وبلاگ

گیره ی لباس و ماه- قصه های صوتی کودکانه

گوش کنید:

قصه #شب (رادیو قصه)
اسم قصه: گیره ی لباس و ماه ?

نویسنده: فریبا کلهر ?
قصه گو: سمینا ❤️
گروه سنی: الف، ب

آدرس تلگرامی ما:
? @childrenradio.

بچه های عزیز شما می توانید برای شنیدن قصه های جدیدتر، قصه های شب صوتی، قصه کودکانهصوتی با صدای خاله سمینا  برای گروه های سنی (الف، ب، ج) به سایت رادیو قصه کودکانه مراجعه کنید.

گیره لباس، سال ها بود که نگذاشته بود باد لباس ها و ملحفه های شسته شده را روی زمین بندازد، یا با خودش ببرد.روزی باد دوباره از راه رسید، آن روز گیره لباس یک ملحفه ی سفید و تمیز را روی بند رخت نگه داشته بود.باد به آن گفت: ولش کن بگذار ملحفه را ببرم. گیره گفت: همیشه می­ آیی و همین حرف را میزنی، اما شده یک بار به حرفت گوش کنم و بگذارم هر چی را که میخوای با خودت ببری….

رابطه ی کودک و قصه

بخوانید:

شما می توانید مارا از طریق رادیو قصه برای شنیدن قصه های صوتی کودکانه و قصه شب صوتی با صدای خاله سمینا برای گروه های سنی (الف، ب، ج) دنبال کنید.

بسیاری از روانشناسان در رابطه با اهمیت قصه گویی این عقیده را دارند، که قصه در شکل گیری شخصیت کودک بسیار موثر است و بیان خوبی ها و بدی ها و آموزش انجام کارهای خوب و دوری از کارهای بد در قالب قصه و داستان می تواند یکی از موثرترین و بهترین شیوه ها باشد.

تاثیر قهرمانان داستان ها در ذهن کودکان:

همیشه قهرمانان داستان های برای کودکان جالب و باعث جلب توجه آنان شده ­اند، و همواره کودک خود را در جای آن قهرمان جا زده، و به خاطر این هم ذات پنداری کودک او فکر می کند مانند قهرمان داستان کودک می­تواند از خطرات احتمالی عبور و به موفقیت و پیروزی برسد. همچنین از آن جایی که قهرمانان داستان ها برای کودکان جذاب هستند، آنان سعی می­کنند مانند او رفتار کنند،لباس بپوشند و حتی صحبت کنند. هر چه سن کودک پایین تر باشد کمتر می­تواند واقعیت را از خیالات تشخیص داده و خودش را در جای قهرمان داستان گذاشته و آن را باور می­کند.

خواندن قصه ها در هر گروه سنی باید در مورد چه موضاعاتی و بر چه مبنایی باشد؟

در کودکان کمتر از ۷ سال، که داستان و قصه ها را همان­طور که می­‌بینند و می­‌شنوند درک می کنند و توانایی تحلیل بیشتر از داستان‌ها را ندارند و نگاه جزئی نگری نسبت به قصه ها دارند .پس برای درک بهتر آنان باید مفاهیم را به صورت عینی و شفاف بیان کنیم.

در این مرحله آنان تفکر جاندارپندارانه دارند، و تصور می­‌کنند، اشیا نیز زنده هستند و جانوران هم مانند انسان ها قدرت تکلم و احساس دارند و می توانند با آنان ارتباط برقرار کرده و حتی حرف بزنند. به همین دلیل است که داستان های مربوط به حیوانات و جانوران و همچنین اشیا را دوست دارند.

تاثیر قصه های تخیلی در کودکان:

تمامی کودکان و نوجوانان به داستان های تخیلی علاقمند هستند. این نوع داستان باعث رشد و پرورش تخیل در کودک شده و اگر متناسب با سن او انتخاب شود، می تواند باعث پیشرفت و سازندگی اش در آینده شود.

بچه ها قدرت و توانایی کمتری برای کنترل محیط اطراف خود دارند. پس همین باعث می شود که به دنیای تخیل روی بیاورند و خود را در جای هر یک از شخصیت‌ها قرار داده و کارهایی را که نمی توانند در واقعیت انجام دهند، در رویا و تخیل خود انجام داده و تمرین می کنند. مثلا او ماشینی را که دوست دارد برای خود می سازد، به جاهایی که دوست دارد برود در تخیل خود سفر می کند که همین باعث رشد و عزت نفس در کودکان می شود.

