آموزش راست گویی به کودکان در قالب قصه های کودکانه

آموزش راست گویی به کودکان + قصه کودکانه

رادیو قصه برای کودکان شما انواع داستان ها را به صورت قصه های کودکانه صوتیو قصه کودکانه و داستان کودکانه با صدای خاله سمینا آماده کرده است.

کودکان همیشه دروغ را از همسن و سالانشان یا حتی از شما یاد نمی گیرند. دروغگویی برای آن ها معمولا حربه ای است که می توانند با آن از خود محافظت کنند و از سرزنش و تنبیه والدین دور بمانند. وقتی فرزندتان را از چیزی می‌ترسانید و تهدید می کنید، وقتی او را از کنجکاوی اش دور نگه می دارید، یا وقتی کار اشتباه و غلط او را به بدترین شکل ممکن پاسخ می دهید، به طور غیر مستقیم این پیام را به او می دهید که برای تنبیه نشدن، واقعیت را از شما پنهان کند.

صداقت داشتن در زندگی موجب استحکام و دوام روابط بین افراد خانواده می‌شود؛ زیرا فرد هم چون آینه‌ای شفاف آن‌چه را که در درون خود دارد، منعکس می‌سازد.

آموزش صداقت به کودکان مستلزم صرف وقت و شکیبائی است. فراگیری هر مهارتی اگر از سال‌های دوران خردسالی و کودکی آغاز شود تأثیری دو چندان بر زندگی او خواهد گذاشت.

والدین می‌توانند با تشویق کودکان به راست گویی و گفتن آن‌چه که واقعاً دیده‌اند، صداقت را در آن ها پرورش دهند.

 آموزش صداقت به کودکان خردسال:
مشخص کردن مرز بین صداقت و عدم صداقت برای کودکان خردسال کاری نسبتا سخت و دشوار است، زیرا کودکان سه-چهار ساله قادر نیستند پیامدهای حقیقت‌گویی خود را درک کنند. هنگامی که کودک بتواند مسئولیت رفتار و گفتار خود را بپذیرد، می‌تواند به ارزش صداقت و حقیقت‌گویی پی ببرد.

آنچه در دوران خردسالی برای کودک اهمیت دارد، تصورات، خیال‌پردازی و پرورش اندیشه‌های خلاقانه است. آنچه در ذهن کودک رشد می‌کند، در حقیقت، برایش واقعی و حقیقی است. اگر کودکی منکر شکستن ظروف تزئینی مادر خود می‌شود، به این دلیل است که می‌داند اگر مادرش این موضوع را بفهمد، به طور حتم از دست او عصبانی و ناراحت خواهد شد.
از‌این‌رو، آرزو می‌کند که کاش هرگز این کار انجام نمی‌شد… به همین دلیل، به مادرش می‌گوید که او ظرف را نشکسته‌است. در حقیقت، این تناقض و دوگانه گویی فکر و عمل کودک ناشی از سردرگمی اوست. 

 آموزش راست گویی به کودکان + قصه کودکانه

بچه های گل برای شنیدن قصه های صوتی کودکانه و قصه شب با صدای خاله سمینا برای گروه های سنی (الف، ب، ج) به سایت رادیو قصه کودکانه مراجعه کنید.

به کودک بگویید: ”صداقت یعنی راست‌گویی یعنی گفتن آن‌چه که واقعاً اتفاق افتاده است“. زمانی که والدین و اعضاء خانواده سعی می‌کنند هر واقعه‌ای را آن‌طور که اتفاق افتاده است، برای یک دیگر تعریف کنند، در حقیقت صداقت و راست‌گویی را در بین اعضاء خانواده خود عملی و استوار می‌سازند. من کارهایی انجام می‌دهم و سپس درباره آن با تو صحبت می‌کنم. با انجام اعمال و رفتار گوناگون، راست گویی را به کودک نشان دهید.

بهترین راه برای آموزش صداقت به کودکان آن است که پدر و مادرها و اعضای خانواده خودشان سعی کنند این گونه رفتارها را در عمل به کودکان نشان دهند و با هم روراست باشند. مثلا، وقتی قولی به کودک می‌دهند، حتما به آن پایبند باشند و به آن عمل کنند.

بگذارید راستگویی بهای خوبی برای کودک باشد:

اگر بچه سه ساله شما می‌پذیرد که با مداد رنگی دیواراتاق را خط‌خطی کرده و شما با خشم نسبت به او واکنش نشان دهید، درآینده شهامت آن را پیدا نخواهد کرد که راستش را بگوید. اما اگر قدر صداقت و راست گویی او را با این جمله بدانید که «خوشم آمد که تو به من راستش را گفتی»، او را بیشتر آماده راستگویی کرده‌اید.

البته قدردانی از راست گویی همیشه مانع تنبیهی نیست که درنظر گرفته‌ شده ‌‌بوده ‌است. مثلا اگر تنبیه درنظرگرفته‌ شده برای نقاشی روی دیوار، کمک‌ در تمیز کردن دیوار یا عدم استفاده از مداد رنگی برای یک روز است، این کار می‌تواند انجام شود.

رادیو قصه کودک از طریق قصه های صوتی و داستان های کودکانه سعی دارد که شبی آرام برای فرزندان شما به وجود آورد.

بهتراست درصورت اعتراف به انجام کاربد توسط کودک، والدین به منظور کمک به پرورش راست گویی در کودک میزان تنبیه را کاهش دهند و آن را به کودک یادآوری کنند.

داستانی کوتاه در رابطه با راست گویی:

پسرک و دخترک مشغول بازی بودند…

پسرک یک سری کامل تیله داشت و دخترک چندتایی شیرینی با خودش داشت.

پسر به دختر گفت : من همه تیله هامو بهت میدم؛ در عوض تو همه شیرینیهات رو به من بده !

دختر کوچولو قبول کرد اما پسر کوچولو بزرگترین و قشنگترین تیله رو یواشکی واسه خودش برداشت و بقیه رو به دختر کوچولو داد…!

اما دختر کوچولو در کمال صداقت و طبق قولی که داده بود تمام شیرینیهایش را به پسرک داد…

آن شب دختر کوچولو با آرامش تمام خوابید و راحت خوابش برد ولی پسر کوچولو نمی توانست بخوابد ، چون به این فکر می کرد که همانطور که خودش بهترین تیله اش را یواشکی پنهان کرده شاید دختر کوچولو هم مثل او مقداری از شیرینیهایش را قایم کرده و همه شیرینی هایش را به او نداده …!!!

نتیجه داستان :

عذاب وجدان همیشه متعلق به كسی است كه صادق نیست اما آرامش سهم كسی است كه صادق است…

لذت دنیا متعلق به كسی نیست كه با آدم صادق زندگی می كند بلکه آرامش دنیا سهم كسی است كه با وجدان صادق زندگی میكند…

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *