درکل دنیا کودکان بسیار زیادی هستند که دو زبانه پرورش پیدا می کنند. گاهی دو زبانه بودن بسیار مهم و ضروری است، چون امکان دارد والدین کودک کاملا به زبانی در اجتماع آن ها صحبت می شود تسلط نداشته باشند. بنابراین کودک درخانه یک زبان و در مدرسه زبان دیگری را فرا میگیرد. گاهی هم دو زبانه بودن یک انتخاب است و والدین می خواهند که فرزند آن ها زبان دیگری هم یاد بگیرد، حتی اگر خودشان زبان دیگری را یاد نداشته باشند . زبان دوم می تواند مزایای زیادی را دارا باشد.
آیا کودک میتواند دویا چند زبان را هم زمان یاد بگیرد:
بچه ها می توانند چندین زبان را به طور هم زمان یاد بگیرند. در بسیاری ازنقاط جهان کودک از همان ابتدا چند زبان را هم زمان فرا گیرد. برای رسیدن به هدف رشد چند زبانه کودک به یک مرحله عالی، مهم است که هم درخانه و هم در مهد کودک و مدرسه همه در این مورد نقش فعالی داشته باشند. بسیار لازم و ضروری است که همه ی افرادی که در دور و بر کودکان هستند کودک را در آموزش چند زبان هم زمان، تشویق و حمایت کند. خانواده های مهاجر می توانند برای برقراری ارتباط با آشنایان و دوستان خود، در کشوری که از آن مهاجرت کرده اند، زبان مادری خود را حفظ کنند. در چنین خانواده هایی کودکان می توانند امکانات گسترده ای در حفظ میراث فرهنگی والدین خود داشته باشند.
والدین عزیز برای آگاهی از روش های تربیتی درست به سایترادیو قصه به قسمت تعلیم و تربیت کودک و برای کودکان خود به قسمت قصه کودکانه صوتی مراجعه کنید.
توافق خانواده در پرورش و رشد کودک دو زبانه:
همکاری و توافق نظر خانواده جز اولین شرط ها در موفقیت، در پرورش و رشد کودک دو زبانه است. اگر شما و همسرتان زبان مشترکی ندارید، همسرتان ممکن است از این که شما و کودک با هم به زبانی صحبت می کنید که او بلد نیست احساس بدی پیدا می کند.
او از این زبان سری بین شما و کودک احساس نا امنی پیدا می کند، حتی والدینی هم که زبان مشترک دارند ممکن است در این مورد توافق نظر داشته باشند. در این مورد چاره ی کار، حرف زدن و مصالحه است. بسیار مهم و ضروری است که والدین به چاره ای برسند که برای هر دو قابل قبول است و برای کودک نیز مفید است.
برنامه عملی:
برنامه ای را برای پرورش و رشد کودک دو زبانه انتخاب کنید. روش ها و راه حل های زیادی برای این موضوع وجود دارد. یکی از بین آن ها انتخاب کنید و به آن پایبند بوده و عمل کنید. یکی از رایج ترین آن ها صحبت به یک زبان توسط هر والد است.
یکی دیگر از آن ها صحبت کردن کل خانواده به زبانی است که در موقعیت ضعیف تر است. در صورتی که هیچ یک از شما فرصت آموزش و ایجاد ورودی کافی برای فرزند خود را ندارید، راه دیگر استفاده از پرستار، کلاس های بیرون از خانه یا فامیل است.
شما می توانید ما را از طریق رادیو قصهبرای شنیدن قصه کودکانه صوتیو قصه شب با صدای خاله سمینا دنبال کنید.
کودکان از بدو تولد در جریان زندگی قرار میگیرند و در مواجهه با اطرافیان و محیطهای اجتماعی به شکلهای متنوعی جامعه پذیری و هنجارها را یاد میگیرند. به تعبیر جان لاک، انسانها در بدو ورود به زندگی دارای لوح سفیدی هستند که در جریان اجتماعی شدن، آموزشهای مختلفی را میپذیرند.
کودکان به خودی خود پیش زمینه خاصی در مورد زندگی ندارند و با تکیه بر حواس پنجگانه، مفاهیم را دریافت میکنند. آنها خیلی زود میشنوند اما روزهای اول در تشخیص چهره مشکل تاری دید دارند. به تدریج تشخیص چهره برایشان واضح و بدون حرکت یا پرش میشود.
کودکان بعد از مرحله نوباوگی، و یادگیری رفتارهای شناختی، وارد فضای جدیدی مستقل از دنیای کودکانه میشوند. آنها در مواجهه با بزرگسالان واکنشهای متفاوتی را بروز میدهند. و به خاطر دقت و توجه بالایی که در این زمینه دارند خیلی زود تمام چیزهایی را که میبینند به سرعت یاد گرفته و تکرار میکنند.
در این دوره از زندگی کودکان یاد میگیرند که چگونه حرفشان را بزنند یا برای خواسته شان پافشاری کنند. تاثیر تربیت و برخورد والدین عنصری تعیین کننده در زندگی کودک محسوب میشود. در این سن کودکان یاد میگیرند که چگونه از خود دفاع کنند و در برابر مقاومت والدین سرسختانه بایستند.
کودک در ۶ ماهگی از نظر روانی، وابستگی شدیدی به مادر دارد. این مسئله در سنین ۲-۴ سالگی نیز اتفاق میافتد. کودک نیاز به مراقبت، درک و همراهی والدین دارد تا بتواند به عنوان فردی مستقل بار بیاید. اگر والدین در این دوره مهم به نیازهای روانی کودک پاسخ درستی ندهند یا از روی بیحوصلگی با او برخورد کنند، کودک تمام مشاهدات را در ذهنش ثبت میکند و در آینده نزدیک و آینده دور آن رفتارها را به شکلی بروز میدهد. در حقیقت این رفتارها بازخورد پاسخ نادرست و بی توجهیوالدین است.
به خاطر این گونه رفتارها عدهای از کودکان لجباز و پرخاشگر میشوند. در این شرایط والدین دیگر قادر به کنترلشان نیستند و جنگ اعصاب شروع میشود. آنها در انجام کارهای سادهای مثل مسواک زدن همراهی نمیکنند بلکه والدین را با خودشان همراه میکنند.
کودک لجباز کودک مصمم
کودک مصمم، سرسخت و قاطع برای اهداف و خواستههایش تلاش میکند. کاملا واضح است که مصمم بودنش از روی نادانی نیست. بلکه بیانگر قاطعیت و اراده قوی او است که میخواهد موانع را از میان بردارد و نکته مثبتی به شمار میرود. اما کودک لجباز برای دستیابی به هر چیزی پرخاش و از روی نادانی برخورد میکند. در انجام کارهای ساده و بدیهی، در انتخاب لباس، غذا خوردن و هر چیزی واکنشی منفی از خودش بروز میدهد که بیانگر نوعی ستیزهجویی است.
کودکان لجباز چه ویژگیهایی دارند؟
برای جلب توجه حاضرند هر کاری بکنند تا کسی حرفشان را بشنود. در واقع با استفاده از لجبازی، روی خواستهاش پافشاری میکند تا دیده شود. حرکاتی که از این کودکان سر میزند نمایشی هستند. غد هستند و تمایل دارند که در هر کاری رئیس باشند. در واقع حرف حرف خودشان است. میل شدیدی به استقلال دارند و در صورت وجود هرگونه محدودیت کجخلقی میکنند. فقط کارهایی را انجام میدهند که خودشان بخواهند و برای جلب توجه، ممکن است لج دیگران را دربیاورند.