کتاب هایی با این موضوعات توسط رادیو قصه کودک با صدای خاله سمینا صوتی شده و در اختیار شما عزیزان قرارمی گیرد.

چقدر باید برای کودک کتاب خواند:

برای رشد و پرورش تخیلات کودکان بهتر است هرروز برای شان کتاب خوانده شود. ولی خواندن کتاب برای کودکان باید با توجه به میزان علاقمندی او باشد.

برخی از کودکان از جمله بیش فعالان، ممکن است توجه کمتری نسبت به خواندن کتاب داشته باشند. اما امروزه می توان گفت به دلیل علاقمندی کودکان به بازی های رایانه ای و تماشای تلوزیون، کمتر به گوش دادن داستان تمایل نشان می دهند و همین یکی از نگرانی های عصر مدرن است، که باعث ضعیف شدن رشد تخیل کودک فعال می شود.

کودکانی که علاقمند به کتاب های احساسی هستند روحیه شان چگونه است؟

این کودکان احساسات را نسبت به سایرین بیشتر درک می کنند، و درک عاطفی قوی تری دارند و بیشتر تحت تاثیر عواطف قرار می گیرند. به همین خاطر بیشتر موضوعات عاطفی و احساسی را دنبال می کنند.

گوینده قصه تا چه اندازه می تواند در کودک تاثیر بگذارد؟

گوینده قصه با بهره گیری از نقش قهرمان داستان ممکن است با کودک ارتباط بهتر و موثرتری برقرار کند. و مفاهیمی که به صورت مستقیم قابل انتقال به کودک نیست به وسیله ی داستان کودک منتقل می شود. والدین نیز با قصه گویی و استفاده از قهرمانان داستان در آموزش رفتارهای مناسب و تربیت کودک نقش بهتری ایفا می کنند.

عزیزان شما می توانید ما را برای شنیدن قصه های شب صوتی و قصه های صوتی کودکانه با صدای خاله سمینا برای گروه سنی (الف، ب، ج )از طریق رادیو قصه دنبال کنید.

دندون باید برق بزنه- قصه های صوتی کودکانه

گوش کنید:

قصه #شب (رادیو قصه)
اسم قصه: دندون باید برق بزنه?

نویسنده: فریده عطایی?
قصه گو: سمینا ❤️
گروه سنی: الف، ب

آدرس تلگرامی ما:
? @childrenradio.

بچه های گلم شما می توانید برای شنیدن قصه شب صوتی و قصه های صوتی کودکانه برای گروه های سنی (الف، ب، ج )با صدای خاله قصه گو سمینا ما را از طریق سایت رادیو قصه دنبال کنید، عجله کنید قصه ها منتظر شما هستند.

جا مسواکی کنار آینه نشسته بود، و مسواک و خمیر دندان هم با او زندگی می­کردند. جا مسواکی کم کم داشت ناراحت میشد، چون بین مسواک و خمیر دندان کمی بحث بود.مسواک به خمیر دندان می­گفت: من نمیدونم تو توی این جا مسواکی چی میخوای، چون هر وقت نگاه می­کنم تو رو اینجا می بینم، تو خیلی جای منو تنگ کردی چه کاری از تو ساخته است.مسواک که خیلی ناراحت بود ادامه داد و گفت:….

درمان مشکلات کودکان با قصه

قصه سرایی آنقدر با خاطرات دوران کودکی و طفولیت ما عجین شده است که حتما در بزرگسالی هم از آن یاد می کنیم. دکتر الهه میر آخورلی روانشناس تربیتی در رابطه با قصه گویی می گوید:«اولین نکته مهم در این خصوص این است که کودک از سنین ۲ سالگی به بعد قادر به درک داستان ها هستند، لیکن درهر سنی موضوع داستان و مدت زمان تعریف کردن داستان متفاوت است».

انتخاب صحیح قصه برای کودکان:

صحیح نیست که تمامی کتاب های کودک جنبه تخیل داشته باشند.زیرا آنان را از زندگی واقعی و روزمره دور کرده و وارد دنیای دیگری میکند. در داستان های خیال انگیز باید چندین نکته اخلاقی وجود داشته باشد نه اینکه قصه ها فقط بر پایه خیال و وهم باشد.

