شال گردن راکون کوچولو

سوپرایزی متفاوت

برای سفارش قصه اختصاصی صوتی که کودکتان در آن نقش اول را ایفا میکند همین حالا به ما پیام بدهید

شال گردن راکون کوچولو

اسم قصه: شال گردن راکون کوچولو??
قصه گو : سمینا❤️
نویسنده: نوشین فرزین فرد?
تنظیم: رویا مومنی?
گروه سنی : ۱ تا ۷ سال
موضوع: لجبازی _ حرف گوش ندادن
آدرس کانال تلگرام?
? @childrenradio

توی یه جنگل سرسبز و زیبا، یه راکون کوچولو با مامانش زندگی می کرد. یه روز سرد پاییزی راکون کوچولو شال گردن آبی رنگشو پوشید تا از لونه بیرون بره و با دوستاش بازی کنه، وقتی در لونه رو باز کرد تا بیرون بره یهو ریشه های شال گردن آبی گیر کرد به دستگیره در لونه و شال گردن شکافته شد.

شروع کرد به گریه کردن، مامانش دلداری داد و گفت: راکون جونم ! پسرم ! گریه نکن. یه شال گردن دیگه مثل همین می بافم. اما او داد زد و گفت: نخیر، من شال گردن خودمو میخوام. نمیخوام ببافی، مامانش هر چقدر دلداری می داد، راکون کوچولو داد می زد.

در همین موقع جغد دانا نزدیک لونه ی راکون ها شد و با عصبانیت گفت: چی شده ؟ راکون کوچولو چرا اینقدر داد می زنی ؟ همه فهمیدند شالگردنت پاره شده، سرمامانت چرا داد می زنی ؟ مامان راکون از جغد دانا عذرخواهی کرد. راکون کوچولو داد و فریاد رو تموم کرد و به بیرون لونه نگاه کرد.

او با تعجب و صدای آروم گفت: وای همه حیوونای جنگل اینجا جمع شدن. همه صدامو شنیدن بعد سرشو پایین انداخت و با صدای نسبتا بلند گفت: ببخشید، همه حیوونای جنگل عذرخواهی راکون کوچولو رو قبول کردند و به لونه هاشون برگشتند.

او از مامان راکون هم عذرخواهی کرد و گفت: مامان جون میشه یه شال گردن دیگه برام ببافی ؟ مامانش لبخندی زد و گفت: حتما عزیزم، چند روز بعد راکون کوچولو شالگردن جدیدش رو دور گردنش انداخت و بیرون رفت و با دوستاش بازی کرد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *