازم کلامی را برای رسیدن به هدف و نیازش بلد نیست دچار عصبانیت می‌شود. او تمام تلاشش را می‌کند تا از طریق کج خلقی به شما بگوید گرسنه، خسته و مایوس است.

توجه به نیازها

کودک از هر نشانه‌ای استفاده می‌کند تا منظورش را به والدین برساند. اما وقتی به او توجه نکنید و نظرش جلب نشود، او متوسل به کج خلقی می‌شود تا بلاخره توجه شما را به خود جلب کند.پس سعی کنید بهتر او را درک کنید.

والدین خیلی سخت‌گیر

به میزانی که در مورد کودک خود سخت‌گیری کنید، به همان میزان شاهد کج خلقی او خواهید بود. کودک در مسیر رشد با خطاهای بسیاری مواجه می‌شود، بهتر است جو منزل را برایشان نا‌آرام نسازید.

سرخوردگی

توانایی یادگیری مهارت‌های جدید مثل گره زدن کفش یا مرتب کردن وسایل، میتواند منجر به ناراحتی و درمانگی و در نهایت عصبانیت کودک شود.

عوامل خارجی

کودکان زمانی که در موقعیت‌های خارجی مثل مهمانی و… شرکت می‌کنند. از او انتظار دارند تا در میان بزرگتر‌ها رفتار مناسب و خوبی داشته باشد اما بلافاصله بعد از مدتی که به خانه باز می‌گردند رفتار قبلی را دوباره تکرار می‌کنند.

خانه و خانواده

دلایل مهمی برای ایجاد عصبانیت کودک وجود دارند اما مشاجره و بحث والدین، طلاق و ناسازگاری آن‌ها به شدت روی کودک تاثیر می‌گذارد. اضطرابی که از این طریق به کودک منتقل می‌شود، زمینه بروز عصبانیت او را فراهم می‌کند.

عوامل مؤثر در کج خلقی و پرخاشگری کودکان

 ناراحتی

کودکان زمان ناراحتی و عصبانی اگر در محیط شلوغ با چهره‌های ناشناخته قرار بگیرند، عصبانیت و کج خلقی را فراموش می‌کنند.

گیجی ناشی از پاسخ مراقب

اگر کودک مراقبان بیشتری داشته باشد، گیج شده و از طرف آن‌ها پاسخ‌های متفاوتی را دریافت می‌کند. به این خاطر با والدینش مبارزه می‌کند چون نسبت به رفتار آن‌ها آگاهی دارد اما مراقب‌های دیگر واکنش یکسانی به واکنش و طغیان او ندارند.

عدم توانایی توضیح موردشان

هنگامی که کودک قادر به گفتن چیز‌هایی که می‌خواهد نیست و نمی‌تواند بیان کند، احساس درماندگی می‌کند و برای رهایی از این احساس کج خلقی و اوقات تلخی می‌کند.

برخورد والدین با کودک عصبانی چطور باید باشد؟

در هنگام شروع یک بحران، حتما آرامش خود را حفظ کنید تا بتوانید تدبیر و راه حل موثری پیدا کنید. با گذشت زمان و کسب تجربه به خوبی می‌توانید این مسئله را پست سر بگذارید. به نکاتی که در ادامه گفته می‌شود دقت کنید.

کنترل خشم در کودکان + قصه شب

توجه نکنید

با بی‌توجهی و نگاه نکردن به او نشان دهید که باید بی ادبی را کنار بگذارد تا شما عکس‌العمل نشان دهید. البته اگر کودک شما به قدری حساس است که امکان دارد به خودش آسیب برساند، این مورد کارساز نخواهد بود. باید چاره دیگری اندیشید.

خونسردی خود را حفظ کنید

زمانی که کودک اوقات تلخی می‌کند بهتر است مواردی را به او پیشنهاد دهید تا انتخاب کند. در این شرایط دادن حق انتخاب به کودک او را وادار به فکر و آرام می‌کند و شدت اوقات تلخی او را کاهش می‌دهد. دور کردن او از مکان مورد نظر ذهن او را به محیط دیگری معطوف می‌کند.