چگونه با کودکان لجباز برخورد کنیم؟
معمولا کودکان لجباز کارهایی را از روی عمد انجام میدهند که والدین در نحوه برخورد با آنها دچار مشکل میشوند. پرت کردن قاشق، ریختن غذا، مدرسه نرفتن از جمله مواردی است که کودکان لجباز انجام میدهند. اینکه چرا و چگونه این کودکان رفتار لجبازی در پیش میگیرند، علل مختلفی دارد. خیلی از لجبازیها ممکن است ریشه ژنتیکی داشته باشد یا در اثر برخورد ناصحیح والدین با کودک باشد. برای اطلاع از چگونگی نحوه برخورد با کودک دلبندتان، با سمینا همراه باشید:
فرصت شنیدن
در ارتباط با کودک لجباز، باید بدانید که این یک ارتباط دو طرفه است. شرایطی ایجاد کنید تا کودکتان بتواند حرف بزند. و احساسش را به شما بگوید. اگر بفهمد که شما به حرفهایش توجهی نمیکنید، حالت تدافعی به خود میگیرد و به کارها ادامه میدهد. هنگامی که کودک به هر دلیلی از مکانیسم لجبازی استفاده میکند باید او را به یک گفتگوی صمیمی دعوت کنید تا صحبت کند. با این ارتباط گرم و صمیمی کودک احساس توجه و امنیت میکند و علت مخالفتش را توضیح میدهد. برای حل این تعارض، وقت بگذارید و به حرفهایش گوش کنید.
ارتباط نزدیک
اگر به کودکتان امر و نهی میکنید، توقع نداشته باشید که مطیع حرف شما باشد. کودکان به میزان قابل توجهی، در بسیاری موارد درک و فهمی بیشتر از بزرگسالان دارند. آنها به خوبی متوجه این موضوع شده و با شما همکاری نمیکنند.
سعی کنید با کودکتان تماس بدنی ایجاد کنید. او را در آغوش بگیرید. توجهتان را نسبت به او ابراز کنید. هنگامی که کودک اصرار دارد که کارتون تماشا کند، او را مجبور به خوابیدن نکنید. در کنارش بنشینید و علاقهتان به تماشای کارتون را ابراز کنید. کودک از ابراز همدلی شما استقبال میکند و تمایل بیشتری به مشارکت و فرمانپذیری نشان میدهد. یک رابطه نزدیک و محکم، باعث میشود کودک نافرمان احساس بهتری داشته باشد و حرفهایش را به شما بگوید.
حق انتخاب
کودک برای رشد و شناخت محیط پیرامونش نیاز به انتخاب و آگاهی دارد. گاهی اوقات والدین در این مورد زیادهروی میکنند، و در اکثر مواقع حق انتخاب را از کودک میگیرند. کودک بینهایت نیاز به آزادی دارد و در صورت تامین این آزادی، احساس امنیت بیشتری میکند. برای بزرگ شدن و یادگیری، کودک حق انتخاب دارد پس او را محدود نکنید چون در آینده مجبور میشوید انرژی بیشتری صرف کنید تا این موارد را او به یاد دهید. هنگام خرید لباس و اسباب بازی، که از قابل توجه ترین انتخابهای کودک است، او را آزاد بگذارید که خودش انتخاب کند. اگر بر انتخاب خودتان پافشاری کنید او نیز بر انتخاب خودش پافشاری میکند و به این ترتیب یاد میگیرد که با شما این گونه رفتار کند. اگر به نظرش احترام بگذارید رفتارش قابل کنترل خواهد بود اما اگر نسبت به نظرش بی توجه باشید، صادقانه بگویم که قطعا با یک کودک لجباز سر وکار خواهید داشت. بهتر است آرامش خودتان را حفظ کنید تا ارتباط صمیمیتری در میان باشد.
برای انتخاب لباس یا اسباب بازی، در ابتدا خودتان چند مورد را در نظر بگیرید، و از کودک بخواهید از بین اینها یکی را انتخاب کند. این کار به انسجام ذهن کودک کمک زیادی میکند. اما اگر او را در یک فروشگاه بزرگ با اسباب بازیهای متنوع قرار دهید، قطعا گیج و سردرگم میشود.
حفظ آرامش
گفتگو با کودک باید به صورت امن انجام شود تا کودک احساس سوء استفاده نکند. اگر نتوانید با یکدیگر به توافق برسید، باید به عنوان بزرگتر کنترل اوضاع را به دست بگیرید. نگذارید جنجال به پا شود. آرامش خود را حفظ کنید تا به یک نتیجه معقول برسید.
همکاری با کودک
والدین در ارتباط با کودک باید نسبت به لحن و زبان بدن دقت کنند، تا باعث آزار، لجبازی و بروز رفتار پرخاشگرانه او نشوند. با حالت دستوری با او صحبت نکنید. با مهربانی از او درخواست کنید، حتی بهتر است از خودتان مایه بگذارید و بگویید: « بیا با هم این کار رو انجام بدیم.». مشارکت و همکاری شما او را ترغیب میکند که کارها را با اشتیاق یاد بگیرد و برای همراهی و کمک به شما مشتاق باشد.
احترام به کودک
ارتباط والدین و کودک در بستر احترام متقابل پیش میرود. اگر والدین به کودک احترام بگذارند، او نیز احترام میگذارد. اما اگر برای حرفشنوی، چیزی را به تحمیل کنید نتیجه عکس خواهد داد. بهترین نمود احترام برای کودک، توجه به احساسات و افکارش است. فرصت ابراز وجود در انجام کارها مورد دیگری است که تاثیر زیادی بر رفتار و عملکرد کودک دارد. به هیچ عنوان به او در انجام کار کمک نکنید، بگذارید امنیت خاطر پیدا کند و متوجه شود که به او اعتماد دارید.
زاویه دید کودک
برای درک بهتر کودکتان، بهتر است خودتان را جای او بگذارید و از زاویه دید او به مسائل، لجبازیها و ناراحتیها نگاه کنید. این گونه قادر هستید بهتر او را در درک کنید و به خواستههایش احترام بگذارید. اگر در انجام کاری آشفته است علت را جویا شوید. تکالیف و کارهایش را به بخشهای جزئی تقسیم کنید تا بهتر بتواند تمرکز کند و فشار کمتری به وارد شود.
منزل آرام
کودکان مثل یک لوح سفیدیاگر هستند که به سرعت اطلاعات را در ذهنشان ذخیره میکنند و با همین سرعت یادآوری و تکرار میکنند. کودک در فضای آرام و امن منزل احساس امنیت و راحتی میکند. اگر کودک جروبحث یا رفتار عجیبی از والدین خود ببیند، باعث ایجاد جو متشنجی در منزل میشود که روی خلق و خوی او تاثیر میگذارد. و اگر والدین درگیر مشکلات و اختلافات عمیق باشند، موجب پرخاشگری و گوشهگیری اجتماعی او میشود.
در نهایت توجه به کودک، ایجاد حس امنیت و آرامش در منزل و درکنار والدین، تقویت حس مثبت در او و ارتباط کلامی محترمانه در سلامت روانی او موثر است.
سمینا، برای آگاهی بیشتر والدین نسبت به رفتار کودکشان، مطالب مفید و موثری را برای کاربران محترم قرار میدهد.
کودکان از بدو تولد با گریه به دنیا میآیند. در واقع گریه، تنها ابزاری است که کودک برای ابراز خواستههای خود، آن را بروز میدهد. کودک با گریه به بیشتر چیزهایی که میخواهد میرسد. کودک برای هر منظوری به شیوههای مختلفی گریه میکند. اما تشخیص این مسئله فقط برای مادر آسان است. اطرافیان کودک به خصوص مردان ممکن متوجه نشوند یا به سختی متوجه منظور او شوند.
کودک نوزاد و چندماهه توانایی تکلم ندارد. پس برای ابراز ناراحتیها و درخواستهایی که دارد، گریه میکند. گاهی گریه کودک برای گرسنگی و گاهی برای تعویض پوشک و خوابیدن است. او با گریه کردن به عنوان یک نشانه، منظور خود را میرساند.
اما به مرور که کودک بزرگ میشود و توانایی تکلم پیدا میکند خواستههای خود را با حرف زدن بیان میکند. در اینجا اگر کودک برای خواستهاش با مخالفت شما مواجه شود برای جلب توجه گریه میکند تا شما از سر دلسوزی به او لطف کنید. مسئله درست از جایی شروع میشود که والدین به این عملکرد کودک توجه کنند و دلشان نرم شود. از اینجا به بعد کودک باهوش سرسختانه پافشاری میکند. و عملکرد والدین از حالت لطف مسلم به وظیفه تبدیل میشود.
به تدریج که کودک در جریان جامعه پذیری قرار میگیرد و بزرگتر میشود، کمتر از ابزار گریه استفاده میکند. چون او بزرگ شده و کسی به گریهاش توجه نمیکند. به این ترتیب کنترل بیشتری بر احساساتشان پیدا میکنند. عدهای از کودکان نیز اشکشان دم مشکشان است و فوری بابت هر چیزی گریه میکنند.
