وبلاگ

نازنین و غول غولک (قسمت آخر)

سوپرایزی متفاوت
برای سفارش قصه اختصاصی صوتی که کودکتان در آن نقش اول را ایفا میکند همین حالا به ما پیام بدهید
¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
اسم قصه: نازنین و غول غولک( قسمت آخر )???✨
قصه گو : سمینا❤️
نویسنده: نوشین فرزین فرد?
تنظیم: رویا مومنی?
گروه سنی : ۱ تا ۷ سال
موضوع: افسانه شب یلدا
آدرس کانال تلگرام?
? @childrenradio

متن داستان :
بعد از صبحونه، نازنین کوچولو به مامان گفت
(( مامان جون! امشب که شب یلداست میشه منم کمک کنم ؟))
مامان لبخندی زد و گفت
(( اتفاقا میخواستم بهت بگم برای پختن کیک هندونه به من کمک کنی))
نازنین کوچولو هیجان زده دستاشو بهم زد و گفت
(( آخ جون! راستی مامانی و بابایی و خاله اینا و دایی اینا میان خونه مون؟))
مامان جواب داد (( نه دخترم . ما میریم خونه مامانی و بابایی. کیک هندونه و آجیل هم ما می بریم خونه شون))
نازنین کوچولو با تعجب گفت
(( برای چی ما آجیل ببریم؟ اصلا چرا آجیل خریدیم ؟ هرسال بابایی یه عالمه آجیل می خرید ))
مامان گفت (( بابایی امسال پادرد شدید داره و نمیتونه بیرون بره و آجیل بخره .من و خاله و دایی تصمیم گرفتیم میز شب یلدای خونه مامانی و بابایی رو بچینیم ))
نازنین کوچولو ذوق زده گفت (( آخ جون ! منم کمک می کنم ))
وقتی غروب شد، نازنین کوچولو همراه مامان و بابا به خونه مامانی و بابایی رفتند . وقتی رسیدند خاله ی نازنین کوچولو گفت
(( زود باشید زودتر میزو بچینیم ))
نازنین کوچولو ، کیک هندونه رو که با کمک مامان پخته بود روی میز مبل گذاشت ، دخترخاله ، آجیل ها رو روی میز مبل گذاشت ، پسردایی و دختر دایی ، هندونه و انارها و خرمالوها رو روی میز مبل گذاشتند و خاله و مامان و زن دایی هم مشغول تزیین میز شب یلدا شدند.
بعد از شام همگی دور میز شب یلدا نشستند . بابایی کتاب حافظ رو باز کرد و غزلیاتی از حافظ رو خوند .همگی با اشتیاق به غزلیات حافظ که بابایی می خوند ، گوش دادند .بعد بابایی برای همه فال حافظ گرفت . در همین موقع نازنین کوچولو از مامان پرسید
(( مامان جون ! چرا شب یلدا فال حافظ
می گیرند؟))
مامان جواب داد ((از قدیم ها مردم ایران ، حافظ و شعرهاشو دوست داشتند و وقتی شب یلدا دورهم جمع می شدند، شعرهای حافظ رو می خوندند و فال می گرفتند تا بشنوند حافظ در مورد آرزوهاشون چی میگه . این رسم از همون قدیم ها تا همین الان اجرا میشه ))
مامانی گفت (( خب حالا نوبت قصه گفتن منه))
همه با ذوق و شوق دست زدند و آماده ی شنیدن قصه مامانی شدند. مامانی یه قصه قشنگ تعریف کرد بعد همگی مشغول خوردن آجیل و هندونه و انار و خرمالو شدند . وقتی نازنین کوچولو پسته و بادام از توی ظرف آجیل برداشت یاد ننه سرما و چله بزرگه و غول غولک افتاد و لبخند زد .
پایان
رادیو قصه کودک
قصه های خاله سمینا
قصه صوتی کودکانه
قصه های آموزنده

بازی و قصه صوتی کودکانه

مقدمه

کودک از بدو تولد ، بازی را دوست دارد و مهمترین خواسته او بازی است .والدین در همان اوایل زندگی کودک به نیاز کودک
و خواسته ی او که بازی است باید احترام بگذارند و هر ساعتی از شبانه روز که او درخواست بازی دارد همراهی کنند . کودک
با بازی می تواند هیجانات درونی خودرا بروز دهد و به نشاط برسد.
کودک در اوایل زندگی خود بازی با پدر و مادر را دوست دارد اما از سن دوسالگی به بعد به همبازی که همسن و سال خودش
. باشد نیاز پیدا میکند. او دوست دارد با همسن و سال خودش بازی کند تا بهتر از قبل به هیجان و نشاط برسد
اگر بازی دسته جمعی باشد و کودک با چند همبازی مواجه باشد هیجانات درونی و نشاط اجتماعی و آرامش بیشتری
کسب می کند.
در این مقاله به بررسی بازی دسته جمعی کودک با همسالان می پردازیم

