کودکان از بدو تولد با گریه به دنیا میآیند. در واقع گریه، تنها ابزاری است که کودک برای ابراز خواستههای خود، آن را بروز میدهد. کودک با گریه به بیشتر چیزهایی که میخواهد میرسد. کودک برای هر منظوری به شیوههای مختلفی گریه میکند. اما تشخیص این مسئله فقط برای مادر آسان است. اطرافیان کودک به خصوص مردان ممکن متوجه نشوند یا به سختی متوجه منظور او شوند.
کودک نوزاد و چندماهه توانایی تکلم ندارد. پس برای ابراز ناراحتیها و درخواستهایی که دارد، گریه میکند. گاهی گریه کودک برای گرسنگی و گاهی برای تعویض پوشک و خوابیدن است. او با گریه کردن به عنوان یک نشانه، منظور خود را میرساند.
اما به مرور که کودک بزرگ میشود و توانایی تکلم پیدا میکند خواستههای خود را با حرف زدن بیان میکند. در اینجا اگر کودک برای خواستهاش با مخالفت شما مواجه شود برای جلب توجه گریه میکند تا شما از سر دلسوزی به او لطف کنید. مسئله درست از جایی شروع میشود که والدین به این عملکرد کودک توجه کنند و دلشان نرم شود. از اینجا به بعد کودک باهوش سرسختانه پافشاری میکند. و عملکرد والدین از حالت لطف مسلم به وظیفه تبدیل میشود.
به تدریج که کودک در جریان جامعه پذیری قرار میگیرد و بزرگتر میشود، کمتر از ابزار گریه استفاده میکند. چون او بزرگ شده و کسی به گریهاش توجه نمیکند. به این ترتیب کنترل بیشتری بر احساساتشان پیدا میکنند. عدهای از کودکان نیز اشکشان دم مشکشان است و فوری بابت هر چیزی گریه میکنند.
« شریل رد»، روانشناس بالینی کودک، معتقد است که « گریه کردن رفتار طبیعی و سالمی است که زیربنای زیستی و اجتماعی دارد. این واکنش میتواند موجب تخلیه استرس و انرژی احساسی شود؛ همچنین نوعی ابزار ارتباطی جهت اشتراک گذاری عواطف یا احساس تسلی است.»
براساس نظر شریل رد، گریه کردن واکنشی نسبت به احساسات شدید میباشد. سیستم لیمبیک در مغز مسئولیت کنترل عواطف را بر عهده دارد. درواقع کودک یاد میگیرد که احساساتش را کنترل کند. البته توانایی فردی هر کودک در کنترل احساسش متفاوت با دیگری است. مثلا نوجوانانی که دوران بلوغ را تجربه میکنند به دلیل تغییر احساسات در این دوره، دچار حملات گریه نیز میشوند.
معمولا گریهها دو دلیل عمده و مهم دارند. عدهای از روی حساسیت و نیاز به همدلی بیشتر گریه میکنند. عده دیگری دلیل گریهشان به افسردگی و اضطراب برمیگردد. به طور کلی اگر کودک در کنترل احساسش ناتوان شود به گریه پناه میبرد.
با گریههای غیرمنتظره و مدام کودکان چه کنیم؟
باید به کودکمان بیاموزیم که چه زمانی میتواند زیر گریه بزند و چه زمانی بهتر است بر احساساتش غلبه کند. در مواردی خودداری از گریه موجب عوارض جسمی و روحی میشود.
سمینا با ارائه راهکارهای زیر در مورد کودکانی که مدام گریه میکنند والدین را همراهی میکند.
الگوی صحیح مواجهه با فورانهای احساسی کودک
کودکان به قدری باهوش هستند که عملکرد ما را به خوبی درک میکنند. پس چه بهتر که با عملکرد مثبت الگوی مفیدی برایشان باشیم. برای کنترل فورانهای احساسی مثل گریه، بهتر است کودک گریه کردن والدین را ببیند تا یاد بگیرد چگونه با اشک و گریه مواجه شود.
