اشعار زيباي حاجي فيروز + معرفي كتاب كودك

اشعار حاجي فيروز + معرفي كتاب كودك

حاجي فيروزه سالي يه روزه مرنضي احمدي

ارباب خودم سلام و عليكم

عليكم السلام پيرشي ايشالا

ارباب خودم سرتو بالا كم

توي هر دو چشام نميري ايشالا

ارباب خودم به من نيگا كن

ارباب خودم بزبز قندي

ارباب خودم چرا نمي خندي؟

ارباب خودم گلي به جمالت

از كجا بگم وصف كمالت

حاجي فيروزم

بله 

سالي يه روزم

بله

حاجي فيروزم

بله مثه نيم سوزم

بله
بشكن بشكنه

بشكن

من نمي شكنم

بشكن

من نمي تونم

بشكن

مي توني

جچوري بشكنم؟

تق تق

چطوري بشكنم؟

تق تق
اينجا بشكنم يار گله داره

اينجا بشكنم يار گله داره

اونجا بشكنم يار گله داره

اين عاشق بيچاره چقدر حوصله داره
حاجي فيروزم

بله 

سالي يه روزم

بله

سالي كه گذشت سال بد بود
سالي كه گذشت سال بد بود

اي سال برنگردي

بري ديگه بر نگردي

مردا رو اخته كردي

مردا رو اخته كردي

زنا رو شلخته كردي

دكونا رو خسته كردي

همرو خسته كردي 
اي سال برنگردي بري ديگه بر نگردي

در سايه ايزد تبارك عيد همگي بود مبارك

يا حقيا هو

هركي به كاري مشغول
پولي بريز تو كشكول

يا حق يا هو

همه ي روزتان پيروز
بشكن يشكنه بشكن

من نمي شكنم بشكن

اينجا بشكنم يار گله داره

اونجا بشكنم يار گله داره

اين سياه بيچاره چقدر حوصله داره

حاجي فيروزه

سالي يه روزه

منم مي دونم

عيد نوروزه

ارباب خودم سلام عليكم

ارباب خودم سرتو بالا كن

ارباب خودم يك  لطف بما كن

ارباب خودم بز بز قندي

ارباب خودم چرا نمي خندي؟

اشعار حاجي فيروز + معرفي كتاب كودك

حاجي فيروز اومده عيد دوباره

باز دوباره اومد عید نوروز     
باید بخونه این حاجی فیروز
بر تن بکنم پیرهن رنگی
در دست بگیرم دایره زنگی
فریاد بزنم مژده که عید شد 
زمستون باز نصیب جن و غیب شد
مژده بدم ای مردم بازار
بیدار بشین از خواب دلازار
 بر پا بکنین هل هله و شور
با شمام بهار داره میاد زود
این مشکله این حقیر هر سال
 خیلی سخته تا بیدار بشن مردم بازار
چاره ندارم تا روز نوروز
باید بخونه این حاجی فیروز
ابراب خودم سامبولی بلیکم
ابراب خودم سرتو بالا کن
 ابراب خودم از خواب بیدار شو
ارباب خودم همراه ما شو
 با بنده که چند صد ساله هستم
دستتو بیار بزار تو دستم
با همدیگه یک صدا بخونیم
بعد از این دیگه با هم بمونیم

ابراب خودم سامبولي بليكم

عید نوروزه و حاجی فیروزه
حاجی فیروزه سالی یه روزه
ابراب خودم، سامبولی غلیکم
ابراب خودم، سرتو بالا کن
ابراب خودم، بزبز قندی
ابراب خودم، چرا نمی خندی
ابراب خودم، فصل بهاره
ابراب خودم، موقع کاره
ابراب خودم، بلند شو خوش باش
ابراب خودم، دیگه نمی آد جاش
ابراب خودم عمری که هی شد
بگو کی اومد و گذشت و طی شد
حاجی فیروز اومده سرتو بالا کن
عید نوروز اومده سرتو بالا کن
پر شده باغ و گلستان ز شکوفه
بلبل از راه اومده لونه شو نیگا کن
کوچه باغای قشنگ ده شمرون
یاکه آبادی های آباد ایروون
همه از شور و امید پر می شه وقتی
میخونه حاجی فیروز با لب خندون
ابراب خودم، سامبولی علیکم
ابراب خودم، سرتو بالا کن
ابراب خودم، بزبز قندی
ابراب خودم، چرا نمی خندی 
ابراب خودم، فصل بهاره
ابراب خودم، موقع کاره
ابراب خودم، تو کنج هشتی
ابراب خودم، پس چرا نشستی
رنگ صورتت سیاه اما
قلب پاک تو، یه رنگ با ما
وقتی میخونی، با رنگ شادت
همه جمع میشن از اینجا و آنجا
حاجی فیروز بخون صدات قشنگه
رختای تنت، رنگ و وارنگ
صدای دایره ات، نوای شادیست
می خونه باهات هرکی زرنگه
حاجی فیروز اومده سرتو بالا کن
عید نوروز اومده سرتو بالا کن
پر شده باغ و گلستان ز شکوفه
بلبل از راه اومده لونه شو نیگا کن

شعر حاجي فيروز

ارباب خودم سلامو علیکم
ارباب خودم سرتو بالا کن
ارباب خودم مردم ایران
بچه ها و پیرها و جوانان
ارباب خودم چشما رو بازکن
نوروز اومده اخما رو بازکن
ارباب خودم پسته و بادوم
مژده ای دارم برای مردوم
ارباب خودم کشک و بادمجون
همه چیزها میشه ارزون ارزون
تخم‌مرغ و گوشت فط و فراوون
روغن و برنج و نفت و صابون
ارباب خودم فلفل ریزه
لباس بچه‌ها چه قدر تمیزه
بازی در میارن توی کوچه
جیباشون پر از نقل و کلوچه
ارباب خودم خسته نباشی
سالی را تو پشت سر گذاشتی
یادمون نره آنچه گذشته

ارباب خودم فندق و پسته
مثل گلی بر سبزه نشسته
قربونش برم کارش درسته
دست از خوبی‌ها هنوز نشسته
ارباب خودم عیدت مبارک
زیر سایه ایزد تبارک

شما مي توانيد ما را از طريق راديو قصه كودك براي معرفي كتاب كودك و مطالعه شعر كودك دنبال كنيد.