بازی دسته جمعی همسالان
قدیم ها وقتی به محلات و کوچه ها سر می زدیم ، انبوهی از کودکان از هر دوجنس را می دیدی که با همدیگر بازی می کردند
. پسرها وسط کوچه فوتبال و هفت سنگ بازی می کردند و دخترها گوشه ای از کوچه زیر انداز پهن می کردند و روی آن می
نشستند و خاله بازی می کردند وکل کوچه را به تصرف خود در می آوردند و حتی ماشین ها به خصوص ماشین های پیکان به
سختی از داخل کوچه می توانستند عبور کنند و در آن موقع صدای بوق های ممتد و صدای راننده و همسایه های سالمند از
وجود سروصدا بلند می شد اما بچه های قدیم با بازی های دسته جمعی که در کوچه انجام می دادند از نشاط اجتماعی و
روابط عمومی خوب حتی در بزرگسالی برخوردار شده اند

هدی و بازی
هدی تک فرزند و چهار ساله است . پدر و مادر هدی هرروز صبح زود قبل از اینکه به سر کار بروند ، هدی را خواب آلود به در خانه ی مادر بزرگ هدی می برند تا مادربزرگ در نبود آنها ، از هدی نگهداری کند. وقتی هدی از خواب بیدار می شود و صبحانه مفصلی که مادربزرگ برای او آماده کرده را نوش جان می کند، به سراغ بازی می رود. هدی دلش می خواهد یه همبازی داشته باشد. یک روز خانم همسایه به همراه دختر کوچولوی پنج ساله اش به خانه ی مادربزرگ یک کاسه آش رشته نذری می آورد.

هدی با دیدن دختر کوچولوی همسایه خوشحال شده و به او پیشنهاد می دهد که با او بازی کند. دختر کوچولو اجازه از
مادرش می گیرد و برای مدتی در خانه ی مادربزرگ هدی می ماند و با هدی بازی می کند. دختر کوچولو به هدی می گوید 《
من شبها قبل از خواب قصه های سمینا رو از رادیو قصه کودک گوش میدم . تو هم گوش میدی ؟》هدی با تعجب جواب می
دهد 《 نه . قصه های سمینا چی هستند ؟》دختر کوچولو برای هدی توضیح می دهد که خاله سمینا ، قصه های خوب و
آموزنده تعریف می کند و هدی می تواند از پدریا مادر یا مادربزرگش بخواهد که قصه های سمینا را از رادیو قصه کودک دانلود کنند و گوش بدهد . در همین موقع مادربزرگ هدی به هدی و دختر کوچولو نزدیک شده و از دختر کوچولو آدرس تلگرام و
سایت رادیو قصه کودک را درخواست می کند تا قصه های سمینا را دانلود کند. هدی که خوشحال از پیشنهاد دختر کوچولوی
همسایه شده می گوید 《 من قصه های سمینا رو از امشب گوش میدم و تو هم قول بده هرروز اینجا بیایی و با همدیگه بازی کنیم و قصه های سمینا رو برای همدیگه تعریف کنیم 》 دختر کوچولوی همسایه از پیشنهاد هدی خوشحال می شود و از آن
. روز به بعد هرروز به خانه ی مادربزرگ هدی می رود

~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
بازی و قصه صوتی کودکانه
کودک ، قصه را دوست دارد حتی اگر قصه تکراری باشد ، علاقمند است که دوباره آن قصه را از زبان پدر و مادر یا مادر بزرگ  و پدر بزرگ بشنود . حال اگر قصه با بازی همراه باشد ، بیشتر در ذهن کودک می ماند
این روزها که پدرومادرها هر دو شاغل هستند و وقت کافی برای قصه گویی به فرزند دلبند شان ندارند ، قصه های صوتی کودکانه بهترین گزینه هستند

قصه های صوتی کودکانه طوری بازگو می شوند که کودک می تواند خود را در نقش قهرمان قصه صوتی بگذارد و بازی کند
کودکان امروزی بازی با همسالان را به شدت دوست دارند حتی دوست دارند برای همسن و سالان خود قصه تعریف کنند . پس شما به عنوان والدین کودک ، شرایط را برای کودک دلبندتان مهیا کنید

حرف آخر
عضو کانال رادیو قصه کودک شوید و هر شب قصه های سمینا را از این کانال دانلود کنید و از کودک دلبندتان بخواهید تا به
قصه های صوتی کودکانه گوش کند و در تعطیلات آخر هفته دوستان و همسن و سالان خود را به چالش قصه گویی دعوت
.کند
قصه گویی برای همسالان تاثیر شگرف در ذهن کودک گذاشته و اعتماد به نفس اورا در برابر مشکلات بیشتر
.می کند و نشاط اجتماعی را در او تقویت کرده و روابط عمومی خوبی از خود بروز می دهد
. امیدواریم با شنیدن قصه های سمینا از رادیو قصه کودک خاطرات خوبی را برای خود و کودک دلبندتان رقم بزنید

