موشی بی اشتها

اسم قصه: موشی بی اشتها
قصه گو : سمینا❤️
نویسنده: نوشین فرزین فرد🍀
تنظیم: رویا مومنی🌱
گروه سنی : ۱ تا ۷ سال
موضوع: بی اشتهایی
آدرس کانال تلگرام👇
🆔 @childrenradio

متن داستان
روزی روزگاری توی یه جنگل سرسبز و زیبا، موشی همراه مامان موش و بابا موش و موش موشک ، خواهر کوچولوش زندگی می کرد.
موشی بی اشتها بود و اصلا غذا نمی خورد اما موش موشک شکمو بود و هر غذا یا خوراکی می دید فوری توی دهنش می گذاشت و با ملچ ملوچ قورتش می داد.
مامان موش و بابا موش و موش موشک نگران بی اشتهایی موشی بودند و هر کاری می کردند تا موشی غذا بخوره فایده ای نداشت.
یه روز زنگ خونه ی خانواده ی موشی به صدا در اومد. خاله خرسه پشت در بود .
وقتی مامان موش در رو باز کرد ، خاله خرسه گفت (( سلام ! فردا شب تولد پسرم خرسیه ! خوشحال میشم بیاین جشن تولد خرسی ))
مامان موش تشکر کرد و قول داد در جشن تولد خرسی شرکت کنند.
شب تولد خرسی همه ی حیوونای جنگل دعوت بودند از روباه ناقلا تا لاکی کوچولو .
وقتی موقع شام شد ، موشی با اشتها همه ی غذاها رو خورد .‌
مامان موش و بابا موش و موش موشک حتی حیوونای جنگلی که از بی اشتهایی موشی خبر داشتند ، تعجب کردند .
خاله خرسه لبخندی زد و گفت (( من می دونم چرا اشتهای موشی باز شده ؟))
همه یک صدا جواب دادند(( چی ؟))
خاله خرسه دوباره لبخندی زد و گفت
(( به خاطر تزیین غذاها ))
موشی گفت(( ممنون خاله خرسه. غذاها خیلی خوشمزه و خوشگل بودند ))
همه با شنیدن این حرف، خندیدند و موشی رو تشویق کردند.
از فردای اون شب مامان موش که از خاله خرسه تزیین غذاها رو یاد گرفته بود ،روی غذاها رو تزیین می کرد و موشی با اشتها شد .
رادیو قصه کودک
خاله سمینا
قصه صوتی کودکانه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *