اسم قصه: قصه صوتی خلبان کرکس قصه گو: سمینا❤️ نویسنده: نوشین فرزین فرد🍀 تنظیم: زهرا رضایی گروه سنی: ۱ تا ۷ سال موضوع: آشنایی با مشاغل آدرس کانال تلگرام👇 🆔 @childrenradio متن داستان روزی روزگاری توی یه جنگل سرسبز و زیبا، کرکس ، خلبان بود. خلبان کرکس هرروز همه ی حیوونای جنگل رو سوار هواپیما می کرد و سالم به مقصد می رسوند. همه ی حیوونای جنگل خلبان کرکس و هواپیماشو دوست داشتند و وقتی سوار هواپیمای خلبان کرکس می شدند حسابی بهشون خوش می گذشت . یه روز که مثل هر روز خلبان کرکس، قبل از پرواز ، هواپیما رو چک کرد و مسافران هم منتظر پرواز بودند ناگهان خلبان کرکس متوجه شد یکی از بال های هواپیما کار نمی کنه و هر چقدر سعی کرد تا بال هواپیما درست بشه ، نشد. خلبان کرکس از هواپیما پیاده شد و به مسافران گفت (( با عرض معذرت یکی از بال های هواپیما دچار نقص فنی شده و متاسفانه پرواز امروز کنسل میشه . فردا در خدمت شما هستم .)) مسافران با ناراحتی از خلبان کرکس خداحافظی کردند و به خونه برگشتند. همون روز خلبان کرکس ، بال هواپیما رو تعمیر کرد. فردای اون روز مسافران با خوشحالی در هواپیمای خلبان کرکس نشستند و خلبان کرکس پرواز رو آغاز کرد . رادیو قصه کودک خاله سمینا قصه صوتی کودکانه
پادکست شماره ۲: شاد بودن حق شماست🍎 گروه سنی: ۹ تا ۱۲سال😊 گوینده: سمینا❤️ تنظیم کار: رویا جان مومنی🍀 @childrenradio
🌹شاد بودن حق شماست 🦋بچه ها ، هر روز ، هر روز که خورشید از پشت کوه ها طلوع میکنه و پرنده ها آواز میخونن ، اون روز هدیه ای از طرف خداست… 🌹اگه اون روز غمگین باشیم، خب اون روز رو هدر دادیم خیلی از بچه ها ممکنه با ناراحت بودنشون باعث بشن خیلی از روز های عمرشون تلف بشه ، اونم بخاطر چی؟ مثلا نتونستن دفتر مورد علاقه شون رو بخرن یا یا به هر دلیلی نتونستن ادامس با طعم نعنا بخرن یا اون روز بخاطر کار ناگهانی که برای مامان پیش اومده نتونستن طبق برنامه ای که با دوستشون داشتن به شنا برن 🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋 خب ، خب نباید اجازه بدیم که اتفاقات همه چیز رو به هم بریزه ذهنتون رو ببرید طرف شاد بودن باید این رو قشنگ حس کنیم درک کنیم که هر روز هر روز یه هدیه ای خیلی خوشمزه از طرف خداست برای ما🎂🎂🎂 میدونید من هر روز رو به عنوان هدیه ای از طرف خداوند جشن میگیرم، چطوری؟ 🌀 با قصه گفتن برای شما چون ،چون شاد بودن حق شماست ،پس لطفا ✔️شاد بودن رو انتخاب کنید رادیو قصه کودک جنگجوی کوچک خاله سمینا شاد بودن
🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋 پادکست شماره۱: شاد بودن را انتخاب کن🍎 گروه سنی: ۹ تا ۱۲سال😊 گوینده: سمینا❤️ تنظیم کار: رویا مومنی🍀 @childrenradio
