قصه گو: سمینا❤️
نویسنده: نوشین فرزین فرد🍀
تنظیم: زهرا رضایی
گروه سنی: ۱ تا ۷ سال
موضوع: آشنایی با مشاغل
آدرس کانال تلگرام👇
🆔 @childrenradio
متن داستان
روزی روزگاری توی یه جنگل سرسبز و زیبا، میمون خان ، موتور داشت.
موتور میمون خان پرسرعت بود و به همین دلیل مدیر رستوران بزرگ جنگل ، میمون خان رو به عنوان پیک موتوری استخدام کرده بود تا غذاهای آماده رو به سرعت به دست مشتری ها برسونه .
یه شب خاله کفشدوزک به رستوران با رستوران بزرگ جنگل تماس گرفت و سفارش پیتزا داد.
میمون خان با سرعت ، پیتزا رو به دم در خونه ی خاله کفشدوزک برد. وقتی خاله کفشدوزک از میمون خان تشکر می کرد ، پسر خاله کفشدوزک از خونه بیرون اومد و گفت
(( سلام میمون خان! من دوست دارم مثل شما پیک موتوری بشم ))
میمون خان لبخندی زد و گفت (( سلام .خوبه . اول باید یه موتور پر سرعت داشته باشی بعد قابل اعتماد باشی و غذاها رو به موقع به دست مشتری ها برسونی))
پسر خاله کفشدوزک گفت (( خیلی خوبه . قراره یه موتور پر سرعت بخرم ))
میمون خان لبخندی زد و گفت (( با مدیر رستوران بزرگ جنگل صحبت می کنم تا شمارو به عنوان پیک موتوری استخدام کنه .اونوقت دونفری می تونیم کار کنیم و غذاها رو به دست مشتری ها برسونی ))
خاله کفشدوزک و پسرش از میمون خان تشکر کردند و از فردای اون روز پسرخاله کفشدوزک توی رستوران بزرگ جنگل استخدام شد و غذاها رو به موقع به دست مشتری ها می رسوند.