یک پدر بزرگ خیلی مهربان بود که هر شب برای نوههاش قصه و معما میگفت. یه شب پدربزرگ به نوههاش گفت: فکر کنید که زمستان است و شما در یک اتاق سرد و تاریک هستید و داخل اتاق یک چراغ نفتی، یک شمع و یک بخاری است و تنها یک سیخ کبریت داریم اول کدام را روشن میکنید.