« شریل رد»، روانشناس بالینی کودک، معتقد است که « گریه کردن رفتار طبیعی و سالمی است که زیربنای زیستی و اجتماعی دارد. این واکنش میتواند موجب تخلیه استرس و انرژی احساسی شود؛ همچنین نوعی ابزار ارتباطی جهت اشتراک گذاری عواطف یا احساس تسلی است.»
براساس نظر شریل رد، گریه کردن واکنشی نسبت به احساسات شدید میباشد. سیستم لیمبیک در مغز مسئولیت کنترل عواطف را بر عهده دارد. درواقع کودک یاد میگیرد که احساساتش را کنترل کند. البته توانایی فردی هر کودک در کنترل احساسش متفاوت با دیگری است. مثلا نوجوانانی که دوران بلوغ را تجربه میکنند به دلیل تغییر احساسات در این دوره، دچار حملات گریه نیز میشوند.
معمولا گریهها دو دلیل عمده و مهم دارند. عدهای از روی حساسیت و نیاز به همدلی بیشتر گریه میکنند. عده دیگری دلیل گریهشان به افسردگی و اضطراب برمیگردد. به طور کلی اگر کودک در کنترل احساسش ناتوان شود به گریه پناه میبرد.
با گریههای غیرمنتظره و مدام کودکان چه کنیم؟
باید به کودکمان بیاموزیم که چه زمانی میتواند زیر گریه بزند و چه زمانی بهتر است بر احساساتش غلبه کند. در مواردی خودداری از گریه موجب عوارض جسمی و روحی میشود.
سمینا با ارائه راهکارهای زیر در مورد کودکانی که مدام گریه میکنند والدین را همراهی میکند.
الگوی صحیح مواجهه با فورانهای احساسی کودک
کودکان به قدری باهوش هستند که عملکرد ما را به خوبی درک میکنند. پس چه بهتر که با عملکرد مثبت الگویمفیدی برایشان باشیم. برای کنترل فورانهای احساسی مثل گریه، بهتر است کودک گریه کردن والدین را ببیند تا یاد بگیرد چگونه با اشک و گریه مواجه شود.
پذیرش گریه به عنوان بخشی از طبیعت انسان
کودکان میبینن و یاد میگیرند. الگوی خوبی برای آنها باشید. استفاده از جملاتی مثل پسر که گریه نمیکنه یا گریه کار خوبی نیست، آسیبهایی برای کودک ایجاد میکند. گریه به عنوان یک واکنش طبیعی بخشی از طبیعت انسان است که گاهی در مواجهه با درد، غم، محرومیت و و گاهی هنگام احساس شادی و خوشی بروز میدهد.
صحبت کردن در مورد کنترل احساسات هنگام آرامش اوضاع
وقتی کودک در وضعیت آرامی قرار دارد بهترین فرصت برای تربیت احساسات او است. در واقع گفتوگوی شما نباید حالت خشک و رسمی باشد. بهتر است مواردی را برای کودک مثال بزنید که بیشتر در دسترس او هستند. به طور مثال میتوانید از کتابها یا فیلمهایی که کودک تماشا میکند یا مورد علاقه وی میباشد استفاده کنید. سعی کنید موقعیتهای چالشی و احساسی شخصیتها را با رفتار کودکتان پیوند بزنید. این مثال تاثیر زیادی در یادگیری و الگو برداری کودک دارد.
گذرا بودن شدت بروز احساسات
کودکان و نوجوانان به هنگام مواجهه با احساسات منفی، از گذرا بودن این احساسات آگاهی ندارند. آنها فکر میکنند این مسئله تا مدتها ادامه دارد. والدین باید با یادآوریهای مکرر به کودک گوشزد کنند که این احساسات ماندگار نیستند و فروکش میکنند. کودکان نیز به مرور متوجه خواهند شد که مسائل گذرا هستند.
باج ندادن برای ساکت کردن کودک
گاهی والدین در مواجهه با گریه کودک تحت تاثیر قرار گرفته و برای ساکت کردنش مجبور به دادن باج میشوند. بهای بیش از حد به کار کودک او را تشویق به ادامه میکند. به طور مثال اگر کودک شما دچار استیصال درونی است و علت گریهاش به این علت است، حتما به معلمش متذکر شوید که در هنگام گریه کودک مداخله نکند. در این صورت کودک با دیدن بی توجهی معلم به مرور یاد میگیرد که این احساس را کنترل کند.
ایجاد مکانی امن برای گریه
کودک زمانی که گریه میکند نیاز به تخلیه احساس دارد. زمانی که دیگران در کنارش حضور داشته باشند امکان دارد که تقلای گریه کودک بیشتر شود. به این ترتیب مکانی را در نظر بگیرید تا کودک در آن جا خودش را از نظر احساسی تخلیه کند.
آشنایی با مهارتهای مقابلهای
برای کنترل احساسات کودک سعی کنید که مهارتهای مقابلهای را به او بیاموزید. مثلا تنفس عمیق، تکرار جملات مثبت، متوقف کردن کاری که به آن مشغول است و یا تقاضای کمک از نزدیکان یا معلم. زمانی که کودک دچار حملات پنیک( وحشت) میشود یا به دلایلی دیگر تمایل به گریه دارد و نمیتواند خودش را در کلاس کنترل کند، بهتر است از معلم اجازه گرفته و سرش را روی میز بگذارد. میتواند تا ده بشمارد یا جملات مثبت را تکرار کند. به این ترتیب میتواند بر احساساتش مسلط شود.
کمک به یافتن راه حل مناسب
مؤثرترین راهکار والدین برای کودک این است که به او کمک کنند تا بتواند موقعیتهای گریه را مدیریت کند. در واقع والدین باید شرایطی را فراهم کنند تا کودک به جای تمرکز روی گریه، در مورد گریه و کنترل آن صحبت کند. شناخت کودک نسبت به محرکها و عواملی که باعث گریهاش میشوند باعث میشود بتواند با کمک والدین راهکاری مقابلهای برای این مسئله پیدا کند. در این گونه مباحث باید بحث را طوری جلو ببرید که کودک خودش به نتیجه و راه حل مناسب برسد. راه حلی که توسط او کشف میشود ماندگاری بهتری در ذهن کودک دارد. اما اگر راه حل تحمیلی از سوی والدین باشد به راحتی فراموش میشود.
حرفزدندر کودکان امری بسیار مهم و ضروری است. بسیاری از والدین نمی دانند از چه سنی باید از کودک خود توقع حرف زدن را داشته باشند. توانایی صحبت کردن کودک از اولین کلماتی که به زبان می آورد تا سخن گفتن روان و شیرین او از اتفاقاتی که در مدرسه می افتد به تدریج افزایش می یابد. کودکان مهارت سخن گفتن را از شما و سایر اطرافیانشان می آموزند.
مغز کودک خود را نرمش دهید:
اصلا مهم نیست که کودک شما معنای کتابی را که برای او می خوانید را متوجه می شود و یا این که تک تک کلمات را می فهمد . از نظر محققان و پژوهشگران هر چه بیشتر با کودک خود حرف بزنید توانایی های مغزی او نیز بالاتر می رود.
طبق نوشته گاردین یکی از محققان، اگر هنگام خواب برای کودک خود کتاب بخوانید و درست از زمان تولد با آن ها شروع به صحبتکردن کنید، قدرت شان هر روز بیشتر از روز قبل می شود و همین تلاش ها بر توانایی تحصیلی شان هم تاثیر می گذارد.
طبق گفته پژوهشگران، بچه هایی که والدینشان زیاد با آن ها حرف نمی زنند در تست های زبان عملکرد خوبی را از خود نشان نمی دهند و حتی در ۲۴ ماهگی، حدود شش ماه از همسالان خود عقب تر به نظر می رسند.
با توجه به این بررسی ها این عقب بودن تنها محدود به دوران کودکی او نمی شود و شش سال بعد در مدرسه هم این کودکان مهارت های پایین تری را به نمایش می گذارند.