بردیا و آکواریوم دریایی

سوپرایزی متفاوت
برای سفارش قصه اختصاصی صوتی که کودکتان در آن نقش اول را ایفا میکند همین حالا به ما پیام بدهید
☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆
❤️ این قصه تقدیم به بردیا جان احمدی عزیز و مهربان خاله سمینا ❤️
?امیدوارم بهترین‌ها برای تو باشه عزیز دل❤️
اسم قصه: بردیا و آکواریوم دریایی?? ??
قصه‌گو: سمینا ❤️
نویسنده: راضیه احمدی☘
تنظیم : رویا مومنی?
با قابلیت پخش و استفاده در واتس اپ
??موضوع و محوریت قصه به در خواست مامان و بابا ??
دنیای کودک را بساز ?
پشتیبانی:
? @mhdsab
? @childrenradio


متن داستان

آکوارویوم هلوپ و هلوپ ، تولوپ و تولوپ آب هاشو جابجا کرد. به ماهی کوچولویی که داخلش شنا می کرد، به سنگ ریزه و جلبک ها نگاهی کرد و گفت:
هی ، چی میشد من به رودخونه بودم! بزرگ بودم پر از ماهی های جورواجور و سنگای بزرگ و کوچیک بودم!
بردیا صدای آکواریوم رو شنید . با خوشحالی به طرفش دوید و به ماهی کوچولوی دم طلایی نگاهی کرد و گفت:
وای یه رودخونه! پر ماهی چه باحال اما به نظرم الان هم خوبی! یه آکواریوم توی خونه ی ما!

آکواریوم یه نفس عمیق کشید و یه عالمه هوا رو وارد آبش کرد و تبدیل شد به یه رودخونه پر از از ماهی های جورواجور و سنگای بزرگ و کوچیک!
بردیا با چشمای گرد شده به آکواریوم رودخونه ای نگاهی کرد و گفت:
وای خدای من چقدر ماهی! چقدر سنگ! چقدر آب، چقدر بزرگ!

اما آکواریوم رودخونه ای دوباره آهی کشید و گفت:
ای کاش یه دریا بودم! یه دریای بزرگ پر از از ماهی های جورواجور و سنگای بزرگ و کوچیک!
بردیا تا چشم هایش را چرخاند؛ آکواریوم رودخونه ای تبدیل شد به یه آکواریوم دریایی. یه دریای آبی و خیلی خیلی بزرگ پر از ماهی های جورواجور و سنگای بزرگ و کوچیک و بعد با خنده گفت:
آخ جون حالا اون چیزی شدم که دلم میخواست .
بردیا به آکواریوم دریایی نگاهی کرد و گفت:
اره چقدر بزرگ شدی. چقدر پر آب شدی! اما اما دیگه توی خونه ی ما جا نمیشی! دیگه نمی تونم همیشه کنارت بشینم و نگات کنم!

آکواریوم دریایی به خودش نگاه کرد. دیگر کوچک نبود و نمی توانست کنار بردیا باشد. نمی توانست هر روز هلوپ و هلوپ ، تولوپ و تولوپ آب هاشو جابجا کند و ماهی کوچولو را بخنداند. بعد با ناراحتی گفت:
همون جوری که بودم عالی بودم.
بردیا سرش را تکان داد و گفت:
معلومه که همون طوی که بودی عالی بودی. من هم همین طوری که هستم عالی هستم.
آکواریوم دریایی آرزو کرد خودش باشد و در یک ثانیه تبدیل شد به آکواریوم رودخانه ای و بعد دوباره آرزویش را تکرار کرد و تبدیل شد به خود خودش! آکواریوم کوچک توی خانه با همان ماهی کوچولوی رنگی و دوست خوبش بردیا.
رادیو قصه کودک
خاله سمینا
قصه صوتی کودکانه

قصه های آموزنده

نازنین و غول غولک (قسمت ششم)

☆سوپرایزی متفاوت
برای سفارش قصه اختصاصی صوتی که کودکتان در آن نقش اول را ایفا میکند همین حالا به ما پیام بدهید
******************************

اسم قصه: نازنین و غول غولک( قسمت ششم )???✨
قصه گو : سمینا❤️
نویسنده: نوشین فرزین فرد?
تنظیم: رویا مومنی?
گروه سنی : ۱ تا ۷ سال
موضوع: افسانه شب یلدا
آدرس کانال تلگرام?
? @childrenradio
☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆
متن داستان:

غول غولک ، نازنین کوچولو رو به خونه رسوند و موقع خداحافظی، نازنین کوچولو گفت
(( غول غولک جون ! دلم برات تنگ میشه.بازم کی میای پیشم ؟))
غول غولک خندید و گفت
(( منم دلم برات تنگ میشه نازنین ! به زودی زود میام پیشت . خداحافظ ))
غول غولک پرواز کرد واز نازنین کوچولو دور شد .
نازنین کوچولو دور شدن غول غولک رو از پنجره اتاقش تماشا کرد و وقتی غول غولک دور دور شد، پنجره رو بست و روی تختخوابش دراز کشید .
در همین موقع صدای در اتاق نازنین کوچولو بلند شد
((نازنین جان ! دخترم ! بیدار شو . صبح شده))
نازنین کوچولو خمیازه ای کشید ، پتو رو کنار زد، به پنجره اتاقش نگاه کرد و خورشید خانمو دید که نورشو توی اتاقش می تابونه .
وقتی از تختخواب پایین اومد یاد غول غولک افتاد . با خودش گفت
(( چه خواب خوبی بود. غول غولک بازم به خوابم بیا ))
وقتی نازنین کوچولو مشغول صبحونه خوردن بود ، گفت (( راستی مامان جون ! دیشب دوباره خواب غول غولک رو دیدم . منو برد پیش ننه سرما ))
مامان با تعجب نگاهی به نازنین کوچولو کرد و گفت
(( واقعا ! ننه سرما چه شکلی بود؟))
نازنین کوچولو جواب داد
(( یه پیرزن مهربون با موهای سفید و پیرهن و روسری گل گلی ))
مامان خندید و گفت
(( خوش به حالت که ننه سرما رو دیدی . منم وقتی کوچولو بودم خیلی دوست داشتم ننه سرما رو ببینم ولی نشد ))
نازنین کوچولو هیجان زده گفت
(( هم ننه سرما رو دیدم هم پسرش ))
مامان تعجب کرد .
نازنین کوچولو ادامه داد
(( پسرش چله بزرگه . تولدش اول زمستونه . همون شب یلدا . توی جشن تولد پسر ننه سرما ، آجیل و انار و هندونه می خورند چون خوراکی های خوشمزه و سالمی هستند))
مامان هیجان زده گفت
(( نازنینننن ! تو اینا رو از کجا می دونی ؟))
نازنین کوچولو که صبحونه رو کامل خورده بود و از روی صندلی بلند شده بود ، جواب داد
(( از ننه سرما ! ننه سرما بهم گفت ))
مامان خندید و گفت (( آفرین به ننه سرما !))
پایان قسمت ششم

رادیوقصه کودک

خاله سمینا

قصه صوتی کودکانه

قصه های آموزنده

رهام و اتاق پر سر و صدا

سوپرایزی متفاوت

برای سفارش قصه اختصاصی صوتی که کودکتان در آن نقش اول را ایفا میکند همین حالا به ما پیام بدهید

❤️ این قصه تقدیم به رهام جان آریانژاد عزیز و مهربان خاله سمینا ❤️

?امیدوارم بهترین‌ها برای تو باشه عزیز دل❤️

اسم قصه: رهام و اتاق پر سر و صدا???
قصه‌گو: سمینا ❤️
نویسنده: راضیه احمدی☘
تنظیم : رویا مومنی?

با قابلیت پخش و استفاده در واتس اپ

??موضوع و محوریت قصه به در خواست مامان و بابا ??

دنیای کودک را بساز ?

پشتیبانی:
? @mhdsab

رادیوقصه کودک

خاله سمینا

قصه های صوتی کودکانه

نازنین و غول غولک (قسمت پنجم)

امسال در شب تولد کودک دلبندتان و یا نوه مغز بادامتان متفاوت سورپرایزش کنید.
❇️قصه ای صوتی به نام کودک

✅ اسم قصه: نازنین و غول غولک( قسمت پنجم )???✨
قصه گو : سمینا❤️
نویسنده: نوشین فرزین فرد?
تنظیم: رویا مومنی?
گروه سنی : ۱ تا ۷ سال
موضوع: افسانه شب یلدا
آدرس کانال تلگرام?
? @childrenradio

متن داستان :

