کودکان از بدو تولد در جریان زندگی قرار میگیرند و در مواجهه با اطرافیان و محیطهای اجتماعی به شکلهای متنوعی جامعه پذیری و هنجارها را یاد میگیرند. به تعبیر جان لاک، انسانها در بدو ورود به زندگی دارای لوح سفیدی هستند که در جریان اجتماعی شدن، آموزشهای مختلفی را میپذیرند.
کودکان به خودی خود پیش زمینه خاصی در مورد زندگی ندارند و با تکیه بر حواس پنجگانه، مفاهیم را دریافت میکنند. آنها خیلی زود میشنوند اما روزهای اول در تشخیص چهره مشکل تاری دید دارند. به تدریج تشخیص چهره برایشان واضح و بدون حرکت یا پرش میشود.
کودکان بعد از مرحله نوباوگی، و یادگیری رفتارهای شناختی، وارد فضای جدیدی مستقل از دنیای کودکانه میشوند. آنها در مواجهه با بزرگسالان واکنشهای متفاوتی را بروز میدهند. و به خاطر دقت و توجه بالایی که در این زمینه دارند خیلی زود تمام چیزهایی را که میبینند به سرعت یاد گرفته و تکرار میکنند.
در این دوره از زندگی کودکان یاد میگیرند که چگونه حرفشان را بزنند یا برای خواسته شان پافشاری کنند. تاثیر تربیت و برخورد والدین عنصری تعیین کننده در زندگی کودک محسوب میشود. در این سن کودکان یاد میگیرند که چگونه از خود دفاع کنند و در برابر مقاومت والدین سرسختانه بایستند.
کودک در ۶ ماهگی از نظر روانی، وابستگی شدیدی به مادر دارد. این مسئله در سنین ۲-۴ سالگی نیز اتفاق میافتد. کودک نیاز به مراقبت، درک و همراهی والدین دارد تا بتواند به عنوان فردی مستقل بار بیاید. اگر والدین در این دوره مهم به نیازهای روانی کودک پاسخ درستی ندهند یا از روی بیحوصلگی با او برخورد کنند، کودک تمام مشاهدات را در ذهنش ثبت میکند و در آینده نزدیک و آینده دور آن رفتارها را به شکلی بروز میدهد. در حقیقت این رفتارها بازخورد پاسخ نادرست و بی توجهی والدین است.
به خاطر این گونه رفتارها عدهای از کودکان لجباز و پرخاشگر میشوند. در این شرایط والدین دیگر قادر به کنترلشان نیستند و جنگ اعصاب شروع میشود. آنها در انجام کارهای سادهای مثل مسواک زدن همراهی نمیکنند بلکه والدین را با خودشان همراه میکنند.
کودک لجباز کودک مصمم
کودک مصمم، سرسخت و قاطع برای اهداف و خواستههایش تلاش میکند. کاملا واضح است که مصمم بودنش از روی نادانی نیست. بلکه بیانگر قاطعیت و اراده قوی او است که میخواهد موانع را از میان بردارد و نکته مثبتی به شمار میرود. اما کودک لجباز برای دستیابی به هر چیزی پرخاش و از روی نادانی برخورد میکند. در انجام کارهای ساده و بدیهی، در انتخاب لباس، غذا خوردن و هر چیزی واکنشی منفی از خودش بروز میدهد که بیانگر نوعی ستیزهجویی است.
کودکان لجباز چه ویژگیهایی دارند؟
برای جلب توجه حاضرند هر کاری بکنند تا کسی حرفشان را بشنود. در واقع با استفاده از لجبازی، روی خواستهاش پافشاری میکند تا دیده شود. حرکاتی که از این کودکان سر میزند نمایشی هستند. غد هستند و تمایل دارند که در هر کاری رئیس باشند. در واقع حرف حرف خودشان است. میل شدیدی به استقلال دارند و در صورت وجود هرگونه محدودیت کجخلقی میکنند. فقط کارهایی را انجام میدهند که خودشان بخواهند و برای جلب توجه، ممکن است لج دیگران را دربیاورند.
چگونه با کودکان لجباز برخورد کنیم؟
معمولا کودکان لجباز کارهایی را از روی عمد انجام میدهند که والدین در نحوه برخورد با آنها دچار مشکل میشوند. پرت کردن قاشق، ریختن غذا، مدرسه نرفتن از جمله مواردی است که کودکان لجباز انجام میدهند. اینکه چرا و چگونه این کودکان رفتار لجبازی در پیش میگیرند، علل مختلفی دارد. خیلی از لجبازیها ممکن است ریشه ژنتیکی داشته باشد یا در اثر برخورد ناصحیح والدین با کودک باشد. برای اطلاع از چگونگی نحوه برخورد با کودک دلبندتان، با سمینا همراه باشید:
فرصت شنیدن
در ارتباط با کودک لجباز، باید بدانید که این یک ارتباط دو طرفه است. شرایطی ایجاد کنید تا کودکتان بتواند حرف بزند. و احساسش را به شما بگوید. اگر بفهمد که شما به حرفهایش توجهی نمیکنید، حالت تدافعی به خود میگیرد و به کارها ادامه میدهد. هنگامی که کودک به هر دلیلی از مکانیسم لجبازی استفاده میکند باید او را به یک گفتگوی صمیمی دعوت کنید تا صحبت کند. با این ارتباط گرم و صمیمی کودک احساس توجه و امنیت میکند و علت مخالفتش را توضیح میدهد. برای حل این تعارض، وقت بگذارید و به حرفهایش گوش کنید.
