والدین گرامی رادیو قصه کودک برای کودکان شما انواع داستان ها را به صورت قصه های کودکانه صوتیو قصه صوتی کودکانه و داستان کودکانه با صدای خاله سمینا آماده کرده است.
ما انسان ها نیاز داریم برای خوب زندگی کردن، مهارتهای گوناگونی را یاد بگیریم. تلاش و پشتکار را یکی از مهارتها ضروری برای ادامه زندگی است. شاید با خود بگویید که تلاش کردن که آموزش نمیخواهد چرا که بچه ها از همان ابتدای کودکی خودشان به اندازه کافی اهل تلاش و کوشش هستند.
درست است که کودکان برای هر چیز کوچکی به دفعات زیاد و مکرر تلاش می کنند و به قول شما خودشان به اندازه کافی اهل تلاش هستند، اما متأسفانه ما والدین با برخی شیوه های تربیتی اشتباه، ذوق تلاش و پشتکار داشتن را در کودکان کور می کنیم.
برای مثال در حالی که کودک مان با ذوق و شوق از این که می تواند چهار دست و پا روی زمین حرکت کند، دارد خودش را به سمت اسباب بازی مورد علاقه اش می کشاند، ما با یک اشتباه راهبردی اسباب بازی را به دستش می دهیم و به خیال خودمان لطفی هم به او کرده ایم. غافل از این که لذت اصلی برای کودک ما همان مسیر رفتن به سمت اسباب بازی و رسیدن به آن بوده است نه خود اسباب بازی. بنابراین اولین راهکار برای تقویت روحیه تلاش و پشتکار در کودکان آن است که به آن ها فرصت چشیدن طعم تلاش کردن را بدهیم.
بچه های نازنین برای شنیدن قصه های صوتی کودکانه و قصه شب با صدای خاله قصه گو سمینا برای گروه های سنی (الف، ب، ج) به سایت رادیو قصه مراجعه کنید.
در مورد پشتکار داشتن و استقامت با کودکتان صحبت کنید:
اولین کاری که شما به عنوان والدین باید در مورد آموزش پشتکار به بچه هایتان انجام دهید، این است که در مورد آن با کودکان صحبت کنید. مخصوصا درمورد بچه هایی که کمی بزرگتر شده اند این کار مفید تر واقع می شود. راه های جالبی برای معرفی مفهوم پشتکار بیابید مثل داستان گفتن یا نقش بازی کردن.
وقتی بچه ها در مورد پشتکار داشتن به طور مداوم می شنوند، در مورد آن بیشتر علاقه مندی از خود نشان می دهند. تمایل پیدا می کنند که آن را یاد بگیرند و مفهوم آن را بفهمند.
درکنار صحبت در مورد پشتکار از بعضی عبارات کلیدی مثبت مثل ” من می توانم این کار را انجامش دهم” یا ” من هرگز تسلیم نمیشوم” استفاده کنید.
بازی، قصه و نقاشی را از قلم نیندازی:
بازی برای کودکان فقط یک سرگرمی نیست. قصه و نقاشی هم همین طور هستند. در واقع بچه ها در عالم بازی، قصه و نقاشی زندگی را تجربه می کنند.
با کودکتان بازی کنید و در حین بازی او را به تلاش و پشتکار بیشتر برای رسیدن به هدفش تشویق و ترغیب کنید. موقعی که کودکتان بزرگتر شد و با همسالانش وارد بازی شد، او را تشویق کنید که تا لحظه آخر امیدش را از دست ندهد و تلاش کند. برای او قصه هایی بخوانید که شخصیت هایش اهل تلاش و پشتکار هستند.
به تلاش و پشتکار کودک خود بیش از نمره و رسیدن به موفقیت توجه کنید:
به هر حال شکست هم بخشی از زندگی همه افراد است. ممکن است کودک شما در زمین بازی از حریف شکست بخورد، اما شما به خاطر تلاش و پشتکاری که او در تمام ساعت بازی از خود نشان داد او را تحسین کنید. به کودک بگویید که برای شما بیش از نمره و یا هر موفقیت دیگری این مسئله مهم است که او در هر کاری تمام تلاشش را انجام دهد و به نا امیدی اجازه ندهد که مانع از تلاش و پشتکار او بشود.
کودک را مجبور نکنید کاری را انجام دهد که علاقه ای به انجام آن ندارد:
احساس اجبار به انجام یک کار، روحیه تلاش گری کودکان را کم و کمرنگ می کند، سعی کنید استعدادها و علایق کودکان را بشناسید و پشتکار آنان را در همان زمینه بیشتر تقویت کنید.
قصه کوتاه مورچه ماشینی:
سه تا مورچه با هم دوست بودن و هر روز برای تهیه غذا با هم بیرون می رفتند. اونا هر روز زحمت زیادی می کشیدن تا غذاهای سنگین رو به سمت خونه حمل کنن. یه روز مورچه ها یه خوراکی پیدا کردن که خیلی خوشمزه بود ولی خیلی خیلی هم سنگین بود و حملش برای اونا سخت بود. مورچه ها بعد از کلی تلاش تونستن خوراکی رو یه خورده جابجا کنن. بعد خسته شدن و هر کدوم یه گوشه روی زمین ولو شدن تا کمی استراجت کنن.
یه دفعه یکی از مورچه ها صدا زد و گفت:
راستی چرا ما ماشین نداریم؟ چرا آدما چیزای سنگینشونو با ماشین حمل می کنن ولی ما همه چیزو باید روی دوشمون بگیریم؟ حرف این مورچه آنقدر عجیب بود که برای چند لحظه هر سه نفرشون ساکت شدن و توی فکر فرو رفتن بعد هر سه تا باهم گفتن باید ماشین بسازیم ولی چطوری ؟ مورچه ها با چه وسیله ای می تونن ماشین بسازن ؟
اونا تصمیم گرفتن اطرافو بگردن و هر وسیله ای که برای ساختن ماشین مناسبه با خودشون بیارن. هر مورچه به سمتی رفت و بعد از مدتی دوباره دور هم، کنار همون خوراکی جمع شدن.
یکی از مورچه ها یه تخمه آفتابگردون پیدا کرده بود. که با کمک هم اونو از وسط شکستن تا برای ساختن کف ماشین ازش استفاده کنن. اون دوتا مورچه ی دیگه چیزهای گردی رو پیدا کرده بودن که می تونستن برای درست کردن چرخ ماشین ازش استفاده کنن.
مورچه ها با تلاش و پشتکار بعد از یه ساعت، ماشین قشنگی برای خودشون درست کردن و خوراکیشونو توی ماشین گذاشتن و به راه افتادن .
مورچه ها اون روز به جای اینکه خوراکی شونو روی دوششون بذارن، خودشون روی خوارکی شون نشستن و حسابی کیف کردن. وقتی به خونه رسیدن مورچه های دیگه با تعجب، دوستاشون رو دیدن که با یه وسیله عجیب به خونه می یومدن. مورچه ها وقتی ماجرارو فهمیدن برای چند دقیقه با اشتیاق دست زدن و اونارو تشویق کردن.
ملکه مورچه ها اسم ماشین اونا رو ماشین مورچه ای گذاشت. حالا با کمک ماشین مورچه ای کار مورچه ها راحت تر شده و هر روز غذای زیادتری به خونه میارن.
رادیو قصه از طریق قصه های صوتی و داستان های کودکانه سعی دارد که شبی آرام برای فرزندان شما به وجود آورد.