پذیرش گریه به عنوان بخشی از طبیعت انسان
کودکان میبینن و یاد میگیرند. الگوی خوبی برای آنها باشید. استفاده از جملاتی مثل پسر که گریه نمیکنه یا گریه کار خوبی نیست، آسیبهایی برای کودک ایجاد میکند. گریه به عنوان یک واکنش طبیعی بخشی از طبیعت انسان است که گاهی در مواجهه با درد، غم، محرومیت و و گاهی هنگام احساس شادی و خوشی بروز میدهد.
صحبت کردن در مورد کنترل احساسات هنگام آرامش اوضاع
وقتی کودک در وضعیت آرامی قرار دارد بهترین فرصت برای تربیت احساسات او است. در واقع گفتوگوی شما نباید حالت خشک و رسمی باشد. بهتر است مواردی را برای کودک مثال بزنید که بیشتر در دسترس او هستند. به طور مثال میتوانید از کتابها یا فیلمهایی که کودک تماشا میکند یا مورد علاقه وی میباشد استفاده کنید. سعی کنید موقعیتهای چالشی و احساسی شخصیتها را با رفتار کودکتان پیوند بزنید. این مثال تاثیر زیادی در یادگیری و الگو برداری کودک دارد.
گذرا بودن شدت بروز احساسات
کودکان و نوجوانان به هنگام مواجهه با احساسات منفی، از گذرا بودن این احساسات آگاهی ندارند. آنها فکر میکنند این مسئله تا مدتها ادامه دارد. والدین باید با یادآوریهای مکرر به کودک گوشزد کنند که این احساسات ماندگار نیستند و فروکش میکنند. کودکان نیز به مرور متوجه خواهند شد که مسائل گذرا هستند.
باج ندادن برای ساکت کردن کودک
گاهی والدین در مواجهه با گریه کودک تحت تاثیر قرار گرفته و برای ساکت کردنش مجبور به دادن باج میشوند. بهای بیش از حد به کار کودک او را تشویق به ادامه میکند. به طور مثال اگر کودک شما دچار استیصال درونی است و علت گریهاش به این علت است، حتما به معلمش متذکر شوید که در هنگام گریه کودک مداخله نکند. در این صورت کودک با دیدن بی توجهی معلم به مرور یاد میگیرد که این احساس را کنترل کند.
ایجاد مکانی امن برای گریه
کودک زمانی که گریه میکند نیاز به تخلیه احساس دارد. زمانی که دیگران در کنارش حضور داشته باشند امکان دارد که تقلای گریه کودک بیشتر شود. به این ترتیب مکانی را در نظر بگیرید تا کودک در آن جا خودش را از نظر احساسی تخلیه کند.
آشنایی با مهارتهای مقابلهای
برای کنترل احساسات کودک سعی کنید که مهارتهای مقابلهای را به او بیاموزید. مثلا تنفس عمیق، تکرار جملات مثبت، متوقف کردن کاری که به آن مشغول است و یا تقاضای کمک از نزدیکان یا معلم. زمانی که کودک دچار حملات پنیک( وحشت) میشود یا به دلایلی دیگر تمایل به گریه دارد و نمیتواند خودش را در کلاس کنترل کند، بهتر است از معلم اجازه گرفته و سرش را روی میز بگذارد. میتواند تا ده بشمارد یا جملات مثبت را تکرار کند. به این ترتیب میتواند بر احساساتش مسلط شود.
کمک به یافتن راه حل مناسب
مؤثرترین راهکار والدین برای کودک این است که به او کمک کنند تا بتواند موقعیتهای گریه را مدیریت کند. در واقع والدین باید شرایطی را فراهم کنند تا کودک به جای تمرکز روی گریه، در مورد گریه و کنترل آن صحبت کند. شناخت کودک نسبت به محرکها و عواملی که باعث گریهاش میشوند باعث میشود بتواند با کمک والدین راهکاری مقابلهای برای این مسئله پیدا کند. در این گونه مباحث باید بحث را طوری جلو ببرید که کودک خودش به نتیجه و راه حل مناسب برسد. راه حلی که توسط او کشف میشود ماندگاری بهتری در ذهن کودک دارد. اما اگر راه حل تحمیلی از سوی والدین باشد به راحتی فراموش میشود.