در قصه ها و داستان ها کودکان با دنیای متفاوتی از طبیعت، انسان­ها، و حیوانات روبه رو هستند.و حتی با توجه به نحوه انتخاب داستان و گفتن آن کودک می­تواند ازهرآنچه که در دنیای واقعی دچار ترس و اضطراب می­شود با قصه سرایی برای خود حل کند.

بهتر است که ما برای کودکان زیر ۲ سال از قصه و داستان­های کوتاه و مختصر استفاده کنیم که زندگی روزمره خود آن است.زیرا آنان می­توانند قصه را گوش کنند ولی مدت زمان داستان خواندن باید کوتاه باشد، زیرا کودک در این سن هنوز به آن درک نرسیده که قصه های طولانی را تحمل و درک کند. هرچه سن کودک بیشتر شود متناسب با آن زمان قصه گویی نیز باید افزایش یابد.

تا حدود سه سالگی باید از خواندن قصه و داستان های تخیلی و رویاگونه برای کودکان اجتناب کنیم.

از سه سالگی به بعد یعنی حدود۴تا۶ سالگی خیال پردازی در کودک آغاز می شود، و باید از داستان های تخیلی و خیال پرداز برای آنان استفاده شود، که با زندگی روزمره کودک متفاوت است و او را وارد دنیای دیگری می کند.

مثل داستان هایی که در آن حیوانات صحبت می کنند که در زندگی روزمره کودک قابل مشاهده نیستند.

عزیزان برای ارتباط بیشتربا ما می توانید به سایت رادیو قصه برای شنیدن قصه شب کودکانه و قصه های صوتی کودکانه با صدای قصه گو خاله سمینا مراجعه کنید.

 

درمان با قصه:

انتخاب داستان باید با احتیاط و مشورت با مشاور انجام شود. برای مثال در بیشتر موارد بهتراست که قبل از قصه درمانی، کودک بازی انجام دهد تا هیجان آن تخلیه شود. بازی درمانی انواع مختلفی داردکه بازی درمانی برای کودکان کاملا باعث تخلیه انژری و هیجان آن­ها می شود. پس بهتراست والدین آموزش های لازم را ببینند تا بتوانند، بیشتر به فرزندان خود کمک کند .

ماباید توجه داشته باشیم که والدین ابتدا باید آموزش لازم برای چگونه تعریف کردن قصه را ببینند تا بتوانند به کودک خود کمک کنند. زیرا برخی از والدین به دلیل کمال گرایی ،هنگام قصه گویی برای کودک خود سعی در خوب نشان دادن و موفق بودن شخصیت مثبت داستان دارند که این اشتباه است بلکه باید بگذارند خود کودک به دلخواه خود با هر کدام از شخصیت هایی که می خواهد ارتباط برقرار کند یعنی والدین نباید هنگام قصه گویی خواسته های خود را به کودکانشان تحمیل کنند.

ترس و وحشت را به کودکان خود منتقل نکنید:

برخی از والدین به خصوص در هنگام شب داستان های ترسناک و وحشت آور برای کودکان خود بازگو می کنند که کاملا اشتباه است. زیرا کودکان بر خلاف بزرگسالان در داستان ها غرق می شوند پس تعریف کردن داستان های ترسناک می تواند بر روحیه آن ها تاثیر نامطلوب به جای بگذارد.

که این ترس در کودک باقی مانده و در بعضی مواقع عواقب غیر قابل جبرانی در پی خواهد داشت.

داستان خواندن برای کودکان، آن ها  را باهوش تر می کند:

کتاب خوانی ما را از هوش و ذکاوت بیشتری برخوردار می کند هنگامی که ما برای کودک خود داستان می خوانیم، او می شنود و قواعد ودستور زبان را فرا می گیرد. به دلیل آنکه از داستان خواندن شما، اطلاعات زیادی کسب کرده اند می توانند در مدرسه فرد موفق تری نسبت به سایر بچه ها باشند. بعلاوه که هر داستان پیامدهای اخلاقی در پی دارد و آن چه که خوب و پسندیده است بیان می کند و بدی و زشتی را منع می کند.

و به طور کلی آن درک اصلی و اولیه از اجتماع، و رفتار مناسب در زندگی را نشان می دهد.