صداهای کودک قبل از ۱۲ ماهگی:
تا قبل از ۱۲ ماهگی نوزادان صداهای مختلفی را از خود تولید می کنند. که اگر چه در ظاهر معنا و مفهوم خاصی را دارا نیست، اما در واقع از روی همین صداهاست که می توان تشخیص داد که فرآیند رشد و تکامل زبانی و گفتاری کودک براساس مکانیسم درست و طبیعی پیش می رود یا خیر.
شما می توانید ما را از طریقرادیو قصهبرای شنیدن قصه کودکانه صوتیو قصه شب با صدای خاله سمینا دنبال کنید.
کارشناسان می گویند نوزاد تا قبل از ۱۲ ماهگی باید نسبت به صداها حساسیت کاملی پیدا کند و با شنیدن نام چیزها و افرادی که برای او آشنا است واکنش نشان دهد. توجه داشته باشید نوزادانی که با شور و شوق به محیط اطراف نگاه می کنند، اما نسبت به تغییراتصدا واکنشی را نشان نمی دهد احتمالا دچار مشکلات در سیستم شنوایی هستند.
در هر سنی بچه ها چه می گویند:
معمولا اولین علامتی که کودک شما قادر به صحبتکردن است در یک ماهگی ظاهر می شود. در این زمان نوزاد صداهایی مانند آه، او، ها و مانند این ها را می گویند که با گریه کردن کاملا متفاوت است. بعد از مدتی نوزادان شروع به گفتن کلمات بی معنی و یک بخشی مانند ما، دا، با و شبیه به آن می کنند و تا پایان چهار ماهگی هم خندیدن را به خوبی یاد می گیرند.
در نه ماهگی یا اندکی قبل کودک تان با گفتن مامان یا بابا شما را شگفت زده خواهد کرد، البته ممکن است او مخاطب این کلمات را به درستی تشخیص ندهد. در یک سالگی او پدر و مادر خود را به خوبی می شناسد و می تواند با گفتن مامان یا بابا آن ها را صدا بزند. البته او در این زمان خود را هم می شناسد و می فهمد که شما دارید با او صحبت می کنید.
از این زمان به بعد است که کودک شروع به ساختن لغتنامه مخصوص خود می کند و تا ۱۸ ماهگی می تواند تا ۱۰ کلمه را بیان کند، ولی بعضی از کودکان با استعداد و باهوش تا رسیدن به ۲۰ تا ۲۴ ماهگی بیش از ۵۰ کلمه را می توانند بگویند. هر کودکی با دیگری متفاوت است، اما در هر حال بهتر است از این زمان به بعد بیشتر مراقب گفتار خود باشید و کودک را بیشتر مورد توجه خود قرار دهید.
والدین عزیز برای آگاهی از روش های تربیتی درست به سایت رادیو قصه به قسمتتعلیم و تربیت کودک و برای کودکان خود به قسمتقصه کودکانه صوتیمراجعه کنید.
اکثر نوزادان بین ۱۰ تا ۱۸ ماهگی شروع به راه رفتن می کنند. اما نوزادان ابتدا باید خزیدن را یاد بگیرند و بعد از آن چهار دست و پا راه بروند و بعد در مرحله ی آخر به راه رفتن برسند. این را به یاد داشته باشید که کودکان با هم متفاوت هستند. درنتیجه ممکن است کودک شما به تمرین بیشتری نیاز داشته باشد. مهم این است که او را تشویق کنید و راه رفتن را با او تمرین کنید.
علائم اولیه راه رفتن کودک:
۱-نشستن و چهار دست و پا رفتن: فرآیند نشستن در نوزاد اگر چه یک امر طبیعی و عادی به نظر می رسد، ولی باید دانست که نیاز به تکامل سیستم عصبی و در بخش نخاع و همکاری مناسب آن با ماهیچه های مختلف مانند ماهیچه های ناحیه پشت، کمر و لگن دارد.
فرآیند نشستن، پیش مرحله ای است برای به راه افتادن کودک. هر فردی قبل از راه رفتن باید بداند که چگونه بدون استفاده از دست، راست بنشیند. به طور متوسط نشستن در کودکان حدود شش ماهگی شروع می شود. مرحله ی نشستن معمولا هم زمان با مرحله ی چهار دست و پا کودک صورت می گیرد.
۲- خود را به بالا کشیدن: اگر به کودک حدود ۹ تا ۱۰ ماهه خود توجه کرده باشید، می بینید که این دسته از کودکان علاقمند هستند که دست خود را به یک میز یا صندلی گرفته و خود را به سمت بالا بکشند.
والدین عزیز برای آگاهی از روش های تربیتی درست به سایت رادیو قصه به قسمت تعلیم و تربیت کودک و برای کودکان خود به قسمتقصه کودکانه صوتیمراجعه کنید.
این کار آزمون و خطایی برای تقویت تعادل بدن و تقویت عضلات پا و هماهنگ کردن آن با قسمت فوقانی بدن می باشد. کودک در ابتدای این کار زمین می خورد و با شکست مواجه می شود. اما در نهایت با تلاش خود و به کمک وسایلی مانند میز و صندلی و تکیه بر آن می ایستد. در همین زمان است که کودک یاد می گیرد چگونه خود را کنترل کند و بر روی لگن خود بنشیند.
۳- استفاده از دست: یکی دیگر از مراحل راه رفتن کودک، استفاده از دست ها می باشد. کودک در این مرحله یاد می گیرد چگونه با کمک گرفتن از دست خود برای مدت اندکی هم که شده ایستادن را تجربه کند. کودک با کمک گرفتن از دست خود، حفظ تعادل خود را تقویت می کند.
کمک به کودک برای ایستادن:
۱-استفاده از اسباب بازی برای تحریک کودک برای ایستادن، یک اسباب بازی را دور از دسترس کودک قرار دهید به طوری که برای گرفتن آن نیاز به ایستادن داشته باشد.
۲- وسایل منزل را طوری قرار دهید که کودک بتواند با استفاده از آن ها راه برود، در واقع وقتی کودک شما یاد می گیرد با استفاده از وسایل دور خود راه برود، بهتر است دکوراسیون را برای امنیت کودک طراحی کنید تا بتواند به ارتفاعات نیز بدون خطر دست پیدا کند.
۳- یک اسباب بازی هل دادنی به کودک خود بدهید، اسفاده از اسباب بازی های هل دادنی به کودک کمک می کند بتواند راه برود همچنین حفظ تعادل و اعتماد به نفس کودک را افزایش می دهد.
۴- کودک را به حالت ایستاده نگه دارید، و اجازه دهید کودک انگشتان شما را بگیرد و خود را به سمت بالا بکشد تا بتواند بایستد. در این حالت می توانید از وزن او حمایت کنید. اجازه بدهید راه برود و شما نیز زیر بغل او را بگیرید.
۵- کودک خود را برای تلاش هایش تشویق کنید همه کودکان دوست دارند که پدر و مادر خود را خوشحال کنند و تشویق شوند، بنابراین برای ایستادن یا راه رفتن کودک خود و تلاش هایش او را تشویق کنید.
شما می توانید ما را از طریق رادیو قصهبرای شنیدن قصه کودکانه صوتیو قصه شببا صدای خاله سمینا دنبال کنید.
بسیاری بر این باورند که خلاقیت استعدادی ذاتی است. اما خلاقیت یک مهارت کاملا یاد گرفتنی است. خلاقیت و بهره هوشی در همه بچهها به یک اندازه نیست. خلاقیت به روشهای مختلفی یادگیری میشود و فواید زیادی برای هماهنگی بین ذهن و جسم کودکان دارد. کودکی که این مهارت را دارد و آن را در خود تقویت میکند مهارتهای حل مسئله، برخورد با مشکلات و انعطافپذیری را یاد میگیرد. بهتر تصمیمگیری میکند و امکان بیشتری برای بروز احساسات دارد.
خلاقیت مستقیم روی قوه تخیل کودک اثر میگذارد. کودک خلاق به طور دائم کارهای خلاقانه از خودش بروز میدهد در نتیجه اعتماد به نفس بالاتری دارد و به خوبی میتواند در مقابل درد مقاوم باشد. خلاقیت به کودک کمک میکند مهارتهای اجتماعی را در خودش پرورش دهد.