✋سلام ممنون از اینکه به صدای سمینا در رادیو قصه کودک گوش می کنید ✔️شاد بودن یک انتخاب است 🦋بچه ها هدف من از این فایل صوتی این است که به شما کمک کنم ذهنتان را، فکرتان را طوری برنامه ریزی کنید که هر روز ، هر روز ، شاد بودن، خوشحال بودن و شادمانی را انتخاب کنید مهم نیست اگر وارد کلاس میشی و همکلاسی که کنار تو و نزدیک تو میشینه با تو قهر کرده یا اگر امروز توی تیم ورزشی بسکتبال نتونستی گل بزنی میدونی در نهایت تو هستی … آره … خود تو هستی خود تو هستی که انتخاب میکنی یعنی ، یعنی خود تو هستی که انتخاب می کنی زندگیت چطوری بگذره دقیقا ، دقیقا به خود تو و انتخاب هات بستگی داره مثل وقتی که میری توی مغازه بستنی فروشی ، این تو هستی که انتخاب میکنی بستنی شکلاتی بخوری یا توت فرنگی یا شکلاتی توت فرنگی ، واااای عاشقشششم یه جایی خوندم که یه نفر به اسم آبریم لیم بیم بیم او ، نه نه نه نه آبرانی دلینی پالینی او ، نه نه نه بذار یه کم فکر کنم امممم………. آهان آبراهام لینکلن اگه اشتباه نکنم ، آخه اسمش خیلی سخت بود ✔️اون میگه بیشتر مردم به همون اندازه ای که خودشون تصمیم گرفتن شاد باشن ، شاد هستن . اممم چه جمله ی جالبی ، نه؟ یعنی هر اندازه ای که بخوای و خودت ، خودت تصمیم گرفته باشی میتونی شاد باشی آره ✔️شاد بودن یه انتخابه پس لطفا سعی کن هر روز مثل وقتی که میری توی بوفه ی مدرسه تا یه آب نبات چوبی خوشششمزه انتخاب کنی شاد بودن رو هم انتخاب کن یا یا اگه امروز اون جامدادی قشنگت که خییلی دوسش داشتی به هر دلیلی درست یا غلط از روی میز افتاد و شکست ، لطفا باز هم شاد بودن رو انتخاب کن ✔️شاد بودن یک انتخاب است ❤️لطفا شاد بودن رو انتخاب کنید رادیو قصه کودک خاله سمینا شاد بودن
اسم قصه: قصه صوتی قاضی مار قصه گو: سمینا❤️ نویسنده: نوشین فرزین فرد🍀 تنظیم: رویا مومنی 🌱 گروه سنی: ۱ تا ۷ سال موضوع: آشنایی با مشاغل آدرس کانال تلگرام👇 🆔 @childrenradio متن داستان روزی روزگاری توی یه جنگل سرسبز و زیبا، مار ، قاضی بود. همه ی حیوونای جنگل از قضاوت قاضی مار راضی بودند . روزی که دادگاه سوسکی برگزار شد و وکیل عنکبوت هم وکالت سوسکی رو برعهده گرفته بود، قاضی مار روی صندلی قضاوت نشسته بود. وقتی جلسه ی دادگاه با حضور سوسکی و همسایه ها و وکیل عنکبوت شروع شد و وکیل عنکبوت به قاضی مار علت اختلاف سوسکی با همسایه ها رو توضیح داد و سوسکی و همسایه ها هم توضیح دادند چه اتفاقی افتاده ، قاضی مار گلویش را صاف کرد و گفت (( خب صحبتها رو شنیدم و پرونده هم مطالعه کردم . جلسه ی بعد رای دادگاه رو اعلام می کنم )) منشی قاضی مار اعلام کرد (( هفته ی آینده همین ساعت رای دادگاه اعلام میشه .)) وقتی هفته ی بعد از راه رسید و سوسکی و همسایه ها و وکیل عنکبوت در جلسه دادگاه حاضر شدند ، قاضی مار گفت (( با توجه به اینکه هر دو طرفین دعوا مقصر هستند و همسایه ها با وجود چندین بار تذکر از سمت سوسکی بیشترین تقصیر رو بر گردن دارند ،اعلام می کنم همسایه ها مراعات کنند و سروصدا نکنند در غیر اینصورت اگر مراعات صورت نگیرد و دوباره کتک کاری و اذیت و آزار رخ بدهد مجازات در نظر می گیرم .ختم جلسه )) وقتی همه از دادگاه بیرون رفتند ،همسایه ها از سوسکی عذرخواهی کردند و سوسکی هم از همسایه ها عذرخواهی کرد . رادیو قصه کودک خاله سمینا قصه صوتی کودکانه