شما می توانید برای شنیدن قصه های صوتی کودکانه و قصه شب صوتی با صدای خاله قصه گو سمینا به سایت رادیو قصه مراجعه کنید.      

بالی خوش لباس -قصه های صوتی کودکانه

گوش کنید:

قصه #شب (رادیو قصه)
اسم قصه: بالی خوش لباس ?

نویسنده: تونی گراس ?
قصه گو: سمینا ❤️
گروه سنی: الف، ب

آدرس تلگرامی ما:
? @childrenradio.

بچه های عزیز شما می توانید ما رو از طریق رادیو قصه با صدای خاله سمینا برای شنیدن قصه های صوتی کودکانه و قصه شب صوتی دنبال کنید:

بالی دختر با سلیقه و خوش لباسی بود ، او همیشه لباسهای مد روز می پوشید مادر بالی طراح لباس بود یعنی لباسهایی با مدل های جدید می دوخت و به نمایش می ذاشت این چه لباسیه که پوشیدی اون همیشه جدیدترین  لباسها رو برای دخترش بالی می دوخت اما بالی یک اخلاق بد داشت اون دوستاشو به خاطر سر و وضعشون مسخره می کرد مثلا به دخترخالش می گفت….

داستان لی لی لجبازه – سری قصه های فسقلی ها

گوش کنید:

داستان لی لی لجبازه – از مجموعه قصه های فسقلی ها
اسم قصه: لی لی لجبازه

نویسنده: تونی گراس
قصه گو: سمینا ❤️
گروه سنی: الف، ب

آدرس تلگرامی ما:
@childrenradio.

بچه های عزیز شما می توانید ما رو از طریق رادیو قصه با صدای خاله سمینا برای شنیدن قصه های صوتی کودکانه و قصه شب صوتی دنبال کنید:

لی لی دختر لجبازی بود. هر کاری به او می ­گفتند لج می ­کرد و برعکسشو انجام میداد اتاق لی لی خیلی بهم ریخته بود. مادر گفت: لی لی باید اتاقتو تمیز کنی عزیزم، لی لی لج کرد و گفت: نمیتونم، نمی خوام، مرتب نمی کنم و سر حرفش موند. مادر مجبور شد خوذش مرتب کنه … ادامه داستان را فایل صوتی گوش کنید.

داستان لی لی لجبازه از سری داستان های فسقلی ها است که بسیار زیبا و محبوب کودکان است. برای مشاهده‌ی مجموعه بیشتری از سری قصه های فسقلی ها به لینک های زیر مراجعه کنید و از گوش کردن این قصه های صوتی لذت ببرید.

مجموعه قصه های فسقلی ها

زمانی که فرزند دوم متولد می شود + مشکلات به دنیا آمدن فرزند دوم

زمانی که فرزند دوم متولد می شود، میزان اقتدار و قدرت فرزند ارشد خانواده کمتر شده و او به اجبار برای جلب توجه والدین و ارضای نیاز وابستگی، با عضو جدید خانواده رقابت می کند. پیدایش تغییرات در زندگی افراد، پیامدهایی را به همراه دارد و تولد نوزاد کوچک در خانواده از این امر مستثنی نیست و ممکن است در روابط والدین با فرزند اول اختلال ایجاد کرده و باعث ایجاد تغییراتی در رفتار کودک شود.

بعد از تولد فرزند دوم تغییرات رفتاری کودکان:

عدم توجه به تغییرات رفتاری کودک پس از تولد فرزند دوم به سلامت روان کودک آسیب می رساند و همچنین عملکرد والدین بستگی زیادی به تغییر رفتار کودک دارد که این تغییرات می تواند منفی یا مثبت باشد  مثلا تغییرات منفی مثل لجبازی ، حسادت ، ترس از جدایی از مادر و دیدن کابوس های شبانه است که پس از به دنیا آمدن فرزند دوم ایجاد می شود و این رفتار می تواند با عملکرد والدین رفع شود و بهترین کار این است که شما قبل از متولد شدن نوزاد در مورد آن با کودک صحبت کنید و او را آماده کنید .