راههای زیادی برای پرورش خلاقیت کودکان وجود دارد که بهتر است والدین از زمان کودکی پیگیر یادگیری و تقویت خلاقیت کودک باشند. خلاقیت کودک علاوه بر رشد فکری، شادی و سلامتی نیز به همراه دارد و کلید بزرگی برای موفقیتهای پیش روی کودک است. خلاقیت در هر زمینهای کاربرد دارد و به کار هنری و موسیقی ممحدود نمیشود. این مسئله در ریاضیات، علوم طبیعی و حتی هوش اجتماعی و هوش هیجانی نیز کاربرد دارد.
کودکان خلاق نسبت به تغییرات سازگارتر هستند، از تکنولوژی روز به روش خلاقانه خودشان استفاده میکنند و آن را تبدیل به فرصتهای جدید میکنند.
ذهن خلاق، فکر خلاق میسازد و باعث عملکرد خلاقانه میشود. فردی که خلاقیت قوی دارد مسائل را متفاوت از دیگران میبیند و در هنگام بروز مشکلات به سادگی آن را حل میکند و دغدغه تصمیمگیری ندارد.
دوران کودکی برای فرزندان امروز بسیار تغییر کرده و همه چی از پیش تعیین شده و آماده است. اسباب بازیهای جدید و متنوع که براساس شخصیتهای کارتونی ساخته شدهاند همه چیز را برای سرگرمی کودک فراهم کردهاند. این دستورالعملهای از پیش تعیین شده قوه تخیل کودک را ضعیف میکنند چون کودک برای هر سوال جوابی آماده در کنارش دارد به صرافت استفاده از خلاقیت نمیافتد.
بازی یکی از راههای بروز خلاقیت کودکان است. کودکان امروز خلاقیتی برای کشف یک بازی بروز نمیدهند و تخیل محدودی دارند. دنیای مدرن تمام فضای لازم برای سرگرمی کودک را فراهم کرده است. وقتی تخیل کودک به کار نیفتد و خلاقیتی بروز ندهد، کودک تبدیل به شخصیتی منفعل و بدون تغییر میماند که کشش یادگیری ندارد و ترجیح میدهد که نقشهای از پیش تعیین شده دیگران را اجرا کند.
روشهایی برای رشد خلاقیت کودکان
منابع لازم را برای کارهای خلاقانه در اختیارشان قرار دهید
کودکان برای شروع بازیهای خودانگیخته نیاز به زمان دارند تا با فکر کردن شخصیتها و قوانین بازی را تعیین کنند و مواردی را به آن اضافه کنند. اگر والدین برای کودکان چارچوب و دستورالعمل بگذارند، ساختار تخیلکودک غیرفعال میشود. فرصت و زمان مناسب در اختیار کودک خود بگذارید و نگران او نباشید.
فضایی مختص کارهای خلاقانه داشته باشید
یک فضایی در اختیار کودک بگذارید که در آن جا بتواند شلوغکاری کند و نگران به هم ریختگی نباشد. این فضا لازم نیست حتما بزرگ باشد، خلاقیت در محیطهای محدود بیشتر رشد میکند. بگذارید کودک در اتاقش راحت باشد و احساس کند پادشاه این اتاق است و کنترل آن در دست او است.
بسیاری از افراد فضایی را در پارکینگ یا زیرزمین برای کودک ایجاد میکنند تا بتواند نقشهای متفاوتی را آن جا بازی کند و وسایل، لگوها و اسباب بازی را در کنار خود داشته باشد.
سادگی را مد نظر قرار دهید
لزومی ندارد والدین خود را درگیر انتخاب وسایل بازی جدید برای کودک بکنند. بازی باید به وسیله خود کودک و با استفاده از لگوها و چیزهایی که در دسترس دارد یا در منزل بیاستفاده مانده طراحی شود. هر چه دست کودک در این زمینه خالی باشد بیشتر تخیل را به کارمیگیرد.
هدایای فرزندتان را مدیریت کنید
وسایل و هدایای کودک را در کشو یا جعبههایی قرار دهید تا مدیریت آن برای کودک آسان باشد. اگر کسی از شما پرسید چه هدیهای برای او مناسب است؛ لوازم هنری، اجزای ساختنی، وسایل کاردستی و گِل بازی را مثال بزنید.
خانه خود را به محل بروز خلاقیت تبدیل کنید
علاوه بر فضایی که برای انجام کارهای خلاقانه در اختیار کودک میگذارید، سعی کنید فضای خانه را نیز متناسب با حال و هوای خلاقانه کودک آماده کنید. کودک نیاز به دستورالعمل شما ندارد. او فقط نیاز به یک مسیر باز برای تخیل دارد.
ایدهپردازی را وسوسه کنید
کودکان را وسوسه کنید که نظرات خود را چه موافق، چه مخالف بیان کنند. در ذهنتان ایدههای او را ارزش گذاری نکنید. برای کودک همین که تخیل کند و به خلق ایده بپردازد، تمرکز خلاقانه ایجاد میشود. مهم نیست ایده عملی است یا نه، مهم بروز ایده است. ارزیابی ایده در خلاقیت جایگاهی ندارد. کودکان باید هر چه میتواند تخیل کند.
به کودکان کمک کنید حواس خود را به کار بیندازند
هر چه بیشتر حواس کودک را درگیر کنید خلاقیت او بیشتر پرورش پیدا میکند. فضایی را فراهم کنید که بتواند حواس خود را به کار بیندازد. او را به سفر یا کتابخانه و موزه ببرید. عکسهایی از مناطق مختلف دنیا به او نشان دهید. مثلا با دیدن تصاویری از دشتهای آفریقا از او بخواهید حیوانات آن جا را توصیف کند. بگوید چه بویی به مشامش میرسد. در هوای گرم حیوانات چطور زندگی میکنند.
کودکان را تشویق کنید شکست بخورند و اشتباه کنند
زمانی که کودک شهامت برخورد با شکستهایش را داشته باشد از قضاوت دیگران نمیترسد و افکار خلاقانهاش را مهار نمیکند. بگذارید اشتباه کند و خیلی راحت آن را بیان کند. حتی خود شما با بیان اشتباهاتتان باعث عادی جلوه دادن اشتباه کردن میشوید و او سعی میکند نسبت به اشتباهش فکر کند. به اشتباهات خودتان بخندید و بگذارید او در کنار شما احساس راحتی کند و اشتباهاتش را با شما در میان بگذارد.
نوآوری و خلاقیت کودکان را تحسین کنید
دیوارها را با کارهای هنری آنها بپوشانید و درباره هنرمندان محبوبتان با او صحبت کنید. از علاقهای که به رشتههای هنری دارید بگویید. اطلاعاتی که از حرفهای شما کسب میکند به شناخت بهتر او از قضایا کمک میکند. گاهی اوقات در مورد تکنولوژیهای جدید با او صحبت کنید و توئیتر خود را در کنار او چک کنید. آشنایی او در مورد بسیاری از موارد باعث رشد او میشود و تغییر را برایش هیجانانگیز میکند.
به کودکان آزادی عمل و اختیار بدهید
برای رسیدن به خواستههای قلبی خودتان فرزندتان را قربانی نکنید. به او آزادی عمل بدهید و بگذارید خودش انتخاب کند. نگران ادامه تحصیل او نباشید. هر کسی با تجربه و شناختی که در مسیر زندگی بدست میآورد، راه خود را پیدا میکند.
خط مشی تعیین نکنید
کودک را رها کنید تا خودش مسیر را پیدا کند. چارچوب و قوانین برایش قرار ندهید. بگذارید خودش قدرت تشخیصش را بالا ببرد. به نظر«پیاژه» بازی باید بدون دخالت بزرگسالان صورت گیرد تا قدرت رشد اخلاقی کودک را بالا ببرد. مجبور کردن او به رعایت قوانین، انعطاف پذیری ذهن او را کاهش میدهد. اعمال محدودیت کودک را ضعیف و شکننده و ترسو بار میآورد.
از شما متشکریم که متن بالا را خواندید، لطفا هرگونه نقد و نظری دارید به ما اطلاع دهید. کامنت بگذارید یا از طریق تماس با ما برایمان ایمیل بفرستید. سمینا در راستای رشد کودکان و بروز خلاقیت آنها مطالب را برای مطالعه شما دوستان تولید و جمعآوری کرده است. امیدواریم خوشتان بیاید.