اسم قصه: قصه صوتی وکیل عنکبوت🕸 قصه گو: سمینا❤️ نویسنده: نوشین فرزین فرد🍀 تنظیم: رویا مومنی 🌱 گروه سنی: ۱ تا ۷ سال موضوع:مشاغل آدرس کانال تلگرام👇 🆔 @childrenradio متن داستان روزی روزگاری توی یه جنگل سرسبز و زیبا، عنکبوت ، وکیل بود. همه ی حیوونای جنگل از وکالت وکیل عنکبوت راضی بودند و هر وقت مشکلی پیش می اومد به دفتر وکالت وکیل عنکبوت می رفتند. یه روز سوسکی با عصبانیت وارد دفتر وکالت وکیل عنکبوت شد . وکیل عنکبوت گفت (( سلام سوسکی ! چی شده؟ چرا عصبانی هستی ؟)) سوسکی با عصبانیت جواب داد (( به خاطر اذیت و آزار همسایه هام )) وکیل عنکبوت گفت (( میشه دقیق بگی چی شده ؟)) سوسکی گفت (( هر شب همسایه ها سروصدا می کنند و نمی زارن بخوابم . )) وکیل عنکبوت گفت (( خب به همسایه ها بگو سروصدا نکنند )) سوسکی گفت (( چند بار گفتم . آخرین بار که تذکر دادم با همسایه ها دعوام شد و کتکشون زدم .اونا هم رفتند از من شکایت کردند. هفته ی دیگه دادگاه دارم )) وکیل عنکبوت گفت (( خیله خوب . وکالت تونو قبول می کنم )) سوسکی آروم شد و گفت (( ممنون. )) وکیل عنکبوت گفت (( سعی خودمو می کنم تا وکالت خوبی دراین پرونده داشته باشم )) سوسکی تشکر کرد و از دفتر وکالت وکیل عنکبوت بیرون رفت . وکیل عنکبوت پرونده ای برای سوسکی باز کرد و تا هفته ی آینده منتظر موند تا در دادگاه از سوسکی دفاع کند . رادیو قصه کودک🦋 قصه صوتی کودکانه🦋 خاله سمینا🦋
🌹با سفارش قصه های اختصاصی فرزند دلبندتان را خوشحال کنید ❤️ این قصه تقدیم به نهال جان احمدی، عزیز و مهربان خاله سمینا ❤️ 🍭امیدوارم بهترینها برای تو باشه عزیز دل❤️ اسم قصه: نهال و ماجرای شماره یک لاکی تاکی✨ قصهگو: سمینا ❤️ نویسنده: راضیه احمدی☘ تنظیم: رویا مومنی🌱 با قابلیت پخش و استفاده در واتس اپ 👌👌موضوع و محوریت قصه به در خواست مامان و بابا 👏👏 دنیای کودک را بساز 😍 پشتیبانی: 🆔 @mhdsab 🆔 @childrenradio 🦋رادیو قصه کودک 🦋خاله سمینا 🦋قصه صوتی کودکانه
با سفارش قصه اختصاصی کودکتان را شاد کنید ❤️ این قصه تقدیم به سامیار جان عباسی، عزیز و مهربان خاله سمینا ❤️ 🍭امیدوارم بهترینها برای تو باشه عزیز دل❤️ اسم قصه: سامیار و مسابقه ی جوجه ای🐥🐥 قصهگو: سمینا ❤️ نویسنده: راضیه احمدی☘ تنظیم: رویا مومنی🌱 با قابلیت پخش و استفاده در واتس اپ 👌👌موضوع و محوریت قصه به در خواست مامان و بابا 👏👏 دنیای کودک را بساز 😍 پشتیبانی: 🆔 @mhdsab 🆔 @childrenradio رادیو قصه کودک خاله سمینا قصه صوتی کودکانه
با سفارش قصه اختصاصی صوتی ، دنیای کودکتان را زیباتر کنید ❤️ این قصه تقدیم به میترا جان اکبری، عزیز و مهربان خاله سمینا ❤️ 🍭امیدوارم بهترینها برای تو باشه عزیز دل❤️ اسم قصه: میترا و درخت یادگاری🌳✨ قصهگو: سمینا ❤️ نویسنده: آناهیتا پور زرین☘ تنظیم: رویا مومنی🌱 با قابلیت پخش و استفاده در واتس اپ 👌👌موضوع و محوریت قصه به در خواست مامان و بابا 👏👏 دنیای کودک را بساز 😍 پشتیبانی: 🆔 @mhdsab 🆔 @childrenradio 🌱رادیو قصه کودک 🌱خاله سمینا 🌱قصه صوتی کودکانه