با ورود فرزند دوم ، از توجه خود به کودک اول کم نکنید:

اگر وسایل نوزاد را آماده و مرتب می کنید سعی کنید تغییری هم در اتاق کودک اول تان بدهید تا او بداند به او هم توجه می کنید و سعی کنید به او محبت کنید و بعد از به دنیا آمدن نوزاد سعی کنید برای مراقبت و نگهداری آن از فرزند اول کمک بگیرد و او را سهیم کنید .مثلا از کودکتان بخواهید که چیدمان  اتاق  فرزند کوچک را بر عهده بگیرد و این راهکار ارتباطی بین فرزند اول و دوم است .

عزیزان شما می توانید برای گوش دادن قصه های صوتی کودکانه و قصه شب کودکانه با صدای خاله سمینا از طریق رادیو قصه ما را دنبال کنید.

فرزند اول را از فرزند دوم دور نکنید:

بسیاری از والدین برای اینکه ترس از این دارند که فرزند اول ممکن است به فرزند دوم آسیب برساند فرزند دوم را از او دور نگه می دارند که این اصلا کار درستی نیست و باعث حسادت در فرزند اول می شود.

حسادت میان فرزند اول و دوم:

وقتی فرزند دوم متولد می شود، میزان قدرت فرزند ارشد کمتر شده و او برای جلب توجه بیشتر والدین سعی در رقابت با فرزند دوم می کند و حسادت فرزند اول به دوم یک امر طبیعی است، که با مدیریت  والدین می تواند این حس کمتر یا بیشتر شود و عدم توجه به تغییرات رفتاری کودک پس از تولد فرزند دوم منجر می شود  به سلامت روان او آسیب برساند .

فرزندان اول آسیب پذیرترند:

اصولا فرزند اول بیشتر از فرزندان دیگر آسیب می بینند زیرا والدین تجربه زیادی ندارند و فرزند اول را با آزمون و خطا تربیت می کنند ولی به صورت مطلق در اختیار فرزند هستند و فرزند اول مرکز ثقل خانواده محسوب می شود و در چنین فضایی با متولد شدن فرزند دوم رقیب برای فرزند اول می باشد و توجه والدین با متولد شدن فرزند دوم نصف می شود  و این باعث حسادت فرزند اول به فرزند دوم می شود که باز هم این حسادت با مدیریت و کنترل والدین رفع می شود و می تواند خشم فرزند اول را کاهش دهد ولی نباید برای چنین مشکلاتی بیشتر به فرزند اول توجه و محبت کنید که این کار اشتباهی است .

چند اسباب بازی مخصوص برای کودکتان بخرید:

خریدن اسباب بازی جدید برای فرزند اول می تواند بسیار مفید و سودمند باشد. چون با به دنیا آمدن فرزند دوم، فرزند اول چیزهایی برای خودش داشته باشد که سرگرم آن ها شود و حسادت کمتری نسبت به فرزند دوم داشته باشد .

به او مزایای خواهر یا برادر بزرگتر را نشان دهید:

سعی کنید که فرزند اول تان را درگیر فعالیت هایی کنید که بتواند آن ها را انجام دهد و به او بگویید که دیگر تو کوچک نیستی و می توانی کارهای زیادی را انجام دهی مثلا نوزاد را در آغوش بگیری و اسباب بازی را جلوی صورت بچه تکان دهی تا شور و شوق فرزند اول بیشتر شود .

شما می توانید ما را از طریق رادیو قصه برای شنیدن قصه های صوتی کودکانه و قصه شب کودکانه با صدای خاله قصه گو سمینا دنبال کنید.

آدرس تلگرامی ما:

@childrenradio

گربه من ناز نازیه همش به فکر بازیه-قصه های صوتی کودکانه

گوش کنید:

قصه #شب (رادیو قصه)
اسم قصه: گربه من ناز نازیه ?

نویسنده: منوچهر احترامی ?
قصه گو: سمینا ❤️
گروه سنی: الف، ب

آدرس تلگرامی ما:
? @childrenradio.

بچه های عزیز شما می توانید رادیو قصه را برای شنیدن قصه های صوتی کودکانه و قصه شب صوتی با صدای خاله قصه گو سمینا دنبال کنید:

گربه من ناز نازیه همش به فکر بازیه،یک توپ داره قلش میده،میگیره و باز ولش میده،گربه ی لیلی باهوشه ،اما زیاد بازیگوشه،یک توپ داره رنگ و وارنگ،میزنه به شیشه دنگ و دنگ، گربه من ناز نازیه همش ب فکر بازیه،شب ها همیشه وقت خواب میره میخوابه تو رخت خواب…

جعبه آرزو ها ۲

بخوانید:

شما می توانید ما را برای شنیدن قصه های صوتی کودکانه از رادیو قصه با قصه گویی خاله سمینا دنبال کنید.

جعبه آرزوها ۲
روزها گذشت و همه حیوونا از اینکه به آرزوهاشون میرسیدن خیلی خوشحال بودن .اونقدر که از جنگلهای اطراف هم دوستاشون رو آورده بودن تا به آرزوشون برسن.
خلاصه همه چی خوب پیش میرفت تا اینکه روزی از این روزها روباه مکار و حیله گر رفت پیش پادشاه جنگل.و با کلی حیله و کلک بهش گفت:
ای شیر قوی،ای سلطان همه حیوانات،میخواهم مطلبی را به شما بگویم.شیر غرشی کرد و گفت:چی میخوای بگی؟
روباه مکار گفت:میخواستم بگم شما که سلطان جنگلی پس بهتر نیست جعبه آرزوها نزد شما باشه در حالیکه در خانه جغد داناس.و حیوانات به جغد دانا بیشتر احترام میگذارن تا شما که سلطان جنگلی و رئیس همه مایی.اگر جعبه آرزوها نزد شما باشد همه حیوونا اینجا میان و قدرت شما به گوش همه حیونای دنیا میرسه.
شیر چند دقیقه ای فکر کرد و نگاهی به روباه انداخت و گفت:آفرین به تو ای روباه.فکر زیرکانه ای کردی.من سلطان جنگلم .پس باید جعبه آرزوها پیش من باشه تا قدرتم به گوش همه حیوونا برسه و معروفترین و قویترین سلطان شوم و همه به من تعظیم کنن.
بله بچه ها…شیر وسوسه شد و فریب طمع کاریه روباه رو خورد.
شیر به رو باه گفت به سمت خونه جغد دانا میریم.
کلاغ زیرک که داشت توی جنگل چرخ میزد یهو شیر و روباه رو دید و با عجله به سمت خونه جغد دانا پرواز کرد.و با هیجان زیاد گفت:
غار غار،جغد دانا،جغد دانا،شیر و روباه مکار به این سمت میان.غار غار
جغد دانا که خیلی باهوش بود قضیه رو متوجه شد و رو کرد به خرگوش کوچولو و گفت :شیر برای بردن جعبه آرزوها به اینجا میاد.به همه خبر بده.
خرگوش کوچولو با عجله به سمت حیوونای جنگل رفت و گفت:همه گوش بدین شیرو روباه مکار به این سمت میان و میخوان جعبه آرزوها رو از جغد دانا بگیرن.همگی جمع بشین چون باید با هم متحد باشیم و اجازه ندیم روباه به هدفش برسه.حیونای ناراحت شدن..هر کدومشون یه چیزی میگفتن.
روباه مکار خودش رو به بقیه رسوند و با صدای بلند گفت:تعظیم کنین سلطان جنگل میآید.همه جا سکوت شد.و ناراحتی از چشمای همه معلوم بود بچه ها
آقا شیره غرشی کرد و گفت:من تصمیم گرفتم از این به بعد جعبه آرزوها پیش من باشه و چون من سلطان جنگلم تشخیص میدم که چه کسی باید به آرزوش برسه.
همه حیوونا نگاهی به هم انداختن و ناراحت شدن و به جغد دانا نگاه کردن.
جغد دانا با خونسردی گفت:شیر قوی درسته که تو سلطان جنگلی ؛اما اینکه جعبه آرزوها نزد من باشد تو مشکل داری؟؟
آقا شیره م ن م ن کنان گفت :نه نه اما روباه با من صحبت کرد و من به این نتیجه رسیدم که نزد من باشه.
جغد دانا که دید سلطان جنگل فریب طمع کاریه روباه مکار رو خورده گفت:
ای سلطان جنگل ،من پیشنهادی دارم.شیر گفت:چه پیشنهادی؟؟؟؟؟

بچه های گلم شما می توانید ما را از طریق رادیو قصه برای شنیدن قصه های جدید صوتی کودکانه با صدای خاله سمینا دنبال کنید.