به عنوان نکته آخر، فراموش نکنید که رعایت موارد بالا موجب رشد و خلاقیت کودک میشود. اما باید طوری عمل کنید که عملکرد کودک نیز کنترل شود و آزاد گذاشتن او منجر به سوء استفاده از موقعیتش نشود.
دنیای امروز عصر تکنولوژی و سازههای پیشرفته است. رفتارهای انسانی نیز از این تغییرات مستثنی نیستند. روند زندگی مدرن به گونهای شکل گرفته که افراد خواه ناخواه مجبور به استفاده از ابزارهای تکنولوژی میشوند. بزرگسالان با توجه به اقتضای سنی و کاریشان ملزم به استفاده از موبایل هوشمند، تبلت و لپ تاپ هستند.
قطعا حضور تکنولوژی در زندگی علاوه بر انجام بسیاری از کارها در مدت زمان کوتاه، باعث صرفه جویی در وقت نیز میشود. این مسئله منفعت زیادی برای بزرگسالان دارد. اما برای کودکان، به خصوص کم سن خطرات و مضراتی به همراه دارد.
در استفاده از هر چیز نباید افراط یا تفریط کرد. با توجه به جذابیت استفاده از گوشیهای هوشمند و تبلت، رفته رفته استفاده از این وسایل وابستگی و اعتیاد به همراه میآورد.
کودکان نسل قبل بازیهای زیادی انجام میدادند. در آن زمان خبری از گوشیهای هوشمند نبود. کودکان در حیاط منزل خاله بازی و در کوچه گل کوچیک بازی میکردند. اسباب بازی مورد علاقه دختران عروسک و وسایل آشپزی بود.آنها به صورت جمعی با یکدیگر بازی میکردند و از مسئولیت اجرای نقششان به خوبی برمیآمدند.
کودکان امروزی نسبت به بازیهای گذشته واکنش و علاقه خاصی نشان نمیدهند. در واقع وقتی از آنها میخواهیم خاله بازی یا ماشین بازی کنند به بازیهای جمعی و فیزیکی اشاره نمیکنند. آنها با استفاده از نصب برنامههایی با این قابلیت در گوشی هوشمند، تبلت و لپ تاپ در یک محیط تصویری با کیفیت نمایش بالا، خاله بازی و ماشین بازی مجازی میکنند.
در واقع اپلیکیشنهای پیشرفته، امروزه قابلیتهای عجیبی دارند. به راحتی دانلود شده و حتی قابلیت حذف، اضافه و ارتقا دارند. کودک به تنهایی در یک محیط دیجیتالی با دوستان انیمیشنی بازی میکند و حتی در محیط خارج از بازی از آنها صحبت میکند. و در مواردی خواب آنها را میبیند.
این کودکان لذت شناخت و پیدا کردن دوست را به شیوه متفاوت تری کسب میکنند. خیلی از کودکان خاله بازی و ماشین بازی را تجربه نکردهاند و در محیطهای آپارتمانی مسحور بازیهای دیجیتالی شدهاند. ادامه این روند برای نسل فعلی و نسلهای بعد آسیبهای رفتاری و شناختی به همراه خواهد داشت.
مضرات استفاده از تبلت برای کودکان
اعتیاد شدید به این دستگاهها علاوه بر اتلاف وقت کودکان، باعث خیره شدن به صفحه رنگی و مسخ آنها میشود. پیامد منفی این مسئله گریبانگیر تحرک، خلاقیت و هوش کودکان میشود.
بسیاری از والدین وقتی میبینند فرزندشان توانایی استفاده از وسایل فناوری را دارد خوشحال میشوند و از باهوش بودن فزندشان استقبال میکنند در حالی که تبعات جبران ناپذیر این مسئله بیشتر از منفعت آن است. با توجه به محیط رشد کودک، میتوان سن استفاده از وسایل هوشمند مانند تبلت را تعیین کرد.
والدین عزیز برای آگاهی از روش های تربیتی درست به سایت رادیو قصهبه قسمت تعلیم و تربیت کودک و برای کودکان خود به قسمتقصه کودکانه صوتیمراجعه کنید.
به طور معمول کودک از سه سالگی به بعد، شرایط استفاده از تبلت را دارد اما تمام این موارد به هدف والدین و میزان دقت و کنترلشان در استفاده کودک از این وسایل برمیگردد. بسیاری از والدین که شاغل هستند یا حوصله سر و کله زدن با کودک را ندارند تبلت را جایگزین فعالیتها و وظایف پدر مادریشان میکنند.
شرایط استفاده از تبلت در کنار کنترل والدین
با شرایط حاکم بر جامعه نمیتوان کودک را از داشتن تبلت منع کرد. البته عدهای با تربیت درست و صرف وقت بیشتر، مانع از توجه کودک به این وسایل میشوند. اما این کودکان به مرور که در گروه دوستان قرار میگیرند با مشاهده رفتار تبلیغی آنها نسبت به تبلت، مشتاق استفاده از این وسیله میشوند. در این شرایط والدین مجبور به موافقت میشوند اما باید توجه کنند که همراهی و کنترل روی رفتار فرزندشان داشته باشند.
بهتر است شرایط زمانی مشخصی را برای کودک تعیین کنید و در زمانهای خارج از استفاده تبلت بازیهای جذاب برای او جایگزین کنید. البته بازیهای آموزشی بسیاری متناسب با سن کودک نیز جود دارند.
عواقب استفاده از تبلت
میزان فعالیت بدنی کودک کاهش مییابد و تحرکی ندارد. این کم تحرکی باعث درد در ناحیه کمر و گردن، تاری دید و ناهماهنگی اندامها میشود. وقتی کودک تحرک نداشته باشد مغز فرمانی برای حرکت به اندامها صادر نمیکند. در نتیجه این کودکان بخاطر نبود هماهنگی بین اندامها دچار مشکلات حسی و حرکتی میشوند. یکی از دلایل استفاده رایج تبلت بین کودکان، ارزش گذاری کاذب در این زمینه است. بچهها به خاطر داشتن این وسیله به یکدیگر پز میدهند.
معایب استفاده از تبلت
کودک در هنگام بازی با تبلت ممکن است دچار شکستهای پیاپی شود این مسئله توانمندی کودک را زیر سوال میبرد و اعتماد به نفس او را کاهش میدهد. دوری از ارتباط اجتماعی با دیگران و ناتوانی یا ضعف در دوستیابی آنها را دچار مشکل میکند. کودک درگیر در بازی، فرصت بروز خلاقیت را از خود میگیرد و اجازه فکر کردن ندارد. در نتیجه قدرت ذهنی برای ساخت و حل مسئله ندارد.
علاوه بر مشکلات جسمی در ناحیه کمر، گردن و چشم، توان ارتباط کلامی، میزان تمرکز و روابط عاطفی کودک نیز آسیب میبیند. یکی از عواقب احتمالی استفاده بیش از حد وسایل الکترونیکی، اوتیسم است. پس هرگاه خواستید کودکتان را ساکت کنید به جای دادن تبلت به عواقب این کار فکر کرده و تجدید نظر کنید.
سمیناهر روز با ارائه مطالب جدید در مورد کودکان، در جهت افزایش آگاهی والدین تلاش میکند.
والدین معمولا آرزوهای زیادی برای فرزندان خود دارند. آنها علاقه دارند که کودکشان بسیاری از مهارتهای لازم را یاد بگیرد. در واقع والدین تحت تاثیر جریانات رایج جامعه یا به خاطر آرزوهای دست نیافته خودشان، دوست دارند که فرزندشان این مهارتها را بیاموزد. عدهای آموزش زبان به کودکان خود را در منزل به عهده میگیرند.
یکی از آموزشهای مورد علاقه والدین، یادگیری زبان انگلیسی کودکشان است. کودکان با توجه به سن و رشد هوشی از سن ۲ سالگی میتوانند با یک زبان جدید آشنا شوند. به دلیل اینکه کودک در حال یادگیری زبانمادری خود نیز میباشد، آموزش زبان انگلیسی به صورت عمیق و دقیق داده نمیشود. بلکه در حد شناخت تصویری الفبا و رنگها و شمارش اعداد میباشد.