به خشونت اجازه ندهید

زمانی که فرزند شما شروع به فریاد زدن می‌کند، لگد می‌زند یا چیزی را پرتاب می‌کند فورا او را متوقف کنید و بگویید خشونت قابل قبول نیست و باید بدون خشونت حرف خود را بیان کند. در مقابل خودتان نیز با خشونت جواب ندهید. بگذارید کودک احساس کند که رفتارش فقط اشتباه است اما خودش دوست داشتنی است.

سعی کنید واکنش‌ها را درک کنید

زمانی که کودک از شما خواسته‌ای دارد، خوب به حرف‌هایش گوش دهید تا متوجه منظور او شوید. اگر مطلبی گنگ بود از او سوال بپرسید و کمکش کنید تا حرفش را بیان کند. این فرآیند کودک را آرام می‌کند.

سمینا در پست بعدی ادامه مطلب بالا را قرار می‌دهد. امیدوارم استقبال کنید و نظرات خود را برای ما ارسال کنید.

والدین عزیز برای آگاهی از روش های تربیتی درست به سایت رادیو قصه به قسمت تعلیم و تربیت کودک و برای کودکان خود به قسمت قصه کودکانه صوتی مراجعه کنید.

داستان عمو نوروز

عمو نوروز همچنان شناخته شده با نام بابا نوروز، یکی از نماد های نوروز در فرهنگ ایرانیان است. که در شب های جشن نوروز، برای بچه ها هدیه می آورد و به همراه حاجی فیروز سفر می کند.

والدین عزیز کودکان خود را با خاطری آسوده برای شنیدن قصه شب و قصه صوتی کودکانه به سایت رادیو قصه کودک بسپارید.

قصه عمو نورور وننه سرما:

یکی بود یکی نبود. پیرمردی بود به نام عمو نوروز که هر سال روز اول بهار با کلاه نمدی، زلف و ریش حنا بسته، کمرچین و قدک آبی،شال خلیل خانی و شلوار قصب از کوه راه می افتد و عصا بدست می آید به سمت دروازه شهر بیرون از دروازه پیرزنی زندگی می کرد که دلباخته عمو نوروز بود، در روز اول بهار، صبح زود پا می شد و رختخوابش را جمع می کرد و بعد از خانه تکانی و جارو کردن حیاط، خودش را حسابی تر و تمیز می کرد. به سر و دست و پایش حنا می زد و خودش را آرایش می کرد و از خط و خال گرفته تا سرمه و سرخاب استفاده می کرد.

داستان عمو نوروز+قصه صوتی

یل ترمه و تنبان قرمز و شلیته پرچین می پوشید و در آخر فرشش را می آورد می انداخت بر روی ایوان، جلو حوضچه فواره دار روبه روی باغچه اش که پر از درخت های میوه پر شکوفه بود و در یک سینی دیگر هفت جور میوه خشک و نقل ونبات می ریخت. بعد قلیان آماده می کرد ولی سرقلیان آتش نمی گذاشت و همان جا چشم به راه عمو نوروز می نشست. ولی کم کم پلک های پیرزن سنگین می شد و یواش یواش خواب به سراغش می آمد. در این بین عمو نوروز از راه می رسید اما تا می دید که پیرزن خواب است دیگر دلش نمی آمد او را بیدار کند. یک شاخه گل همیشه بهار از باغچه می چید روی سینه او می گذاشت و می نشست کنارش. یک گله آتش از منقل بر میداشت و میگذاشت سر قلیان و چند پک به آن میزد و یک نارنجک از وسط نصف می کرد، یک پاره اش را با قند آب می خورد.