نازنین گفت (( ننه سرما !))
ننه سرما فوری جواب داد (( جانِ ننه سرما!))
نازنین پرسید (( یلدا یعنی چی ؟ ))
ننه سرما جواب داد (( یعنی تولد .یعنی میلاد ))
نازنین هیجان زده گفت
(( یعنی الان جشن تولد آقا چله بزرگه ! تولد پسرتونه !))
ننه سرما خندید و گفت (( آره عزیزم. آجیل بخور . هندونه بخور .انار بخور ))
نازنین، پسته و بادام از توی ظرف آجیل برداشت ، به دهن گذاشت و با ولع قورت داد .
یه مدت که گذشت نازنین کوچولو دوباره گفت
(( ننه سرما ! ))
ننه سرما فوری جواب داد (( جانِ ننه سرما !))
نازنین کوچولو پرسید (( ننه سرما ! چرا جشن تولد پسرت آجیل و هندونه و انار می خورن ؟))
ننه سرما خندید و گفت (( خب آجیل خوراکی خوشمزه و سالمیه . آجیل بدنمونو قوی می کنه . هندونه هم میوه ی خوشمزه و خنکیه . آب بدنمونو توی زمستون زیاد می کنه و خنکمون می کنه . انار هم خون بدنمونو زیاد می کنه ))
نازنین کوچولو دست زد و گفت
(( تولد تولد تولدت مبارک ))
ننه سرما و غول غولک و چله بزرگه خندیدند و دست زدند .
ساعتی گذشت و سپیده صبح از راه رسید .بعد خورشید خانم خمیازه ای کشید و کم کم از پشت کوه ها پیداش شد.
غول غولک گفت
(( نازنین ! بهتره برگردیم خونه . ننه سرما و چله بزرگه باید استراحت کنند))
نازنین کوچولو و غول غولک از ننه سرما و چله بزرگه تشکر کردند و خداحافظی کنان با پرواز غول غولک به آسمون از کلبه ی ننه سرما بیرون اومدند .
پایان قسمت پنجم

مامان و بابا های همراه همیشگی رادیو قصه کودک و قصه های صوتی شب کودکانه سمینا
مامان بزرگها و بابا بزرگ های مهربون
برای کودک دلبندتان قصه اختصاصی سفارش بدهید .قصه ای که کودک دلبندتان ، آن را دوست داشته باشد و از آن لذت ببرد.
با سفارش قصه اختصاصی مهارتی ( عزت نفس ، استقلال ، مهارت نه گفتن ، راستگویی )و رفتاری ( جدا خوابیدن در تختخواب شخصی ، مسواک زدن و تمام کردن غذا ) برای کودک دلبندتان خاطره سازی کنید .

تاثیر قصه های کودکانه صوتی بر تنظیم کیفیت خواب کودک

مقدمه


یکی از مسائلی که مهم دانستن آن، طی شدن درست مراحل رشد ذهنی را به همراه دارد و کم اهمیت شمردن آن باعث ایجاد اختلال می شود، مقوله خواب کودک است. در این مقاله سعی داریم به یکی از روش های حائز اهمیت در زمینه درمان اختلال خواب کودک، یعنی قصه های صوتی کودکانه بپردازیم.

علل بد خوابی و بی خوابی کودک


یکی از مهم ترین دلایلی که کودک، دچار یکی از اختلال های خواب مثل بی خوابی و بد خوابی می شود، عدم برنامه ریزی صحیح و متناسب با سن کودک است. والدین باید بدانند که ساعت خواب فرزندشان با ساعت خواب خودشان متفاوت است و کودک نیاز به مدت استراحت و خواب بیش تری نسبت به آن ها دارد. همین امر موجب می شود که کودک اغلب، روش نادرست در زمان خواب را از والدین خود الگو بگیرد و به تدریج دچار اختلال بد خوابی شود. یکی دیگر از مشکلات شایع در بین کودکان، به خصوص در سنین ۶ و یا کم تر از ۶ سال، بی خوابی است. این مشکل هم نشات گرفته از الگوی نادرست در خواب کودک است. فرض کنید کودک دلبند شما ساعت ۱۲ نیمه شب به رختخواب رفته و به سرعت-به دلیل خستگی زیاد-به خواب برود، از آن طرف نمیتواند ۸ صبح بیدار شود و یک روز پرانرژی را سپری کند، بلکه تا ۱۰ صبح می خوابد و روزی بدون هیجان و انرژی را مقابل خود دارد، به دنبال این موضوع به دلیل بد موقع خوابیدن در شب قبل، کودک شما در اواسط بعد از ظهر، دچار خستگی کاذب می شود و به خواب می رود و در نتیجه این الگوی نادرست باعث می شود هنگام شب کودک احساس بی خوابی داشته باشد و باز هم دیر به خواب برود و همین چرخه ادامه پیدا کند.