نویسنده: مریم مجتهدی

آدرس تلگرامی: @childrenradio

جعبه آرزو ها ۱

بخوانید:

بچه های گلم شما می توانید مارا از طریق رادیو قصه برای شنیدن قصه های جدید صوتی کودکانه با صدای خاله سمینا دنبال کنید.

جعبه آرزوها
خرگوش کوچولوی باهوش داشت توی جنگل بازی میکرد و بالا و پایین میپرید و هویجی که مامان خرگوشی بهش داده بود گاز میزد.از روی تخته سنگا میدوید و به همه پرنده ها و حیوونای جنگل سلام میکرد.انقدر ورجه وورجه کرد که حسابی تشنه شد.رفت سمت رودخونه تا آب بخوره.
خاله قورباغه رو دید که داشت غورغور میکرد و با زبون درازش پشه ها و مگس ها رو میخورد.خندید و گفت سلام خاله قورباغه مهربون و حسابی آب خورد تا شکمش باد کرد و سنگین شد و شروع کرد به سکسه کردن.بعد روی تخته سنگی دراز کشید و گفت :به به چه آفتاب خوبی.
رو کرد به خاله قورباغه و گفت:خاله قورباغه تو همیشه پشه و مگس و حشرات رو میخوری؟منکه اصلا نمیتونم مگس بخورم به جاش هویج و کاهوی خوشمزه میخورم.
خاله قورباغه نگاهی به خرگوش کوچولو انداخت و گفت:خرگوش کوچولو اگه من پشه ها و مگسها رو نخورم رودخونه زیبا تبدیل به مرداب میشه و همونطور که غذای تو هویجه غذای من هم حشراته.
خرگوش کوچولو به حرفای خاله قورباغه گوش میکرد که یهو متوجه شد یه چیزی روی آب داره حرکت میکنه.رو کرد به خاله قورباغه و گفت:
خاله قورباغه اون چیه روی آب
خاله قورباغه زبون دراز و قرمزش رو بیرون آورد و به سمت اون چیزی که رو آب بود پرت کرد و زبونش بهش چسبید و کشیدش به سمت خودش.
خرگوش کوچولو با تعجب نگاه میکرد و از اینکه زبون خاله قورباغه انقدر قوی بود حسابی چشاش گرد شده بود.با همون چشای گرد پرسید :توی این جعبه چی میتونه باشه.خاله قورباغه گفت نمیدونم اما بهتره جعبه رو پیش جغد دانا ببریم تا ازش بپرسیم چون جغد دانا همه چیو میدونه.
خرگوش کوچولو با کمک زبون خاله قورباغه جعبه رو پشتش گذاشت و به سمت خونه جغد دانا رفتن.با هیجان کا ماجرارو تعریف کردن.
جغد دانا حسابی به جعبه نگاه کرد و بعد از کلی فکر کردن گفت: این جعبه آرزوهاس
خرگوش کوچولو و خاله قورباغه با تعجب به جغد دانا نگاه کردن و گفتن : جعبه آرزوها چیه؟
جغد دانا گفت:خرگوش کوچولو همین الان بگو چی دلت میخواد؟
خرگوش کوچولو گفت یه هویج میخوام با کلی پنیر پیتزا.خاله قورباغه خنده بلندی کرد و گفت :پنیر پیتزا برای آدمهاس نه حیونای جنگل.
یهو یه صدایی از تو جعبه اومد و در جعبه باز شد و یه هویج بزرگ نارنجی با یه عالمه پنیر خوشمزه ازش اومد بیرون.
خرگوش کوچولو خیلی خوشحال شد و شروع کرد به خوردن.
جغد دانا جعبه رو پیش خودش نگه داشت و به خرگوش کوچولو گفت :به همه حیونای جنگل خبر بده و بگو هر کی هر چی میخواد بیاد و به جعبه آرزوها بگه تا براش آماده کنه.
بچه ها از اون روز به بعد همه حیونای جنگل کنار در خونه جغد دانا صف میکشیدن و یکی یکی آرزوهاشونو به جعبه میگفتن وخوشحال و دست پر به خونه هاشون میرفتن.

شما می توانید ما را برای شنیدن قصه های صوتی کودکانه از رادیو قصه با قصه گویی خاله سمینا دنبال کنید.

نویسنده: مریم مجتهدی 

آدرس تلگرامی ما: @childrenradio