مونته سوری به عنوان شخصی که در زمینه آموزش کودکان رویکردی ارائه کرده است، روشهایی را برای آموزش به کودکان خردسال در نظر گرفته است. طبق نظریه مونته سوری، کودک در مرحله اول باید نسبت به عکسها و اشیا شناخت بصری پیدا کند. در ادامه بتواند جا به جایی اشیا را تشخیص دهد و آنها را پیدا کند.
در مراحل بعدی باید بتواند شکل اشیا را از نظر هندسی بشناسد و تشخیص دهد. و در انتها اسم شیء به کودک اعلام میشود اما الزامی برای به خاطر سپاری آن نیست. همین که کودک اشیا و تغییرات را ببیند و متوجه شود کافی است. نباید کودک را مجبور به یادگیری کلمات کرد. والدین نباید انتظار انگلیسی صحبت کردن از فرزندشان داشته باشند.
سن آموزش زبان از دو سالگی و براساس نظر مونته سوری اجرا میشود اما محدودیتی ندارد و کودک میتواند از سنین بالاتر یادگیری را شروع کند. هیچ وقت برای یادگیری زبان انگلیسی دیر نیست.
بیشتر آموزشگاههای زبان انگلیسی بر اساس یک رویکرد آموزش خود را ارائه میدهند. آموزش به شیوه فونیکس و مونته سوری در بین آموزشهای دیگر رایجتر است.
چگونه زبان انگلیسی را در منزل به کودک خود آموزش دهیم؟
یک روال مشخص برای آموزش داشته باشید
بهتر است یک برنامه آموزشی معین برای کودک در نظر بگیرید مثلا آموزش در منزل را متنوع برگزار کنید تا توجه کودک را جلب کنید. میتوانید ۱۵ دقیقه را صرف یادگیری کودک کنید تا هم یادگیری کوتاه و آسان باشد و هم کودک خسته نشود. با بزرگتر شدن کودک زمان جلسات را به مرور افزایش دهید. مشخص بودن فعالیتهای روزمره باعث احساس راحتی در کودک میشود.
میتوانید فضایی را در منزل به مکان آموزش انگلیسی اختصاص دهید. در این قسمت کتاب، بازی، دفترچه، دی وی دی و کاردستیهای او را قرار دهید. و طبق برنامه معین بعد از مدرسه یا قبل از خواب برای او داستان انگلیسی بخوانید. فراموش نکنید که تکرار از اصول مهم در آموزش زبان انگلیسی است. زبان انگلیسی بسیار فرّار است به همین خاطر نیاز به تکرار و تمرین دارد.
کلمه، لغت و عبارت را به گونهای برای او بیان و تکرار کنید تا با گوش کودک آشنا شود سپس بعد از بارها شنیدن خود به خود آن را به زبان میآورد.
با کودک بازی کنید
کودکان در هنگام تفریح و بازی بیشتر یاد میگیرند. بازیهای بسیاری برای آموزش وجود دارند. بازیهای هیجان انگیزی مثل پانتومیم، مار و پله، بازیهای فکری و متنوع برای یادگیری زبان انگلیسی وجود دارند. مثلا با استفاده از فلش کارت یا هر چیزی مشابه آن میتوانیم به آموزش کودک و تکرار آن بپردازیم.
از هر موقعیتی برای آموزش استفاده کنید
در هر شرایط و موقعیتی که قرار دارید سعی کنید که برای آموزش کودک وقت بگذارید. در منزل با توجه به وسایل و اشیای در دسترس میتوانید برای کودک مثالهای قابل توجه و واقعی بزنید. مثلا زمانی که در حال لباس پوشیدن است در مورد لباسها و جمعآوری آنها صحبت کنید. کلمات و عبارات را به شیوه کاملا ساده بیان کنید. به خاطر داشته باشید که قرار نیست کودک جملات شما را حفظ کند، همین که گوشش با جملات و کلمات انگلیسی آشنا شود کافی است. به طور مثال به جمله زیر دقت کنید:
Let’s put on your blue socks, It’s Dad’s T-shirt.
در مواقعی که در حال تمیز کردن اتاق کودک هستید سعی کنید از کمک او نیز استفاده کرده و با پرسیدن سوالات انگلیسی ذهن او را به چالش بکشید. به مثال زیر توجه کنید:
?Let’s put your teddy bear on the bed!, Where is the blue car
در هنگام خرید از سوپر مارکت و آشپزی، کلمات مرتبط با غذا و خرید را به او بگویید یا از فلش کارتهای تصویری مناسب سن کودک استفاده کنید. به او بگویید با استفاده از کارتها وسایل مورد نیاز را پیدا کند. هنگامی که به منزل بازگشتید و قصد چیدمان وسایل خرید را داشتید، دوباره نام کلمات را تکرار کنید تا کودک نیز با شما بگوید.
برای کودک کتاب داستان بخوانید
کودکان عاشق کتابهای تصویری با رنگهای شاد و جذاب هستند. میتوانید شکلها را به او نشان دهید و نام انگلیسی آن را بگویید. کودک با شنیدن و تماشای تصاویر مطالب را بهتر به خاطرش میسپرد. فیلمها و انیمیشنها و داستانهای زیادی در اینترنت برای دانلود وجود دارند که مهارت شنیدن و خواندن کودک را افزایش میدهند.
با سوال از کودک در مورد مطالبی که میبیند، ذهن او را به چالش بکشید. از او بخواهید که پاسخ سوال شما را بدهد یا جواب آن را بین شکلها پیدا کند. فهمیدن منظور و مفهوم حرف شما کفایت میکند. حتما نباید مثل بلبل انگلیسی حرف بزند تا مورد تحسین دیگران واقع شود.
از ترانههای انگلیسی استفاده کنید
ترانه و موزیک برای یادگیری کودک تاثیر شگرفی دارد. گوش کودک به شنیدن آن عادت میکند و با تلفظصحیح کلمات آشنا میشود. موزیکهایی که با حرکت همراه هستند، کودک را به وجد میآورند. با توجه نوع موزیک و تحرکی که ایجاد میکند کودک به شاد بودن آن پی میبرد. از عملکرد موزون او نیز میتوانیم به کلیتی از معانی موزیک دست پیدا کنیم.
دستور زبان را به کودک آموزش دهید
برای آشنایی کودک با دستور زبان نیاز به توضیح قواعد دستوری به طور صریح نیست. فقط همین که بشنود و بداند که فلان کلمه مخصوص استفاده در چه شرایطی است کفایت میکند.
برای کودکان بزرگتر بهتر است از تمرینات دستور زبان استفاده کنید. ویدئوها و فیلمهای بسیاری در اینترنت موجود هستند که در کمال راحتی، مطالب دستور زبان را به کودکان بزرگتر آموزش میدهند. کار مفید دیگری که در این زمینه قابل انجام است، توجه به خواهران و برادران کوچکتر است و آموزش زبان انگلیسی و قواعد دستور زبان به آنها میتواند تاثیر خوبی برای آنها داشته باشد.
چه کلمات و عباراتی را آموزش دهیم؟
برای آموزش به کودک لازم است که به علایق او توجه کنیم و بپرسیم چه موضوعی را برای آموزش دوست دارد. میتوانید موضوعات زیر را به او پیشنهاد کنید تا از بین آنها انتخاب کند. اعداد، رنگها، صفات، بدن انسان، لباس، اسباب بازی، غذا و حیوانات میتوانند موضوعات دم دستی و راحتی برای آموزش باشند و چون قابل مشاهده هستند کودک بهتر تصاویر را یاد میگیرد. غیر از این موارد فعالیتهای تفریحی بسیاری را میتوانید در اینترنت پیدا کنید.
برای آموزش به کودک باید صبور باشید و یادگیری انگلیسی را به تجربه خوبی برای خود و کودک تبدیل کنید. بسیاری از عبارات و لغات روزمره زبان انگلیسی را به صورت روتین در برنامه قرار داده و هر روز به او بگویید تا ذهن و گوش کودک بیشتر از پیش با آنها آشنا باشد.
سمیناهر روز با ارائه مطالب جدید در مورد کودکان، در جهت افزایش آگاهی والدین تلاش میکند.