ویژگی کودکان دچار بد خوابی و بی خوابی

کودکانی که دچار بد خوابی و یا بی خوابی هستند، یکسری علائم و ویژگیهایی دارند. کودکی که برنامه منظمی برای خوابیدن ندارد، احساس کسالت، خستگی موقتی و دائمی، عدم تمرکز به هنگام بازی و یا درس خواندن و رفتاری پرخاشگرانه دارد. کودک بد خواب وقتی با همسن و سالانش در حال بازی کردن است، عموما زودتر از دیگر دوستانش دچار خستگی و بی حوصلگی می شود و سریع دست از بازی می کشد. سن ۲ تا ۶ سالگی که مهم ترین دوران در پرورش خلاقیت کودک از طریق بازی با همسن و سالانش محسوب می شود، بواسطه عدم برنامه ریزی و نداشتن خواب کافی، به سمت و سویی نادرست و نامفهوم می رود. البته با تنظیم خواب کودک و ایجاد برنامه های سرگرم کننده در طول روز که موجب خستگی و در نتیجه زود به خواب رفتن کودک می شود، می توان کیفیت خواب کودک را بهبود بخشید. شاید این سوال در ذهن شما والدین عزیز شکل بگیرد که چگونه می توان کودک را در طول روز سرگرم کرد و در انتهای شب به سرعت به خواب سپرد و برای او خوابی شیرین و دلچسب را رغم زد؟! پاسخ این سوال در مقوله ی بسیار مهمی تحت عنوان گوش سپردن به قصه های صوتی کودکانه و جذاب می گنجد.
فواید قصه های کودکانه صوتی در رفع بی خوابی

فرض کنید کودک شما به هنگام شب احساس خستگی می کند، در اینجا اگر شما جزو آن دسته از والدینی باشید که برنامه خواب مناسبی برای کودکتان تنظیم نکرده اید؛ در نتیجه به خستگی او اهمیت زیادی نمی دهید و در اینجا کودک جایگزین نامناسبی به نام” تلویزیون ” را انتخاب می کند و فرصت طلایی برای خوابیدن را ازدست می دهد و به انتظار می نشیند تا خوابیدن شما فرا برسد، اما اگر جزو والدینی باشید که برنامه ریزی درستی را برای خواب کودکتان تهیه کرده اید، به محض درک اینکه کودک شما خسته است، او را به خوابیدن تشویق می کنید و اگر کیفیت خواب کودک هم برایتان حائز اهمیت باشد، قصه های کودکانه ی رادیو قصه کودک را که با صدای دلنشین خاله سمینا زیبا تر شده، به کودکتان پیشنهاد می کنید. والدین می توانند با فرا رسیدن خواب کودکشان، برای از بین بردن افکار منفی و حتی برای نابودی ترس در آن ها (برخی از کودکان در فواصل زمانی متفاوت، از فرارسیدن شب و حاکم شدن سیاهی در آسمان، می ترسند) قصه های کودکانه صوتی را برای فرزندشان پخش کنند و در انتها از کودکشان بخواهند احساس خوب خودش را نسبت به آن داستان بیان کند و بعد به خواب برود. در اکثر مواقع با خسته شدن چشمان و ذهن کودک، خواب برایش راحت تر و شیرین تر می شود.
سخن آخر

همانطور که متوجه شدید یکی از روش های موثر در کاهش بد خوابی و یا بی خوابی کودک عزیزتان، گوش سپردن آن ها به قصه های صوتی کودکانه است و اگر به دنبال قصه های صوتی کودکانه ای هستید که در کنار جذابیت، نکات پند آموزی هم داشته باشد، می توانید با خیالی آسوده قصه های صوتی کودکانه خاله سمینا را برای کودک دلبند تان پخش کنید. اگر کودک شما به هنگام شب دچار بی خوابی می شود، با در اختیار قرار دادن این قصه های صوتی کودکانه شیرین و جذاب، خوابی دلنشین را برای کودکتان به ارمغان می آورید.

نازنین و غول غولک (قسمت چهارم)

برای قصه گویی به کودکان دلبندتان چه راهکاری دارید ؟
آیا شبها با خواندن کتاب داستان برای او قصه می گویید یا از خودتان قصه می سازید؟؟
شاید بعضی وقتها از خواندن کتاب داستان و یا قصه سازی برای کودک دلبندتان خسته شده باشید و یا وقت کافی برای اینکار نداشته باشید و با اصرار کودکتان مواجه شده باشید .
رادیو قصه کودک مشکل شما را حل کرده است و با قصه های صوتی کودکانه سمینا ، هرشب کودک دلبندتان را با قصه های شب صوتی کودکانه و آموزنده همراه می کند.

اسم قصه: نازنین و غول غولک( قسمت چهارم )???✨
قصه گو : سمینا❤️
نویسنده: نوشین فرزین فرد?
تنظیم: رویا مومنی?
گروه سنی : ۱ تا ۷ سال
موضوع: افسانه شب یلدا
آدرس کانال تلگرام?
? @childrenradio

