افسردگی، نوعی اختلال خلق یا اختلال عاطفی در انسان است. کودکان و نوجوان نیز ممکن است، به سبب شدت فشار های روحی ناشی از مرگ یکی از اطرافیان (به خصوص والدین آن ها)، رفتار عجیب و غیر طبیعی خانواده، خشونت ، ناامنی و عدم ثبات خانواده به علت اعتیاد پدر یا مادر، و یا به علت اختلافات خانوادگی و…به این بیماری مبتلا شود.
بی حوصلگی و افسردگی کودکان و روش های درمان آن + بخش اول
بعضی از علایم این بیمار روحی عبارتاند از: روحیه غمگین و عبوس، عدم احساس لذت و رضایت از فعالیتهای روزانه و همچنین زندگی، اختلالات خواب، تغییر اشتها، خود را سرزنش کردن، تغییر رفتار کودک و نوجوان، میل به تنهایی بیشتر و عدم تعامل با همسالان خود، احساس ناامیدی، جامعه ستیزی و پرخاشگری و…
این اختلالها در بزرگسالان، با طیف وسیعتر و پیچیدهتری خودش را نشانمیدهد. عدهای معتقدند سوابق خانوادگی و وراثت، در افسردگی نقش تعیینکنندهای دارد. شروع افسردگی زودرس در کودکان، بیشتر تحتتأثیر عوامل خانوادگی و وراثت است.
با وجود این، ازهمگسیختگی خانوادگی، ارتباط تنگاتنگی با افسردگی کودکان دارد. ازهمگسیختگی خانوادگی را میتوانیم در رفتار سرد و بیروح و منفی روابط متقابل کودک و پدر و مادر بهوضوح ببینیم.
رادیو قصه برای کودکان شما انواع داستان ها را به صورت قصه های کودکانه صوتی با صدای خاله سمینا آماده کرده است.
عدم احساس لذت و رضایت از فعالیت های روزانه:
عده بسیاری از کودکان و نوجوانان، گاهی اظهار بی حوصلگی می کنند. این نوع بی حوصلگی، معمولا علامت افسردگی نیست. زمانی بی حوصلگی نشان دهنده افسردگی است که تفریحات و کارهایی که قبلا کودک با لذت انجام می داده در دسترس او باشد، ولی رغبتی به انجام دادن آن فعالیت ها نداشته باشد.
مثلا دوستانش با او تماس بگیرند، ولی او حوصله دیدار آن ها را نداشته باشد، یا در مدرسه به ورزش خیلی علاقه مند بوده، ولی اکنون علاقه ای به آن ها نشان نمی دهد . هر گاه چنین تغییر رفتاری به مدت چند هفته ادامه یابد، علامت واضح افسردگی در کودکان است .
به چه علت افسردگی در کودکان دیر تشخیص داده می شود؟
شاید مهم ترین دلیل، ماهیت این نوع بیماری باشد. همان طور که می دانید، اختلال های دوران کودکی، ۲ نوع هستند؛ درون ریز و برون ریز. اختلا های برون ریز مثل بیش فعالی به این علت که پرسروصدا هستند و والدین را به ستوه می آورند، زودتر تشخیص داده می شوند، اما اختلال های درون ریز مانند افسردگی چون متمرکز بر درون فرد است و از درون او را رنج می دهند و برای اطرافیان آزاردهنده نیستند، دیرتر مورد توجه همگان قرار می گیرند.
حتی ممکن است اولیا و مربیان مدرسه این کودکان یا نوجوانان را به عنوان افراد سر به راه و آرام و بی آزار تشویق کنند و این خود یکی از عوامل تداوم بخش این بیماری خواهدشد. معمولا والدین کودک و نوجوان افسرده، زمانی او را نزد مشاور می برند که دچار افت تحصیلی شدید، روابط اجتماعی مختل، نداشتن تمرکز و اختلال های خواب و خوراک شده اند زیرا این علائم در طولانی مدت، توجه والدین و گاهی معلمان را جلب می کند، در حالی که کودک افسرده مدت ها درد و رنج ناشی از آن را متحمل شده است.
اگر والدین و معلمان علائم افسردگی را بشناسند و به آن حساس باشند، خیلی زودتر برای درمان فرزندشان اقدام خواهندکرد و این درمان زود هنگام باعث پیشگیری از عواقب آتی می شود.
شما به عنوان والدین مقصر افسرده شدن کودکتان نیستید. اگرچه دشوار است که فرزندتان را در این حالت ببینید و رفتار یک فرد خانواده ممکن است بر روی بقیه هم تاثیر بگذارد، اما بهتر است که مراقب سلامتی روحی و جسمی خودتان باشید. اگه استرس و ناراحتی اذیتتان می کند، حتما از دکتر کمک بخواهید. یادتان باشد اگر والدین در سلامت روحی و جسمی باشند، بهتر می توانند به کودک خودشان کمک کنند.