اسم قصه: قصه صوتی خانم طاووسه کارمند وظیفه شناسی است🦚 قصه گو: سمینا❤️ نویسنده: نوشین فرزین فرد🍀 تنظیم: رویا مومنی 🌱 گروه سنی: ۱ تا ۷ سال موضوع:مشاغل آدرس کانال تلگرام👇 🆔 @childrenradio متن قصه: روزی روزگاری توی یه جنگل سرسبز و زیبا، طاووس، کارمند اداره بود. طاووس هرروز صبح زود از خواب بیدار می شد و صبحونه ی مفصل می خورد و بعد آماده می شد و راهی اداره می شد . وقتی به اداره می رسید ، پشت میزش می نشست و مانیتور رو روشن می کرد و مشغول رسیدگی به پرونده ها می شد. یه روز که مثل همیشه طاووس به اداره رفت و پشت میزش نشست و مانیتور رو روشن کرد ، خاله قورباغه وارد اتاق طاووس شد . طاووس بعد از سلام و احوالپرسی به خاله قورباغه گفت (( خاله قورباغه! چه خبر؟)) خاله قورباغه لبخندی زد و گفت (( سلام طاووس جان ! بله اومدم این پرونده رو به دستت بدم تا امضا کنی . می خوام خونه مو بازسازی کنم و نیاز به وام بانکی دارم . شما باید امضا کنی تا بانک ، وام به من بده )) طاووس با خوشحالی گفت (( به به …خوشحالم می خوابید خونه تونو بازسازی کنید .چشم . پرونده تونو ببینم )) خاله قورباغه پرونده رو به دست طاووس داد و طاووس هم امضا کرد . خاله قورباغه دعای خیر برای طاووس کرد و با خوشحالی از اتاق طاووس بیرون رفت 🦋رادیو قصه کودک 🦋خاله سمینا 🦋قصه صوتی کودکانه
اسم قصه: قصه صوتی روباه آهنگساز قصه گو: سمینا❤️ نویسنده: نوشین فرزین فرد🍀 تنظیم: رویا مومنی 🌱 گروه سنی: ۱ تا ۷ سال موضوع:مشاغل آدرس کانال تلگرام👇 🆔 @childrenradio 🌹متن قصه: روزی روزگاری توی یه جنگل سرسبز و زیبا، روباه ، آهنگساز بود . آهنگهای روباه شاد بودند و همه ی حیوونای جنگل آهنگهای روباه رو خیلی دوست داشتند و حتی برای جشن تولد بچه هاشون هم از روباه دعوت می کردند تا آهنگ تولدت مبارک رو براشون بنوازه. یه شب که روباه آهنگساز به جشن تولد موشی دعوت شده بود ، موشی کنار اُرگِ روباه ایستاد و گفت (( میشه منم آهنگ بزنم ؟)) روباه آهنگساز لبخندی زد و گفت (( بفرمائید)) موشی دکمه های ارگ رو به صدا درآورد و یه قطعه آهنگ نواخت. روباه آهنگساز و خانواده ی موشی و مهمانان جشن تولد از نواختن آهنگ موشی شگفت زده شدند و همگی برای موشی دست زدند. روباه آهنگساز گفت (( آفرین موشی ! چطوری یاد گرفتی ؟)) موشی جواب داد (( من هر وقت شما توی برنامه ها ارگ می زداید با دقت به انگشت ها تون نگاه می کردم و یاد گرفتم )) روباه آهنگساز گفت (( آفرین به تو دختر باهوش! اگه دوست داشته باشی می تونی دستیارم باشی و توی برنامه ها همراهیم کنی )) موشی با خوشحالی گفت (( آخ جون)) از اون شب به بعد موشی با اجازه از خانواده اش ، روباه آهنگساز رو در برنامه های جنگل همراهی می کرد . 🦋رادیو قصه کودک 🦋خاله سمینا 🦋قصه صوتی کودکانه