متن داستان :
هر چقدر غول غولک و نازنین کوچولو به کلبه ی ننه سرما نزدیک می شدند ، کلبه دورتر و به سمت آسمان بالا می رفت .
نازنین کوچولو با تعجب گفت
(( واای ! کلبه چرا بالا می ره !چرا میره آسمون !))
غول غولک با خونسردی جواب داد
(( خب معلومه ننه سرما توی آسمون زندگی می کنه ))
نازنین کوچولو گفت
(( آهان فهمیدم .ننه سرما همونیه که برف و سرما برامون از آسمون می فرسته ))
غول غولک حرفی نزد .
نازنین کوچولو به غول غولک نگاه کرد و گفت (( چرا حرف نمی زنی ؟ اصلا ما کجا داریم میریم ؟))
غول غولک جواب داد
(( پیش ننه سرما ))
نازنین کوچولو پقی زد زیر خنده .
غول غولک چپ چپ به نازنین کوچولو نگاه کرد .
نازنین کوچولو متوجه ی چپ چپ نگاه کردن غول غولک شد وگفت
(( اینطوری نگام نکن. آخه تو میگی میخواییم بریم پیش ننه سرما ولی هرچقدر میریم کلبه ی ننه سرما توی آسمون میره و ما این پایین هستیم ))
غول غولک گفت
(( پشتم بشین نازنین ))
نازنین کوچولو پشت غول غولک نشست و غول غولک به سمت کلبه ی ننه سرما پرواز کرد .‌
وقتی به کلبه ی ننه سرما رسیدند ، ننه سرما خوش آمد گفت
(( خوش اومدی غول غولک ! چه دختر کوچولوی خوشگلی رو با خودت آوردی غول غولک جان ! اسمش چیه ؟))
نازنین کوچولوبه جای غول غولک جواب داد
(( اسمم نازنینه ))
ننه سرما لبخندی زد و گفت
(( به به ..اسمتم مثل خودت قشنگه ))
وبعد اشاره کرد به چِله ی بزرگ که دور کرسی نشسته بود و گفت
(( بفرمائید دور کرسی پیش چله بزرگ بشینید تا براتون آجیل و هندونه بزارم ))
نازنین کوچولو با دستهای کوچولوش ، پیراهن زرد رنگ غول غولک رو کشید و پرسید
(( چله دیگه کیه ؟))
غول غولک جواب داد
(( پسر بزرگ ننه سرما ، چله بزرگه . امشب که اول زمستونه تا چهل روز دیگه روی زمین حکمفرمایی می کنه ))
ننه سرما آجیل توی ظرف کشید و هندونه هم قاچ کرد و جلوی غول غولک و نازنین کوچولو گذاشت تا بخورند .
پایان قسمت چهارم

رادیو قصه

کودکانه

خاله سمینا

نازنین و غول غولک (قسمت سوم)

قصه صوتی کودکانه از رادیو قصه کودک ، کودک دلبند شما را شاد می کند. قصه صوتی شب کودکانه سمینا ، کودک دلبند شما را با اعتماد به نفس می کند.‌قصه های صوتی کودکانه سمینا را هر شب برای کودک دلبندتان از رادیو قصه کودک دانلود کنید .

اسم قصه: نازنین و غول غولک( قسمت سوم )???✨
قصه گو : سمینا❤️
نویسنده: نوشین فرزین فرد?
تنظیم: رویا مومنی?
گروه سنی : ۱ تا ۷ سال
موضوع: افسانه شب یلدا

آدرس کانال تلگرام?
? @childrenradio

✅ متن داستان :
باد سردی شروع به وزیدن کرد.
نازنین کوچولو گفت (( واای ! سردم شد .))
غول غولک ، کلاه قرمز رنگی از جیب پیراهن زرد رنگش بیرون آورد و به دست نازنین داد و گفت (( بپوش ))
نازنین کوچولو هیجان زده گفت
(( واای غول غولک ! چه کلاه قشنگی ! ))
و کلاه قرمز رنگ رو روی سرش گذاشت .
در همین موقع برف شروع به باریدن کرد. غول غولک آرام و بی سروصدا ، سرعتشو کم کرد و بین درختان جنگل زیر بارش برف فرود اومد .
نازنین کوچولو با تعجب به جنگل نگاه کرد و گفت
(( اینجا کجاست ؟ چقدر تاریکه ))
غول غولک گفت
(( پیاده شو . رسیدیم ))
نازنین کوچولو اخم کرد و گفت
(( باید به من بگی اینجا کجاست وگرنه پیاده نمیشم ))
غول غولک گفت
(( پیاده شو نازنین !))
نازنین کوچولو با ناراحتی از پشت غول غولک پیاده شد .
غول غولک دست نازنین کوچولو رو گرفت و قدم زنان زیر بارش برف توی جنگل تاریک بدون هیچ حرفی به راه افتاد.
نازنین کوچولو همراه غول غولک قدم زد تا اینکه به روشنایی رسیدند .
نازنین کوچولو با دیدن روشنایی گفت
(( اونجا رو ! یه کلبه ست ))
غول غولک با خونسردی جواب داد
(( آره . کلبه ی ننه سرماست ))
نازنین کوچولو با تعجب پرسید
(( ننه سرما ! ننه سرما دیگه کیه ؟))
اما غول غولک جواب سوال نازنین کوچولو رو نداد و به راهش ادامه داد .
پایان قسمت سوم