آتش منقل را برای اینکه زود سرد نشود می کرد زیر خاکستر، روی پیرزن را می بوسید و زود پا میشد راه می افتاد. وقتی پیرزن بیدار می شد. همین که چشمش را باز می کرد می دید همه چیز دست خورده است آتش رفته بر سر قلیان. نارنج از وسط نصف شده آتش ها به زیر خاکستر رفته اند. پیرزن خیلی غصه می خورد که چرا بعد از آن همه انتظار کشیدن باز هم موفق به دیدن عمو نوروز نشده است. هرروز پیش این آن درد و دل می کرد که چه کند و چه نکند تا بتواند عمو نوروز را ببیند. و همه به او می گفتند که تا بهار سال آینده صبرکند تا دوباره عمو نوروز از سر کوه راه بیفتد و به سمت شهر بیاید و او بتواند چشم به دیدارش روشن کند.

اما هیچ کس نفهمید که آیا پیرزن توانست عمو نوروز را ببیند یا خیر چون می گویند اگر این دو همدیگر را ببینند دنیا به آخر می رسد.

 ننه سرما و عمو نوروز به عنوان چه نمادی است:

شخصیت های عمو نوروز و ننه سرما در روایت های کهن و ادبیات شفاهی،نمادی از تغییر و تحول در طبیعت و احوال آدمیان است که در قالب مثل ها و روایت های کهن ایرانی ننه سرما است. زمانی که ننه سرما، سرما را با خود می برد عمو نوروز خبر از آمدن بهار می دهد.

شما می توانید ما را از طریق رادیو قصه کودک برای شنیدن قصه شب و قصه صوتی کودکانه با صدای خاله سمینا دنبال کنید.

جوراب لنگه به لنگه + قصه کودکانه صوتی

گوش کنید:

قصه شب (رادیو قصه)
اسم قصه: جوراب لنگه به لنگه ?

نویسنده: لاله جعفری ?
قصه گو: سمینا ❤️
گروه سنی: الف، ب

آدرس تلگرامی ما:
? @childrenradio.

شما می توانید ما را از طریق رادیو قصه برای شنیدن قصه شب و قصه صوتی کودکانه با صدای خاله سمینا دنبال کنید.

جوراب لنگه به لنگه، یک لنگه اش پشمی بود و یک لنگه اش نخی. تابستون که می شد لنگه ی پشمی گرمش می شد. زمستون که می شد لنگه نخی سردش می شد. یک روز پشمی گفت: ببین این طوری نمیشه، تو برو یک لنگه نخی برا خودت پیدا کن، منم میرم یک لنگه پشمی پیدا می کنم. نخی گفت: آره، باشه باشه. پشمی رفت و اون سر شهر یک لنگه پشمی پیدا کرد …

کودکان از چه سنی باید به مهد کودک بروند

برخی از والدین به دلیل شرایط خاصی که دارند، مثل مشغله های کاری و … مجبور به فرستادن کودک خود به مهد کودک هستند. ولی باید توجه داشته باشید که سن کودک شما برای قرارگرفتن در آن محیط مناسب است یا خیر.

بعضی از کودکان به دلایل وایستگی به مادر خود نمی تواند به دور از او باشد، پس لازم است که در کنار مادر خود بماند.  مهد کودک اولین گام کودک برای وارد شدن در جامعه است، ولی تا قبل از ۳ سالگی خیلی برای کودک مناسب نیست و توصیه می شود که کودک را قبل از ۳ سالگی به کودکستان نفرستید.

چون کودک در این سن نیاز دارد که مرکز توجه خانواده باشد، اما اگر به مهد کودک برود، مربی مجبور است که توجه خود را بین بچه ها تقسیم کند. پس مناسب ترین کار تا پیش از ۳ سالگی این است که توسط مادر یا مادر بزرگ ها پرستاری شود.

مادرها نباید نگران این موضوع باشند، که اگر به دلیل مشغله کاری در ساعاتی از روز از فرزندشان دور هستند باعث دوری آن ها از هم شده و بین آنان فاصله می افتد. این موضوع هیچ ربطی به مهد کودک یا نگهداری کودک نزد اقوام ندارد. بلکه موضوع مربوط به آرامشی است که کودکان از بودن در کنار مادر خود می گیرند.

چند ساعت در روز کودک باید به مهد کودک برود؟

کودکانی که بین سن ۳ سالگی قرار دارند باید ۳ تا ۴ ساعت در روز را در مهد کودک سپری کنند، که با بالا رفتن سن کودک این ساعات نیز افزایش می یابد. حتی توصیه می شود والدینی که با بد غذایی کودکان خود مواجه هستند، طوری برنامه ریزی کنند که کودک زمان صرف ناهار را در مهدکودک باشد، زیرا تجربه های فراوان نشان داده که بچه ها با بودن در جمع همسالان خود بهتر غذا می خورند.

والدین گرامی کودکان خود را برای داشتن شبی آرام با شنیدن قصه شب و قصه صوتی کودکانه به سایت رادیو قصه کودک بسپارید.

سن مناسب برای رفتن به مهد کودک + قصه شب

ترس از رفتن به مهد کودک:

اگر کودک شما به ظاهر از رفتن به مهد می ترسد، بهتر است والدین به مرور زمان آن را با محیط جدید آشنا کنند. در اولین قدم بهتر است که پدر و مادر به همراه کودک خود به مهدکودک بروند و نزدیک کودک بماند تا زمانی که کودک مشغول بازی کردن است. آن ها می توانند این کار را تا چند روز ادامه بدهند تا زمانی که کودک بخواهد جزئی از بقیه گروه کودکان باشد.

والدین باید به کودک خود کمک کنند که مهد کودک برای فرزند دلبندشان تجربه ای مثبت و با استرس کمتر باشد.

مربی کودک خود را بشناسید:

اگر مجبور شدید که کودک خود را در سن کمتر از ۳ سال به مهد بفرستید، باید توجه داشته باشید که مهد کودک این ویژگی ها را داشته باشد:

۱- تعداد مربیان کودکان کمتر از ۳ سال بیشتر از تعداد مربیان کودکان بالای ۳ سال باشد.

۲- به کودکان زیر ۳ سال باید بیشتر توجه شود.

۳- باید مربی کودک خونگرم و احساس مسئولیت لازم و توجه مناسب را به کودک داشته باشد.

۴- مربی باید رفتار مثبت کودک را تشویق کند و مشوق آن باشد.

شما می توانید ما را از طریق رادیو قصه کودک برای شنیدن قصه شب و قصه کودکانه صوتی با صدای خاله سمینا دنبال کنید.

گوش فیل جادویی+ قصه شب

گوش فیل جادویی + قصه شب

گوش کنید:

قصه شب (رادیو قصه)
اسم قصه: گوش فیل جادویی ?

نویسنده: شکوه قاسم نیا?
قصه گو: سمینا ❤️
گروه سنی: الف، ب

آدرس تلگرامی ما:
? @childrenradio.

شما می تونید ما را از طریق رادیو قصه برای شنیدن قصه شب و قصه صوتی کودکانه با صدای خاله سمینا دنبال کنید.

یکی بود یکی نبود آقا فیلی بود که مثل همه ی فیلا دوتا گوش پهن و بزرگ داشت، اما گوشای این آقا فیله با گوش فیلای دیگه فرق داشت فرقش چی بود، جادویی بود. جادوشم این بود که صداهای خیلی خیلی دور رو هم به راحتی می شنید. خود آقا فیله توی جنگل های هندوستان زندگی می کرد… 

شن کش بیل وآبپاش + قصه شب

بیل و آبپاش+ قصه کودکانه صوتی

گوش کنید:

قصه شب (رادیو قصه)
اسم قصه: شن کش و بیل و آبپاش ?

نویسنده: مژگان شیخی?
قصه گو: سمینا ❤️
گروه سنی: الف، ب

آدرس تلگرامی ما:
? @childrenradio.

شما می توانید ما را از طریق رادیو قصه کودک برای شنیدن قصه صوتی کودکانه وقصه شب با صدای خاله قصه گو سمینا دنبال کنید.

یکی بود یکی نبود تو یک گوشه ی باغ بزرگی یک انباری کوچیک بود اونجا پر از وسایل باغبونی بود اون شب توی انباری بین شن کش، بیل و آبپاش دعوا شده بود. اونا داد میزدن و سرهم فریاد می کشیدن، بالاخره اون قدر سر و صدا کردن که…

ماکاموشی بخش یازدهم+قصه صوتی

ماکاموشی+ قصه صوتی

گوش کنید:

قصه شب (رادیو قصه)
اسم قصه: ماکاموشی بخش یازدهم ?
نویسنده: جرونیمو استیلتن ?
قصه گو: سمینا ❤️
موضوع: هیجانی وجسور?
گروه سنی: ج
? @childrenradio.

شما می توانید ما را از طریق رادیو قصه کودک برای شنیدن قصه صوتی کودکانه وقصه شب با صدای خاله قصه گو سمینا دنبال کنید.

ته آ داشت اوضاع رو بررسی می کرد، به نظرم که خیلی به جزیره ی گنج نزدیک شدیم. بعد به نقطه ی سیاه و سفیدی توی آسمون اشاره کرد. ببین یک مرغ ماهی خوار، این یعنی خیلی به جزیره نزدیک شدیم درست همون موقع تراپولا جیغ بلندی کشید…

ماکاموشی بخش دهم + قصه صوتی

ماکاموشی+ قصه صوتی کودکانه

گوش کنید:

قصه شب (رادیو قصه)
اسم قصه: ماکاموشی بخش دهم ?
نویسنده: جرونیمو استیلتن ?
قصه گو: سمینا ❤️
موضوع: هیجانی وجسور?
گروه سنی: ج

آدرس تلگرامی ما:
? @childrenradio

شما می توانید مارا از طریق رادیو قصه برای شنیدن قصه های صوتی کودکانه و قصه شب با صدای خاله  قصه گو سمینا دنبال کنید.

خودمو توی دریای یخ زده شناور دیدم، مدت طولانی دست و پا زدم و آب شور تف کردم. موج های بزرگ منو به این طرف و اون طرف می کشوندن، احساس می کردم توی یک ماشین لباس شویی غول پیکر گیر افتادم و دارم آب کشی میشم، ناگهان چشمم به یک موجود خاکستری و پشمالو افتاد و فریاد زدم…

پسری که اسم نداشت + قصه شب صوتی

پسری که اسم نداشت+ قصه شب صوتی

گوش کنید:

قصه شب (رادیو قصه)
اسم قصه: پسری که اسم نداشت ?

نویسنده: شکوه قاسم نیا?
قصه گو: سمینا ❤️
گروه سنی: الف، ب

آدرس تلگرامی ما:
? @childrenradio.

شما می توانید ما را از طریق رادیو قصه کودکانه برای شنیدن قصه شب و قصه صوتی کودکانه با صدای خاله سمینا برای گروه های سنی (الف، ب، ج) دنبال کنید.

یکی بود یکی نبود توی روزگار خیلی خیلی قدیم پسری کوچکی بود که با پدر و مادرش توی کلبه ای نزدیک جنگل زندگی می کردند. اسم پسرک چی بود، هیچی اون اصلا اسم نداشت. پدر و مادرش اونو صدا میزدن و میگفتن آهای یا اوهوی. یک شکارچی بزرگ از کنار کلبه اونها گذشت. پسرک رو دید و گفت تو باید بگردی و برای خودت یک اسم پیدا کنی…

تاثیرات اسباب بازی بر روی کودکان + بخش اول

دنیای اسباب بازی ها دنیای عجیبی است که کودکان با آن سرگرم می شوند. دنیای آرزوهاو رویاها، دنیای رنگی اسباب بازی ها، دنیایی که درآن خود را به جای قهرمان داستان یا فرد شجاعی که به جنگ دشمنان میرود قرار می دهد.دنیای این کودکان سر شار از فانتزی های کارتونی است که روح و روان آن تحت تاثیر خود قرار می دهد.

بازی چقدر برای کودکان مهم است:

بازی مهم ترین بخش زندگی کودکان را تشکیل می دهد و اسباب بازی ها و ابزار و وسایلی هستند که برخی از مهارت های زندگی کردن را به کودکان آموزش می دهند استفاده از اسباب بازی مناسب برای کودک باعث توانمندی جسمی و ذهنی کودک شده و آن را برای زندگی آینده و پذیرش نقش های اجتماعی آماده می کند.

