قصه گو : سمینا❤️
نویسنده: نوشین فرزین فرد🍀
تنظیم: رویا مومنی🌱
گروه سنی : ۱ تا ۷ سال
موضوع: آموزش اعداد
آدرس کانال تلگرام👇
🆔 @childrenradio
متن داستان
روزی روزگاری توی یه جنگل سرسبز و زیبا، چهار زرافه زندگی می کردند.
هر چهار زرافه دوست های صمیمی بودند و همه جای جنگل باهم می رفتند و بازی می کردند.
یه روز آفتابی وقتی چهار زرافه مثل همیشه توی جنگل قدم می زدند و باهم صحبت می کردند ناگهان یکی از زرافه ها داخل گودال افتاد .
سه زرافه دیگر ناراحت و غمگین شدند و فوری به کمک دوستشان رفتند و با سعی و تلاش دوستشان را از داخل گودال بیرون آوردند و نجات دادند.
در همین موقع شیر ، سلطان جنگل نزدیک چهار زرافه شد و گفت
(( سلام دوستان . حالتون خوبه ؟ ))
چهار زرافه با علامت سر جواب دادند ((حالشان خوبه ))
شیر ادامه داد (( از میمون کوچولو که بالای درخت بوده و دیده شکارچی ها تله گذاشته بودند تا من و حیوونای جنگل رو به دام بندازن شنیدم یکی از شما توی تله افتاده . خدارو شکر حال همه تون خوبه))
زرافه ای که داخل گودال افتاده بود ، گفت (( بله جناب شیر ! وقتی من توی گودال افتادم فوری دوستانم به کمکم اومدند و شکارچی ها فرار کردند . مطمئن باشید دیگه اینجا پیداشون نمیشه . ))
شیر لبخندی زد و از چهار زرافه خداحافظی کرد .چهار زرافه هم قدم زنان به راه خود ادامه دادند.
رادیو قصه کودک
خاله سمینا
قصه صوتی کودکانه