آموزش زبان انگلیسی به کودکان یکی از سخت ترین ولی در عین حال شیرین ترین کارهاست. بهترین کار این است که اول با آموزش موزیکال حروف الفبای زبان انگلیسی کار را شروع کنیم و به مرور زمان آن را گسترش دهیم تا به جمله برسیم.
در این نوع آموزشزبانانگلیسی احتیاجی به کلاس زبان و تدریس معلم نیست و خودتان می توانید با کمک انواع روش های تدریس در منزل به کودک خد زبان انگلیسی را آموزش دهید.
آموزش زبان انگیلسی به کودکان در خانه:
برای آموزش زبان به کودکان در منزل باید نکاتی را به خاطر داشته باشید. و همیشه یک تایم مشخصی را در روز به آموزشزبان اختصاص دهید. بهتر است که جلسات کوتاه و منظم باشد، ۱۵ دقیقه برای کودکان کافی است. ولی شما می توانید زمان جلسات را به مرور و با بزرگ شدن کودک افزایش دهید، برای آموزش دادن به کودکان لازم است که روش های مختلفی را انتخاب کنید تا کودک تمرکز بیشتری داشته باشد. یادگیری برایش حالت خسته کننده و کسل کننده نداشته باشد و از یادگیری زبان لذت ببرد. از آن جایی که کودکان عاشق بازی کردن هستند، پس یکی از روش های یادگیری هم می تواند در غالب بازی کردن باشد. از طرفی کودکان وقتی در حال تفریح هستند به طور طبیعی یاد می گیرند.
استفاده از فلش کارت شیوه ی بسیار خوبی برای آموزش و تکرار کلمات است و همچنین بازی های بی شمار متنوعی وجود دارد که شما می توانید به همراه فلش کارت انجام دهید البته بازی های هیجان انگیزتری هم هست که می تواند به کودک در یادگیری زبان انگلیسی کمک کند به عنوان مثال پانتومیم، مار و پله، وسایل بازی های سنتی، بازی با کلمات، بازی های آنلاین.
روش دوم برای آموزش زبان به کودکان استفاده از ترانه های انگلیسی است. ترانه ها راهی واقعا موثر برای یادگیری کلمات جدید و بهتر شدن تلفظ می شوند مخصوصا ترانه هایی که با تصاویر همراه هستند، چون برای کودکانی که کوچک هستند این تصاویر گویای کلمات موجود در ترانه است.
کودکان عاشق کتاب هایی بارنگ های روشن و تصاویر جذاب هستند. تصاویر را به او نشان دهید و درحالی که به هر تصویر اشاره می کنید، کلمات را به زبان بیاورید. داستان های کارتونی زیادی در اینترنت وجودارد که راهی فوق العاده برای افزایش مهارت خواندن و شنیدن در کودکان می باشد.
والدین عزیز برای آگاهی از روش های تربیتی درست به سایترادیو قصهبه قسمت تعلیم و تربیت کودک و برای کودکان خود به قسمتقصه کودکانه صوتیمراجعه کنید.
آموزش دستور زبان به کودکان:
برای کودکان کوچک تر نیازی نیست که حتما قوانین دستور زبان به آن ها آموزش داده شود. بلکه کافی است با به کار بردن آن ها در جمله و شنیدن آن ها در موقعیت های مختلف به استفاده درسته آن ها عادت می کنند به عنوان مثال استفاده از زمانی که در مورد ظاهر یک فرد صحبت میکنید.
ابتدا باید با چه کلمات و عباراتی شروع کنیم:
درباره این که چه موضوعی را اول برای آموزش به کودک انتخاب کنید به علایق و شخصیت خود او توجه کنید. و اجازه هید خودش موضوع را انتخاب کند. احتمالا علاقه خواهید داشت تا آموزش را با بعضی از موضوعات زیر شروع کنید.
۱- اعداد (۱تا۱۰)
۲- رنگ ها
۳-صفات
۴-بدن
۵-لباس ها
۶-حیوانات
۷- غذاها
آموزش مهارت های زندگی در کنار آموزش زبان انگلیسی:
یکی از بهترین راه های آموزش مسائل تربیتی به کودکان آموزش غیر مستقیم آن هاست. از این رو آموزش زبان انگلیسی راه مناسبی برای انتقال مسائل رفتاری، اجتماعی، هوش کلامی و نحوه ارتباط با والدین است.
شما می توانید ما را از طریق رادیو قصهبرای شنیدن قصه کودکانه صوتیو قصه شب با صدای خاله سمینا دنبال کنید.
هر بچه ای در دوران کودکی خود، دوره هایی را نافرمانی می کند و به کودک خودسری تبدیل می شود. در این شرایط وظیفه ی شما به عنوان والدین کنترل این اوضاع و آگاهانه برخورد کردن با رفتارهای کودک است. پرخاشگری و خشونت های کودک یک مسئله و دست بزن داشتن کودک یک مسئله دیگر در مشکلات تربیتی است که متاسفانه در جامعه پرتنش امروزی این رفتار در کودکان به شدت دیده می شود.
فقط گفتن برخی از جملات و کلمات مانند «این کار را انجام نده» در هنگام عصبانیت به کودک کار ساز نیست، بلکه باید به کودک خود مدیریت کردن خشم را آموزش دهید. به کودک خود بگویید که هنگام عصبانیت کتاب بخواند، نقاشی کند، نفس عمیقی بکشد و یا به اتاق خواب خود برود و تنها باشد.
به عنوان یک پدر یا مادر باید به کودک خود بیاموزید که در هنگام غم و شادی چه واکنش هایی از خود نشان دهد. بحث کردن و صحبت کردن درباره نحوه برخورد با احساسات مثل خشم، غم، شادی، استراتژی های مناسبی را در اختیار کودک می گذارد، که می تواند جایگزین مناسبی برای کتکزدنوالدین خود باشد.
اگر به کودک خود بیاموزید برای هر احساس خود چه روشی را پیش گیرد، کم کم کتک زدن والدین از یاد او می رود و یاد می گیرد در هر موقعیت با مهارت برخورد کند.
والدین عزیز برای آگاهی از روش های تربیتی درست به سایت رادیو قصه به قسمت تعلیم و تربیت کودک و برای کودکان خود به قسمتقصه کودکانه صوتیمراجعه کنید.
چرا کودکان پرخاشگری می کنند؟
بروز بد اخلاقی و پرخاشگری در کودکان می تواند دلایل متفاوتی را دارا باشد، از جمله گرسنگی- به دنبال توجه بودن- به دنبال اطمینان و آرامش و امنیت- یا احساس ناراحتی می تواند از دلایل آن باشد. در اکثر مواقع کودکان وقتی پرخاشگری می کنند که تسلیم خواسته های آن ها نمی شوید، این خواسته ها می تواند هر چیزی باشد از خرید یک اسباب بازی تا سایر خواسته های غیر منطقی.
بگذارید کودک احساساتش را بیرون بریزد:
قبل از این که کودک در ارتباط با دیگر کودکان قرار بگیرد، ترس و اضطراب های او را کاهش دهید و احساس امنیت او را افزایش دهید. اگر کودک شما گریه می کند، گریه او را متوقف نکنید، گریهکردن در واقع باعث بیرون ریختن احساسات کودک می شود.
و این باعث می شود کودک احساس بهتری را پیدا کند. با کودک خود صحبت کنید در واقع بیشتر از این که حرف بزنید، صمیمیت و مراقبت تان را به او نشان دهید. احساسات کودک خود را تحلیل نکنید، بلکه شرایطی را به وجود آورید که به تواند احساساتش را با خیال راحت بروز دهد.
کودک را تنبیه بدنی نکنید:
اگر از تنبیه بدنی برای مجازات کودک نسبت به زدن والدین خود استفاده می کنید، او فکر می کند چرا تنها اوست که اجازه این کار را ندارد. کودکان بیشتر از این که به حرف شما گوش دهند، به رفتار و کردار شما توجه می کنند.
برای مقابله با این رفتار کودک به او توجه کنید و رفتارهای محبت آمیز نسبت به او داشته باشید. به کودک واکنش درست نسبت به غم و شادی نشان دهید، زیرا کودک از رفتار شما خیلی چیزها را می آموزد.
شما می توانید ما را از طریق رادیو قصهبرای شنیدن قصه کودکانه صوتیو قصه شب با صدای خاله سمینا دنبال کنید.