ارتباط نزدیک
اگر به کودکتان امر و نهی میکنید، توقع نداشته باشید که مطیع حرف شما باشد. کودکان به میزان قابل توجهی، در بسیاری موارد درک و فهمی بیشتر از بزرگسالان دارند. آنها به خوبی متوجه این موضوع شده و با شما همکاری نمیکنند.
سعی کنید با کودکتان تماس بدنی ایجاد کنید. او را در آغوش بگیرید. توجهتان را نسبت به او ابراز کنید. هنگامی که کودک اصرار دارد که کارتون تماشا کند، او را مجبور به خوابیدن نکنید. در کنارش بنشینید و علاقهتان به تماشای کارتون را ابراز کنید. کودک از ابراز همدلی شما استقبال میکند و تمایل بیشتری به مشارکت و فرمانپذیری نشان میدهد. یک رابطه نزدیک و محکم، باعث میشود کودک نافرمان احساس بهتری داشته باشد و حرفهایش را به شما بگوید.
حق انتخاب
کودک برای رشد و شناخت محیط پیرامونش نیاز به انتخاب و آگاهی دارد. گاهی اوقات والدین در این مورد زیادهروی میکنند، و در اکثر مواقع حق انتخاب را از کودک میگیرند. کودک بینهایت نیاز به آزادی دارد و در صورت تامین این آزادی، احساس امنیت بیشتری میکند. برای بزرگ شدن و یادگیری، کودک حق انتخاب دارد پس او را محدود نکنید چون در آینده مجبور میشوید انرژی بیشتری صرف کنید تا این موارد را او به یاد دهید. هنگام خرید لباس و اسباب بازی، که از قابل توجه ترین انتخابهای کودک است، او را آزاد بگذارید که خودش انتخاب کند. اگر بر انتخاب خودتان پافشاری کنید او نیز بر انتخاب خودش پافشاری میکند و به این ترتیب یاد میگیرد که با شما این گونه رفتار کند. اگر به نظرش احترام بگذارید رفتارش قابل کنترل خواهد بود اما اگر نسبت به نظرش بی توجه باشید، صادقانه بگویم که قطعا با یک کودک لجباز سر وکار خواهید داشت. بهتر است آرامش خودتان را حفظ کنید تا ارتباط صمیمیتری در میان باشد.
برای انتخاب لباس یا اسباب بازی، در ابتدا خودتان چند مورد را در نظر بگیرید، و از کودک بخواهید از بین اینها یکی را انتخاب کند. این کار به انسجام ذهن کودک کمک زیادی میکند. اما اگر او را در یک فروشگاه بزرگ با اسباب بازیهای متنوع قرار دهید، قطعا گیج و سردرگم میشود.
حفظ آرامش
گفتگو با کودک باید به صورت امن انجام شود تا کودک احساس سوء استفاده نکند. اگر نتوانید با یکدیگر به توافق برسید، باید به عنوان بزرگتر کنترل اوضاع را به دست بگیرید. نگذارید جنجال به پا شود. آرامش خود را حفظ کنید تا به یک نتیجه معقول برسید.
همکاری با کودک
والدین در ارتباط با کودک باید نسبت به لحن و زبان بدن دقت کنند، تا باعث آزار، لجبازی و بروز رفتار پرخاشگرانه او نشوند. با حالت دستوری با او صحبت نکنید. با مهربانی از او درخواست کنید، حتی بهتر است از خودتان مایه بگذارید و بگویید: « بیا با هم این کار رو انجام بدیم.». مشارکت و همکاری شما او را ترغیب میکند که کارها را با اشتیاق یاد بگیرد و برای همراهی و کمک به شما مشتاق باشد.
احترام به کودک
ارتباط والدین و کودک در بستر احترام متقابل پیش میرود. اگر والدین به کودک احترام بگذارند، او نیز احترام میگذارد. اما اگر برای حرفشنوی، چیزی را به تحمیل کنید نتیجه عکس خواهد داد. بهترین نمود احترام برای کودک، توجه به احساسات و افکارش است. فرصت ابراز وجود در انجام کارها مورد دیگری است که تاثیر زیادی بر رفتار و عملکرد کودک دارد. به هیچ عنوان به او در انجام کار کمک نکنید، بگذارید امنیت خاطر پیدا کند و متوجه شود که به او اعتماد دارید.
زاویه دید کودک
برای درک بهتر کودکتان، بهتر است خودتان را جای او بگذارید و از زاویه دید او به مسائل، لجبازیها و ناراحتیها نگاه کنید. این گونه قادر هستید بهتر او را در درک کنید و به خواستههایش احترام بگذارید. اگر در انجام کاری آشفته است علت را جویا شوید. تکالیف و کارهایش را به بخشهای جزئی تقسیم کنید تا بهتر بتواند تمرکز کند و فشار کمتری به وارد شود.
منزل آرام
کودکان مثل یک لوح سفیدیاگر هستند که به سرعت اطلاعات را در ذهنشان ذخیره میکنند و با همین سرعت یادآوری و تکرار میکنند. کودک در فضای آرام و امن منزل احساس امنیت و راحتی میکند. اگر کودک جروبحث یا رفتار عجیبی از والدین خود ببیند، باعث ایجاد جو متشنجی در منزل میشود که روی خلق و خوی او تاثیر میگذارد. و اگر والدین درگیر مشکلات و اختلافات عمیق باشند، موجب پرخاشگری و گوشهگیری اجتماعی او میشود.
در نهایت توجه به کودک، ایجاد حس امنیت و آرامش در منزل و درکنار والدین، تقویت حس مثبت در او و ارتباط کلامی محترمانه در سلامت روانی او موثر است.
سمینا، برای آگاهی بیشتر والدین نسبت به رفتار کودکشان، مطالب مفید و موثری را برای کاربران محترم قرار میدهد.