 

رادیو قصه 

خاله سمینا 

قصه های صوتی

تاثیرات قصه گویی بر افزایش مهارت خلاقیت و داشتن تفکر خلاق

مقدمه

توسعه مهارت خلاقیت، از زمان کودکی امکان پذیر است. مهم ترین دورانی که تفکر خلاقانه در فرد شکل می گیرد، دوران کودکی است و یکی از مهم ترین و موثرترین روش هایی که می تواند خلاقیت را در کودک افزایش دهد، قصه گویی است. در این مقاله سعی داریم فواید قصه گویی را در ایجاد تفکری خلاق بیان کنیم.

افزایش قدرت حل مسئله به کمک قصه گویی

اکثر والدین دوست دارند کودکشان در مدرسه، حضوری فعال و پویا داشته باشد و بتواند در موقعیت های مختلف و در مواجهه با مسائل گوناگون، قدرت حل آن را داشته باشد. یکی از روش هایی که موجب می شود کودک بتواند در مسائل و مشکلات زندگی، قالب تهی نکند و به حل مشکل اقدام کند، قصه گویی است. کودک با شنیدن قصه های مختلف می تواند با ذهن خودش به حلاجی کردن داستان بپردازد و از قصه ها یاد بگیرد. قصه ها یکی از زیباترین روش های حل مسئله برای کودک است. کودک با شخصیت ها، مکان ها و زمان های مختلف آشنا می شود و خودش را به جای هر کدام از شخصیت ها می گذارد و از این طریق می تواند با تمام وجود درک کند، که اگر به جای شخصیت داستان بود، چه عملی را انجام می داد و از این طریق می تواند راه حل های گوناگونی را یاد بگیرد و در موقعیت های واقعی از آن ها استفاده و به حل مسائل بپردازد. والدینی هستند که بسیار از ترسیدن کودکشان به هنگام مواجهه با مشکل گله می کنند و بیان می کنند که کودکشان بسیار به آن ها وابسته است و در هنگان رویارویی با مشکل شانه خالی می کند. باید گفت که به کمک قصه گویی می توانند به حل این مشکل بپردازند.

قصه های صوتی کودکانه برای والدینی که فرصت خواندن قصه را برای فرزند عزیزشان ندارند، می تواند روش مثمرثمری باشد. از بین  قصه های صوتی کودکانه می توان به یکی از موفق ترین مجموعه ها در این زمینه، اشاره کرد: رادیو قصه کودک خاله سمینا. کودک دلبند شما می تواند از این طریق با داستان ها و شخصیت های مختلف، همراه با صداهای جذاب آشنا شود. شایان ذکر است که کودک از طریق شنیدن قصه صوتی می تواند به کمک ذهن خود، داستان را تغییر دهد، خود را به جای شخصیت های داستان بگذارد و از آن پند بگیرد، درواقع همین تغییراتی که کودک می تواند بر داستان اعمال کند، در ایجاد و پرورش خلاقیت او، بسیار مفید خواهد بود. نکته مهم در قصه های صوتی، صدای دلنشین قصه گو است. لحن و نوع خوانش قصه گو می تواند در جذب کودک برای شنیدن ادامه قصه مفید و کمک کننده باشد و از این جهت رادیو قصه کودک و خاله سمینا بسیار موفق پیش رفتند. خاله سمینا با صدای دلنشین خود در جذب کودک بسیار موفق عمل کردند.

سخن آخر

با توجه به مطالب بیان شده، متوجه شدید که قصه گویی به خصوص قصه های صوتی کودکانه، در پرورش مهارت خلاقیت، اعتماد به نفس و داشتن تفکری خلاق، به کودک شما بسیار کمک می کند. این نکته را بدانید که هیچ وقت برای کمک به کودکتان در رشد مهارت خلاقیتش، دیر نیست. اگر تا به حال فرصت این را نداشته اید که برای کودک دلبندتان قصه بخوانید، می توانید از همین امروز قصه های صوتی کودکانه خاله سمینا را در اختیار کودکتان قرار دهید. قصه های صوتی کودکانه خاله سمینا، سرشار از مطالب مفید، پندآموز، مهیج و مهم تر از همه با صدایی شیوا و دلنشین، برای کودک عزیز شما آماده شده است. کودک شما می تواند بعد از شنیدن قصه صوتی، آن را با زبان و لحن کودکانه خود، برای شما نقل کند و خودش را به جای تک تک شخصیت های داستان بگذارد و از این طریق، به تدریج شما شاهد پویایی و خلاقیت بیش تری در فرزندتان خواهید بود و می توانید با فراغ بال، به کودک عزیزتان افتخار کنید.