کودک برای بازی کردن نیاز به اسباب بازی و وسایلی داد که، وسایل و ابزار او را برای استفاده از حواسش کمک می کند و به او مهارت می آموزد.

لازم به ذکر است که منظور از اسباب بازی، اسباب بازی های گران و لوکس نیست. بلکه اسباب بازی های عامیانه و معمولی و در دسترس است. مهم این است که کودک با ابزار کم خلاقیت خودش را نشان بدهد و بازی های جدید بیافریند و خود را برای حضور در اجتماع آماده کند.

نقش بازی در رشد شخصیت کودک:

۱- رشد هوشی: بازی، رشد هوشی کودک را افزایش و سرعت می بخشد. کودکانی که اسباب بازی ندارند و یا امکانات بازی آن ها محدود است از لحاظ شناختی نسبت به سایر کودکان عقب تر هستند. و باید این را بپذیرند که بازی در رشد هوشی کودک اهمیت زیادی دارد. کودک در زمان بازی سه چیز را می آموزد: ۱- شناخت خود   ۲- شناخت جهان و پیرامون اطرافیان خود  ۳- شناخت و حل مسائل پیش آمده

والدین گرامی، کودکان خود را برای داشتن شبی آرام برای شنیدن قصه شب و قصه صوتی کودکانه از سایت رادیو قصه به ما بسپارید.

تاثیر اسباب بازی بر کودک+قصه کودک

۲- رشد اجتماعی: بازی در رشد اجتماعی کودکان نیز اهمیت زیادی دارد. کودکان اغلب برای اولین بار از طریق بازی یاد می گیرند که چگونه یک دیگر را قبول داشته باشند و بپذیرند.

 درباره قوانین بازی به توافق برسید و به صورت گروهی به بازی بپردازید چون مفهوم بازی و پیروزی بر رقیب وشکست را اغلب در بازی های جمعی و گروهی به رشد لازم می رسد.

۳- رشد تربیتی: کودک در هنگام بازی کردن است که با ارزش های انسانی مانند نیکی، امانتداری و راستگویی و…آشنا می شود.

۴- تاثیر درمانی بازی: کودک می تواند از طریق بازی کردن انرژی های تحت فشار خود را بیرون بریزد. کودک می تواند احساسات و عواطف خود را از قبیل ترس، شادی و نگرانی و… خود را آن طور که دوست دارد در قالب شخصیت های دلخواهش بیان نماید و کدورت های درونی خود را نیز از بین ببرد.

تاثیرات مثبت، کم تر بودن اسباب بازی بر کودکان:

کودکی که اسباب بازی کم تری دارد، باعث می شود خلاق تر باشد. این کودک با با اشیا اطراف خود، حتی یک تکه چوب و پارچه توانایی خیال پردازی پیدا می کند، و آن را وسیله ی بازی خود قرار می دهد. کم بودن اسباب بازی های کودک باعث می شود که بیشتر قدر داشته هایش را بداند. زمانی که برای کودک خود زیاد اسباب بازی بخریم، اون می داند که در هنگام خراب کردن وسایلش دوباره برایش وسیله جدیدی تهیه می شود. پس ارزش زیادی برای داشته هایش قائل نمی شود.

پس در نتیجه وقتی اسباب بازی هایش کم باشد، به بهترین نحو از آن نگه داری و اجازه نمیدهد به راحتی خراب شود. چون می داند بلافاصله برای آن وسیله جدیدی تهیه نمی شود.

کودکی که نسبتا اسباب بازی های کم تری دارد، تمام خوشحالی و خوشبختی را در وجود اسباب بازی ها نمی بیند و اشتیاق بیشتری به یادگیری شان می دهند.

شما می توانید ما را برای شنیدن قصه های صوتی کودکانه و قصه شب با صدای خاله سمینا برای گروه های سنی (الف، ب، ج) از طریق رادیو قصه دنبال کنید.